به گزارش مشرق، برنامه پاسخ به پرسش‌های جوانان با حضور محمدباقر قالیباف کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از شبکه سوم سیما پخش شد.

در این برنامه، قالیباف به سوالات جوانان پاسخ داد.

مهمترین محورهای سخنان وی به شرح زیر است:

* امنیت نه تنها پایه و اساس پیشرفت است بلکه اساس زندگی انسانهاست. اگر امنیت نباشد هیچ اقدام دیگری و حرکت دیگری اتفاق نخواهد افتاد. اندیشمندان بزرگی اعتقاد دارند دولتها و حکومت ها  فلسفه وجودیشان برقراری امنیت است. چون اگر امنیت نباشد هیچ حرکت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اتفاق نخواهد افتاد.

* یکی از مهمترین سرمایه های اجتماعی هر کشوری منابع انسانی‌اش است. هیچ چیزی در جامعه گران قیمت‌تر از نخبگان نیستند. همیشه از ظرفیت نخبگان استفاده کرده‌ام. این شرط عقل است.

مردم من را بیشتر از نیروی انتظامی و شهرداری میشناسند. متوسط سن افرادی که پل صدر را ساختند 35 سال است. البته جوانان هیچوقت بزرگان و پیش کسوتان را فراموش نکرده و از تجربه آنها استفاده کردند و اتفاق بزرگی افتاد.

امروز در شهرداری حتی در بعضی جاها محدودیت سنی گذاشتیم. بعضی جاها افراد هستند و هستند و هستند تا اینکه شاید حوادث آنها را بردارد.

من مسئولیت یک لشکر و تیپ را در جبهه داشتم . آنوقت وقتی به یک فرد 50 ساله نگاه میکردم، حسم این بود که یک فرد 50 ساله دیگر توانش رو به کمی است. در واقع همه توان و فرصتهایش را استفاده کرده و موثر نخواهد بود ولی امروز که همان جوان 20 ساله بودم و امروز 50 سالم است میگویم جوان 20 ساله پختگی ندارد و ... این نگاه ها باید باز شود. باید این دقت را داشته باشم که قالیباف یادت هست وقتی 20 سالت بود نظام و انقلاب چه فرصتی بهت داد؟ پس نباید نگاه ناپختگی به جوانان داشت.



از 132 ناحیه مان حداکثر 10 مدیرم افراد بالای 35 هستند و بقیه زیر آن هستند. البته اینها تخصص لازم و تعهد لازم را دارند. کارهایی که در شهرداری شده مدیون همین جوانان هستیم. هر جا به جوانان اعتماد کردیم نتیجه مثبتش را دیدیدم.

* اشتغال امروز از دغدغه های جدی جوانان است. متاسفانه به خاطر سوءمدیریت، تنش جدی در خانواده‌ها درست شده است. شرمندگی پدر و مادر از جوان و برخی اوقات شرمندگی جوانان از پدر و مادر را به خاطر مسائل اقتصادی شاهد هستیم. اینکه امید جوان ناامید شود، زیبنده نیست.

اینکه به جوانان پول بدهیم شغل راه اندازی شود یا وام بدهیم را قبول ندارم.

جوانان ما تحصیل کرده هستند. در اقتصاد کلان دنیا، سهم خدمات، 70 درصد و 30 درصد در کشاورزی و صنعت است. یکی از سهم های بخش خدمات حوزه آی تی و سلامت و حمل و نقل و توریسم و آموزشی و بهداشتی است. اینها میتواند تحولات  جدی بیافریند. امروز ایرانیان در اینترنت بسیار فعال هستند. میدانید ما چه حجم بالایی میتوانیم اشتغال ایجاد کنیم در این زمینه؟ زیرساخت هایش در کشور هست.

فیلترینگ همه جا لازم است هم شرط امنیت است و هم شرط رعایت جامعه است.

من وقتی راجع به اسمارت سیتی تحقیق می کردم، استکهلم سوئد اولین شهر در آی تی بیس بود. آنجا بحث فیلترینگ مطرح بود. این بحث لازم است اما تنگ‌نظری و سلیقه‌ای عمل کردن در این زمینه اصلا پذیرفته نیست.

جوانان ما بالغ بر 3 میلیون نفر در حوزه آی‌تی‌ بیس می‌توانند سهم‌مان را از اقتصاد جهانی بگیرند. این نیروی جوان و شاداب اولویت است.

در دو سه سال اول بیش از 3 میلیون شغل را در حوزه آی تی بیس کردن می‌توانیم ایجاد کنیم.

در برنامه2 ساله‌ای که دارم، میخواهم آرامش را به وضعیت اقتصادی برگردانم.این برنامه ها در سایتم وجود دارد.



