-عدهای به واسطه سابقه انقلابی من و قاطعیتی که در روزهای پس از انقلاب داشتم، تلاش کردند برای من رقیب بتراشند. دو رقیب جدی داشتم؛ یکی دادستان شهر بود و دیگری نماینده مجاهدین خلق. او هم زندانی سیاسی بود ولی سرشناس و با عرضه نبود. به هر طریق بود، در انتخابات رای اول را آوردم و وارد مجلس شدم.
- تولی و تبری هر دو باید با هم باشد. آقای هاشمی تولیاش بیشتر از تبریاش است. آدم انقلابیای است و واقع گراییاش شدید تر از آرمان گراییاش است. ممکن است آقای هاشمی به دلیل نگاهش اشتباه کند ولی تاکتیک این عمل سیاستمدارنه اش خیلی قوی است
- اگر بخواهیم به دنبال زمینههای پیدایش سکولاریسم برویم باید انگشت اتهام را به سوی دولت موسوی برگردانیم. در زمان ایشان بود که مصلحت سنجی و موضوع شناسی آن قدر پر رنگ شد که حتی احکام الهی را هم در بر گرفت.
-اگرچه فرمان هدایت مجلس فعلی در دست راست سنتی است اما افرادی در جمع آنها حضور دارند که اصلا بودن در چپ و راست برایشان مهم نیست و به اقتضای شرایط است که راستی شدهاند!"این قشر قدرت را دوست دارند " ، از قدرت سهم می گیرند و برای تقویت راست سنتی فعالاند.
-یکی از انتقادات من به مدیریت فعلی مجلس هم همین است که چرا از کسانی استفاده کرد که طبق مبانی اصولگرایی جایی درآن ندارند.
-احمدینژاد در عهد شکنی و خلاف گویی پیشگام است. در عدم همراهی با ولی فقیه پرچمدار است؛ هنجارشکنی های حکومتی و ساختار شکنیهای اداری او بی سابقه استو در هرج و مرج فکری هم پیشگام است؛یعنی اگر هاشمی نئوکلاسیسم صندوق بین المللی پول را پیاده میکرد، می دانستیم با چه چیزی طرفیم؛ ولی دولت احمدینژاد هیچ سمت وسوی مشخصی ندارد.
-اگر ما امروز ایراد میگیریم که چرا احمدینژاد خانوادهاش را به نیویورک برد؛ هاشمی هم سال 72 امثال این کارها را میکرد.
- اگر دولت امام زمان (عج) بیاید به آن ایراد نداریم ولی تمام دولت ها و قدرت های دیگر باید مورد نقد قرار بگیرند.
- یک نوع آرمان گرایی غیر واقع بینانهای که نتیجه آن یأس است در مذهبی های انقلاب وجود دارد که خیلی بد است و با نگاه اسلامی نمی خواند.
- وقتی عهدشکنی، خلاف گوییها و سیاسی کاریها مکرر شد، موضعم تفاوت کرد. الان هم معتقدم به همان اندازهای که در پیدایش احمدی نژاد فعلی مقصر هستیم، باید از گناهانمان استغفار کنیم.
-ما آرمانگرا هستیم و به وضع موجود انتقاد میکنیم. اما اینگونه نیست که بخواهیم وضع موجود را نفی کنیم و خودمان را کنار بکشیم.
-موسوی آدم مستبد و تکرویی بود.
-حجاریان می گفت هیچ آخوندی را بهتراز آیتالله خامنه ای نمیشناسم.
-اسناد امضای احمدینژاد پای عهدنامه موجود است.-
-خاتمی سکولاریزم را تئوریزه کرد.
-هاشمی ارزشهای اعتقادی را زیر پا گذاشت.