افرادی که در خارج از کشور به ویژه در آمریکا هستند نوعاً تفکراتشان روی شخصیت‌ آدم‌های قدیمی متمرکز شده است چرا که رفت و آمد زیادی صورت نمی‌گیرد و حدوداً 30 سال است که به طور مستقیم ویزایی صادر نمی‌شود، از زمانی که اوباما نیز بر سر کار آمده، با انجام فعالیت‌های فرهنگی مخالفت بسیاری می‌کند از این رو ویزایی را هم به ما نمی‌دهند.

به گزارش مشرق، با پایان‌یافتن ایام فاطمیه(س) از شدت فعالیت هیئت‌های مذهبی کاسته می‌شود و تا فاصله‌ای که به آغاز ماه مبارک رمضان و ایام شهادت امیرالمؤمنین(ع) باقی مانده، فرصت مناسبی برای بررسی وضعیت مدیحه‌سرایی و اشعار ذاکران و محبان اهل‌بیت عصمت و طهارت است.

به همین مناسبت میزگردی را با حضور «عباس عنقا» دبیر انجمن نغمه‌سرایان مذهبی شرق تهران و «محسن طاهری» رئیس خانه مداحان برگزار کردیم.

 

** رواج شهرت‌طلبی میان مداحان

 *آقای طاهری! به نظر شما فردی که می‌خواهد مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام باشد باید از چه ویژگی خاصی برخوردار باشد؟

طاهری: برای پاسخ به این سؤال به بیانی از مرحوم آیت‌الله بروجردی اشاره می‌کنم که می‌فرمود: «گنج، گوشه‌ ویرانه است». وقتی این مرجع بزرگ شیعه می‌خواست دار دنیا را وداع گوید از ایشان سؤال شد: حاصل یک عمر تلاش شما چیست؟ فرمود: «خلّص العمل فان ‌الناقدبصیر؛ اگر انسان عملش را خالص کند فردی که این عمل را دریافت می‌کند بسیار آگاه و دقیق است.

این بصیرت و بینایی که امروز مقام معظم رهبری به آن اشاره می‌کنند فقط بینایی ظاهری نیست در واقع بینایی قلب و روح است که یک شاعر، مداح و حتی یک مستمع جوان و میانسال باید بداند برای چه کسی مداحی می‌کند اگر ما واقعاً بدانیم که چه کسی این امانت را از ما تحویل می‌گیرد و در محضر چه شخصیت بزرگی انجام وظیفه می‌کنیم تمام اعمال، خواندن‌ها و تلاش‌های ما به خودی خود، رنگ و بوی اخلاص گرفته و به سمت و سویی خواهد رفت که جایگاه اصلی خویش را می‌یابد.

بنابراین اگر شخص مداح یا شاعر از ابتدا توجه کند که در کارهای خود اخلاص داشته باشد، آن شعر و مداحی در خواننده و مستمع اثر خود را خواهد گذاشت ولی اگر خدای ناکرده به دلیل شهرت، کسب جایگاه یا شهوات نفسانی -که متأسفانه در این صنف بسیار شده است- عمل کند، خود به خود همانند کفی بر روی آب خواهد بود که از بین می‌رود و دیگر آن فرد جایگاهی در جامعه پیدا نخواهد کرد و این موضوع بسیار مهم است.

** یک دوبیتی ماندگار درباره حضرت امیر(ع)‌

*آقای عنقا ما شما را بیشتر به عنوان یک شاعر آیینی می‌شناسیم، اگر ممکن است در ابتدا برخی از مشهورترین آثارتان را نام ببرید و از ویژگی‌ آن‌ها بگویید.

عنقا: بنده خودم را شاعر نمی‌دانم بلکه نوحه‌ساز آقا سیدالشهداء (ع) هستم، اکثر نوحه‌هایی را که در بازار توسط دوستان خوانده می‌شد از جمله حاج حسن فرشته‌خو، حاج حسن ذوالفقاری، حاج‌آقا دلجو و دیگر چارپایه‌خوانان، توسط بنده سروده‌ شده است.