یکی از کارهای خوبی که دولت نهم و دهم انجام داد این بود که هدفمندی یارانه ها را با شجاعت اجرا کرد. البته بنده انتقاداتی به نحوه اجرای آن دارم. بخش نقدی را اجرا کردند اما بخش تولید که باید اقتصاد را ساپورت میکرد نشد. خود این مساله موجب تورم شد و نقدینگی را بالا برد و شکاف در گرانی ها را نتوانست جبران کند.

مردم قدرت خریدشان از قبل یارانه ها کمتر شده و به نوعی نقض غرض شده است.

حق دولت است که بگوید اموال عمومی را نباید فقط یک قشر مصرف کند. این عدالت است. ولی به نظرم آنچه رعایت نشد این بود که مردم حقوق دیگری هم دارند. کسی که ماشین دارد و نرخ بنزین آزاد می شود این سوال در ذهنش هست که این صنعت کشور مدیریتش دست کی است؟ میگویند دست دولت. خب ماشینی که بیرون میدهد در 100 کیلومتر چقدر مصرف میکند؟ میگویند 11 و بعدها 13 لیتر و .../ امروز واقعا استاندارد دنیا چقدر است؟ 6 لیتر. در هر صد کیلومتر در ایران 5 لیتر بیشتر بنزین مصرف می شود. اینجا  حق مردم زیر پا گذاشته شده است.

حتما ما باید تولید داخلی را اساس کارمان بگذاریم اما بنا نیست جنس غیراستاندارد و غیرکیفی را در اختیار مردم بگذاریم.

یارانه ها را ادامه میدهم اما سهم تولید و کشاورزی را می دهم.

باید قدرت خرید مردم را در هدفمندی یارانه ها بالا ببریم.



مهمترین کار ما اصلاح مدیریت ما در کشور است. مدیریت الان بسته خسته است که باید بعد از سه دهه به آن پایان دهیم و خون جدیدی تزریق کنیم به مدیریت کشور تا اتفاقات بزرگی اتفاق بیفتد.

شرط اینکه فقر کاهش یابد این است که اولا رونق اقتصادی اتفاق بیفتد. تا وقتی تولید ثروت نباشد فقر هست. پیامبر می فرمایند من از فقر امتم نگران نیستم اما از سوءتدبیر در امتم نگرانم. یکی از تبعات سوءتدبیر فقر است. باید سوءتدبیر را اصلاح کنیم. یکی از بحث های حوزه امنیت، امنیت سرمایه است تا تولید ثروت اتفاق بیفتد. البته باید قانون رعایت شده و کشور دوقطبی فقیر و غنی نشود. جامعه فقیر و غنی در آن همبستگی و همدلی وجود ندارد.

* حتما باید فقرزدایی کنیم اما این فقرزدایی از جنس گداپروری نباید باشد. باید توانمندسازی اتفاق بیفتد. در تولید و رونق اقتصادی باید توانمندسازی را پیگیری کنیم.

یک بخشی از جامعه درآمد پایین دارد که باید حتما از آنها مالیات گرفته نشود. از کسانی که درامد زیر یک میلیون دارند نباید مالیات بدهند. این جزو برنامه های جدی من است.

الان کشاورزی که 60-65 سال سنش است و الان توان جسمی ندارد بیمه تامین اجتماعی نیست. چنین افرادی و افرادی مانند زنان سرپرست خانوار باید تحت پوشش قرار بگیرند. باید زنان سرپرست خانوار توانمند شوند تا روی پای خودشان بایستند.

کارگران ساختمانی الان مشکل بیمه دارند. بعضی اوقات بیمه شهری و روستایی متفاوت است. اگر کسی مریض شد و آمد بیمارستان از او سوال می کنند شهری هستی یا روستایی؟ این چه حرفی است؟ این از عدالت وانصاف و کرامت به دور است.



اینکه به همه یکنواخت امکانات بدهیم می شود مساوات. جوانمردی مردم ایران هم این اجازه را نمیدهد. این در خون و غیرت مردم ماست که همه دوست دارند دست یک فقیر و نیازمند و محروم را بگیرند. باید دهک های پایین امکانات بیشتری بهشان داده شود.

* الان بحث ازدواج و مسکن و اشتغال مطرح است. افزایش جمعیت ما در سال 1364 حدود یک میلیون و هشتصد و شصت هزار نفر در این سال متولد شدند. این یک پیک بوده و الان همه اینها جوانان 27 ساله هستند.

آنجا آن بی ملاحظگی در رشد جمعیت اتفاق افتاد و از آن ور افتادیم و بعد از آن از این طرف افتادیم و نرخ رشد جمعیت خیلی کاهش یافت.

