گروه گزارش ویژه مشرق- محمود عباس معروف به ابومازن در ۲۶ مارس ۱۹۳۵، در شهر صفد فلسطین که تحت قیمومیت انگلیس قرار داشت به دنیا آمد . پدر وی فردی تجارت پیشه بود که با قبائل بدوی اطراف شهر روزگار می گذراند و با آغاز  ورود به پایه هفتم تحصیلات و شکل گیری دولت نامشروع رژیم صهیونیستی در  سال 1948 مجبور شد به همراه خانوادهاش راهی سوریه شود.

او در ابتدا راهی روستای بطحیه و در پی آن عازم مشق، و شهر إربد در اردن شد و از آنجا دوباره به دلیل شرایط اقتصادی به دمشق بازگشت.

او دوران دبیرستان و دانشگاه را در دمشق گذراند و برای ادامه تحصیل در درشته حقوق راهی قاهره شد و در سال 1982 از پایان
نامه دکترای خود با عنوان"روابط بین رهبران آلمان نازی با صهیونیست ها" در دانشگاه صداقة الشعب موسکو دفاع کرد هر چند بعدها از صهیونیست ها به خاطر انجام این پژوهش دانشگاهی عذرخوهی کرد.

در سال 1957به عنوان مدیر امور کارمندان در وزارت آموزش و پرورش قطر مشغول به کار شد و تا سال 1970 در این سمت باقی ماند. وی در این دوران چندین بار برای انتخاب معلمان و کارمندان جهت فعالیت در قطر راهی کرانه باختری و نوار غزه شد.

 ناگفته هایی از مذهب ابومازن:
عده‌ای از جمله حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان بر این باور است که محمود عباس- رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، یک بهایی ایرانی‌تبار است. به اعتقاد وی: «ابومازن از نوادگان عباس افندی است که خانواده وی چند دهه قبل- در دوران ناصرالدین شاه قاجار- و در پی شکست فتنه بابی‌ها به "حیفا" در فلسطین کوچ کرده بودند.»

بهمن ماه سال گذشته نیز روزنامه وطن امروز در گزارشی با اشاره به سوابق رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نوشته بود: «عبدالقادر یاسین، نویسنده فلسطینی ۱۳ ژانویه ۲۰۰۰ در روزنامه "الاسبوع العربی" مطلبی نوشت که سرآغاز بحث‌هایی جدی درباره ماهیت محمود عباس است. او در این مقاله نوشت: «محمود عباس بهایی و نام اصلی او "محمود رضا عباس میرزا"ست و اصالتی ایرانی دارد و زمانی که بهایی‌ها تحت فشار دولت ایران بودند، این کشور را ترک کرد. محل تولد محمود عباس نیز مورد توجه است. ابومازن متولد شهر "صفد" در فلسطین اشغالی است. صفد پس از حیفا مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی است. یکی دیگر از موضوعاتی که به این موضوع دامن می‌زند این است که محمود عباس از جمله معدود رهبران‌ فتح است که هیچ گاه در لیست ترور رژیم صهیونیستی قرار نداشت.»

گفتنی است عباس افندی فرزند ارشد بهاءالله - بنیانگذار بهائیت- که به نام عبدالبهاء شناخته شده‌ است، سومین شخصیت محوری بهائیت است که در پنجم جمادی‌الاولی سال ۱۲۶۰ هجری قمری مطابق با ۲۳ مه ‌۱۸۴۴ در تهران متولد شد و در ۲۸ نوامبر سال ۱۹۲۱ درگذشت.

فعالیت های سیاسی:
ابو مازن 69 ساله یکی از معدود بازماندگان بنیانگذاران جنبش فتح؛ شاخه سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین در ماه مه 2003 به عنوان نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین برگزیده شد؛ اما چهار ماه بعد استعفا داد.


وی در پی مرگ "یاسر عرفات " رهبر فلسطینیان در روز 11 نوامبر 2004 به عنوان رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین برگزیده شد.