البته نوحه‌هایی که می‌سرودم برای این نبود که شهرتی پیدا کنم بلکه نوحه باید از یک جگر سوخته برخیزد تا به دل مستمع بنشیند. مثلاً یک دوبیتی درباره حضرت امیرالمؤمنین (ع)‌سروده‌ام که این دو بیتی را با هیچ کدام از شعرهایم عوض نمی‌کنم: «عبادت، بی‌تولای علی هیچ/ تمام عمر منهای علی هیچ».

«برگ سبز، گل سرخ، گلبرگ، طلوع دو خورشید» از جمله کتاب‌های شعرم هست همچنین کتاب «غنچه پرپر» اثر دیگری است که به زودی به چاپ خواهد رسید. در واقع من سعی کرده‌ام تا آن جایی که می‌توانم اشعارم کوتاه باشد چرا که یا شاعر باید مضامین‌آفرین بوده تا اشعارش جا بیفتد و در اذهان بماند و یا باید پیرو سعدی، صناعی، منوچهری و خاقانی بوده و کلامش مُطنْتَن باشد یعنی دارای وزن و مضمون خاصی باشد.

در حال حاضر، متأسفانه شاهد عزیزانی هستیم که شعر می‌گویند و بیشتر آرایه‌های‌ ادبی را به کار می‌برند، بنابراین فردی که مضمون‌آفرین و نوآور باشد، کمتر به چشم می‌خورد.

 

** گاهی جایگاه مداح با سخنران عوض می‌شود!

*سرمایه و دستمایه اصلی یک مداح چیست؟ یک مداح خوب، چگونه می‌تواند موفق و ماندگار شود؟

طاهری: سرمایه‌ یک مداح همان حفظیات اوست، اینکه چگونه حفظ کند، کل اشعار را بخواند یا برخی از آنها را صحبت دیگری است. امروز رسم شده است که برخی از دوستان با گفتن یک بسم‌الله وارد عرصه سخنوری و سخن‌پردازی شده و از هر دری سخنی می‌گویند در حالی که جایگاه ما این نیست و اسم ما مداح است ما مدیحه‌سرا، ستایش‌گر و مرثیه‌خوان هستیم. متأسفانه ما این جایگاه را فراموش کرده‌ایم و گاهی اوقات، جای ما با سخنران عوض می‌شود.

زمانی من در یک جلسه‌ای بودم که سخنران، شعر گفت و روضه خواند. وقتی رفتم بالای منبر رفتم، شروع به سخنرانی کردم. مستمعان کمی جا خورند که چرا من ذکر مصیبت را ادامه ندادم! رو به آن‌هاگفتم: امشب جایگاه خطیب و مداح عوض شد، چون ایشان مداحی و نوحه‌سرایی کردند از این رو من می‌خواهم سخنرانی کنم!

نکته دیگر اینکه اگر اهل شناخت هستیم، خودمان اشعار را انتخاب کنیم و اگر در این سطح نیستیم با مشورت بزرگان، اشعار خوب را گزینش کرده و آنها را حفظ کنیم؛ بارها این موضوع را به دوستان جوان تذکر داده‌ام، طوری آماده باشند که اگر برق رفت، باتری چراغ قوه هم تمام شد و یا اصلاً در فضای بیرونی مشغول خواندن بودند و یک دفعه باد برگه آنها را با خود برد بتوانند از پس آن برآیند.

به قول آقای راشد یزدی که می‌گفت: خیلی‌ها آنقدر شعر حفظ هستند که 200 مرتبه می‌گویند امان از دل زینب! این که نشد شعرخوانی که اگر سرمایه ما تمام شد بگوییم امان از دل زینب! یا اینکه بارها تکرار کنیم حسین حسین حسین. پس باید مداح یک دستمایه محکمی در این زمینه‌ها داشته باشد.

در یکی از دیدارها، مقام معظم رهبری فرمودند که شعر خوب را اگر از رو هم بخوانید، ایرادی ندارد. این موضوع برای کسی است که مثلا در یک روز باید 20 مجلس را اداره کند.

