يوسف قرضاوي 87 ساله در روستايي نزديک رود نيل به دنيا آمد؛ در سال ۱۹۵۳ مدرک عالی دانشکده اصول دین و در ۱۹۵۴ مجوز تدریس در این دانشگاه و در ۱۹۶۰ مدرک کارشناسی ارشد مطالعات عالی علوم قرآن و سنت و در سال ۱۹۷۳ مدرک دکتری را از دانشکده اصول دین دریافت کرد.
از فتواي قتل عام مدرم سوريه گرفته تا قتل نوري المالکي و حلال بودن نوشيدن جرعهاي مشروبات الکلي تا نفرين ايرانيها در حج، تنها بخشي از اظهارات و فتواهاي جنجالبرانگيز "قرضاوي" است که وي را به چهرهاي مرموز تبديل کرده است.
"قرضاوي" که مطبوعات مصري وي را "مفتي ناتو" ناميدهاند در زمان "حسني مبارک" از مصر به قطر رفت و در آنجا تحت حمايت کامل خانواده سلطنتي آل خليفه به فعاليت پرداخت؛ عمده فعاليت او در برنامه تبليغاتي "الشريعه و الحياه" (دين و زندگي) "شبکه الجزيره" است که بنابر برخي اخبار تاييد نشده، بينندههاي اين برنامه به بيش از 40 ميليون نفر هم ميرسد.
شبکه ماهوارهاي قطري الجزيره، ابزار تبليغاتي مواضع سياسي عربستان و قطر در منطقه و رپورتاژ آگهي تروريستهاي سوريه است که همراستاي شبکههايي مانند BBC و ديگر شبکههاي غربي قدم بر ميدارد.
حکام عربستان و قطر نيز با توجه به شهرت قرضاوي و مواضع جنجالي او، از فرصت استفاده کرده و با دادن برنامهاي اختصاصي و پربيننده به قرضاوي سياستهاي خود را پيش ميبرند، بهطوري که مفتي ناتو بسياري از فتواها و سخنرانيهاي جنجال برانگيز خود مانند فتواي قتل عام طرفداران بشار اسد را در اين برنامه صادر کرده است.
"امام جمعه دوحه"، همکاري بسيار نزديکي با سازمانهاي وهابي عربستان و بنيادهاي قطري دارد بهطوري که بنا بر گزارشات، قرضاوي با صدور فتوا و سخنرانيهاي جنجالبرانگيز، عامل ايجاد بسياري از فتنههاي موجود در کشورهاي عربي مانند فتنه مذهبي عراق، بحران سوريه و بحرين است.
اگر نگاهي به مواضع قرضاوي در قبال شيعيان و حوداث منطقه انداخته شود، متوجه ميشويم که وي دقيقا همسو با مواضع وهابيون سعودي و رژيم صهيونيستي حرکت ميکند:
*در بحران سوريه، مفتي ناتو، ضمن صدور فتواي قتل اسد، فتوا ميدهد تمامي کساني که از اسد حمايت ميکنند اعم از نظاميها، علما و حتي شهروندان غيرنظامي را بايد قتل عام کرد.
*در فتنه مذهبي عراق نيز وي شيعيان را عامل درگيريها دانسته و فتواي قتل نوريالمالکي را نيز صادر کرده است بهطوري که دولت عراق به خاطر اين فتوا، روابط خود با دولت قطر را به پايينترين سطح رسانده است.
*در حالي که حضور تروريستهاي خارجي و حمايت غرب از شورشيهاي سوريه آشکارا انجام ميشود، قرضاوي انقلاب مردمي بحرين را غيراسلامي دانسته و ادعا ميکند "رویدادهای بحرین انقلاب یک ملت نیست، بلکه انقلابی طایفهای و فرقهای است و با آنچه که در مصر، تونس و لیبی روی داده است، شباهتی ندارد".
در ادامه، باشگاه خبرنگاران به جزئيات بيشتري از برخي روابط پشت پرده و ماهيت اصلي "شيخ يوسف القرضاوي" پرداخته است.
آيا قرضاوي خواهان نابودي صهيونيستها است؟
همان طور که در بالا اشاره شد، مفتي معروف وهابي، سخنرانيهاي ضد و نقيض بسياري دارد؛ وي بارها با غرب و رژيم صهيونيستي مخالفت کرده و مواضع بسيار سرسختي در قبال يهوديان اتخاذ کرده است؛ فتواهايي نظير قتل تمامي يهوديها، قتل زنان باردار يهودي و مشروعيت حملات انتهاري.
