سرویس فرهنگی مشرق - فیلم «گذشته» ششمین فیلم اصغر فرهادی است که از صبح چهارشنبه 29 خرداد در سینماها اکران شده است. این فیلم به زبان فرانسوی است و با زیرنویس فارسی نمایش داده میشود. علی مصفا نیز بجز چند جملۀ فارسی، در بقیۀ فیلم به زبان فرانسه سخن میگوید. فیلم «گذشته» از هفدهم مهر تا دوم بهمن 1391 در حومه پاریس فیلمبرداری شد و نخستین نمایش آن، در روز جمعه 27 اردیبهشت در بخش مسابقه جشنواره کن بود. اکران عمومی این فیلم از روز جمعه سوم خرداد در فرانسه آغاز شد لکن نمایش آن در ایران تا چهارشنبه 29 خرداد چندین نوبت به تأخیر افتاد.
این فیلم در شصت و ششمین جشنواره فیلم کن نامزد نخل طلا بود که فقط به جایزه بهترین بازیگر زن برای برنیس بژو بسنده کرد. «گذشته» محصول کمپانی فرانسوی «ممنتو فیلمز» است.
***خلاصه داستان
فیلم با آمدن احمد (علی مصفا) به فرودگاه پاریس شروع میشود. همسرش مارین (برنیس بژو) که احمد هنوز او را رسماً طلاق نداده به استقبالش آمده است. احمد گله میکند که چرا مارین برای او هتل رزرو نکرده است.
در خانه متوجه میشود که مارین با مردی به نام سمیر (طاهر رحیم) زندگی میکند و فرزند او فؤاد نیز همبازی لئا ــ دختر 10 ساله مارین ــ است. مارین به محل کار خود در داروخانه میرود. مغازه خشکشویی سمیر در نزدیکی محل کار او است. احمد به درخواست مارین با لوسی دختر دیگر او، صحبت میکند. او که شانزده سال دارد با ازدواج مادرش با سمیر مخالف است. لوسی میپرسد مادرم چگونه میخواهد با سمیر زندگی کند در حالیکه او همسری دارد که در کما است؟
صبح روز بعد احمد قبل از اینکه با مارین برای اجرای طلاق به دادگاه بروند سمیر را میبیند. مارین در وقت انتظار دادگاه به احمد خبر میدهد که از سمیر باردار شده و تصمیمش برای زندگی مشترک با او قطعی است. مراحل طلاق به سرعت انجام میشود. آنها بچهای از زندگی مشترکشان ندارند.
احمد با لوسی به رستوران دوست ایرانیاش شهریار (بابک کریمی) میروند. لوسی خبرمیدهد که همسر سمیر به سبب رابطۀ عاشقانه مادرم با سمیر خودکشی کرده است. احمد نیز از بارداری مادرش خبر میدهد و اینکه اکنون فرصتی برای این حرفها نیست. لوسی گریهاش میگیرد و قبل از رفتن فاش میکند که مارین برای آن به سراغ این مرتیکه کثافت رفت زیرا که قیافهاش شبیه تو است.
شب احمد برای بردن چمدانش میآید اما متوجه میشود که لوسی هنوز به خانه نیامده. شهریار زنگ میزند و خبر میدهد که لوسی به منزل آنها رفته است. لوسی این بار به احمد خبر میدهد که همسر سمیر در خشکشویی، جلوی بچهاش مایع لباسشویی خورده و خودکشی کرده است. احمد میگوید که چهار سال قبل در آخرین روزهایی که من اینجا بودم به خودکشی هم فکر میکردم. سمیر و مارین از یکدیگر خداحافظی میکنند که مدتی از هم دور باشند، تا وقتی که تکلیف همسر سمیر روشن شود.
روز بعد در همان رستوران، نعیما کارگر خشکشویی سمیر برای احمد و لوسی توضیح میدهد که نزاعی میان من و سِلین (همسر سمیر) رخ داد که نتیجتاً سمیر او را اخراج نمود و او چهار روز بعد خودکشی کرد. بعد از رفتن او، لوسی اعتراف میکند که نامههای عاشقانه مادرش با سمیر را برای سلین فرستاده است. لذا علت خودکشی او این است. احمد لوسی را راضی میکند تا این ماجرا را برای مادرش بگوید. مارین بسیار عصبانی میشود و دخترش را میزند و از خانه میراند.
