ایران با جمعیت حدود 75 میلیون نفر و تقاضای بالایی که دارد، بزرگترین بازار لوازم خانگی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب می‌شود. این بازار عظیم با توجه به جوان بودن جمعیت آن چشم‌انداز روشن و مثبتی دارد. این وضعیت باعث شده تا شرکت‌های لوازم خانگی خارجی به ویژه برندهای کره‌ای طی چند دهه اخیر برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای را برای تثبیت حضور خود در بازار ایران انجام دهند.

به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق ،شاید بسیاری از مردم فقط متوجه تبلیغات ظاهری برندهای کره‌ای لوازم خانگی باشند اما با کمی دقت می‌توان متوجه استراتژی تبلیغاتی حساب شده و هدفمند کره‌ای‌ها شد. کمپین تبلیغاتی برندهای شرق آسیا در ایران طی چند سال گذشته روندی انفجاری داشته است؛ به طوری که این روند حتی به پخش سریال‌های کره‌ای از تلویزیون ایران و دعوت از بازیگران این سریال‌ها برای حضور در ایران کشیده شد.

آنچه امروز از آن به عنوان بزرگترین تهدید صنعت لوازم خانگی ایران محسوب می‌شود، بمباران تبلیغاتی برندهای کره‌ای با استفاده از بودجه‌های هنگفت و استراتژیکی است که هدف اصلی آن رخنه همه جانبه در ذهن و اندیشه مردم ایران و تبدیل فرهنگ آن‌ها به فرهنگی مصرفی و وابسته به محصولات وارداتی است.

باید اذعان کرد که برندهای لوازم خانگی خارجی به ویژه لوازم خانگی کره‌ای در یک تهاجم بی‌سابقه و هجمه عظیم تبلیغاتی بازار لوازم خانگی ایران را مورد تاخت و تاز بی‌رحمانه و البته هوشمندانه خود قرار داده‌اند.




این برندها با استفاده از کلیه ابزارهای نوین رسانه‌ای و تبلیغاتی از آسمان و زمین، کوی و برزن، خیابان‌ها و جاده‌ها، معابر و اماکن عمومی و خصوصی علاوه بر تصرف فیزیکی بازار، اقدام به تسخیر اذهان عمومی به منظور تزریق فرهنگ خود و در نهایت تضمین چندین نسل فروش در بازار ایران کرده‌اند.

واضح است که مبالغ هزینه‌ها و بار مالی کلان این‌گونه فعالیت‌های تبلیغاتی به هیچ وجه روی کاغذ صرفه اقتصادی ندارد. بلکه اندکی تفکر پرده از نیت شوم دست‌اندرکاران و گردانندگان این سناریوی تخریبی برای تسخیر فرهنگ و انحصار بازار ایران بر می‌دارد.

سرخوردگی و کاهش اعتماد ملی برای انتخاب و یا مصرف کالای با برند ایرانی مهمترین نتیجه منفی این تاخت و تاز است که همچون اثرات جنگ شیمیایی تا چندین نسل ماندگار خواهد بود. حجم تبلیغات وسیع چند برند کره‌ای خاص به گونه‌ای است که گویا در و دیوارهای شهرهای این مرز و بوم توسط این تبلیغات کاغذ دیواری شده است.

وسعت این تبلیغات به گونه‌ای بوده که مصرف‌کنندگان در هر زمان و هر جا در مواجهه با این تبلیغات عملا قدرت تصمیم‌گیری را در هنگام خرید از دست داده و ناخودآگاه به سمت این برندها سوق داده می‌شوند و به نوعی یک بازار انحصاری را برای این برندها به ارمغان آورده است.

از حضور گسترده برندهای لوازم خانگی خارجی در روزنامه‌های کثیرالانتشار و مجلات تخصصی خانواده که بگذریم، اکثر برندهای خارجی فعال در بازار ایران مخصوصا برندهای کره‌ای نظیر سامسونگ و ال‌جی در شبکه‌های ماهواره‌ای معارض با آرمان‌های جمهوری اسلامی ایران و همچنین معیارهای دینی و مذهبی تبلیغات بسیار شدید و کوبنده‌ای را دستور کار خود قرار داده‌‌اند.


این تبلیغات هدفمند در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های در حال پخش از ماهواره‌ها که اخیرا در ایران بسیار پربیننده شده است، به صورت برندینگ محصولی و حتی اسپانسرینگ انجام می‌شود. تبلیغ برندهای کره‌ای در شبکه‌های ماهواره‌ای نوعی حس برتری را به خریداران و استفاده‌کنندگان محصولات این برندها  تلقین می‌کند.

