به اعتقاد من مهم است که مسئله حجاب را با ابزار هنر معرفی کنیم به هر حال دیکته نانوشته غلط ندارد شاید در مواردی هنر برای انتقال این مفاهیم با مشکلاتی روبرو بوده اما می‌توان از این ابزار استفاده کرد.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، مراسم رونمایی از کتاب «بهم می‌یاد» نوشته «رنده عبدالفتاح» عصر روز گذشته با حضور حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، حسام الدین آشنا و شهاب اسفندیاری در محل کافه کراسه برگزار شد.
 
در ابتدای این مراسم شاهمرادی مدیر نشر آرما در سخنانی با اشاره به نشر این کتاب گفت: بهانه ترجمه این اثر به سال قبل و انتشار سه گانه حجت‌الاسلام زائری بازمی گردد. ایشان در یکی از مقالات کتاب حجاب بی‌حجاب خود که در آن زوایای تازه‌ای به موضوعات فرهنگی به ویژه حجاب باز کردند این کتاب را معرفی و پیشنهاد ترجمه آن را داده بودند و به همین خاطر ما نیز این کتاب را برای ترجمه در اختیار آقای محسن بدره قرار دادیم.
 
وی ادامه داد: معتقدم که باید برای حل بسیاری از مسائل حساسیت برانگیز فرهنگی دریچه‌های تازه‌ای را باز کرد و این کتاب هم به اعتقاد من دریچه تازه‌ای به موضوع کتاب است و لازم بود که ترجمه شود.
 
شاهمرادی افزود: تغییر زاویه نگاه کتاب به مسئله حجاب باعث شده تا این کتاب را بتوان با نگاه تازه‌تری خواند و مخاطبان آن نیز پس از مطالعه‌اش زاویه دید تازه‌ای به موضوع حجاب پیدا خواهند کرد.
 
وی همچنین افزود: اگر دوستان دیگری وجود دارند که چنین آثاری در اختیار دارند که می‌توانند نگاه تازه‌ای را در خود داشته باشند و موانعی برای ترجمه و انتشار آن دارند می‌توانند با مراجعه به نشر آرما در این مورد با ما مذاکره بکنند.
 
در ادامه این مراسم محسن بدره مترجم این کتاب سه بخش از این کتاب را برای حاضران روخوانی کرد.
 
نمی دانم چرا به کلیشه‌های رایج درباره حجاب خو کرده‌ایم
 
حجت‌الاسلام محمدرضا زائری دیگر سخنران این مراسم بود. وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه از جدی گرفته شدن این کتاب خوشحال است، گفت: من اعتقاد دارم باید با دید راهی را رفت و نگاه مطلق و صد درصدی به یک مسئله نداشت. شاید خود من هم به این کتاب انتقاداتی داشته باشم اما به نظرم با چنین کتاب‌ها و حرکت‌هایی مقداری از راه را می‌شود رفت و بقیه مسیر را می‌شود به سایرین سپرد.
 
زائری ادامه داد: اعتقاد ندارم که این کتاب ایده آل ما در مسئله حجاب است چون در فضاهای دیگری نوشته شده و مخاطب دیگری دارد اما می‌تواند برای ما هم کارساز باشد. نکته مهم این کتاب برای من این بود که نشان داد گفتمان حجاب گفتمانی قوی است. گرایش به حجاب در خارج از ایران که این کتاب هم سعی در نمایش آن دارد نشان دهنده همین موضوع است. اگر امروز مسئله حجاب را به برخورد خیابانی تنزل داده ایم و رسیده ایم به اینجا که برای بدحجابان قبض جریمه صادر می‌کنیم یعنی اینکه یک جایی از کار ما می‌لنگد .این کتاب نسخه‌ای از واقعیت‌ها در مورد حجاب است که بر اساس آن افرادی را می‌شود دید که من خودم در کتاب «حجاب بی‌حجاب» از آنها یاد کرده ام؛ افرادی که برای حفظ حجابشان همه زندگی شان را از دست می‌دهند.
 
وی ادامه داد: به اعتقاد من مهم است که مسئله حجاب را با ابزار هنر معرفی کنیم به هر حال دیکته نانوشته غلط ندارد شاید در مواردی هنر برای انتقال این مفاهیم با مشکلاتی روبرو بوده اما می‌توان از این ابزار استفاده کرد. طبیعتا برای یک خانواده مذهبی ارائه هنری حجاب دارای یک حال و هواست و برای خانواده‌های غیر مذهبی هم به شکل دیگری است اما نمی دانم چه اصراری است که خودمان را به فضای رسمی و کلیشه‌ای و شعاری امروز عادت می‌دهیم. به نظرم باید افق دیدمان را باز کنیم و مسائلی را مانند حجاب را کلان ببینیم نه در یک چارچوب خشک.
 