احمد مارین را ملامت میکند که تو آن نامهها را نوشتی و نه لوسی. تو چرا در این چهار سال نخواستی از من طلاق بگیری؟ تو عمداً مرا به جای هتل به این خانه آوردی تا سمیر را نشان دهی و بگویی باردار هستی تا از من انتقام بگیری. مارین حرف او را تأیید میکند و سپس به دنبال لوسی میرود تا او را برگرداند.
مارین به سمیر خبر میدهد که لوسی یک روز قبل از خودکشی زنت به خشکشویی زنگ زده و آدرس ایمیل او را گرفته تا نامههای عاشقانه ما را برایش بفرستد. سمیر از نعیما میپرسد و مطمئن میشود که زنش بعد از آن نزاع، به خشکشویی نیامده است. اما کمی بعد، میفهمد که خود نعیما آدرس میل را به لوسی داده است لذا او را اخراج میکند. نعیما در دفاع از خود میگوید که سلین از مدتها قبل، مشکوک شده بود که من با تو رابطه دارم. لذا قصدم این بود که بفهمد من بیگناهم. اما سلین ایمیلها را نخوانده است زیرا او به اینجا آمد و در حضور من خودکشی کرد.
سمیر در گفتوگوی وداعگونه با مارین تأکید میکند که گذشتهها را رها کن، آنچه مهم است اکنون است و آن بچهای که در شکم تو است. احمد وسایل زندگی مشترکشان را برای مارین گذاشته، با بچهها خداحافظی میکند و میرود. سمیر در بیمارستان آخرین تلاشهایش را به کار میبندد تا همسرش را پس از هشت ماه از کما بیرون بیاورد. سلین به عطر و بوی او واکنش نشان میدهد.
***مختصری درباره کارگردان
اصغر فرهادی متولد 1351 در خمینی شهر (اصفهان)، موفقترین فیلمساز ایرانی است که توانسته جوایز سینمایی بسیاری را ببرد که از جملۀ آنها به جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان سال 2012 میتوان اشاره کرد. فرهادی برای هر سه فیلم آخر خود که در ایران ساخت سیمرغ بلورینِ بهترین کارگردانی را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است (چهارشنبه سوری، درباره الی، جدایی نادر از سیمین).
او فیلمسازی را از چهارده سالگی در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کرد و رشته کارشناسی تئاتر را در دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس به پایان رساند. سپس به استخدام صداوسیما درآمد و مدت سه سال برای رادیو، قصه شب مینوشت. فیلمنامه سریال روزگار جوانی (1377) را به نگارش درآورد که شاپور قریب آن را کارگردانی کرد. سپس در سالهای 1378 و 1380 دو فصل از سریال داستان داستان یک شهر را برای شبکه تهران نوشت و خود نیز آن را ساخت. در فیلم ارتفاع پست (1380) همکار فیلمنامه نویس حاتمیکیا شد و سال بعد نخستین فیلم سینماییاش را به نام رقص در غبار (1381) کارگردانی کرد. آثار بعدی او به ترتیب اینها هستند: شهر زیبا (1382)، چهارشنبه سوری (1384)، دربارۀ الی (1387)، جدایی نادر از سیمین (1389)، گذشته (1392).
جناب فرهادی همچنین فیلمنامههای کنعان (مانی حقیقی/ 1386) و دایرۀ زنگی (پریسا بختآور/ 1386) را نیز نوشته است.
***نقد و نظر
موضوع مشترک فیلمهای اصغر فرهادی، حقوق مرد در ازدواج است و فیلم «گذشته» نیز به همین مسئله میپردازد. این فیلم، به طور خاص به خیانت زن در ازدواج توجه کرده که در سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی جزو موضوعات ممنوعه محسوب میشود. بر خلاف برخی فیلمسازان که وقتی شرایط فیلمسازی در غرب برایشان پدید میآید و از قید تصویب فیلمنامه در وزارت ارشاد خلاص میشوند ترجیح میدهند شعارهایی علیه دین و جمهوری اسلامی بدهند جناب فرهادی اما ضمن طرح مسئلۀ ناسازگاری زنان در ازدواج، تصویر فهیم و متعادلی از مرد ایرانی به دست میدهد، مردی که با کودکان مهربان است و به تربیت آنها بسیار توجه دارد (بر خلاف مارین و سمیر)، و در جهت رفع مشکلات دیگران میکوشد.
