حسن روحانی در یک همایش انتخاباتی در تالار آدینه رسماً اعلام کاندیداتوری کرد، وی "دولت تدبیر و امید" را به عنوان شعار انتخاباتی خود اعلام کرد.
نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این گفتگو می گوید: مسئولینی که در مقطعی شعار می دادند که قطعنامه های شورای امنیت کاغذ پاره ای بیشتر نیستند حالا آموخته اند که قطعنامه های شورای امنیت و تحریم های بین المللی بیش از کاغذ پاره است.
حسن روحانی افزود: به نظر من جایگاه ریاست جمهوری یک کشور محل آموختن قواعد اولیه حاکمیت و مناسبات بین المللی نیست. اگر چنین باشد، ملت هزینه گزافی می پردازد.
گزیده صحبت های حسن روحانی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی در ادامه میآید:
*مهمترین هدف دولت یازدهم باید بر اعتماد سازی با جهان خارج و بسامان کردن وضعیت داخل باشد و این دو مهم میسر نمی شود الا از طریق تنش زدایی با دیگران مخصوصا همسایه ها، و ایجاد مدیریت مبتنی بر عقلانیت، تدبیر و قانونمند در داخل. در این مسیر دشوار و ناهموار، تلاش برای لغو تحریم ها باید در اولویت قرارگیرد.
*در تاریخ سیاسی عصر حاضر، دو عامل شیفتگی به غرب و یا نفرت افراطی از آن همواره برای کشور ما زیان بار بوده است. تعامل منطقی و عقلانی با دیگران-از جمله غربیان-ضمن حفظ اصول و مبانی انقلاب، هم رافع انزوای سیاسی کشور است و هم تامین کننده امنیت ملی.
*به نظر من زمان گفتگوی دوجانبه با آمریکا منحصر به دیروز و امروز نبوده و نیست. هر زمان که دو کشور احساس کنند که از طریق گفتگوهای دوجانبه عادلانه با حفظ احترام و حقوق متقابل و با شرایط برابر می توانند بر اختلافات بین خود- حتی به صورت محدود- چیره شوند و زمینه های تنش و مجادله را ازبین ببرند، باید به مذاکره بپردازند.
*راهبرد من برای مذاکره و گفتگوی دوجانبه با آمریکا مبتنی بر اصول و قواعدی است که متضمن حداکثر منافع برای ملت ایران باشد. این گفتگو باید بر پایه احترام متقابل، موقعیت برابر، و حسن نیت صورت گیرد. اینها مواردی است که در هر مذاکره و گفتگو باید از سوی طرف های درگیر رعایت شود. فشار سیاسی، تهدید نظامی، تحریم اقتصادی و تبلیغات مسموم و منفی رسانه ای با این اصول پذیرفته شده بین المللی مغایرت دارد. مذاکره به صرف مذاکره و بدون حصول نتیجه، مورد قبول من نیست. گذشت زمان و استمرار بی نتیجه فرایند مذاکراتی همیشه نمی تواند به سود یکی و یا همه طرف های مذاکره کننده باشد. البته می دانیم که مذاکره یک "فرایند زمان بر" است نه یک رویداد زودگذر.
*عنایت ویژه به کشورهای مزبور نباید موجب گردد تا اهمیت همسایگان واقع در بخش جنوبی خلیج فارس نادیده گرفته شود. موقعیت استراتژیک خلیج فارس و تهدیدها و مزاحمت های ناشی از حضور نیروهای خارجی در این آبراه حیاتی بر کسی پوشیده نیست. اختلافات قومی، مذهبی، مرزی و ارضی در بخش جنوبی کشور با گذشت سال ها نه تنها کاهش نیافته بلکه با تحریکات قدرت های پیرامونی و فراپیرامونی افزایش یافته است. این اختلافات اثرات مخربی بر ثبات و امنیت همه کشورهای درگیر، از جمله ایران، دارد. برخی از این مشکلات مخصوصا اختلافات ارضی عمری نزدیک به نیم قرن دارند-مثل مساله تحدید حدود فلات قاره ایران با کویت. بحث جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس هم که حدیث دیگری است.
*به باور من تدوین و اجرای سیاست خارجی کارآمد، اعتماد آفرین، تنش زدا و مبتنی بر احترام متقابل با دیگر کشورها و بازیگران بین المللی مخصوصا همسایگان، و با در نظر گرفتن ویژگی های هر یک از آنها، ضروتی تام و فوری دارد. تردیدی نیست که نقاط افتراق قابل توجهی بین ایران و کشورهای دیگر وجود دارد-که این وضعیت منحصر به ایران نیست و تمام عرصه گیتی را دربرمی گیرد؛ اما دمیدن در شیپور اختلافات و تحریک نقاط حساس دیگران نه مشکلی را حل می کند و نه گشایشی در رابطه خارجی کشور به وجود می آورد.