**با نوآوری در مداحی مخالف نیستیم

*چرا با وجود اینکه جوانان با سبک قدیم مداحی هم ارتباط برقرار می‌کنند اما اطلاعات کمی نسبت به آن دارند و بیشتر به سبک‌های جدید مداحی تمایل دارند؟

 

 

عنقا: به نظر بنده مذاق جامعه در تمام زمینه‌ها عوض شده است؛ زمان، زمان «صنع» است نه زمان «سنت». البته ایرادی وارد نیست و ابداع و نوآوری مانع انجام کار برای سیدالشهداء (ع) نمی‌شود. حتی بزرگترها و عزیزان ما در سینه‌زنی و در نوحه‌خوانی، کارهای نو و جدیدی ارائه دادند و سبک‌ها و کارهای جدیدی را ابداع کردند که با استقبال همراه شد.

اگر در زمان‌های گذشته فردی یک چیزی را می‌ساخت و بعد از دنیا می‌رفت، دیگری هم با گذشت زمان می‌توانست آن را بسازد. اما اکنون کار به جایی رسیده که این ساخت و ساز، بی‌رویه شده است. ما با تقلید یا نوآوری مخالف نیستیم بلکه با رویکردهای بی‌حساب و کتاب و بی‌رویه مخالفیم.

** «اشعار کوتاه» پامنبری را بیشتر جذب می‌کند

*آقای عنقا! آیا چون بیشتر مداحان از اشعار کوتاه استفاده می‌کنند، شعرهای شما هم کوتاه است یا اینکه دلیل دیگری دارد؟

عنقا: «گوته» یکی از شعرای بسیار خوب آلمانی، شعری زیبا درباره رسول الله(ص) دارد با این مضمون: شاعر به بهشت می‌رود در آستانه در از او می‌پرسند با خود چه آورده‌ای؟ سینه‌اش را می‌شکافد و می‌گوید: عشق! عشق به تو ای خدای بزرگ...

حضرت امیر(ع) کلمات قصار داشت و ما هم قالب‌های شعری بسیاری مانند غزل، قیصده، قطعه و ... داریم اما اکنون زمان فست‌فودی است یعنی جامعه کم‌تحمل و کم‌حوصله شده؛ از این رو اگر ما به کارمان سرعت ندهیم، در این مسیر درجا خواهیم زد. پس سعی کرده‌ام تغزّل بسازم که آن تلفیقی از غزل و مرثیه بوده و گویای زبان حال است بنابراین زبان حال باید کوتاه باشد.

** اشعاری می‌‌سرایم که سود آن در زمان کوتاهی به دست مستمع برسد

*استاد شما چه کسی بود؟

عنقا: یکی از اساتید بنده، «سیدکمال حسینی» بود خدا ایشان را رحمت کند که من در مرثیه، بهره بسیاری را از او بردم وی زمانی هم سرپرست مداحان تهران را نیز به عهده داشت. در کل، من اشعاری می‌‌سرایم که سود آن در زمان کوتاهی به دست مستمع برسد همانند سکه بهار آزادی! لذا کسی سکه بهار آزادی را دست به دست در بازار نمی‌چرخاند تا به قیمت و ارزش آن افزوده شود؛ مانند فرشی که در بازار وقتی از یک شخص به فرد دیگری می رسد اندکی بر قیمت آن افزوده می‌شود. من بر این باورم که فرشی را که بافته‌ام مستقیماً باید به دست فردی برسد که می‌خواهد از آن استفاده کند یعنی از تولید به مصرف نه اینکه شعر روی دستم بماند و خریداری نداشته باشد.

مثلا در این رباعی که برای آقا قمربنی هاشم(ع) سروده‌ام:

لب‌های به خون ترانه‌ات آوازم/ مژگان به هم کشیده‌ات پروازم

تو سرو زپا فتاده علقمه‌ای/ دستان زتن فتاده‌ات را نازم

اصل حرف را بیان کرده‌ام اما می‌توانم آن را به غزل و قصیده هم تبدیل کنم،اما معتقدم: خیر الکلام ما قلّ و دلّ.