اما در جايي ديگر به ديدار خاخامهاي يهودي ميرود و اظهار ميکند که با يهوديت مخالفتي ندارد!
نکته بسيار جالب، مواضع او عليه صهيونيستها است؛ امام جمعه دوحه، بارها اعلام کرده که تکتک صهيونيستها بايد کشته شوند و نبايد يکي از آنها زنده بماند اما اگر نگاهي دقيق به مواضع نزديک اسراييل و قرضاوي درباره ايران، سوريه و شيعيان و شايعات پيرامون وي مبني بر رابطه با "اسراييل" انداخته شود، مفتي ناتو نه تنها با صهيونيستها مخالفت نداشته بلکه آنها رابطه خوبي هم با يکديگر دارند.
روابط محرمانه شيخ القرضاوی با موساد
روزنامه الدیار لبنان سال گذشته به نقل از گزارشهای اطلاعاتی عربی نوشت که "اسماء بن قادة" همسر سابق شیخ یوسف قرضاوي، مسایل محرمانه زیادی از اسرار زندگی وی را فاش کرد و یکی از مسایل فاش شده رابطه قرضاوی و دیدارهای محرمانهاش با مقامات سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی(موساد) بوده است.
طبق گفتههاي همسر دوم مطلقه قرضاوي، وی در اوایل سال 2010 ميلادي به تلآویو نیز سفر کرده است، "اسماء بن قادة" همچنین اظهار داشته که قرضاوی به راحتی بر نوشتن و خواندن و مکالمه زبان عبری تسلط دارد و روابط محرمانه وی با رژيم صهيونيستي از طریق "امیر قطر" صورت گرفته است.
بن قادة در تبیین استدلالهای ادعای خود گفته است که قرضاوی از کنگره آمریکا که اکثریتی یهودی دارد، تقدیرنامه دریافت کرده و علاوه بر اینها اموالی را نیز برای ایفای این نقش برای موفقیت طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی دریافت کرده است.
مذاکره مفتي ناتو با موساد؟
پايگاه خبري العربيه در گزارشي با عنوان "آيا اسرايييل قصد مذاکره با القرضاوي را دارد؟" اذعان ميکند که ميان مفتي ناتو و رژيم صهيونيستي روابطي پنهاني برقرار است؛ براساس اين گزارش، رئيس سابق موساد "افرايم هالي" "Efraim Haleyy" از بنيامين نتانياهو خواسته بود با شيخ يوسف قرضاوي باب گفتگو را باز کند.
خبرنگار العربيه اعتقاد دارد القرضاوي به شخصيتي تاثيرگذار در مصر و دنياي عرب تبديل شده است به علاوه در کنار اين اسناد، با نگاهي به فتواها و سخنرانيهاي قرضاوي در قبال ايران، سوريه، انقلاب بحرين و مواضع ضدشيعي وي ميتوان به رويکرد اسراييلي مفتي ناتو پي برد.
وقتي شيخ فتنهگر، دستور قتل عام مردم سوريه را صادر ميکند
يکي ابزارهاي پيشبرد اهداف ضد سوريهاي قطر و عربستان در سوريه شيخ قرضاوي است. مفتي مصري که وامدار پادشاه قطر و رابطه نزديکي با وهابيون سعودي دارد با نفوذ بالا در ميان سنيهاي افراطي خارجي حاضر در سوريه آنها را ترغيب به قتل عام مردم اين کشور ميکند.
قرضاوي يک بار در برنامه پرطرفدار خود در شبکه ماهوارهاي الجزيره صراحتا اعلام ميکند خون تمام طرفداران دولت اسد، اعم از نظاميان، سياسيون، علما و حتي شهروندان سوريه حلال است.