مارین قبل از اینکه رسماً از همسر ایرانیاش احمد، جدا شود با مرد دیگری به نام سمیر زندگی خود را آغاز کرده، و حتی از وی باردار شده است. لذا احمد مارین را ملامت میکند که چرا برای او هتل رزرو نکرده است تا مجبور نباشد به این خانه بیاید. لوسی دختر شانزده سالۀ مارین از شوهر کردن چند بارۀ مادرش ناراحت است و گمان دارد که سمیر هم پس از مدتی خواهد رفت. زیرا همسر سمیر خودکشی کرده و در اغما است. در انتها نیز میبینیم که واقعاً همینطور میشود.
لوسی برای احمد فاش میکند که مادر به سراغ سمیر رفت زیرا که شبیه تو است. در انتهای فیلم میبینیم که همسر سمیر نیز شباهت انکار ناپذیری با مارین دارد. به این ترتیب میتوان حکم کرد که قصد سمیر و مارین از ازدواج با یکدیگر آن بوده تا خاطره همسران قبلی خود را زنده کنند. احمد در انتها به نیّت مارین پی میبرد. لذا او را سرزنش میکند که تو مرا در این اوضاع به اینجا فراخواندی تا شوهر جدیدت را به من نشان دهی و بگویی که از او باردار هستی. مارین به ناچار سخن او را تأیید میکند.
ما از مشکلات قبلی این زوج چیزی نمیدانیم. اما با توجه به شناختی که در طول فیلم از احمد و مارین پیدا کردهایم میتوان حدس زد که زن، از همان ابتدا بدخلق و خودخواه بوده است لذا احمد از او بچهدار نشده است. احمد به لوسی یادآوری میکند که من چهار سال پیش، قبل از آنکه از اینجا بروم به بحران رسیده بودم و راه حلی هم برای آن وجود نداشت. لذا به وطنم بازگشتم. حتی اکنون نیز احمد در اتفاقات رخ داده برای مارین، خود را مقصر میداند و لذا به شهریار میگوید: اگر من چهار سال قبل از اینجا نرفته بودم... دوستش شهریار سخن او را قطع میکند و میگوید اگر چهار سال قبل نرفته بودی حتماً سال بعدش میرفتی. تو آدم اینجایی نیستی.
فیلم «گذشته» اسباب شرمندگی کسانی خواهد شد که فیلم جدایی نادر را به وطن فروشی و توهین به ایرانیها متهم کرده بودند، چیزی که عملاً در آن فیلم وجود نداشت. به نظر ما سیمین (لیلا حاتمی) شخصیت منفی در آن فیلم بود و لذا دیالوگ او در ابتدای فیلم در خصوص مهاجرت از ایران، مورد تأیید فیلمساز نیست. لکن واقعگرایی فیلمساز و سعی در عدم قضاوت دربارۀ شخصیتهایش برخی از دوستان را به این وهم دچار کرده بود که آن فیلم پیام سیاسی میدهد. آنها حتی فیلم جدایی نادر از سیمین را با فیلم آرگو در یک طبقه قرار داده بودند. اما به نظر ما فیلم جدایی نه دربارۀ لزوم مهاجرت از ایران است و نه حتی دربارۀ دروغگویی.
بلکه این فیلم تصویری واقعنما میدهد از زنان مدرن د ایران و جهان که به دنبال آرزوهای خود، زندگی خانوادگی را ترک و عرصه را بر شوهران تنگ میکنند. ما پیشتر نقدی بر این دو فیلم نوشتیم و دلایل خود را برای اینکه سیمین در این فیلم شخصیت منفی دارد ذکر کردیم (نگا. آیا "جدایی نادر از سیمین" و "آرگو" یک حرف را میزنند؟). از یک منظر میتوان فیلم «گذشته» را ادامهای بر فیلم جدایی نادر دانست، زیرا که شرایط و وضعیت زندگی در غرب و سراب آن دنیا را تصویر میکند.