از موج شیرخشک و پوشک این موضوع شروع شده و امروز رسیده است به ازدواج. دهه 60 شیرخشک پیدا نشد. بعد مدرسه ها 3 شیفت شد و بعد هم همه جمعیت آمد و پشت کنکور گیر کرد. یعنی یک مرتبه یک میلیون و دویست یا سیصد هزار نفر پشت کنکور گیر کردند.

این موج الان رسیده به اشتغال. در این مدیریت های بسته و خسته این انصاف نیست. وقتی مدیریت طولانی است و از نخبگان استفاده نمیکند و دانشگاه را از متن تصمیم گیری حذف کرده و با عقل  جمعی کار نمیکند این وضعیت درست می شود.

بعضی میگویند کنکور را حل میکنیم. چی را حل میکنید؟ الان دهه 90 است و این موضوع حل شده است و اصلا مشکل نیست که حل شود. مدیر کسی است که دهه 70 این مشکل را حل میکرد. مدیر الان کسی است که اشتغال دهه شصتی ها را حل کند.

وقتی جرم اتفاق می افتد آیا فقط یک جوان مقصر است؟ نه کمی او خودش مقصر است وسهم دارد اما باید بپذیریم خانواده اش و از همه مهمتر، دولت هم سهم دارد. وقتی مدیر نمیتواند اشتغال ایجاد کند...

موقع تنبیه فقط مجرم را تنبیه می کنند و کاری با دولتی که تدبیری برای اشتغال او نکرده کاری نمیکنند.

بنده معتقدم امروز مدیر کسی است که مسکن و اشتغال را حل کرده و از الان برای آینده پیش بینی کند. ما در انتهای همین دهه با جمعیت پیری روبرو هستیم که موضوع سلامت و بهداشت روانی و حقوق بازنشستگی و سیاست های جبرانی برای مردان و زنان شریفی که بیش از 60 سال زحمت کشیدند را تدبیر کنیم.

اینها افرادی هستند از تولد 64 تا آخر دچار مشکلاتی بوده‌اند.

با اطمینان عرض میکنم این وضعیت را سامان میدهم. آن برق چشمی که در رزمندگان دیدم و سازندگان اتوبان‌های تهران کمک میکند و امید می آفریند برای حل مشکلات.

بعضی فارغ التحصیلان شریف و دانشگاه تهران میخواهند دنبال کارگری بروند.

باید تغییر اساسی در مدیریت کشور و سیستم اجرایی ایجاد کنیم. قول میدهم همین اتفاق که در شهرداری افتاد را در کشور شاهد باشیم. 

** به فرهنگ 2 نوع می توانیم نگاه کنیم. یک نوع کارهای کنترلی و محدود کردن که از جنس تهدید محوری است و یک نوع هم نگاه فرهنگی و تربیتی است. یعنی تربیت و تعلیم را ببینیم. این را هم نگذاریم در جوانی ببینیم. از همان روزی که فرزند متولد می شود از همان آغاز باید به آن توجه کنیم. البته در دوره بارداری هم رزق حلال اساس کار است که اگر نباشد و ربا باشد تاثیرگذار است در آینده.

قبول دارم که جاهایی بحث فیلترینگ لازم است و نمیتوانیم بگوییم همه چیز را باید رها کرد بلکه کنترل یک ضرورت است. وقتی انسان در هوای آلوده باشد و بایستد و ماسک نزند در روحیه‌اش اثر میگذارد. کار فرهنگی هم همین است. ولی اساساً وقتی کسی را در دنیا رها میکنیم باید شنا و غواصی را به او یاددهیم و بعد در دریای مواج خطرات رها کنیم.

سرمایه های انسانی مهمترین موضوع بحث ماست ولی متاسفانه در کار فرهنگی در کشور کار بنیادی انجام نداده‌ایم.

می بینم که وضع اساتید از نظر معیشتی و ... چیست. بگذریم از اینکه بی توجهی می شود و بی احترامی هایی صورت میگیرد. معلمین ما در حوزه آموزش و پرورش هم همینطور.

یکی از برنامه های جدی ام این است که چون اساتید و معلمان میخواهند مهمترین گوهر ما را حفظ کنند، هیچ دغدغه معیشتی نباید داشته باشند و وسیله ارتقای بخصوص معلمین را فراهم کنیم. تا بچه ها به درستی تربیت و تعلیم شوند و فقط حفظیاتش بالا نرود. اگر اینگونه شد دیگر نگران نیستیم وقتی به دانشگاه می روند و نیازی به تفکیک جنسیتی نیست.

یکی از موضوعات مهم در آموزش و پرورش ارتقای معیشتی معلمان است و یک بخشش ارتقای مهارتها و بالا بردن استعدادهای علمی معلمان و تحصیلات تکمیلی آنها تا به فرزندان ما بهتر برسند. معلمان بسیار موثر هستند. 