گفتني است که اعضاي گروهک تروريستي القائده که در سوريه حضور دارند رابطه نزديکي با پدرخوانده خود يعني شيخ القرضاوي داشته، به طوري که طبق تحقيقات پژوهشگران اسپانیایی که به تحقیق درباره شبکههای القاعده اهتمام دارند، نشان داده است شیخ یوسف قرضاوی، رابطهای محکم با یکی از اعضای مهم القاعده به نام احمد ابراهیم دارد که دولت اسپانیا در سال 2002 او را دستگیر کرده است و حداقل تا سال 2002 قرضاوی در بانک التقوی که از سوی دولت آمریکا به حمایت مالی از حرکتهای تروریستی متهم شد، سهامدار بوده است. دو تن از مدیران این بانک در سوییس سکونت دارند که اخیراً از سوی دولت سوییس متهم به حمایت مالی از سازمانهای جنایتکار متهم شدهاند؛ یکی از این دو یوسف ندا است که اعتراف کرده است سالها نقش وزیر خارجه اخوان المسلمین در اروپا و امریکا را بر عهده داشته است.
ترور علامه البوطي با فتواي قرضاوي
گفته ميشود ترور علامه البوطي به دنبال صدور فتواي القرضاوي بوده است که عنوان کرده بود خون تمام کساني که از اسد حمايت ميکنند، حلال است.
پدرخوانده تروريستهاي سوريه که قبلا فتواي قتل بشار اسد را صادر کرده است، نفوذ بسيار بالايي در ميان تروريستهاي افراطي سوريه دارد به طوري که گفته ميشود حمله تروريستي به مسجد ايمان دمشق که منجر به کشته شدن يکي از محبوبترين علماي سوريه، "علامه البوطي" بود به تاثي از سخنراني قرضاوي در نماز جمعه هفته قبل بوده که از البوطي به خاطر حمايت از اسد انتقادات شديدي کرده بود.
چهار روز قبل از شهادت علامه البوطي در انفجار مسجد الایمان دمشق، وي مورد هجوم و حمله تند قرضاوی قرار گرفته بود؛ قرضاوي در نماز جمعه بعد از شهادت رمضان البوطي وي را شخصي هدايت نشده خواند و ادعا کرد: البوطی بدون آن که هدایت شود، از دنیا رفت. او دوست من بود و با آنکه آرزو داشتم خدا هدایتش کند اما بی آنکه هدایت شود از دنیا رفت"!
"علامه محمد سعید رمضان البوطی"، روحانی ارشد سوریه و یکی از بزرگترین مراجع دینی اهل سنت در جهان عرب بود که ریاست اتحادیه علمای شام را بر عهده داشت.
ماجراي ازدواجهاي قرضاوي/ وقتي شيخ 86 ساله هوس تجديد فراش ميکند
قرضاوي همسر اول خود "اسعاد الهرم" را در حالي از دست داد که در حال تدارک ازدواج سوم خود بود. ازدواج دوم قرضاوي سر و صداي بسياري به پا کرد؛ قرضاوي عاشق دختري شده بوده که 37 سال از او کوچکتر بود.
ماجراي عاشقي اسماء بن قاده و شيخ قرضاوي بسيار جالب بوده که در زير به برخي نکات آن که توسط شيخ در سال 2008 منتشر شد اشاره ميکنيم:
دکتر "أسماء بن قاده" دختر محمد بنقاده پدر علم ریاضیات در الجزایر و نوه "شاهزاده عبدالقادر" است؛ وي خاطرات خود درباره ازدواج با شيخ را اينگونه بيان ميکند:
من و شیخ در سال 1984 میلادی در یک کنفرانس دینی با هم آشنا شدیم؛ دقیقا محل آشنایی ما روی تریبون سخنرانی آن کنفرانس بود. در آن کنفرانس بیش از 2000 نفر مهمان و شرکتکننده حضور داشت. بسیاری از مطبوعات و رسانههای مختلف الجزایر نیز برای پوشش آن، در محل حاضر شده بودند. من در آن کنفرانس پس از سخنرانی شیخ "قرضاوی" روی تریبون رفتم و اشکالات کوچکی گرفتم و نکاتی را هم بیان کردم. فردای آن روز پر تیراژترین روزنامه الجزایر ماجرای اشکالگیری و نکاتی که بیان کرده بودم را در مطلبی تحت عنوان "شاید چیزی را در رودخانه بیابید که در دریا هم آن را پیدا نمیکنید"، منتشر کرد. پس از پایان سخنرانی، شیخ «قرضاوی» فورا جلو آمد تا بخاطر اظهارات زیبایم به من تبریک بگوید اما پیش از رسیدن او، خبرنگاران دور من حلقه زدند. همان شب، شیخ مرا در محل اقامت دانشجویان دید و پرسید: آیا شما همان خانم «أسماء» نیستی که امروز پس از سخنرانی من صحبت کردی؟! گفتم: بله. بخاطر مطالب و نکاتی که مطرح کرده بودم، از من خیلی تشکر کرد. از آن لحظه به بعد، شیخ بیشتر به من نزدیک شد.