فیلمبرداری محمود کلاری چشمگیر است خصوصاً در انتهای فیلم و آن پلان ـ سکانس عالی که حسن ختام «گذشته» را سبب شده است. کلاری از بهترین فیلمبرداران ایرانی است که کار خود را با فیلمبرداری جادههای سرد (1364) آغاز کرده و در مدت 26 سال، مدیریت فیلمبرداری یا فیلمبرداری هفتاد فیلم سینمایی را بر عهده داشته است.
***فیلمهایی در حواشی خیانت زنان در ازدواج
همانطور که گفتیم خیانت زنان در ازدواج، از موضوعات ممنوعه سینما و تلویزیون ایران است. لکن بعضی فیلمسازان به نحوی به این موضوع پرداختهاند که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم. دو مورد از فیلمهای ذیل ساختۀ اصغر فرهادی هستند و یک مورد نیز از ساختههای علی مصفا.
1. نوبت عاشقی (1369) ساخته محسن مخملباف که عملاً خیانت زنان در ازدواج را به عنوان یک حق، تلقی کرده بود. این فیلم ماجرای زنی است که به دو مرد عاشق میشود. فیلم به سرعت توقیف شد و بجز در جشنواره نهم فجر نمایش دیگری نداشت.
2.شهر زیبا (1382). در طول فیلم ظن خیانت فیروزه (ترانه علیدوستی) میرود لکن در اواخر قصه میفهمیم که او از شوهرش طلاق گرفته است.
3. دربارۀ الی (1387). الی (ترانه علیدوستی) با دوستانش به شمال آمده و خود را مجرد معرفی میکند و احمد (شهاب حسینی) در حال بررسی او برای ازدواج است. در انتها میفهمیم که او نامزد داشته است.
4. من همسرش هستم/ مصطفی شایسته (1390). شهلا (نیکی کریمی) که از ازدواج مخفیانه شوهرش امیرحسین (مصطفی زمانی) با منشی مطبش مرجان (میترا حجار) خبر دارد به کارهایی دست میزند تا غیرت او را برانگیزد. مخاطب نیز همراه با شوهر فریب میخورد ولی در انتهای فیلم، برائت زن واضح میشود!
5. پلۀ آخر/ علی مصفّا (1390). امین عارف (علیرضا آقاخانی) از نوجوانی عاشق لیلی (لیلا حاتمی) بوده است. اما لیلی به شوهرش خسرو (علی مصفا) میگوید که آن پسر عاشقپیشه در همان ایام خودکشی کرده و مرده است. لیلی، عارف را که حالا دکتر شده جزو دوستان خانوادگی خود قرار میدهد. عشق فروخوردۀ دوران جوانی و حسادت عارف به خسرو، باعث میشود تا بیماری او را به دروغ سرطان جلوه دهد و همین باعث مرگ زودرس خسرو میشود. فیلمساز برای پرداختن به چنین موضوعی ناچار شده تا ساختاری غیرخطی و مغشوش را برگزیند.
6. به خاطر پونه/ هاتف علیمردانی (1391). درست در وقتی که شوهر (فرهاد اصلانی) از مسافرت فرد مظنون به آلمان مطمئن شده و با خاطری آسوده برای توجه به همسرش پونه (هانیه توسلی) به خانه آمده است نامۀ خداحافظی او را در خانه مییابد که در آن پونه اعلام میکند که از شک و غیرتورزی مرد به ستوه آمده، با بخشیدن مهریه قصد جدایی دارد. این سکانس انتهایی فیلم ایهام دارد. زیرا از سوی دیگر میتوان احتمال داد که پونه زندگی خانوادگی را ترک کرده تا از پی آن مرد مظنون به خارجه برود!
