به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
اصلاح طلبان مبتلا به خيالبافي شده اند
«دعوت خاتمي به نامزدي فقط يك دلخوشي مقطعي و مبتني بر يك فضاي تخيلي است.»
اين مطلب را دويچه وله از قول «رضا-ح» از روزنامه نگاران زنجيره اي خارج نشين منتشر كرد. اين روزنامه نگار فراري مي گويد: در مورد كانديداتوري تحت فشار آقاي خاتمي، دو سابقه وجود دارد. اول سال 1380 كه او تحت فشار اطرافيان، با چشمان گريان پذيرفت كه كانديدا شود و يكي سال 1387 كه پيش از آمدن آقاي موسوي، اين فشارها كارساز شد و آقاي خاتمي كانديداتوري را پذيرفت. با اين وجود، اكنون فشار اطرافيان خاتمي تعيين كننده مسئله نيست، مسئله اصلي شرايط مد نظر حاكميت است كه تفاوت جدي با سال هاي 84 و 87 دارد و كفه ترازو را به سوي نيامدن خاتمي سنگين كرده است.
وي اضافه كرد: در مورد اهداف اصلاح طلبان، با يك سبد درخواست و آرزو مواجه هستيم. گروهي با اميد وارد كردن يك تلنگر به بدنه اصلاح طلب و جوشش دوباره در اين مسير هستند، گروهي ديگر، فرصت را براي احياي اصلاح طلبان و بازگشت به قدرت مناسب مي بينند و برخي عقيده دارند كه اين عرصه، بستري است براي نشان دادن قدرت اصلاح طلبان و فشار بيشتر بر حاكميت. ولي مسئله مهم تر اين است كه جريان اصلاحات و جنبش سبز چه برنامه اي براي بهره گيري از اين موج احتمالي دارد. اكنون برنامه مشخصي به چشم نمي خورد و فقط با يك دلخوشي مقطعي مواجه هستيم.
وي همچنين گفته است بازگشت اصلاح طلبان در كوتاه مدت به حاكميت ممكن نيست. مسئله اصلي اين است كه حاكميت به اصلاح طلبان اعتماد ندارد. در ماه هاي اخير بسيار شنيده ايم كه گفته اند خاتمي شرايطي براي بازگشت به قدرت گذاشته و حتي برخي الان مي گويند چون آن شرايط حاصل نشده، پس نبايد بيايد.
در همين نامه زندانيان اصلاح طلبان هم ديديم كه نوشته بودند آقاي خاتمي بي خيال شرط آزادي ما شود. با احترام به نظرات اين دوستان بايد گفت اين يك فضاي تخيلي است، بحث اصلي شرايط خاتمي نيست، نظام براي خاتمي شرط گذشته است. اول بايد اين شرايط مد نظر نظام تأمين شود، بعد بحث بازگشت به صحنه سياسي و حضور در انتخابات مطرح شود. به نظرم اين درك واقعي تري از فضا هست كه چهره هايي چون حسين مرعشي از اصلاح طلبان يا مرتضي نبوي از اصولگرايان هم به آن اشاره كردند.
اين همكار نشريات زنجيره اي مي افزايد: آقاي خامنه اي در ديدار با سه اصلاح طلب يعني جهانگيري، موسوي لاري و انصاري كه دو نفرشان هم مانند آقاي خاتمي عضو مجمع روحانيون مبارز هستند، به صراحت گفته كه بايد ضدانقلاب را از خودتان دور كنيد. در واقع خواستار اين است كه آقاي خاتمي مرزبندي صريح داشته باشد با جنبش سبز، به نوعي خطايش در انتخابات 88 را بپذيرد تا به دامن نظام برگردد.
گزارش اطلاعاتي پنتاگون از برتري نظامي دولت سوريه
يك گزارش اطلاعاتي آمريكا به شكست جنگ افروزي در سوريه و اقتدار دولت بشاراسد پس از دو سال جنگ اعتراف كرد.
به گزارش خبرگزاري بلومبرگ، يك مقام ارشد اطلاعات نظامي پنتاگون اعلام كرد دولت «بشار اسد» رئيس جمهوري سوريه برتري خود در ميدان نظامي را حفظ كرده است.
ژنرال «مايكل فلين» رئيس آژانس اطلاعات دفاعي آمريكا در گزارشي كه به كميته خدمات مسلحانه سناي آمريكا عرضه كرد، گفت: به نظر مي رسد گروه هاي پرنفوذ وابسته به بشاراسد، تا حد زيادي منسجم عمل مي كنند.
وي يادآور شد هيچ يك از گروه هاي مخالف توانايي متحد كردن بخش هاي مختلف را براي حمايت از راهبردي كه به تغيير رژيم منجر شود، نداشته اند.