تصور می شد؛ دوران نخست وزیری او فصل جدیدی را در روابط اسرائیل و فلسطینی ها بگشاید و طرح صلح موسوم به "نقشه راه " دو طرف را به راه حلی برای پایان دادن به مناقشه برساند؛ اما کشمکش بین جنبش مقاومت اسلامی"حماس" و اسرائیل ؛ محمود عباس را به حاشیه راند از طرف دیگر جنگ قدرت یاسر عرفات و ابومازن که از دادن اختیارات اصلی نخست وزیر امتناع می کرد؛ قدرت عمل ابومازن را محدود کرد و بخش عمده ای از وقت او را می‌گرفت.

ابومازن که در اواخر دهه 1950 در قطر در تبعید به سر می برد؛ در به خدمت گرفتن گروهی از فلسطینیان برای این سازمان همکاری کرد و آنها بعدا به چهره های اصلی سازمان آزادیبخش فلسطین تبدیل شدند او همراه با عرفات جنبش فتح را پایه گذاری کرد و در زمانی که عرفات در اردن ؛ لبنان و تونس در تبعید به سر می برد؛ همراه او بود.
 
محمود عباس در جنبش فلسطین همیشه در پس زمینه قرار داشت اما توانست با اشخاص قدرتمند از جمله رهبران عرب و روسای سرویس‌های امنیتی تماس و رابطه برقرار کند. این امر باعث شد که او در جذب سرمایه برای سازمان آزادیبخش فلسطین موفق باشد و در اوایل دهه 1970 نقش امنیتی مهمی بر عهده گیرد او سپس در سال 1980 به سمت رییس بخش روابط داخلی و بین المللی سازمان آزادیبخش فلسطین منصوب شد.

محمود عباس یکی از آغازکنندگان اصلی گفت وگو با جنبش های چپ گرای اسرائیلی در دهه 1970 و سال های دشوار پیش از آغاز گفت و گوهای اصلی بین اسرائیل و عده‌ای از فلسطینی‌ها بود و در اواخر دهه 1990؛ پس از گفت وگوهای طولانی با چند تن از مسئولان اسرائیلی و به ویژه "یوسی بیلین " وزیر دادگستری وقت رژیم صهیونیستی سندی معروف به "سند ابومازن - بیلین " منتشر کرد؛ اما این سند؛ رسمی تلقی نمی شود.
 


بر اساس این سند؛ فلسطینی ها از پایتختی قدس صرف نظر می کنند و شهر ابودیس(واقع در خارج از شهر قدیمی قدس) به عنوان مرکز حکومتی فلسطینی‌ها در نظرگرفته شده است.

ابومازن معتقد است که مساله بازگشت پناهندگان فلسطینی باید به صورت عادلانه حل و فصل شود

محمود عباس که به عنوان معمار روند صلح اسلو شناخته می شود؛ عرفات را در سال 1993 برای امضای پیمان اسلوبه کاخ سفید همراهی کرد او با اشاره به انتفاضه دوم فلسطینی‌ها خواستار پایان دادن به حملات مسلحانه علیه اهداف اسرائیلی شد و به نوعی تسلیم و وادادگی خود را اعلام کرد.


مناصب رسمی:

- عضو کمیته مرکزی جنبش فتح از سال 1964

- رئیس جنبش فتح در سال 2004

- دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین از سال 1996 تا 2004

- رئیس اداره روابط ملی و بین الملل سازمان آزدایبخش فلسطین از سال 1984 تا 2000

- رئیس کمیته مشترک  اداری فلسطین و اردن از سال 1979 تا 1981

- رئیس اداره امور مذاکرات از سال 1974 تا 2003

- رئیس کمیته مرکزی انتخابات بین سال های 1996 تا 2002

- نخستین نخست وزیر فلسطین در سال 2003

-رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 2004

- رئیس دولت فلسطین در سال 2005

- انتخاب وی به  عنوان رئیس دولت  فلسطین از طرف سازمان آزادیبخش فلسطین  در 14/10/2008

کتاب ها:
از جمله کتابها و تألیفات محمد عباس می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