***موضوع مشترک فیلمهای فرهادی
اگر بخواهیم یک موضوع مشترک برای فیلمهای اصغر فرهادی عنوان کنیم حقوق مرد و تکالیف او است. در فیلم رقص در غبار (1381) او به تکلیف مرد در پرداخت مهریه پرداخته است، مهریهای که زن آن را نمیخواهد اما مرد اصرار دارد که آن را بپردازد. در نهایت نیز به قیمت از دست دادن برخی اعضای بدنش آن را فراهم میکند. فیلم شهر زیبا (1382) به حق انتخاب مرد در خواستگاری و طلاق میپرداخت. چهارشنبه سوری (1384) گرچه ظاهراً در مورد خیانت مردان در زندگی است ولی به درستی نشان میدهد که به دلیل افسردگی همسر، مرد در واقع نیاز دارد تا با زن دیگری همسخن باشد.
دربارۀ الی (1387) مسئله خیانت زنی را در دوران نامزدی مطرح میکند و اینکه کتمان نامزد داشتن او چه عواقب وخیمی میتواند داشته باشد. فیلم جدایی نادر از سیمین (1389) تصویری واقع بینانه از دو زن نشان میدهد: اولی یک زن مدرن غربزده است و دومی یک زن سنتی جامعه ما. سیمین زن متجددی است که زندگی خانوادگی را برای رسیدن به آرزوهایش ترک میکند. لذا مرد خانواده یک زن نظافتچی را میآورد تا کارهای معوّقمانده خانه را انجام دهد، زنی که علاوه بر وظایف مادری و همسری اکنون به دلیل بیکاری شوهرش از کلفتی کردن هم ابایی ندارد.
در فیلم «گذشته» نیز فرهادی به وضعیت زن در جامعه غرب میپردازد و طی یک داستان تکان دهنده ما متوجه میشویم که نسب و خانواده در جوامع غربی در حال نابود شدن است. مارین از همسر نخست خود که فرانسوی است دو بچه دارد ــ لوسی و لئا ــ احمد اما از او بچهای نخواسته ولی مارین اکنون از مرد سومی به نام سمیر که با او عقد نکرده باردار است.
با توجه به آنچه در انتهای فیلم نشان داده شد همسر سمیر از اغماء خارج گشته، به زندگی باز خواهد گشت. حالا تکلیف آن جنین چه خواهد شد؟ چندی پیش گزارشی میخواندم که ثلث موالید در غرب نامشروعند. حالا بفرمایید که چرا احمد نمیتوانست در فرانسه بماند؟
نویسنده: امیر اهوارکی
این فیلم در شصت و ششمین جشنواره فیلم کن نامزد نخل طلا بود که فقط به جایزه بهترین بازیگر زن برای برنیس بژو بسنده کرد. «گذشته» محصول کمپانی فرانسوی «ممنتو فیلمز» است.
***خلاصه داستان
فیلم با آمدن احمد (علی مصفا) به فرودگاه پاریس شروع میشود. همسرش مارین (برنیس بژو) که احمد هنوز او را رسماً طلاق نداده به استقبالش آمده است. احمد گله میکند که چرا مارین برای او هتل رزرو نکرده است.
در خانه متوجه میشود که مارین با مردی به نام سمیر (طاهر رحیم) زندگی میکند و فرزند او فؤاد نیز همبازی لئا ــ دختر 10 ساله مارین ــ است. مارین به محل کار خود در داروخانه میرود. مغازه خشکشویی سمیر در نزدیکی محل کار او است. احمد به درخواست مارین با لوسی دختر دیگر او، صحبت میکند. او که شانزده سال دارد با ازدواج مادرش با سمیر مخالف است. لوسی میپرسد مادرم چگونه میخواهد با سمیر زندگی کند در حالیکه او همسری دارد که در کما است؟
صبح روز بعد احمد قبل از اینکه با مارین برای اجرای طلاق به دادگاه بروند سمیر را میبیند. مارین در وقت انتظار دادگاه به احمد خبر میدهد که از سمیر باردار شده و تصمیمش برای زندگی مشترک با او قطعی است. مراحل طلاق به سرعت انجام میشود. آنها بچهای از زندگی مشترکشان ندارند.