حجم و نحوه این تبلیغات به گونه‌ای است که بیینده از طریق برقراری ارتباط عاطفی با هنرپیشه‌ها و متن تحریک‌کننده فیلم‌ها و سریال‌ها به صورت غیرمستقیم  و ناخودآگاه با برند ارتباط برقرار می‌کند. تبلیغات برندهای کره‌ای در شبکه‌های ماهواره‌ای جم‌ تی‌وی و فارسی1 از این نمونه‌اند.

اما بمباران تبلیغاتی برندهای خارجی در بازار ایران باعث به وجود آمدن ناهنجاری‌های فرهنگی زیادی در کشور شده است. بسیاری از کالاهای وارداتی بر مبنای نیاز خانواده ایرانی ساخته نشده است و عمدتا با ساختار و بنیان خانواده در فرهنگ ایرانی در مغایرت است.

همچنین اکثر محصولات وارداتی در سبد برندها نیاز کاذب ایجاد می‌کنند و عمدتا کالاهایی هستند که در گذشته نه چندان دور در فرهنگ مصرف ما هیچ جایگاهی نداشته‌اند و یا مصرف آن‌ها مختص گروه خاصی از جامعه بوده است. در این مورد می‌توان به استفاده از یخچال فریزر سایدبای‌ساید آمریکایی بزرگ که ابعاد و طرز قرار گرفتن آن در آشپزخانه‌های ایرانی این ناهمگونی را نشان می‌دهد، اشاره کرد.

کشورهای خارجی می‌توانند از طریق برندهای خود که سفیران صنعتی کشورشان به حساب می‌آیند تا حد بسیار زیادی و بدون مقاومت‌های زیاد فرهنگ و تاریخ کشور خود را صادر کنند که این علاوه بر ایجاد محبوبیت فزاینده برندشان به طور چشمگیری بر مقبولیت فرهنگ کشورشان می‌افزاید.

مهمترین مقوله قابل تامل در زمینه برند و پذیرش آن از طرف مردم یک کشور این است که با پذیرش برند در قدم اول عملا بسیاری از مقاومت‌ها را شکسته و هرگونه تزریق و یا تحمیل فرهنگ از طریق درگاه برند به راحتی انجام می‌شود.


برای مثال دعوت از آقای سانگ ایل گوک (جومونگ) برای حضور در ایران در سال 1388 و استفاده تبلیغاتی از حضور وی برای ترغیب و تشویق بیشتر مصرف‌کنندگان برای خرید بیشتر محصولات ال‌جی در ایران مستندی بر مدعای تاخت و تاز برندهای کره‌ای و استفاده ابزاری از برندینگ است.

همچنین برگزاری جام چهارجانبه فوتبال ال‌جی در گذشته‌ای نه چندان دور در ایران برای ایجاد محبوبیت در بین جوانان به منظور ایجاد بستری مناسب جهت فروش محصولات صوتی تصویری شاهد دیگری بر این مدعا است.

حضور در جشن‌ها و آیین‌های کودکان و نوجوانان و هدف قرار دادن شخصیت‌های کارتونی و واقعی محبوب آن‌ها از دیگر ترفندهای برندهای کره‌ای برای تثبیت حضور انحصاری‌شان در بازار ایران بوده است. این کار به نوعی تهییج فروش آنی و تضمین فروش آتی را موجب می‌شود؛ به طوری که همه افراد خانه یک چیز را یک صدا فریاد می‌زنند که نتیجه‌ای جز خرید کالای خارجی نخواهد داشت.

بسیاری از محصولات برندهای خارجی که بر مبنای نیاز کاذب خریداری می‌شوند، عمدتا به ابزاری برای فخرفروشی و نشان برتری تبدیل می‌شوند. امروزه در بین عموم خانواده‌ها این‌که چه برندی و چه محصولی را مصرف می‌کنیم به عنوان یک ابزار برتری‌جویی بر دیگران  شناخته می‌شود. برند آنچنان نقش حیاتی در زندگی ما ایرانیان پیدا کرده که در جهیزیه‌ها وجود یک یا چند برند معروف خارجی نقش تضمین شروع یک زندگی ایده‌آل را بازی می‌کند!

نمایشگرهای ال‌یی‌دی و ال‌سی‌دی سه بعدی با سایز بالا که عمدتا با ابعاد محل سکونت مصرف‌کننده تناسبی ندارند و یا این کاربرد جدید هیچ‌گونه مزیتی را برای مصرف‌کننده ندارد، از نمونه‌های بارز این فرهنگ مصرفی و نیاز کاذب است. همچنین لباسشویی‌های با ظرفیت بالا که با تعداد خانوار و مصرف روزانه و هفتگی خانوار تطابق نداشته و فقط منجر به ایجاد هزینه‌های بالاتر و مصرف انرژی بیشتر می‌شود نمونه بارز وصلت نامبارک بین برندهای خارجی با خانواده‌های ایرانی است.