** جلسه‌ای که قرار است توسط یک مداح اداره شود، نیازمند کارشناسی است

*اینکه مداح برحسب مراسم و مجلسی که در آن قرار دارد چه شعری بخواند، قصیده، رباعی و یا اینکه مقتل باشد، آیا موضوعی است که با تجربه به دست می‌آید؟ چگونه می‌توان این مسئله را تشخیص داد؟

 

 

طاهری: یک مداح می‌تواند یک جامعه‌شناس هم باشد، یعنی وقتی وارد یک جمعیتی می‌شود بداند که این مستمع به چه چیزی نیاز دارد چون مستمعان و مخاطبان افرادی از اقشار مختلف جامعه هستند. وقتی با این گروه در ارتباط هستیم نوعاً باید مطلبی را بخوانیم که به عنوان خوراک این مجلس آماده شده باشد و اگر زمان خاصی در اختیارمان قرار دارد، باید نسبت به آن زمان نیز برنامه‌ریزی مناسبی داشته باشیم.

به اعتقاد بنده، نحوه کارشناسی یک مداح است که مشخص می‌کند او چه چیزی بخواند. البته لطف خداوند و عنایت ویژه امام حسین (ع) نیز باید شامل حالش شود، همچنین تبحر یک فرد در اداره مجالس بی‌تأثیر نیست. اگر مثلاً 45 دقیقه به فرد مداح زمان داده باشند شایسته است به سنت مداحان قدیمی، اول یک رباعی، شعر یا پند و اندرز ارائه دهد، سپس مرتبط با زمانی که در آن قرار دارد -مثلاً اینکه اگر ایام ولادت و یا شهادت یکی از ائمه است- قصیده و مقدمه‌ای بخواند و بعد به موضوع اصلی بپردازد. اگر باز هم وقت بود یک نوحه‌سرایی کوتاه انجام دهد. به طور کلی آن جلسه‌ای که قرار است اداره کنیم، یک کار کارشناسی می‌طلبد.

** با روی کار آمدن اوباما فعالیت فرهنگی در آمریکا سخت‌تر شده است

*آقای طاهری شما به کشورهای زیادی برای مداحی می‌روید، محرم گذشته به کدام کشور رفتید؟ آیا حس و حال مردم خارج نسبت به امام حسین (ع) همانند شور و حال مردم ما در ایران است؟

طاهری: از لاهه دعوت شده بودم و به هلند رفتم.

افرادی که در خارج از کشور به ویژه در آمریکا هستند نوعاً تفکراتشان روی شخصیت‌ آدم‌های قدیمی متمرکز شده است چرا که رفت و آمد زیادی صورت نمی‌گیرد و حدوداً 30 سال است که به طور مستقیم ویزایی صادر نمی‌شود، از زمانی که اوباما نیز بر سر کار آمده، با انجام فعالیت‌های فرهنگی مخالفت بسیاری می‌کند از این رو ویزایی را هم به ما نمی‌دهند. آخرین مرتبه‌ای هم که به آمریکا رفتم به سال 2009 برمی‌گردد.

قشر عظیمی از دوستانی که در خارج زندگی می‌کنند ایرانی‌ هستند که به دلایل مختلف یا رفت و آمدی ندارند و یا اینکه برای آنها مقدور نیست که رابطه تنگاتنگی با ایران و یا با جلسات ما داشته باشند نوعاً نوارها را گوش داده‌اند و در ذهن بسیاری از آنها منبری‌ها و مداحی‌های قدیم بوده و شناخت بیشتری نسبت به مداحان قدیم در مقایسه با مداحان جوان دارند.

خوشبختانه فرزندان ایرانیانی که در آمریکا به دنیا آمده‌اند و اغلب آنها در واشنگتن، نیویورک، تگزاس و ایالت‌های مختلف آمریکا هستند، با ریشه‌های مذهبی که در خانواده‌هایشان بوده، مشتری پر و پا قرص مراکز اسلامی شده‌اند.

یکی از سال‌ها 30 روز ماه رمضان را در مرکز اسلامی واشنگتن دی سی بودیم که اتفاقاً به مرکز اسرائیل چسبیده است، شاعر می‌گوید: «متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست/ گروهی این، گروهی آن پسندند» و واقعا هم همین طور است.

در کل آمریکا حدوداً 2000 مرکز اسلامی وجود دارد که استقبال خوبی از آن‌ها می‌شود اگر در هر مرکز فقط 50 نفر اجتماع داشته باشند در کل این مراکز، 100 هزار نفر شرکت می‌کنند و گاهی اوقات جمعیت شرکت‌کننده در مرکز اسلامی واشنگتن در ماه مبارک رمضان به 2 هزار نفر می‌رسد.