احمد با لوسی به رستوران دوست ایرانیاش شهریار (بابک کریمی) میروند. لوسی خبرمیدهد که همسر سمیر به سبب رابطۀ عاشقانه مادرم با سمیر خودکشی کرده است. احمد نیز از بارداری مادرش خبر میدهد و اینکه اکنون فرصتی برای این حرفها نیست. لوسی گریهاش میگیرد و قبل از رفتن فاش میکند که مارین برای آن به سراغ این مرتیکه کثافت رفت زیرا که قیافهاش شبیه تو است.
شب احمد برای بردن چمدانش میآید اما متوجه میشود که لوسی هنوز به خانه نیامده. شهریار زنگ میزند و خبر میدهد که لوسی به منزل آنها رفته است. لوسی این بار به احمد خبر میدهد که همسر سمیر در خشکشویی، جلوی بچهاش مایع لباسشویی خورده و خودکشی کرده است. احمد میگوید که چهار سال قبل در آخرین روزهایی که من اینجا بودم به خودکشی هم فکر میکردم. سمیر و مارین از یکدیگر خداحافظی میکنند که مدتی از هم دور باشند، تا وقتی که تکلیف همسر سمیر روشن شود.
روز بعد در همان رستوران، نعیما کارگر خشکشویی سمیر برای احمد و لوسی توضیح میدهد که نزاعی میان من و سِلین (همسر سمیر) رخ داد که نتیجتاً سمیر او را اخراج نمود و او چهار روز بعد خودکشی کرد. بعد از رفتن او، لوسی اعتراف میکند که نامههای عاشقانه مادرش با سمیر را برای سلین فرستاده است. لذا علت خودکشی او این است. احمد لوسی را راضی میکند تا این ماجرا را برای مادرش بگوید. مارین بسیار عصبانی میشود و دخترش را میزند و از خانه میراند.
احمد مارین را ملامت میکند که تو آن نامهها را نوشتی و نه لوسی. تو چرا در این چهار سال نخواستی از من طلاق بگیری؟ تو عمداً مرا به جای هتل به این خانه آوردی تا سمیر را نشان دهی و بگویی باردار هستی تا از من انتقام بگیری. مارین حرف او را تأیید میکند و سپس به دنبال لوسی میرود تا او را برگرداند.
مارین به سمیر خبر میدهد که لوسی یک روز قبل از خودکشی زنت به خشکشویی زنگ زده و آدرس ایمیل او را گرفته تا نامههای عاشقانه ما را برایش بفرستد. سمیر از نعیما میپرسد و مطمئن میشود که زنش بعد از آن نزاع، به خشکشویی نیامده است. اما کمی بعد، میفهمد که خود نعیما آدرس میل را به لوسی داده است لذا او را اخراج میکند. نعیما در دفاع از خود میگوید که سلین از مدتها قبل، مشکوک شده بود که من با تو رابطه دارم. لذا قصدم این بود که بفهمد من بیگناهم. اما سلین ایمیلها را نخوانده است زیرا او به اینجا آمد و در حضور من خودکشی کرد.
سمیر در گفتوگوی وداعگونه با مارین تأکید میکند که گذشتهها را رها کن، آنچه مهم است اکنون است و آن بچهای که در شکم تو است. احمد وسایل زندگی مشترکشان را برای مارین گذاشته، با بچهها خداحافظی میکند و میرود. سمیر در بیمارستان آخرین تلاشهایش را به کار میبندد تا همسرش را پس از هشت ماه از کما بیرون بیاورد. سلین به عطر و بوی او واکنش نشان میدهد.
***مختصری درباره کارگردان
اصغر فرهادی متولد 1351 در خمینی شهر (اصفهان)، موفقترین فیلمساز ایرانی است که توانسته جوایز سینمایی بسیاری را ببرد که از جملۀ آنها به جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان سال 2012 میتوان اشاره کرد. فرهادی برای هر سه فیلم آخر خود که در ایران ساخت سیمرغ بلورینِ بهترین کارگردانی را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است (چهارشنبه سوری، درباره الی، جدایی نادر از سیمین).