همسر سابق قرضاوي در ادامه ميگويد: به هر بهانهای سعی میکرد سر حرف را با من باز کند. گاهی هم که بهانه نداشت، کتابهای خود را به من هدیه میداد و این کار را بهانه میکرد تا باز هم با من صحبت کند؛ شیخ برای اینکه مرا با لفظ «عزیزم» خطاب کند، روی کتابهای خود مینوشت: «هدیهای به دختر عزیز ...». ارتباط ما تا پنج سال به همان منوال ادامه داشت.
به گفته اسماء شيخ در يکي از سفرهايش به الجزاير از او ميخواهد تا با هم ملاقات کنند اما بنا به دلايلي اين ملاقات صورت نميگيرد، شيخ که دل شکسته به دوحه باز ميگردد در وصف عشق خود قصيدهاي 72 بيتي ميسرايد و همراه با نامهاي براي اسماء فرستاده و از انتظار پنج سالهاش براي وي مينويسد:
آیا نمیبینی برای دریافت پاسخ از تو طمع دارم؟!
آیا نمیبینی آههایم به لحنهای عذاب من تبدیل شده؟!
اسما در پاسخ به سوال خبرنگار الشروق درباره واکنش خود نسبت به خواستگاري شيخ ميگويد:
"از یک طرف در حیرت و سرگردانی به سر میبردم، از طرف دیگر هم شیخ مرا رها نمیکرد و از هیچ فرصتی برای تماس گرفتن و یا نامه نوشتن جهت بیان احساسات خود دریغ نمیکرد. کم کم از من خواست تا در مورد احساساتم نسبت به او مطالبی را بیان کنم.
شعله هوسي که خيلي زود خاموش شد
در نهايت با وجود مخالفتهاي بسيار والدين اسماء، اين ازدواج شکل ميگيرد؛ اين عشق آتشين تنها سه ماه دوام ميآورد که در انتها با تهديد به مرگ اسماء و افشاي رابطه قرضاوي با موساد توسط اسماء خاتمه مييابد.
گفتني است پس از جدا شدن اسماء از قرضاوي، بيش از 150 نامه تهديدآميز و توهينآميز به وي ارسال شده و به او گفتهاند كه در صورت اعلام علت جدا شدنش از شيخ قرضاوي، كشته خواهد شد.
جدايي شيخ از همسر دومش سر و صداي زيادي در الجزاير به پا کرد؛ در همين راستا يكي از پايگاههاي فرانسوي زبان الجزاير نوشت: "همين شيخ قرضاوي همواره جوانان را مورد انتقاد قرار ميداد و آنان را از مغازله و عشق ورزيدن به جواني ديگر حتي براي ازدواج منع ميكرد".
بنابر اين گزارش، او دعوت كردن پسر يا دختري توسط پسر يا دختر ديگر براي نوشيدن چاي، قهوه و يا هر چيز ديگري را غيرمجاز و عملي حرام ميدانست در حاليكه خود در بخشي از كتاب خاطراتش در مورد چگونگي عاشق شدنش چندين صفحه مطلب نوشته و در نهايت ديديم كه چگونه از اين عشقش جدا شد.
نهايتا در آخرين بار سال گذشته قرضاوي در 86 سالگي همزمان با فوت همسر اولش براي سومين بار با خانمي مراکشي به نام "عایشه لمفنن" ازدواج کرد.
حمايت قاطعانه شيخ از منافقين/ شيعيان مرتد هستند!!
قرضاوي در ميان اعراب به "شيخ فتنهگر" نيز معروف است زيرا سخنرانيهاي وي عليه اقوام و مذاهب اسلامي مانند شيعه باعث ايجاد تفرقه ميان مسلمانان ميشود.
قرضاوي در 10 سپتامبر سال 2008 در مصاحبهاي با المصراليوم انجام داد و مسلمانان را مرتد و بدعتگذار خطاب کرد؛ او شيعيان را متهم به هجوم به جوامع سني و نفوذ در آنها کرده و مدعي ميشود؛ اين يک خطر بزرگ است.
