به گزارش مشرق، «منصور نورایی» متولد سال 1338 هجری شمسی در محله چهارراه سیروس تهران، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی میگوید مداحی را تقریباً از سال 48 شروع کرده یعنی از ده سالگی، از همان زمانی که درسهای طلبگی را در مدرسه مرحوم آیتالله مجتهدی آغاز کرده بود.
می گفت در همان اوایل مرحوم کافی یک دهه در مدرسه منبر میرفت، لحن منبر کافی او را مجذوب خودش کرده بود و همین امر پایش را به وادی مداحی باز کرد، البته از هدایتهای مرحوم حاج آقا جواد حاج حسن (محبی) که هم محلهشان بود بینصیب نماند و از محضر ایشان هم بهره اخلاقی میبرد و هم مداحی را بیشتر میآموخت، به همین منظور سایت عقیق گفتوگویی را با این مداح اهلبیت ترتیب داده است که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید:
فرق زمین تا آسمان مداحی از قدیم تا کنون
*آیا مداح میتواند در فضای هیئت دارای همه امتیازات و مختصات لازم برای این کار باشد؟
-بله من خودم این طور هستم، من در بحث اخلاق پای درس آقا سید علی نجفی، آقای مجتهدی، آقای شیخ محمد کریمی، مرحوم آیتالله شعرانی و مرحوم تحریری بودم، در بحث تاریخ پای درس علامه عسگری و آقای جاودان بودم، در بحث مناجات از همان اول مرحوم حاج آقا جواد استفاده میکردم، خدمت آقای کافی هم میرسیدم و دعای ندبه میخواندم.
*به نظرمیآید مناجات خواندن با نوحه خوانی فرق دارد، هر مداحی نمیتواند مناجات هم بخواند؟
-درست است. ابتدا اینکه زمان طاغوت یک از اشکالات این بود که زیاد روی دعاها کار نمیشد، یک آقا شیخ حسین زاهد بود، آقا سیدعلی میرهادی و آقای کافی، اینها تقریباً مشهور بودند، آن زمان خیلی دعای کمیل و دعای ندبه مرسوم نبود، مرحوم کافی در تهران دعای کمیل رو مرسوم کرد، آقا جواد خیلی اصرار داشت دعای ندبه، کمیل، سمات ،توسل خوانده شود، چون بیشتر روضه مرسوم بود.
بعد هم مناجات خواندن هم حال میخواهد هم باید باور قوی داشت، باید با قرآن آشنا بود که وقتی دارد دعا میخواند کم کم دستش بیاید چه چیزی دارد میخواند، کسی که میخواهد مناجات بخواند باید پای منبر اعتقادی و اخلاقی نشسته باشد، این 3 تا باید با هم باشند و الا اگر کسی پای درس اخلاق بنشیند و اعتقاداتش ضعیف باشد، ممکن است دچار انحراف شود و به بیراهه برود.
نسلی که میخواهد مداح شود، باید این راه را برود تا بتواند اثرگذار باشد، به طور مثال بخاری هر چه شعلههای درونش گرمتر و سوزانندهتر باشد، شعاع بیشتری را گرم میکند، کسی که میخواهد مداح شود، باید از درون گرم باشد، باید باورهای دینی خود را بفهمد تا بتواند شعلههای گرمتری داشته باشد تا نداند سقیفه چه اتفاقی افتاده تا نداند حضرت زهرا برای چه به شهادت رسیده نمیتواند، گریه کند و نمیتواند تاثیر گذار باشد.
الان ما زیاد میشنویم که هیئت آقای فلانی خیلی شلوغ میشود و جمعیت کثیری شرکت میکنند، اما اثر این هیئتها کجاست یا شبهای ماه مبارک که شنیدیم صد هزار نفر در جلسات گوناگون شرکت میکنند، میآیند اما تحول چه شد؟!! پس چرا ربا هست و اوضاع ادارات درست نمیشود، در حالیکه اکثریتشان هم در ادارات کار میکنند!
هیئتها بر اساس معیارهای دینی اداره نمیشود
*هیئتهای قدیم این تأثیرات را داشت؟
-بله تأثیر داشت، اگر هیئتها اثر گذار نبودند که انقلابی صورت نمیگرفت، هیئتها در قدیم زیاد مقیدتر بودند، الان همسر برخی مداحان را میبینیم که حجاب خوبی ندارند، حجاب که رکن اصلی است پس چطور میشود که یک مداح برای حضرت زهرا بخواند و همسرش حجاب بد داشته باشد؟!! الان روابط محرم و نامحرم بین هیئتیها رعایت میشود؟ نه! رعایت نمیشود! حضرت زهرا فرمود: ام مکتوم اگر چشم ندارد، من که چشم دارم و بوی عطر او را استشمام میکنم و او هم عطر من را، اما الان این گونه نیست.
حرف اصلاً این نیست که زمان طاغوت خوب بود، اما الان هیئتها بر اساس معیارهای دینی اداره نمیشود، من گاهی به هیئتیها اشاره میکنم که چرا به جای گفتن داستان برای مردم اساس و اصل دین را بیان نمیکنید، آن هم بر اساس وظیفه و نیاز مردم، حرف باید مهم و نو باشد، دین ما سراسر تازگی است، الفاظ باید نو و تاثیر گذار شود.