وي در اين گزارش همچنين اضافه كرد: زرادخانه موشك هاي متعارف سوريه از داخل اين كشور به بسياري از مناطق اسرائيل دسترسي دارد.فلين گفت: روسيه يك موشك كروز ضد كشتي با سرعت مافوق صوت به سوريه فروخته كه از برد 300 كيلومتري برخوردار است و خطري واقعي را متوجه عمليات دريايي به ويژه در شرق درياي مديترانه مي سازد.
همزمان با انتشار اين گزارش احمد داود اوغلو وزير خارجه تركيه اعلام كرد با وجود هزينه 700 ميليون دلاري تركيه در جنگ سوريه، اين جنگ هنوز به فرجام نرسيده است.وي در مصاحبه با خبرنگاران با تاكيد بر اينكه بحران سوريه يك ريسك بسيار فوق العاده براي تركيه است، اضافه كرد: بحران سوريه از لحاظ امنيتي و بي ثباتي، براي تركيه ريسكهاي فراواني دارد.
توان هسته اي ايران با تحريم ها افزايش يافته است
«ايران نصب سانتريفيوژهايي با فناوري پيشرفته را در تاسيسات غني سازي اصلي اش سه برابر كرده و اين تعداد را به بيش از 600 عدد در ظرف سه ماه رسانده است».
خبرگزاري آسوشيتدپرس ضمن انتشار خبر فوق به نقل از دو ديپلمات غربي نوشت: اين ماشين ها (سانتريفيوژها) هنوز اورانيوم غني شده توليد نمي كنند.
به نوشته خبرگزاري آسوشيتدپرس، اين امر نشان مي دهد كه ايران از فناوري و مواد خام مورد نياز براي توليد گسترده سانتريفيوژهايي كه مي توانند عمليات غني سازي را بسيار پرسرعت تر از سانتريفيوژهاي فعلي انجام دهند، برخوردار است.
اين خبرگزاري با استناد به گفته ديپلمات هاي مقيم وين، از احتمال شتاب گرفتن روند غني سازي اورانيوم در ايران به كمك مواد خام در دسترس و سانتريفيوژهاي جديد نوشته است.
بنا بر گزارش آسوشيتدپرس، بار غني سازي اورانيوم ايران تاكنون بر دوش 12 هزار سانتريفيوژ ناكارا بوده و جايگزيني دستگاه هاي نوين، مي تواند جهشي در برنامه هسته اي اين كشور باشد.
اين گزارش مي افزايد: كارشناسان گمان مي كردند كه تحريم ها دست ايران را از داشتن گرافيت، فولاد و ساير مواد لازم براي ساخت سانتريفيوژهاي پيشرفته كوتاه خواهد كرد. اما، نصب و راه اندازي سانتريفيوژهاي جديد در تاسيسات اتمي اين كشور نشانگر تزايد اين دستگاه ها و گسترش برنامه اتمي ايران است.
گفتني است همزمان با انتشار اين گزارش، بنياد كارنگي در گزارشي تصريح كرد: بعيد است فشار تحريم ها برنامه هسته اي ايران را متوقف كند و تنها راه قابل اجرا، نيل به يك توافق ديپلماتيك دو طرفه است.
خاتمي؛ وجه المصالحه اموات سياسي خواهد شد؟
در حالي كه خاتمي ادعا مي كند نگران نظام و انقلاب است، شماري از وابستگان گروهك ها و عناصر فراري ضمن نامه اي از وي براي نامزدي انتخابات دعوت كردند.امضاكنندگان با بيان اينكه حامي فتنه سبز هستند، نوشته اند: امضاكنندگان اين نامه اميدوارند جنابعالي كه در چهار سال سخت گذشته، دوشادوش خواسته ها و رنج هاي حاميان جنبش سبز مانده ايد، با اعلام نامزدي خود در انتخابات آتي، به تداوم دموكراتيزاسيون ياري رسانيد.
در ميان اسامي امضاكنندگان نام بابك اميرخسروي (از اعضاي مركزيت حزب توده و از چپ هاي آمريكايي)، عبدالعلي بازرگان (عضو گروهك نهضت آزادي)، حسن يوسفي اشكوري و شمار ديگري از اعضاي گروهك هاي نهضت آزادي و ملي-مذهبي ديده مي شود.
خاتمي به عنوان رئيس شوراي مركزي مجمع روحانيون هرگز توضيح نداده كه كدام سنخيت باعث تجانس و همراهي وي با گروهك هاي قسم خورده ضدانقلاب شده است؟ براساس برخي قرائن اين گروهك ها با قطعي دانستن رد صلاحيت خاتمي، درصددند كه وي را براي نوعي انتحار سياسي به عرصه فرستاده و پيشمرگ اهداف خود كنند. آنها پيش از اين و به نوعي ديگر همين معامله را با بني صدر كردند تا جايي كه او مجبور شد با لباس زنانه از كشور بگريزد و به مجموعه اموات سياسي خارج كشور الحاق شود.