-  ویزای بی برگشت

- خاطرات ابو مازن

-  غصب پیروزی

- چرا این ارتباطات؟؟

- اسرائیل و جنوب آفریقا

- فرایند سیاسی در خاور میانه

- 3 سال بعد از اسلو

- تجربه صد و سی روز

- گزینش دینی و نژادی در اسرائیل

- پل شر

- سقوط دولت نتانیاهو

- آن سوی دیگر

- مذاکرات سازش فلسطین و اسرائیل

- آغاز و پایان صهیونیست‌ها

- پاره ای از حقیقت

- راه اسلو

- از اسلو تا فلسطین

- صهیونیسم در ادبیات لنین



خیانت ها:
خیانتهای تشکیلات خودگردان فلسطین و شخص ابومازن تمامی ندارد. بارها عنوان شده است که ابومازن در زمین صهیونیستها و ایالات متحده آمریکا بازی می کند و به عنوان یکی از عناصر و مهره های غرب و رژیم صهیونیستی در معادلات فلسطین گمارده شده است.

 
ازجمله خیانتهای ابو مازن ممانعت از انتشار گزارش گلدستون به خاطر ترس از ترس افشای همکاریهای پشت پرده خود با رژیم صهیونیستی در جریان جنگ22 روزه غزه  و تبریک به ایهود اولمرت عامل اصلی حمله به نوار غزه به خاطر تبر ئه وی از اتهام فساد مالی است.
 
بی توجهی وی به آرمان فلسطین و نادیده گرفتن حق آوارگان در شرایطی که بر اساس حقوق بین الملل، بازگشت کسانی که بر اثر جنگ از خانه و آشیانه خود آواره شده اند حق طبیعی و مسلم آنهاست  و گفتن این جمله که " امنیت اسرائیل امنیت ماست" باعث شده است تا   فلسطینی‌ها وی را نماینده خود نداسته ، با پرتاب کفش به استقبال وی بروند، وی را فردی منسوخ شده به شمار آورده و از حماس بخواهند تا موضع خود را با وی کاملا مشخص سازند.
 
 

فساد مالی:
 تعامل با تاجران فاسد فولاد و سیمان،  دارا بودن خانه های وسیع و گرانقیمت داشتن سهام در شرکت های ارتباطی و رسانه ای تنها بخشی از فساد مالی فرزندان عباس است.

 فساد مالی محمود عباس و اطرافیان وی بر هيچ کس پوشيده نيست. وی صاحب هتلهاي پنج ستاره ، سه کارخانه بزرگ در آمريکا و ميليونها دلار دارايي است و  از  پسرانش به نامهاي ياسر محمود عباس و طارق محمود عباس دو ميليونر هستند که در آمريکا زندگي مي کنند. این دو با حسن راتب بازرگان و سرمایه دار و صادر کننده سیمان به اسرائیل برای ساخت دیوار حائل و احمد عز مافیای فولاد و زهیر جرانه وزیر پیشین گردشگری مصر که به جرم فساد در زندان هستند تعامل و همکاری داشته‌اند.  افزون بر آن، این دو با شرکت رسانه‌ای اسکای در جهت ارائه تصویری خوب از آمریکائیها در اذهان فلسطینیها همکاری داشته اند.

صائب عريقات مذاکره کننده ارشد فلسطيني نيز صاحب گردشگاههاي پنج ستاره در پاريس، چندين هتل در کشورهاي اروپايي، يک کارخانه سيمان در فلسطين و ميليونها دلار پول در بانکهاي خارجي است.
 
محمد دحلان - دوست رژيم صهيونيستي - نيز صاحب چندين کاخ در کشورهاي اروپايي، ميليونها دلار پول و سهام در بورس اسرائيل است و اگر کاخ او را در تل آويو ببينيد به ميزان توطئه چيني‌هاي وي در مساله فلسطين پي خواهيد برد، يکي از سردبيران شبکه تلويزيوني الجزيره که از منزل سابق ابومازن (محمود عباس ) ديدن کرده بود درباره وسعت آن گفت: آنقدر وسيع است که از راه رفتن در آن و سرکشي به اتاقها خسته شدم.

