کد خبر 214020
تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۰

امام باقر (ع) در برابر نفوذ عقائد باطل، موضع می‌گرفت و طی مناظراتی که با سران این گروهها داشت، پایگاه‌های فکری و عقیدتی آنان را در هم می‌کوبید و بی‌پایگی عقایدشان را با دلایل روشن ثابت می‌کرد.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از فارس، اول رجب، سالروز ولادت امام محمد باقر علیه‌السلام است.

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم در یادداشتی، چند کرامت از آن امام و بحران فرهنگی عصر امام باقر علیه‌السلام را بررسی کرده است. 

برتری علمی آن حضرت فضیلتی است که در طول تاریخ اسلام بر هیچ کس پوشیده نیست.

حضرت باقر ـ علیه‌السّلام ـ در سال 57 هجری در مدینه متولد و در سال 114 پس از 18 سال امامت به شهادت رسید و امامت آن حضرت از سال 94 آغاز شد.

چند کرامت امام باقر علیه‌السلام

به برخی از کرامات آن حضرت که در کتابهای معتبر شیعه آمده اشاره می‌شود:

1. جابر جعفی نقل می‌کند که با حضرت همسفر حج بودم که در راه پرنده قمری بر کجاوه نشست و صدا می‌نمود من خواستم او را بگیرم حضرت فرمود جابر او را نیازار به ما پناه آورده. او از ماری شکایت می‌کند که جوجه‌های او را می‌خورد می‌خواهد تا من دعایش کنم از شر او ایمن شود... راه را ادامه دادیم. آن حضرت از کجاوه پیاده شد و به سوی ریگ زاری رفت و ریگ‌ها را کنار زد از زیر سنگی چشمه‌ای جوشید از آب آن سیراب شده و وضو گرفتیم... هنگام صبح به نخلستانی رسیدیم نزدیک نخل خشکی رفت و فرمود ای نخل... ما را اطعام کن نخل سبز شد و کج شد پر از خرما که ما از آن سیر خوردیم. (حر عاملی، اثبات الهداة، تهران، مکتبة الاسلامیه، ج5، ص302)

2. ابوبصیر روایت کرده به حضرت عرض کردم من شیعه و دوست شما هستم و نابینا و ناتوان، بهشت را برای من ضامن شوید... دست به چشم من کشید بینا شدم و همه ائمه را در حضور آن حضرت مشاهده کردم و سپس گفت به دور نگاه کن به خدا جز سگ و خوک و میمون ندیدم دست بر چشم من کشید دوباره به حالت اول برگشتم. (همان، ص 303)

3. ابوبصیر نقل می‌کند حضرت باقر ـ علیه‌السلام ـ به من فرمود وقتی به کوفه برگردی پسری برای تو متولد می‌شود و او را عیسی می‌نامی و پسر دیگری که او را محمد می‌نامی که آنها از شیعیان ما هستند... برگشتم هر دو واقع شد. (همان، ص 305)

4. و همو نقل می‌کند حضرت روزی وارد مسجد شد جوانی با صدای بلند می‌خندید حضرت فرمود در مسجد می‌خندی در صورتی که پس از سه روز از اهل قبور خواهی شد. چون روز سوم شد مرد و آخر روز به خاک رفت. (همان، ص 305)

5. قطب راوندی از ابوبصیر نقل می‌کند با امام باقر ـ علیه‌السّلام ـ وارد مسجد شدیم حضرت به من (ابوبصیر) فرمود: از مردم بپرس که آیا ابوجعفر را می‌بینید از هر کس پرسیدم گفت نه! تا آنکه ابوهارون مکفوف (نابینا) داخل شد حضرت فرمود از او بپرس، پرسیدم گفت: آیا آن حضرت نیست که ایستاده: گفتم از کجا فهمیدی پاسخ داد چگونه نبینم در حالیکه آن حضرت نوری است درخشنده. (شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قم، هجرت، چاپ اول، 1366ش، ج2، ص190)

بحران فرهنگی عصر امام باقر علیه‌السّلام

امور فرهنگی زمینه‌ساز پایه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه است، به همین روی فرهنگ از عناصر اساسی هر جامعه محسوب است.

بحران‌های فرهنگی عصر امام باقر ـ علیه‌السّلام ـ هم ویژگیهای خاصی دارد. گرچه برخی و قسمتی از بحران فرهنگی این عصر ریشه درگذشته دارد. اکنون به بحران‌های فرهنگی عصر امام باقر ـ علیه‌السّلام ـ اشاره می‌شود:

1. ممنوعیت نوشتن حدیث پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله

از اقدام‌های ضد فرهنگی که بعد از رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ شکل گرفت، جلوگیری از نقل و نوشتن و تدوین حدیث بود.