این فعال فرهنگی افزود: این کتاب روایتی واقع بینانه دارد. ترجمه آن هم فضای رمان را فضای رئال و واقعی نشان می‌دهد اما چطور دیده شدن این کتاب و موضوع آن هم مهم است. ما گاهی آنقدر مسائل را آسمانی می‌کنیم که نمی توان در کف زمین برای آنها برنامه ریزی کرد. مسئله حجاب هم به همین شکل است. چادر مشکی را با فلان قیمت بالا می‌فروشیم و بعد در خیابان بنر می‌زنیم که به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) با فلان مقدار تخفیف فروخته می‌شود. من وقتی خودم را جای زنها می‌گذارم از این نوع برخوردها احساس حقارت می‌کنم.
 
زائری ادامه داد: تردیدها در مورد حجاب حق هر کسی است و موجب فراهم کردن یقین می‌شود. این مسئله در کتاب هم به خوبی دیده می‌شود. شخصیت اصلی کتاب در مورد اینکه راهش را درست می‌رود یا نه تردید دارد اما به اعتقادش پایبند می‌ماند و شیرینی ارتباط با خدا را لمس می‌کند. به نظر من نویسنده کتاب موفق شده خارج از فضای شعاری و واقع بینانه به مسئله حجاب نگاه کند و فکر می‌کنم که اگر به این کار ادامه دهد بتواند کارهای بعدی را بهتر جلو ببرد.

 
حجاب و بی‌حجابی را به دین و بی‌دینی تعمیم داده‌ایم
 
در ادامه این مراسم شهاب اسفندیاری در سخنانی اظهار داشت: این کتاب برایم زنده کننده برخی تجربه‌های زیستی‌ام در غرب و زندگی غربی بود. بازنمایی تصویر زندگی غربی در این کتاب برایم اهمیت داشت چرا که در کشور ما امروزه میان دو قطب کاملا متضاد برای معرفی زندگی غربی گیرکرده ایم. عده‌ای غرب پرستند و از سویی افتاده اند و برخی غرب ستیزند و از سویی دیگر سقوط کرده اند درحالی که مکتب امام و رهبر هیچ کدام از این دو نیست.
 
وی ادامه داد: بنای ما غرب ستیزی نیست این کتاب هم چنین خیالی ندارد بلکه تصویری متعادل و واقع بینانه از غرب نشان می‌دهد که در آن هم سفیدی داریم هم سیاهی. از سویی می‌گوید چهره‌ای رمانتیک که از غرب ساخته ایم افسانه‌ای بیش نیست و از سوی دیگر می‌گوید برای اینکه بتوانیم به راوی و موقعیت او منصفانه و واقعی نگاه کنیم راه سختی را در پیش داریم و البته فعالیت نویسنده در تصویرسازی این واقعیت‌ها در کتاب قابل ستایش است.
 
سازنده مستند جهان شهری‌ها ادامه داد: مشکل ما در جامعه در مواجهه با حجاب این است که حجاب و بی‌حجابی را به دین و بی‌دینی و یا عفاف و بی‌عفتی تعمیم می‌دهیم. شاید بتوان در مورد حجاب و بی‌حجابی در مواردی چنین معانی را استخراج کرد اما همه ماجرا این نیست. حجاب در سالهای پیش از انقلاب نماد مبارزه و پیشرو بودن بوده است و در عین حال بسیاری از کسانی که در مبارزه بوده اند بی‌حجاب بوده اند و برای آنها حجاب داشتن به معنای داشتن سطح بالاتری از فعالیت مبارزه بود.
 
اسفندیاری ادامه داد: این کتاب در مواردی حجاب را در جوامع غربی به معنای تروریست بودن نشان می‌دهد و در مواردی هم آن را به صورت یک مد و از همین نظر قابل تامل است. این در حالی است که مطالعه حجاب در کشورهای غربی نشان داده است که در میان زنان غربی این کتاب ابزاری برای محافظت در برابر آزار جنسی بوده و متاسفانه همین تحقیقات نشان می‌دهد که در جوامع اسلامی بیشتر از جوامع غربی از این حیث مشکلات وجود دارد و جالب تر اینکه همین نظرسنجی‌ها نشان داده است زنان باحجاب ایرانی در خارج از کشور عنوان داشته اند که برای حفظ حجاب در خارج از کشور کمتر از داخل کشورشان زیر فشار و نگاه اطرافیان هستند.
 
اسفندیاری افزود: حجاب به اعتقاد من مقاومت در برابر شی شدن است اگر این مسئله را در نظر نگیریم در مواجهه با حجاب و بی‌حجابی دچار اشتباه می‌شویم.
 
وی در پایان افزود: در این کتاب با انسان‌های جهان شهری مواجهیم که هیچکس از آنها ادعای ناب بودن هویت ملی خود را ندارد. نوع رفتار شخصیت‌های این کتاب و اتفاقاتی که به تناسب آن رخ می‌دهد برای ما زنگ خطری است نسبت به رفتارهایی که داریم. من به عنوان مثال در این کتاب دیدم که مسلمانان به عنوان تروریست هم در این کتاب یاد شده اند اما از آنها خوب صحبت می‌شود و به نظر من این ظلم به مسلمانانی است که تحت آزار و فشارهای نژادپرستانه هستند.