سردبير الجزيره همچنين درباره محل سکونت اسماعيل هنيه نخست وزير فلسطين در غزه مي‌گويد: ما بر روي يک زير انداز ساده که با تأسي به پيامبر اکرم (ص) پهن شده بود نشستيم . هنيه در اين منزل به همراه فرزندان مجرد و متاهل خود زندگي مي کند.

 حال تفاوت بين سراني که کاخ هاي خود را با اموال و خون ملت فلسطين مي سازند با رهبران مجاهد شهادت طلبي که با قناعت و سادگي از سيره پيامبر پيروي کرده و همانند ساير مردم نان خشک به دندان مي کشند و خيابانها را جارو مي کنند ، بنگريد.
    

 محمود الزهار از رهبران برجسته جنبش مقاومت اسلامی (حماس) اسناد و مدارك مهمی از فساد مالی و اداری سازمان حفاظت اطلاعات و نیروهای گارد ریاست تشكیلات خودگردان را فاش كرده و نزدیك به 40 سند و مدرك معتبر به دست آمده درمراكز سرویس‌های امنیتی را به نمایش گذاشته است.

محور این اسناد عبارتند از:
1- محروم كردن اعضای حماس از استخدام در ادارات دولتی به اتهام عضویت در این جنبش

2- سفرهای تفریحی مقامات تشكیلات خودگردان به خارج از فلسطین با اموال ملت فلسطین

3- اعزام فرزندان و نزدیكان مقامات تشكیلات خودگردان به كشورهای خارج برای تحصیل و پرداخت هزینه آن از خزانه دولت

4- واریز كردن مبالغ هنگفت در حساب های شخصی هواداران و نزدیكان محمد دحلان
 

5- خرید هدایای گران قیمت از اموال عمومی توسط مقامات امنیتی و سیاسی تشكیلات خودگردان و ارسال آن برای بستگان و نزدیكان خود در خارج از فلسطین

6- دریافت رشوه از مردم در گذرگاه‌ها به خصوص گذرگاه رفح توسط گارد ریاست تشكیلات خودگردان

7- دست داشتن در قاچاق مواد مخدر و همكاری با تجار مواد مخدر برای وارد كردن این مواد به نوار غزه

8- سرقت صندوق گذرگاه رفح توسط گارد ریاست تشكیلات خودگردان

9- اختلاس بیش از سه میلیون دلار توسط سلطان ابوالعین دبیر كل جنبش فتح در لبنان و وایز كردن این اموال به حساب دو تن از پسران و همسرش


10- سوء استفاده ابوردینه مشاور محمود عباس از اموال عمومی برای اعزام خانواده خود به خارج و پرداخت هزینه‌های درمان خود و همسرش 


11- دست داشتن فرماندهان گارد ریاست تشكیلات خودگردان در قاچاق موبایل و مواد مخدر

12- اختصاص بودجه های هنگفت به سازمان‌های امنیتی و هزینه كردن این اموال در امر جاسوسی برای رژیم صهیونیستی و تامین منافع شخصی فرماندهان این سازمان‌ها و خوشگذرانی آنها در خارج از فلسطین

13- واریز كردن كمك‌های خارجی به حساب های جنبش فتح به جای توزیع این كمك‌ها در میان ملت فلسطین از جمله این كه بر اساس یكی از این اسناد، دفتر ریاست تشكیلات خودگردان با ارسال نامه‌ای به سلام فیاض وزیر وقت دارایی این تشكیلات اعلام می‌كند كه كمك های ارسالی صندوق توسعه عربستان به حساب جنبش فتح واریز می‌شود و جزو اموال عمومی محسوب نمی‌شود.

14- دست داشتن فرماندهان امنیتی و مقامات تشكیلات خودگردان در مسموم كردن عرفات و ترور وی بنا به گزارش مستند به دست آمده در مقر سازمان‌های امنیتی.

درگیری با حماس و ترورها:
محمود عباس در سال 2003حکومت را در فلسطین به دست گرفت تا صرفاً عاملی برای محقق ساختن طرح ها و اهداف رژیم صهیونیستی باشد. وی از همان ابتدا مبارزه با جریان مقاومت را آغاز کرد و از عاملان اصلی حمله این رژیم به نوار غزه و جنبش حماس بود.