با آنکه حدیث و گفتار پیامبر بعد از قرآن در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است، خلیفه اول و دوم به مخالفت با نقل و تدوین حدیث برخاستند و در واقع با انگیزه‌های سیاسی از هرگونه فعالیت مسلمانان در زمینه نقل و کتابت حدیث به شدت جلوگیری نمودند.

روش ممنوعیت از نقل حدیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تا اواخر قرن اول هجری ـ که شامل قسمتی از عصر امام باقر (ع) می‌شود ـ یعنی تا زمان خلافت «عمر بن عبدالعزیز» ادامه یافت. عمر بن عبدالعزیز با یک اقدام شجاعانه این بدعت شوم را از میان برداشت و مردم را به نقل و تدوین حدیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تشویق کرد. (بخاری، صحیح، بشرح الکرمانی، بیروت، الطبعة‌الثانیه، دار الاحیاء التراث العربی، ج 2، ص 6)

2. احادیث ساختگی

از دیگر بحران‌های فرهنگی زمان امام باقر علیه‌السّلام، جعل احادیث است.

با توجه به این‌که کتابت احادیث پیامبر قریب صد سال متروک گشت و برخی از این فرصت استفاده نموده، مطالب دروغ و بی اساس را به نفع حکومت‌ها به صورت حدیث جعل کردند.

زیرا وقتی مدرک منحصر به حافظه‌ها و شنیدن از افراد گردید، طبعاً همه کس می‌توانست هرگونه ادعایی بنماید، چون نه کتابی در کار بود، نه نوشته دیگر، پیداست که در چنین شرایطی، دهها ابوهریره به وجود آمده و خود را محدث واقعی جا می‌زدند. (مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه ‌امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ ، چاپ سوم، 1375 ش، ص 325)

البته ناگفته نماند ائمه ـ علیهم‌السّلام ـ نوشته‌هایی خودشان داشتند که در دست خودشان بود به خواص می‌گفتند. لذا شیعه مشکل نداشت اهل سنت در این باره گرفتار بودند. از اینروی روایات آنها از این لحاظ به اعتبار روایات شیعه نمی‌رسد.

3. ورود اسرائیلیات

از جمله گروههای خطرناکی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ اسلام تاثیرمی گذاشتند، یهودیان بودند.

شماری از «احبار» یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده و مرجعیت علمی قشری از ساده لوحان را به عهده داشتند.

تأثیری که آنان بر فرهنگ اسلام برجا نهادند به صورت احادیث جعلی به نام اسرائیلیات پدیدار گشت که بیشترین قسمت این احادیث درباره تفسیر زندگی پیامبران گذشته بود. تلاش علمی یهود در مسائل فقهی و کلامی نیز تأثیری نگران کننده نهاد و این موضوع در تاریخ چنان روشن است که جای کوچکترین تردید و شبهه‌ای در آن وجود ندارد. (السید مهد روحانی، بحوث مع اهل السنه و السلفیه‌، بیروت ،‌المکتبة الاسلامیه، ص 50 ـ 51)

امام باقر ـ علیه‌السّلام ـ هم بخش مهمی از برنامه کار خود را در مبارزه با یهود و القائات سوء آنها، اختصاص داده بود. (ر. ک: الکلینی، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ق، ج 4، ص239)

4. وجود افکار التقاطی و انحرافی

از دیگر بحران‌‌های عصر امام باقر ـ علیه‌السّلام ـ وجود افکار التقاطی و انحرافی است. در این عصر گروههایی همچون، معتزله و مرجعه و خوارج به تبلیغ و نشر افکار و آراء خود می‌پرداختند و این امر باعث شده بود، هر گروهی قائل به قرائت‌های مختلف از دین شوند.

امام باقر ـ علیه‌السّلام ـ نیز در برابر نفوذ عقائد باطل آنان موضع می‌گرفت و طی مناظراتی که با سران این گروهها داشت، پایگاههای فکری و عقیدتی آنان را در هم می‌کوبید و بی‌پایگی عقایدشان را با دلایل روشن ثابت می‌کرد. (ر. ک: طبرسی، الاحتجاج، قم، دارالاسوه، الطبعة الثانیه، 1416 هـ . ق، ج 2، ص 163 ـ 193)