من باید واجب را به مردم بگویم، مردم که فقط به دعای کمیل عربی نیاز ندارند، به این واجبات هم نیاز دارند، باید گفته شود که گناه یعنی چی؟ و بدانند: «الراشی والمرتشی کلا هما فی النار»؛ رشوه دهنده و رشوه گیرنده هر دو عضو جهنماند.
«ای شاه خائن» را چه کسی سرود/مداحان قبل از انقلاب چند دسته بودند
*در فضای انقلاب،خواندنها چقدر متأثر از فضای انقلاب بودند؟ چقدر با فضای سیاسی رژیم همراهی می کردند؟
-پیش از انقلاب مداحان چند دسته بودند، یک دسته که به سیاست کاری نداشتند و دنبال حال بودند، ما یک حال داریم، یک وظیفه، روضه برای حال نیست، امام صادق فرمود: «رحم الله امرأ من احیا امرنا»؛ خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند.
امر اهل بیت اول باور اصول دین است و دوم عمل به فروع دین که نماز و روزه و خمس و امر به معروف و نهی از منکر و تولی و تبری که همه اینها در سیاست هست که در حال این نیست، در روضه مبارزه هست و دوست و دشمن داشتن هست و شما تا «لا اله» نگویی «الا الله» معنایی پیدا نمیکند، گاهی کسی ساواکی و شکنجهگر بود، اما در مراسم امام حسین گریه میکرد!
اما یک دسته دیگر کسانی بودند که بر اساس باورها دینی و تقلید دینی روضه میخواندند و گریه بر امام حسین را ثواب میدانستند، در دعای ندبه اینطور میگوید که یک به یک اهل بیت را تا به امام زمان کشتند تا زمانی که حق به صاحبش برسد و تا آن زمان چه باید کرد؟ «فلیبک الباکون»، پس باید گریه کرد. امام صادق سفارش به دعای ندبه تا ظهور حضرت هر هفته کردهاند، پس وظیفه ما گریه است و این اشتباه است که میگویند وظیفه ما گریه نیست، یک عده هم به گریه این گونه نگاه میکردند.
یک دسته هم بودند که میگفتند گریه ثواب دارد و گریه هم میکردند، اما میگفتند چرا امام حسن(ع) را کشتند، چرا امام حسین(ع) را کشتند... مثل حاج ناظم که شعر «ای شاه خائن» را ساختند و یا شعر «سحر میشه سحر میشه سیاهیها به در میشه ولی آخر مسلمانان جهان از ظلم به در میشه» یا مرحوم مرشد باقر اعتبارش خیلی زیاد بود، انقلابی بود، نابینا بود، سواد نداشت، اما از نوحهای که میخواند لذت میبردی.
نخستین شروع کننده روضه/تعریف مداح از منظر نورانی
*به نظر شما تکلیف مداح در جامعه کنونی ما چیست و چه وظیفهای بر دوش دارد؟
-من یک مطلبی را به شما عرض کنم، زمان طاغوت کاری کرده بودند که خجالت میکشیدند مداح شوند؛ یعنی این را عار میدانستند و اگر کسی مداح میشد از خودش گذشته بود، اما الان مجتهد با افتخار میگوید که من مداح هستم اما آن زمان ما جرات نمیکردیم بگوییم مداح هستیم، الان تازه فهمیدند مداحی یعنی چی؟ مداح یعنی فدایی دین.
دشمن میخواهد بلندگو را بگیرد، من این را میدانم که امام در یکی از مراسمهای شهید مطهری، کسی روضه از ناسخ التواریخ داشت میخواند و امام هم بلند بلند گریه میکردند، میتوانست بگوید آقا از منبر بیا پایین! اما نگفت، چون عظمت روضه مهم است، این فضای روضه را امام سجاد(ع) شروع کردند، برای مراسم عروسی دعوت میشدند، به شرط اینکه روضه خوان بیاید، روضه بخواند میگفتند که میآیند، چرا؟! چون باید أین الحسن و أین الحسین را دنبال کنیم تا بگوییم چرا حسین(ع) کشته شده است، اینها میخواهند مداح را بکوبند تا این فضا خاموش شود.
یک نفر از من پرسید: چه ضرورتی دارد ما این قدر به سر و سینه بکوبیم؟ من آن زمان در دارخوین سوار مینی بوس شده بودم و همه عرب و صحرا نشین بودند، سیزدهم محرم بود، من به یکی از بومیها گفتم: شما در ایام محرم اینجا چه کار میکنید؟ در محرم مداح و روحانی دارید؟ گفت: نه! گفتم: پس چه کار میکنید؟ گفت: آقا ما حسین داریم، عاشورا جمع میشویم و عزاداری میکنیم.
پرسیدم: چه کار میکنید؟ گفت: از همه کپرها هر کس یک چیزی میآورد و حلیم درست میکنیم و یک پیرمردی هست میآید و روضه میخواند و ما سینه میزنیم و همه دین ما همین است.
بعد من به آن دوستم گفتم که تو میخواهی همه دین مردم که همین هست را از اینها بگیری؟ باید تقویتش کنی، گفتم الان کل عالم همین است، در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا»؛ محبت اهل بیت باعث شده که دین در عالم حفظ شود، آن هم معالم دین، من به آن فرد گفتم: اگر همین را از مردم بگیریم یعنی همه چیزشان را از اینها گرفتیم و این همه خواست دشمن است، امام فرمودند: «محرم و صفر را حفظ کنید».