کد خبر 211104
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۲

روزنامه الاخبار لبنان در مقاله ای به قلم ناهض حتر نوشته است ناگهان در سه هفته نخست ماه آوریل جاری، روزنامه ها و شبکه های ماهواره ای، خبرها و تحلیلهایی درباره دخالت اردن در سوریه ارائه کردند. گزارشها و مطالب بسیاری که به رسانه ها درز کرده، داستانی را شکل داده که ممکن است جدید، غافلگیرکننده و در عین حال مبهم باشد.

به گزارش مشرق، مهر به نقل از الاخبار نوشت: این روزنامه در این باره نوشت رهبران سوری با اطمینان به تهدیدهای بزرگ علیه سوریه از جانب ترکیه و از سمت لبنان نگاه نمی کنند، در حالی که تمرکز رسانه ای بر نقش اردن در سوریه، بسیار لازم است.

برخی از گزارشها، مانند گزارش لوفیگارو در خصوص موافقت اردن با باز شدن حریم هوایی اش به روی هواپیماهای اسرائیلی ارزشی ندارد، چرا که اسرائیل از نظر نظامی نیازی به فضاهای اردن ندارد، آنچه سبب انتشار چنین گزارشی شده، با هدف وادار کردن اردنی ها به چشم پوشی از همکاری عملی با آمریکایی ها یا حتی تضعیف بیشتر نظام اردن و منزوی کردن آن از مردم و کشاندن آن به سمت  دخالت بیشتر در سوریه است.

الاخبار می نویسد با این حال، بر شناخت کامل حقایق در جبهه اردنی پافشاری کردیم، از نیمه دوم مارس، سوریها متوجه کاهش کیفی سرازیر شدن سلاح و افراد مسلح از سمت اردن بودند، آیا تماسهای امنیتی و نظامی میان دو کشور، نقش تعیین کننده ای در این آرامش داشته یا اینکه به علت فشارهای داخلی بر حکومت برمی گردد که واکنش آن به افشای عملیات دخالت اردن در سوریه، تند و گسترده بود؟ یا اینکه گام آمریکایی به سمت عقب برداشته شده است یا اینکه دستاوردهای ارتش سوریه در حومه دمشق، طرح واقعی استفاده از درعا به عنوان منطقه امن یا حتی گذرگاهی برای مشارکت در نبرد گروههای مسلح در دمشق را خنثی کرده است که به شکست زودهنگام تبدیل شده است، یا اینکه همه این موارد با یکدیگر درست است؟

بحث و جدل درباره حجم دخالت نظامی در سوریه بازتاب و تاثیر مستقیمی بر جبهه اردنی دارد که آمریکا آن را برای لحظه آخر یعنی لحظه سقوط نظام برای جلوگیری از انتقال قدرت به سلفی های جهادی یا لحظه شکل گیری تصمیم راهبردی آمریکا برای دخالت در سوریه نگه داشته است.

حضور 200 نظامی آمریکایی در اردن که عبارت از یک گروه اطلاعاتی و ارتباطاتی که آماده برای تحولات دراماتیک هستند، این نظامیان که مواضعی در حومه استان اربد به موازات مرزهای سوریه اتخاذ کرده اند، در وضع جنگی یا آماده سازی برای وضع جنگی نیستند، بلکه حرکت آنها بر شناسایی منطقه عملیات متمرکز است.

اینجا می توانیم پاسخ میدانی به سئوال بستن شدن مرزهای اردن به روی سلاح و افراد مسلح حتی با قاچاق را پیدا کنیم. استقرار نظامیان آمریکایی، از نظر امنیتی اجازه تحرکات کنترل نشده سلفی های جهادی را نمی دهد، این عذر و دشواری را عربستان درک می کند به طوری که از فشار بر اردن برای پذیرش افراد مسلح و تسهیل حرکت آنها به سمت سوریه دست برداشته است.

 آغاز تجاوزات مرزی

تجاوزات مرزی از اردن به سوریه از بهار 2012 تحت فشارهای سنگین سعودیها آغاز شد و شامل پنج سطح است: اول اجازه دادن به شبکه های سنتی قاچاق میان دو کشور به تغییر کالاهای قاچاق از مواد مصرفی و تجهیزات به سلاح(صادر کننده آن عربستان است) شامل کلاشینکف، تیربار دوشکا و آر پی چی انداز، بمبهای دست ساز، سلاح کمری و مهمات و در ادامه سلاحهای متوسط ضد بالگرد.

دوم: تسهیل قاچاق جنگجویان عرب که از عربستان به خاک سوریه می روند.

سوم: چشم پوشی از نفوذ سلفی های جهادی اردنی از طریق نقاط مرزی که امن نیست که این موضوع به درگیری نیروهای نظامی اردنی منجر شده است که از تصمیم نادیده گرفتن سلفی ها آگاه نبودند.