مرحوم کوهستانی معلم من بود که من زندگی ام را واقعا مدیون او هستم.

معلم باید شاگرد را فرزند خودش بداند. 

مدرن کردن مدارس را پیگیری میکنم. الان وضع خوبی در این زمینه  نداریم که مهارتهای لازم را به دانشجویان بدهد. 

در نظام آموزشی کشور، باید محتوای آموزشی را درست کنیم. 

* هدف رشد و ارتقای انسانهایی است که در سایه هدایت قدسی برسند به آنجایی که باید برسند. مردم باید زندگی پاک و رحمانی داشته باشند. این از وزارت علوم و حوزه علمیه و آموزش و پرورش بیرون می آید.

به طور مرتب در وزارت خانه های آموزش و پرورش و علوم تردد خواهم کرد چون بسیار مهم میدانم این وزارت خانه را.

یکی از مهمترین و اساسی ترین اقشار در جامعه ما زنان هستند. چون گفتیم سرمایه انسانی گرانبهاترین گوهر هر جامعه است و این سرمایه انسانی را مادر و زنان، بزرگ و تربیت می‌کنند. نگاه جنسیتی نباید به زنان داشت. 

آزادی را خدا به هر انسانی داده است. هر کسی بگوید میخواهم بهت آزادی بدهم میخواهد یک چیزی هم از شما بگیرد. 

هدایت قدسی که برامده از مکتب اسلام و اهل بیت است، باید آزادی و آزادگی انسان را حفظ کند. این متعلق به همه انسانهاست و خاص زن یا مرد نیست.


عاطفه‌ای که خدا در نهاد خانم ها گذاشته در نهاد آقایان نگذاشته است. نباید تحت تاثیر فرهنگ غرب بگوییم که همه زنان و مردها مثل هم هستند. من رئیس پلیس بودم و پلیس زن را شکل دادم. رهبری هم در این کار خیلی همراهی کردند. ولی وقتی خواستیم این پلیس را شکل دهیم، گفتم اگر پلیس را مشغول به کار کردم، یک افسر زنم را بفرستم نگهبانی بدهد در فلان پاسگاه مرزی. درشرایطی که  همسرش و فرزندش در فلان شهرستان است. آیا چنین چیزی می شود؟ اینجاست که تفاوت ها روشن می شود. ‌آیا زیبنده است سر چهارراه ها افسر زن بگذاریم؟

ولی فرض کنیم حادثه ای اتفاق افتاده و زنی به قتل رسیده و پیکرش روی زمین است. در نظام اسلامی اگرچنین اتفاقی برای محرمان خودمان اتفاق بیفتد، درست میدانیم که افسران مرد این پیکر را بررسی کنند؟ اینجا افسر زن متخصص به کار می آید. چقدر این خوب است. چرا که شئونات رعایت می شود.

الان سهم دانشجویان خانم بیشتر است به خاطر استعدادشان. هر جا ما مدیر خانم در کارهایی که زیبنده شان بوده، در دقت و صحت و زیبایی کار و سلامت کار و جلوگیری از فساد اداری و مالی در آن کار سرآمد مردان بودند بی‌تردید.

* کار جوهره انسان است. کار یعنی زندگی و حیات. یکی از موضوعات کار این است که حقوق بگیریم. یک بخش مهم کار همان زندگی و حیات است. 

مدیریت حتما به زنها باید واگذار شود ولی با رعایت شئونات اسلامی و حفظ حرمت و کرامت انسانها. در شهرداری تهران 10 درصد مدیران زن بودند. 

هیچکاری هرچقدر مهم و حساس و حیاتی باشد و نقش های کلیدی بخواهد ایفا کند نمیتواند جایگزین نقش مادری شود. این نقش بالاترین نقش یک زن است. 

این یک اشکال است که همیشه ما مردان میخواهیم برای زنان برنامه ریزی کنیم. همیشه نباید ما مردان برای زنان تصمیم بگیریم.

ما به دو موضوع سلامت جسمی و روانی زنان در شهرداری تهران به شدت توجه کردیم و پارک زنان برایشان  احداث کردیم با رعایت اسلام و باورهای اسلامی.

* بنده یک دینی به این ملت دارم و بخصوص به جوان‌ها. انقلاب، اسلام و شما مردم به قالیباف این فرصت را دادید که از 17 سالگی مدیریت کند. من میخواهم دینم را به ملت ادا کنم. من متعهد هستم که به جوانان این فرصت را بدهم تا احساس کنند میتوانند روی همین صندلی بنشینند و با مردم حرف بزنند.

مهمترین تدبیر تزریق خون جدید به مدیریت کشور است.

ما جوانان دهه اول انقلاب در خدمت جوانان دهه چهارم انقلاب هستیم.

***برای مشاهده فیلم این برنامه اینـجا کلیک کنید***