درباره توفیقاتی هم که نصیبم شده است باید بگویم: «مطلق این آوازها از شه بود / گرچه از حلقوم عبداله بود» ما که کسی نیستیم اگر مردم جواب سلام ما را می‌دهند اگر احترام می‌گذارند اگر جایگاهی رفیع به ما می‌دهند و اگر امروز بنده در خانه مداحان خدمت می‌کنم، همه‌اش از ناحیه سید‌الشهداست وگرنه ما منهای اهل بیت کسی نیستیم.

** عنایت اهل بیت(ع) به مرحوم شاه حسین بهاری و مرتضی طاهری

*آیا شهرت مداح، بیشتر به دلیل اشعارش است یا به خاطر صدایی که دارد؟ از میان صدا و شعر کدام یک بیشتر اثرگذار است، آیا نسبت مساوی با هم دارند؟

طاهری: خواجه حافظ شیرازی یک غزل دارد که یک بیت آن چنین است: «صد نکته غیر حسن بباید که تا کسی / مقبول طبع مردم صاحب‌نظر شود» یعنی شعر، صدا، حُسن صوت و حُسن برخورد هیچ‌یک به تنهایی مستمع را جذب نمی‌کند بلکه اگر تمام این امور دست به دست هم دهند می‌تواند یک شاکله خوبی را ایجاد کند.

به نظر من یک برخورد خوب، موضوع مهمی است؛ ممکن است یک فرد، دستمایه آن‌چنانی هم نداشته باشد اما خود این برخورد، پوشش ظاهری، وجهه و ... مواردی است که برای فرد جاذبه ایجاد می‌کند لذا در بسیاری از موارد به خاطر آن لطف و عنایتی که مردم به ائمه اطهار(ع) دارند می‌گویند نمی‌خواهد شما بخوانید بلکه فقط در این مراسم حضور داشته باشید کفایت می‌کند.

شعرهای کوتاه، خواندن کوتاه، اشارات کوتاه و داشتن یک ارتباط با خدا و اهل بیت نیز مهم است که انسان بتواند در سایه امور به خواندن خود استمرار بخشد و یک پیر غلام شود، ان‌شاء‌الله ما بتوانیم این راه را ادامه دهیم. بنابراین داشتن صدای خوب و خواندن اشعار جالب، از ابزارهای کاری به شمار می‌روند اما آن نمک را باید اهل بیت (ع) عنایت کنند.

** خاطره‌ای از مرحوم صبحدل/ صدا باید صنعتی باشد، نباید سنتی باشد

عنقا: دیدگاه بنده خیلی هم با نظر حاج آقای طاهری منافاتی ندارد، فرمایش ایشان کاملاً متین است.

یکی از کسانی که من او را دوست داشتم و معتقد بودم در گلویش نمک آقا سیدالشهداء بود، مرحوم شاه حسین بهاری بود و در مداحان کنونی هم حاج آقای طاهری، اما حرف من این است موسیقی و شعر از هم جدا نیستند منظورم از موسیقی،‌ آهنگ نیست بلکه موسیقی کلامی و حلقی است. مرحوم خالقی دو جلد کتاب درباره موسیقی حلقی دارد ،حاج محسن آقا همیشه از حنجره می‌خواند در حالی که خواندن برخی از افراد فقط در فضای دهان است.

خدا رحمت کند مرحوم صبحدل، شب نوزدهم ماه رمضان بود که با من تماس گرفت و گفت می‌خواهم یک برنامه از صدای تو ضبط کنم من رفتم شروع به خواندن کردم: عزیزان، روزه‌داران اشک ریزید و به خونخواهی آن مظلوم برخیزید. وقتی این را خواندم پرسیدم قرار است آن را چه زمانی بخش کنید گفتند قبل از دعا پخش می‌کنیم -این جریان به اوایل انقلاب برمی‌گردد- من آن زمان ذوق بسیاری داشتم شب نشستم پای رادیو وقتی برنامه را گوش می‌دادم دیدم شعر، شعر من است اما صدا صدای من نبود صبح به آقای صبحدل زنگ زدم و علت را پرسیدم او گفت: بیا اینجا کارت دارم، رفتم.