چهارم: چشم پوشی یا حتی به نوعی همدستی با اردوگاههای آموزشی سری و کم حجم که اخوان المسلمین تاسیس کرده و به آموزش و قاچاق عناصر سوری و عربی دست زده است.

پنجم : آموزش حدود 500 نظامی سوری پیش از پایان دوره و پایان عملیات در تابستان سال گذشته.

الاخبار می نویسد چرا سوریها این اقدامات تجاوزکارانه را علنا اعلام نکرده اند، اولا به خاطر اینکه این اقدامات، کاملا محرمانه جریان دارد، با وجودی که این اقدامات برای ارتش سوریه افشا شده است و چندین بار هم با قاچاقچیان سلاح یا افراد مسلح نفوذی برخورد کرده است، ماهیت سری به آن به عنوان راه حلی نگاه کرده است که به فشارهای سعودی پاسخ داده است، با حفظ موضع سیاسی متوازن در قبال مناقشه در سوریه.

 در مقابل دمشق دو گزینه بود: آیا با تنش آفرینی، موضع سیاسی مثبت اردن در سطح رسمی و مردمی را قربانی کند یا این اقدامات تجاوزکارانه را هر چند آزاردهنده، تحمل کند، این اقدامات تاثیر محدودی داشته است، دمشق معتقد است محرمانه نگه داشتن این مسائل نه تنها از نظر سیاسی، بلکه از نظر عملیاتی هم بهتر است.

اوایل سال 2013 میلادی، آموزش برخی از سربازان فراری ارتش سوریه به اردن آغاز شده بود، این دوره برای پنج هزار نفر تدارک دیده شده بود و تنها امکان پیوستن سه هزار نفر در این دوره فراهم شد، چرا که بیشتر کسانی که به خاک اردن فرار کرده بودند، اداری بودند نه جنگجو.

همچنین جنگجویانی از ملیتهای لیبیایی، تونسی، مصری و سودانی با هماهنگی های عربستان در این دوره آموزشی شرکت کردند.

عملیات آموزش(مخالفان نظام سوریه) که توسط نظامیان آمریکایی برگزار شد، گسترده بود که به ایجاد گردانهای نیروهای ویژه و آموزش جنگ خیابانی، انفجار و بمبگذاری و ... به آنها و جذب نیرو و فرماندهی عملیات اهتمام نشان داده اند.

در نهایت، این دوره با آموزش 1560 جنگجوی مجهز به سلاح و دستگاههای ارتباطاتی و اعزام آنها به سوریه به عنوان گروههایی با هماهنگی گروههای مسلح محلی در منطقه درعا پایان یافت.

 الاخبار نوشت: این افراد قبلا به اردن رفته و با مقامات اردنی، سعودی و آمریکایی دیدار کرده بودند و برای کار با یگان آموزش دیده اردنی خریداری و به خدمت گرفته شدند. این یگان در اواخر فوریه و  اوایل مارس جاری در سازماندهی مجدد گروههای مسلح و جذب آنها در چارچوب عملیات جنگی گسترده موفق شد و توانست پاسگاهها و مراکز دولتی و حزبی را به سلطه خود درآورد، اما موفقیت مهمتر، سیطره بر مقر فرماندهی لشگر دفاع هوایی و دستیابی به غنایمی از سلاحهای سبک و متوسط و در نهایت، عملیات نظامی با پشتیبانی اطلاعاتی از خاک اردن به سیطره بر شهر درعا و برخی روستاهای مرزی با سوریه و تبدیل جاده بین  المللی منتهی به دمشق به جاده ای ناامن اما بدون سیطره بر آن تبدیل شد.

عملیات در اواسط مارس به این دلیل متوقف شد که اولا مشخص شد که سیطره بر استان درعا در سوریه امکان ندارد و ثانیا، نبرد سیطره بر دمشق، غیرواقعی و غیرعملی است، و دلیل آن، آغاز ضربات پیشگیرانه ارتش سوریه در حومه دمشق است که همچنان ادامه دارد.

 این روزنامه نوشت هدف از  عملیات درعا چه بود؟ دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد اول: امکان سقوط استان درعا تا امتداد مرزهای اردن که ممکن است اجازه آغاز ایجاد منطقه امن را بدهد. دوم: ارتباط مستمر با گروههای مسلحی که از آنها انتظار می رود وارد نبرد دمشق شوند، اما علاوه بر موانع نظامی که تا کنون مانع تحقق اهداف راهبردی این عملیات شده، چیزی رخ داده که عملیات را متوقف کرده است.

ارزیابی رهبران سوریه این است که اردن در کشاکش فشارهای آمریکا و سعودی از یک سو و فشارهای مردمی مخالف دخالت گرفتار شده است و میان این دو، تصمیم گیری سیاسی قراردارد که امید می رود مقامات اردنی بیش از این خود را در ورطه سوریه گرفتار نکنند و از غرق شدن در باتلاق سوریه برحذر باشند.