قرضاوي ضمن اينکه مسلمانان ايران و حزبالله را مسلمان نداسته، آنها را دشمن اسلام و اعراب نيز ميداند و به حمايت از گروهک تروريستي منافقين نيز پرداخته است.
دو هفته پيش، قرضاوي در گفتوگوی زنده خود با برنامه شریعت و زندگی که از شبکه الجزیره قطر پخش شد با حمایت از گروهک تروریستی منافقین گفت: این اشخاص(منافقين) انسانهای مستضعفی هستند که باید به آنها کمک شود.
قزضاوي که اواخر سال گذشته، به شدت از منافقین تروریست حمایت کرده بود، بار دیگر با تکرار اظهارات گذشته خود ضمن حمایت از آنها و با یادآوری احادیثی پیرامون ضرورت حمایت از مظلومین! از دولت عراق نیز انتقاد کرد.
ايرانيها را نفرين کنيد؟!
از ديگر اظهارات ضدايراني يوسف قرضاوي درخواست نفرين ايرانيها در مراسم حج است؛ سال گذشته در هنگام مراسم حج، قرضاوي در خطبه نماز جمعه قطر از زائران خانه خدا خواست در مراسم حج امسال ایران را نفرین کنند چرا که ایران در کنار دولت سوریه ایستاده و جلوی سقوط آن را گرفته است؛ قرضاوی با اشاره به حمایتهای ایران، چین و روسیه از نظام حاکم بر سوریه گفت: جهان عرب و جهان اسلام باید در برابر این سه کشور بایستند چون آنها با حمایتهای سیاسی، نظامی و مالی در کنار رژیم حاکم در سوریه قرار گرفته و درحال کشتن مردم در این کشور هستند.
پسري که ندارد نشان از پدر/ پسر القرضاوي در ايران!!
اما برخلاف يوسف قرضاوي، "عبدالرحمان يوسف"، عضو فعال جوانان ميدان التحرير قاهره و از سردمداران انقلاب مصر است.
وي بارها به مخالفت از پدر خود و مواضع قرضاوي در قبال سوريه، حزبالله و بويژه انقلاب مردم بحرين پرداخته است.
اين شاعر بزرگ مصري پس از جنگ 33 روزه، با حضور در لبنان، قصيدهاي در مدح "سيد حسن نصرالله" سرود و از حزبالله حمايت کرد.
وي در زمان ديکتاتوري "حسني مبارک" نيز با کمال شجاعت اشعاري در هجو وي سرود و در شب شعرهاي داخل مصر قرائت کرد که دو شعر "الهاتک بامرالله (هتککننده حکم خدا)" و "مسبحة الرئيس (تسبيح رييسجمهور)" از معروفترين آنها هستند.
فرزند قرضاوي در سال 1390 همراه هيئتي به دعوت مجمع جهاني اهل بيت به ايران آمد و در محافل شعرخواني در باب بيداري اسلامي شرکت کرد؛ وي در مدت حضور خود در ايران سخنرانيهايي درباره موج بيداري اسلامي در منطقه ايراد و به حمايت از انقلاب خاموش مردم بحرين پرداخت.
وقتي راه پدر و پسر جدا ميشود
برخلاف مفتي ناتو، پسر او انقلاب بحرين را کاملا اسلامي و مردمي دانسته و از مردم مظلوم بحرين حمايت ميکند؛ او در نامهاي سرگشاده در اعتراض به مواضع پدرش نسبت به بحرين مينويسد:
"درست است که اکنون در خیابانها شیعیان حرکت میکنند ولی واقعیت آن است که ظلم علیه شیعیان بحرین در حالی صورت میگیرد که مسئولان به صورت برنامهریزی شده آنها را دهها سال از بسیاری از حقوق شهروندی محروم کردهاند، و در این کشور برای تغییر ترکیب جمعیتی و توازن نسبت شیعه و سنی به هزاران نفر از دیگر کشورها تابعیت داده شده است."
عبدالرحمان با مشاهده نماز جماعت شیعه و سنی در "میدان لولو" و حدت مردم اين کشور، با دادن این وعده به مردم بحرین که درباره انقلاب آنها و مقاومتشان شعری خواهد سرود، گفت:
این مهم نیست که رویدادهای بحرین انقلاب توصیف شود یا نه، مهم آن است که در این کشور ظلمی در جریان است که عرق شرم بر پیشانی انسانیت مینشاند.