ارایه قیمت‌های اولیه بسیار بالای محصولات و کسب سود سرشار نامشروع و  بعد کاهش قیمت این محصولات و ایجاد یک نیاز کاذب در مردم از طریق برگزاری جشنواره‌های فروش فصلی هم از دیگر ترفندهای تبلیغاتی برندهای خارجی در بازار ایران است. این گونه برندها معمولا با برپایی جشنواره‌ها علاوه بر افزایش میزان فروش سعی در غالب کردن محصولات جدید گران‌قیمت و ایجاد نیاز کاذب مقطعی در مردم می‌کنند.

اخیرا شرکت ال‌جی با کاهش قیمت محصولات کم‌فروش خود نظیر تلویزیون‌های سه‌بعدی و سایز بالا نظیر 55 اینچ که در شرایط جاری یک کالای صرفا لوکس به حساب می‌آید، اقدام به ایجاد نیاز کاذب در مصرف‌کنندگان از طریق کاهش قیمت و ارایه تخفیف‌های بالا کرده است.

ارتباط تنگاتنگ با مدیران سیستم بانکی و موسسات مالی و پولی هم از چشم برندهای خارجی دور نمانده است. برای مثال شرکت‌های ایرانی واردکننده برندهای کره‌ای به منظور همسو کردن نقطه نظرات مدیران موسسات مالی و پولی و همچنین تفهیم قدرت برندشان اقدام به برگزاری تورهای سیاحتی برای مدیران این موسسات کرده‌اند.

تهدید و تطمیع رسانه‌های داخلی نیز از دیگر ابزارهای برندهای کره‌ای برای ادامه حضور انحصاری در بازار ایران بوده است. مستنداتی وجود دارد که نشان می‌دهد اکثر روزنامه‌هایی که در دفاع از صنعت لوازم خانگی مطالبی را منتشر کرده‌اند از طرف شرکت‌های واردکننده تهدید به  لغو درج آگهی‌های تجاری خود در این گونه روزنامه‌ها شده‌اند. همچنین این شرکت‌ها در حوزه رسانه‌ای و در مواجهه با اصحاب رسانه به منظور تطمیع و ترغیب ایشان در جهت درج مطالب و اطلاع‌رسانی مطالب درخواستی اقدام به هدیه دادن محصولات خود می‌کنند.

آنچه در این کارزار نابرابر اقتصادی بین واردکنندگان و تولیدکنندگان صنعت لوازم خانگی به عنوان یک "گل به خودی" محسوب می‌شود، حمایت کورکورانه و البته حساب شده برخی انجمن‌ها و صنوف لوازم خانگی است که بعضا دارای کرسی تصویری و رسانه‌ای مقبولی نیز هستند. یکی از این انجمن‌های صنفی "اتحادیه ........تهران" است که تحت عنوان تقلبی "اتحادیه ....... کشوری" در رسانه‌ها به سخن‌پراکنی می‌پردازد.

این اتحادیه با استفاده از کلیه ابزارهای تبلیغاتی رسانه‌ای و چاپی به صورت تمام قد به حمایت از واردات لوازم خانگی پرداخته و  به جای پشتیبانی از صنعت لوازم خانگی و تولید ملی ناخواسته در زمین دشمن به ایفای نقش می‌پردازد!

همچنین این اتحادیه با برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی با اسم لوازم خانگی و با محوریت واردات و نیز برگزاری همایش‌های تشکر و قدردانی از مرحمت‌ها و لطف صاحبان شرکت‌های واردکننده برندهای خارجی به ویژه سامسونگ و ال‌جی در تاراج بازار داخلی و فراهم آوردن زمینه برای تبلیغ وسیع برندهای خارجی وارداتی در مجله تخصصی و رسمی این اتحادیه نقش کلیدی را بازی کرده است.

ذکر این نکته ضروری است که آنچه چهار ستون یک صنعت پویا را تشکیل می‌دهد، گزاره‌های سرمایه، کار، تولید و مصرف است که این چهار ستون به شکل تمام و کمال در صنعت لوازم خانگی ایران وجود دارد. گزاره سرمایه‌گذاری و تولید به دلیل گذر این صنعت از دوران انقلاب و جنگ که در نوع خود بی‌رحم‌ترین تحریم‌ها و محدودیت‌ها را تجربه کرده است، عملا به یک صنعت واکسینه شده خودکفا تبدیل شده است. بمباران تبلیغاتی برندهای کره‌ای در حالی بدون هیچ‌گونه مقاومتی از سوی مسئولان ادامه دارد که شرکت‌های تولیدی باقیمانده واکسینه شده بعد از جنگ با نوسازی نسبی ناوگان تولیدی، خرید تجهیزات و ماشین‌آلات جدید و انتقال فناوری تولید توانسته‌اند ظرفیت اسمی تولید داخلی کالاهای اساسی و ضروری سبد لوازم خانگی را به تقاضای بازار داخلی برسانند.