مرحوم صبحدل گفت: عباس جان این صدا خام است ما این صدا را می‌پزیم و بعد پخش می‌کنیم. این موضوع در طول خواندن به دست می‌آید صدا باید صنعتی باشد و صدا نباید سنتی باشد اصل صدا را باید داشته باشی، باید کمی اصل صدا را نیز تغییر داد و با آن کار کرد و شعری هم انتخاب شود که آن شعر با این لحن تلفیق شود.

اخلاق من این است که اگر قرار است شعری را با تکیه بر صوت بخوانم نمی‌آیم یک شعری را از یک شاعری بخوانم بلکه شعری را با یک ردیف و قافیه از یک شاعر و سه بیت از شاعر دیگری گلچین می‌کنم که در مجموع می‌شود 12 بیت شعر انتخاب می‌کنم که در نهایت، دلچسب می‌شود که این امور از روی تجربه به دست می‌آید؛ همانند یک سفره غذا که باید آب، سبزی خوردن و غذا داشته باشد و سفره رنگی باشد اما فرض کنید غذا را با همان قابلمه بر سر سفره بیاورند جالب نیست و این غذا به ما نمی‌چسبد.

*اگر بخواهید از شعرای آیینی اسم ببرید چه کسی را معرفی می‌کنید؟

عنقا: شعرا و دوستان خوبی داریم که در غزل و مرثیه می‌توان آقای علی انسانی، آقای سازگار و چند نفر دیگر را نام برد.

** به کار بردن و خواندن اشعار شعرا، آمادگی خاصی را می‌طلبد

*شما بیشتر از اشعار کدام یک از شعرا استفاده می‌کنید؟

طاهری: در یک دوره‌ای، بیشتر از شعرای مشهد بهره بردم آنچه که در ذهن من است نوعاً اشعار حاج آقای معیر، شفق و آقای ثابت است.

همان طور که حاج عباس آقای عنقا اشاره داشتند، حاج آقای انسانی مرثیه‌سرای خیلی قوی و توانمندی هستند که بسیاری از افراد اشعار ایشان را می‌خوانند، آقای سازگار مرثیه‌سرا و غزل‌سراست و در اکثر زمینه‌ها تبحر دارد، روان‌گوست و بیشتر اشعارش در دست همه افراد جامعه مداحان است البته به کار بردن و خواندن این اشعار، آمادگی خاصی را می‌طلبد. بنابراین اگر بخواهم شعری بخوانم سراغ اشعاری می‌روم که دیگران آن را نخوانده باشند؛ بدین معنا که مثلاً من دو تا روضه حضرت رقیه حفظ باشم که چند مداح قبل از من آنها را خوانده باشند و دست من خالی می‌ماند. از این رو ترفندها و ویژگی‌های خاصی در این زمینه نیاز است.

** وقتی دعا کردم مداح، شعر را یادش برود!

عنقا: نکته و تجربه‌ای را می‌خواهم برای جوان‌ترها بگویم و آن اینکه در دوران جوانی شعری از صغیر اصفهانی حفظ کرده بودم؛ «روی حق روی حق نمای علی» جایی دعوت شدم چند نفر هم از مداحان حضور داشتند قرا بود من سومین نفری باشم که در آن مجلس می‌خواند من فقط همین یک شعر را حفظ کرده بودم نفر اول شروع کرد دقیقاً همان شعری را که من آماده کرده بودم، بخواند. با خودم گفتم یا امیرالمؤمنین(ع)من به خودم قول می‌دهم از این به بعد اشعار و مدایح زیادی حفظ کنم، کاری کنید تا او از یادش برود!وقتی آن فرد شروع به خواندن کرد گفت: «روی حق روی حق نمای علی» مابقی را فراموش کرد و قصیده دیگری خواند. نوبت من که شد گفتم فلانی این قصیده را فراموش کرده بود من جور او را می‌کشم و این قصیده را کامل می‌خوانم. این خاطره را گفتم تا بگویم دست یک خواننده باید از غزل، مرثیه، ترکیب‌بند و ترجیع‌بند و ... پُر باشد.

منبع: فارس