دعوت کنندگان خاتمي را براي دردسرسازي مي خواهند
«دعوت كنندگان خاتمي به نامزدي انتخابات مي دانند كه او رئيس جمهور نمي شود و او را براي دردسرسازي مي خواهند».اين مطلب را امين بزرگيان از همكاران خارج نشين نشريات زنجيره اي مورد تأكيد قرار داد و نوشت: آمدن خاتمي حتي بين زندانيان سياسي نيز شكاف انداخته است. به نامه هاي دعوت نگاه كنيد كه اسامي خيلي از زندانيان در پاي آن نيست.
به گزارش نداي سبز وي مي افزايد: جواد اطاعت از مشاوران خاتمي در انتخابات پيش رو گفته است «درباره سلامت انتخابات ما نبايد پيشداوري بدبينانه كنيم». اين جمله نمايندگي مي كند تمام آن چيزي كه تحت عنوان اصلاح طلبي فرمال و صوري مي توان نام نهاد. لازمه هر نوع مشاركت اثباتي در انتخابات پيش رو توانايي فوق العاده در فراموشي انتخابات قبلي و رخدادهاي آن است. بدون فراموشي انتخابات قبلي نمي توان در انتخابات بعدي مشاركت اثباتي داشت. برخي به اين بهانه كه فرصت انتخابات فرصت خوبي براي سياست است، مي خواهند سر خاطرات و روياهاي ما گول بمالند.
وي در ادامه با بيان اينكه خاتمي را براي دردسرسازي دعوت مي كنند، مي نويسد: «او را دعوت مي كنند تا كانديدا شود و دردسر ايجاد كند.دردسري نه برخاسته از تأييد صلاحيت و رئيس جمهور شدنش كه دردسري برخاسته از رد صلاحيت و با رئيس جمهور نشدنش. گويا همه مي دانند او رئيس جمهور نمي شود.
اين بار خاتمي از جنبه سلبي اش قرار است دردسر شود و نه جنبه ايجابي اش (دوم خرداد). مي توان در وضعيت جديد و از موضعي به مراتب راديكال تر از تحريم، او را به كانديداتوري دعوت كرد؛ نوعي ديالكتيك منفي.»
برخلاف اين تلقي رد صلاحيت خاتمي كمترين هزينه و دردسري براي جمهوري اسلامي ندارد اما جالب است كه مدعيان جنبش سبز و شرط گذاري هاي آن چناني براي توجيه عقب نشيني خود به توجيهات سستي از اين دست استناد مي كنند.
يادآور مي شود اخيراً چند تن از فتنه گران بازداشتي از خاتمي براي نامزدي انتخابات دعوت كرده بودند اما اغلب بازداشت شدگان فتنه سبز حاضر به همراهي با اين دعوت نشده اند.
در همين حال حسن شريعتمداري از اعضاي گروهك منحله حزب خلق مسلمان كه در آلمان به سر مي برد در مصاحبه با راديو فرانسه اظهار داشت تحركات اصلاح طلبان و خاتمي مجالي براي موفقيت نخواهد داشت.
وي تصريح كرد: نه آقاي خاتمي اهل اين ميدان است و نه چنان نظم و انضباطي درون اصلاح طلبان وجود دارد و اين روزها هم براي چنين كاري دير شده و من فكر نمي كنم آنها فرصتي براي اقدام داشته باشند. خاتمي حتي مانند گذشته امكان مانور ندارد. آنها مغضوب نظام هستند و بازداشت عده اي از فعالان نيز باعث تشتت بيشتر شده است.
اسرائيل در پي تنش ميان تهران و باكو است
يك انديشكده آمريكايي روابط جمهوري آذربايجان با رژيم صهيونيستي را از دلايل عمده تنش در روابط باكو- تهران توصيف كرد.مؤسسه سياست خاور نزديك واشنگتن در گزارشي نوشت: در سال هاي اخير، همكاري هاي امنيتي و تجاري و نظامي آذربايجان و اسرائيل گسترش يافته و در همين حال روابط جمهوري آذربايجان با ايران به تشنج كشيده شده است.
اين گزارش مي افزايد: اسرائيل در سال 1993 سفارت خود در باكو را افتتاح كرد. اما آذربايجان بطور متقابل اقدام به گشودن سفارت در اسرائيل نكرده به اين دليل كه از رأي نامطلوب كشورهاي اسلامي در سازمان ملل در مناقشه آذربايجان با ارمنستان بر سر منطقه «ناگورنو-قره باغ» بيم دارد.
با اين حال چندين مقام آذربايجاني از اسرائيل ديدن كرده اند.
در ادامه اين گزارش آمده است: اسرائيل در سال هاي اخير از جمله پنج شريك بزرگ تجاري آذربايجان بوده است. باكو تأمين كننده اصلي نفت اسرائيل است و حدود 40 درصد از نفت مورد نياز سالانه اسرائيل را تأمين مي كند. همچنين آذربايجان به يك مصرف كننده اصلي تسليحات و دانش نظامي اسرائيل تبديل شده است.