کد خبر 209980
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۲۳:۱۰

در مورد سبکی که کل گستره فوتبال جهان را تحت تاثیر خود دارد، آیا ساده لوحانه نیست که از « آغاز پایان اقتدار » آن سخن بگوئیم؟

مشرق -
نتیجه غیرمنتظره بایرن - بارسا در فوتبال جهان بحثی را دامن زد که همچنان ادامه دارد . امروز بسیاری بر بیداری غول خفته فوتبال المان تاکید می کنند وایمان دارند پایان اقتدار مطلق بارسا نزدیک است؛ همانطور که کارشناس محترم این بازی در تلویزیون قاطعانه « آغاز پایان اقتدار بارسا » را اعلام  و در اغلب رسانه های مکتوب نیز بر این تلقی تاکید شد. اما چنین تحلیلی بیش از انکه ریشه در واقعیت فوتبال امروز داشته باشد از ذهن خیال اندیش و علاقمند به پیشگوئی در فرهنگ ایرانی حکایت دارد که در ان پیشگوئی فارغ از هر منطق و بی هیچ هزینه ای فضیلتی محسوب میشود و بر جای استدلال می نشیند!

 تحلیل بر این مبنا آن هم  در فوتبال که از هر نظر غیر قابل پیش بینی است  بی معنی است و اشاره به دو نکته بدیهی برای رد آن کافیست:

 1 -چرا باید از واکنشی مشابه سه هفته قبل بارسا به باخت در میلان غافل شد و آن رادر محاسبه نیاورد؟

 2 - افت امری طبیعی در فوتبال است ، چه افت مقطعی باشد و  چه میان مدت . افت کوتاه بارسا دلایلی مثل آشکار شدن ضعف ها و انگیزه شدید تیم های مقابل برای رویارویی داردو افت میان مدت یک تیم می تواند به سیاست های نقل و انتقال و تغییرات در بدنه باشگاه مربوط باشد.

*اغلب امروزه بازیهای بایرن و دورتموند را اجرای ورژن المانی سبک بارسا میدانند و اگر نگوئیم تقلید ، در بهترین حالت میتوان انرا بسط سبک بارسا در فوتبال المان دانست که البته با ویژگیهائی نظیر نظم وجنگندگی تا اخرین نفس ، قدرت بدنی بالا و تلاش خستگی ناپذیر بازیکنان آن دیار ترکیب شده است و اگر از این زاویه به تحلیل این بازی بپردازیم در خلاصه ترین بیان، بایرن در این تک بازی در سطحی بالاتر از بازی همیشگی خود بازی کرد و بارسا به دلایل متعدد از جمله مصدومیت و نا آمادگی مسی (بازیکن گره گشای بارسا در شرایط سخت ) وخستگی اشکاربازیکنان ، در سطحی پائینتر از بازی معمولی خود ظاهر شد و چنین نتیجه ای رقم خورد .

* گذشته از شرایط خاص حاکم براین بازی در سالهای اخیر بهترین تیمها با بهترین مربیان با اندیشه و استراتژی مهار بازی بارسا پا بمیدان میگذارند و به جز بایرن ورئال هنوز ندیده ایم تیمی بتواند با تحمیل سبک بازی خود بارسا را از پا در آورد، اما اقتدار چندین ساله بارسا این حسن را داشته که اغلب تیمهای معتبر اروپا ، برای اعاده حیثیت هم شده به تلاشی مضاعف وادار شده اند .مثلا  امسال با پدیده جدید قهرمانی زود هنگام و فاصله امتیازی قابل توجه صدر نشینها با تیم دوم در اغلب لیگها مواجهیم . پدیده ای که حکایت از ارتقا سطح کیفی بازی این تیمها دارد که این خود را در شکل قهرمانی زود هنگام و فاصله امتیازی با تیم دوم در لیگهای داخلی نشان می دهد.

 اگر اقای فرگوسن با اعمال تغییرات به هافبک دفاعی مثل کریک مامویت شرکت موثردر بازیسازی میدهد و با کریک جدیدی مواجه میشویم که جزو 6 کاندیدای بهترین بازیکن جزیره قرار می گیرد و یا فوروارد کاملی مثل رونی را به ایفای نقش هافبک دفاعی وادار می کند و در صدد تقویت خط میانی در بازی و در درون سبک منچستر برامده ، درواقع  خود را برای رقابت در سطحی بالا اماده  کرده است همانطور که  در بازی  مقابل رئال کیفیت کنونی منچستر را به نمایش گذاشت ... در این احوال  بایرن  هم با اتخاذ سبکی مشابه بارسا در صدد ارتقا کیفی بازی خود برامده و با اسلحه بارسا به جنگ بارسا میرود  و حتی برای تکمیل پروژه خود به همین بسنده نکرده و گواردیولا طراح این سبک را را به بایرن میاورد و همه این تلاشها به هدف رسیدن به شرایط رقابتی برابر با بارسا است .

 در مورد سبکی که کل گستره فوتبال جهان راتحت تاثیر خود دارد، ایا ساده لوحانه نیست که از « اغاز پایان اقتدار » آن سخن بگوئیم؟

این نوشته بقصد تمجید و تحسین بیجا از بارسا نوشته نشده چون نگارنده خود سبک بارسا را نمی پسندد چرا که تفکر استراتژیک در این سبک بر مبنای حفظ و مالکیت توپ بنا شده که نقش دفاعی ان ( محروم کردن حریف از تصاحب توپ ) بر نقش هجومی آن غلبه دارد و از جذابیت و زیبائی فوتبال می کاهد بخصوص در مقابل حریفان ضعیف برای بیننده کسالت اور است اما منطق حکم میکند واقعیت را بپذیریم و خوش خیالانه مرگ زود رس آنرا پیشگوئی نکنیم و با استناد به یک و یا چند بازی بد از بارسا ، حکم به پایان اقتدار آن ندهیم.

* یحیی اهری (سایت گل)