محمود عباس، معمار پیمان اوسلو همان کسی است که در نیمه دهه نود قرن گذشته پیشنهاد سرکوب جنبش های اسلامی فلسطین و در رأس آنها حماس را ارائه نمود.

 
وی  به خاطر همدستی با رژیم صهیونیستی در حمله به غزه  از گروههای عرب شورای حقوق بشر خواست تا امضا و تصویب گزارش گلد ستون را 6 ماه به عقب بیندازند.
 
وی که گفته می شود اهل و وطن و دین و ایمان خود را به بهایی ارزان فروخته است دستور بازداشت و ازبین بردن رهبران مبارز در کرانه باختری را صادر نموده است.

عبدالعزيز رنتيسي و یاسر عرفات در پی خیانت های محمود عباس و محمود دحلان کشته شده‌اند!
شواهد و گفته ها حاکی از آن است که محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين  و محمد دحلان مسئول امنيتي اين تشكيلات در قتل ياسر عرفات رئيس فقيد تشكيلات خودگردان و ترور برخي از رهبران مقاومت از جمله دست داشته‌اند.
 
 محمود عباس، محمد دحلان، آريل شارون نخست وزير پيشين رژيم صهيونيستي و تني چند از افسران اطلاعاتي آمريكا طي نشستي سري در سال 2004نقشه قتل عرفات و ترور رهبران مقاومت را طرح ريزي كردند . باید گفت قدومي از چهره های مبارز قلسطینی متن صورتجلسه‌اي را در ارتباط با ادعاي فوق فاش ساخته است .

 آتش بس و همزمان حرکت به سمت ترور چهره های شاخص مقاومت برنامه ائتلاف شارون، ابو مازن و دحلان

 این نشست با این جمله شارون که: من برای جلوگیری از ایجاد مشکلات امنیتی در آینده تشکیل این نشست را ضروری دانستم آغاز می شود و محمد دحلان در پاسخ می گوید: اگر شما آن را برگزار نمی کردید من خواهان برگزاری آن بودم.

از جمله پیشنهادات شارون در این نشست ترور تمام فرماندهان نظامی و سیاسی "حماس"، جهاد اسلامی، گردان‌های اقصی و جبهه مردمی مثل رنتيسي و عبد الله شامي والزهار وابو شنب وهنيه والمجدلاوي ومحمد الهندي ونافذ عزام به منظور ایجاد جو آشوب و اضطراب در بین آنها و نیز مسموم نمودن یاسر عرفات بود.

محمود عباس مسمومیت عرفات در آغاز راه را به مصلحت نمی دانست و معتقد بود با حذف فرماندهان مذکور عرفات دچار مشکل خواهد شد چرا که وی هرگز قبول نخواهد کرد که در حاشیه باشد.

مغز متفکر این نشست محمد دحلان است که عملی شدن خواسته های شارون را در ایجاد آتش بس، ایجاد فرصت مناسب و تسلط بر تمام دستگاه های امنیتی و موسسات دولتی می داند و معتقد است نیروهای مبارز وقتی با از هم پاشیدگی و استئصال مواجه شدند آتش بس را خواهند شکست و این امر  کمک خواهد کرد تا بر آنها فائق آییم.

 او می گوید: در حال حاضر ما یک گروه پلیسی و امنیتی متشکل از 1800 نفر تشکیل داده ایم و می توانیم تعداد آنها را بیشتر کنیم. ما افسران تمام دستگاه ها را در شرایط سختی قرار داده‌ایم و با تمام ابزارها بر آنها فشار خواهیم آورد تا با ما همراه شوند.  ما همچنین کسانی که مخالف هستند را از سر راه برخواهیم داشت کما اینکه برخی شخصیت‌های حماس، جهاد و گردان‌های اقصی را زیر نظر داریم وکاملاً تحت نظر هستند. پنج نفر از این افراد- از جمله رنتیسی و عبدالله شامی- که خیلی خطرناک به نظر می رسند دقیقاً از محل آنها با خبر هستیم و شما به سرعت می توانید بدانها دست یابید. ما هم اکنون در حال ایجاد اختلاف و از بین بردن اتحاد آنها هستیم تا در مراحل بعدی پاکسازی آنها به آسانی صورت پذیرد.

 این گفته های دحلان مورد پذیرش طرف آمریکایی واقع می شود و می‌گوید: به منظور تسلط کامل بر گروه‌های مبارز فلسطینی، باید مناطقی را امن نگه دارید و با ایجاد یک جرقه ناگهانی آنجا را ناامن سازید و خود سریعاً وارد عمل شوید و آنجا را اشغال کنید تا مردم چنین گمان کنند که این افراد مسئول ایجاد ناامنی بوده و زمینه را برای بازگشت نیروهای اسرائیلی به مناطقی که از آن خارج شده اند فراهم کرده اند.
 آنچه در این نشست موجبات نگرانی ابو مازن را فراهم می سازد ایجاد فضای بحران و آشوب است از همین رو از شارون می‌خواهد که اقدامات در خفا و با آرامش کامل صورت گیرد. وی همچنین از شارون درخواست می کند تا ضمن توجه به بند اول نقشه راه مبنی بر کمک به محمود عباس برای مبارزه با تروریسم بخشی از نوار غزه را در اختیار آنها قرار دهد تا از آنجا عملیات خود را آغاز کنند.
 
 پایبندی عرفات به آرمان فلسطین باعث شد تا برنامه حذف فیزیکی وی توسط صهیونیست‌ها مورد توجه واقع شود.

از هنگامي كه عرفات در سال 2000 در كمپ ديويد در مقابل  بيل كلينتون رئيس جمهور وقت آمريكا و ايهود باراك نخست وزير وقت اسرائيل مقاومت كرد و بر مواضع اصولي اش پافشاري نمود و در پي آن در مقرش در  رام الله توسط رژيم صهيونيستي محصور و محدود شد مشخص بود كه اسرائيل به وسيله عواملش در داخل ساف در پي قتل عرفات مي باشند زيرا واشنگتن و تل آويو  به اشتباه خودشان مبني بر اين كه عرفات يك سازشكاراست و در مقابل خواسته هاي آن ها تسليم مي شود پي بردند و لهذا  به فكر حذف فيزيكي او بر آمدند.
 
 بر اين اساس از همان ابتدای اعلام بيماري عرفات و در پي آن انتقال او به پاريس جهت درمان و سپس درگذشت وی در بيمارستان بر اهل نظر در هاله‌اي از ابهام توام با يقين در كشتن  قرار داشت و اگر چه بسياري از صاحب نظران احتمال قتل اور ا با ضريب بالا مي‌دادند وليكن به زمان سپرده بودند كه دير يا زود پرده‌ها به كنار خواهد رفت و حقايق برملا خواهد شد . در ديدگاه اهل بصيرت هيچ رازي در عصر ارتباطات پوشيده نخواهد ماند و اكنون  اظهارات و ادعاي رئيس دفتر سياسي ساف اگر چه هنوز در يك مرجع رسمي به اثبات نرسيده وليكن تا حدودي مويد اين نظر است كه عرفات به شهادت رسيده و يك گام بزرگ در كشف حقايق است و به اين خاطر  در پي ادعاي آقاي قدومي،  آقاي  جرج گالوي George Galloway يكي از نماينگان مجلس عوام انگلستان گروهي را براي پي گيري تشكيل داد .

 آقاي ابو اسامه نماينده جنبش حماس در تهران در تاريخ آذر 1387 در مصاحبه ای اعلام کرده است که ياسر عرفات مسموم و كشته شده است.تفاوت اظهارات قدومي با سايرین در اين است كه اولا يك مقام ارشد ساف این مطلب را بیان کرده است و ثانيا همراه با صورتجلسه مي باشد كه در آينده به كشف بيشتر واقعيت كمك مي كند



منابع و مآخذ:

***********************************