او فیلمسازی را از چهارده سالگی در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کرد و رشته کارشناسی تئاتر را در دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس به پایان رساند. سپس به استخدام صداوسیما درآمد و مدت سه سال برای رادیو، قصه شب مینوشت. فیلمنامه سریال روزگار جوانی (1377) را به نگارش درآورد که شاپور قریب آن را کارگردانی کرد. سپس در سالهای 1378 و 1380 دو فصل از سریال داستان داستان یک شهر را برای شبکه تهران نوشت و خود نیز آن را ساخت. در فیلم ارتفاع پست (1380) همکار فیلمنامه نویس حاتمیکیا شد و سال بعد نخستین فیلم سینماییاش را به نام رقص در غبار (1381) کارگردانی کرد. آثار بعدی او به ترتیب اینها هستند: شهر زیبا (1382)، چهارشنبه سوری (1384)، دربارۀ الی (1387)، جدایی نادر از سیمین (1389)، گذشته (1392).
جناب فرهادی همچنین فیلمنامههای کنعان (مانی حقیقی/ 1386) و دایرۀ زنگی (پریسا بختآور/ 1386) را نیز نوشته است.
***نقد و نظر
موضوع مشترک فیلمهای اصغر فرهادی، حقوق مرد در ازدواج است و فیلم «گذشته» نیز به همین مسئله میپردازد. این فیلم، به طور خاص به خیانت زن در ازدواج توجه کرده که در سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی جزو موضوعات ممنوعه محسوب میشود. بر خلاف برخی فیلمسازان که وقتی شرایط فیلمسازی در غرب برایشان پدید میآید و از قید تصویب فیلمنامه در وزارت ارشاد خلاص میشوند ترجیح میدهند شعارهایی علیه دین و جمهوری اسلامی بدهند جناب فرهادی اما ضمن طرح مسئلۀ ناسازگاری زنان در ازدواج، تصویر فهیم و متعادلی از مرد ایرانی به دست میدهد، مردی که با کودکان مهربان است و به تربیت آنها بسیار توجه دارد (بر خلاف مارین و سمیر)، و در جهت رفع مشکلات دیگران میکوشد.
مارین قبل از اینکه رسماً از همسر ایرانیاش احمد، جدا شود با مرد دیگری به نام سمیر زندگی خود را آغاز کرده، و حتی از وی باردار شده است. لذا احمد مارین را ملامت میکند که چرا برای او هتل رزرو نکرده است تا مجبور نباشد به این خانه بیاید. لوسی دختر شانزده سالۀ مارین از شوهر کردن چند بارۀ مادرش ناراحت است و گمان دارد که سمیر هم پس از مدتی خواهد رفت. زیرا همسر سمیر خودکشی کرده و در اغما است. در انتها نیز میبینیم که واقعاً همینطور میشود.
لوسی برای احمد فاش میکند که مادر به سراغ سمیر رفت زیرا که شبیه تو است. در انتهای فیلم میبینیم که همسر سمیر نیز شباهت انکار ناپذیری با مارین دارد. به این ترتیب میتوان حکم کرد که قصد سمیر و مارین از ازدواج با یکدیگر آن بوده تا خاطره همسران قبلی خود را زنده کنند. احمد در انتها به نیّت مارین پی میبرد. لذا او را سرزنش میکند که تو مرا در این اوضاع به اینجا فراخواندی تا شوهر جدیدت را به من نشان دهی و بگویی که از او باردار هستی. مارین به ناچار سخن او را تأیید میکند.
ما از مشکلات قبلی این زوج چیزی نمیدانیم. اما با توجه به شناختی که در طول فیلم از احمد و مارین پیدا کردهایم میتوان حدس زد که زن، از همان ابتدا بدخلق و خودخواه بوده است لذا احمد از او بچهدار نشده است. احمد به لوسی یادآوری میکند که من چهار سال پیش، قبل از آنکه از اینجا بروم به بحران رسیده بودم و راه حلی هم برای آن وجود نداشت. لذا به وطنم بازگشتم. حتی اکنون نیز احمد در اتفاقات رخ داده برای مارین، خود را مقصر میداند و لذا به شهریار میگوید: اگر من چهار سال قبل از اینجا نرفته بودم... دوستش شهریار سخن او را قطع میکند و میگوید اگر چهار سال قبل نرفته بودی حتماً سال بعدش میرفتی. تو آدم اینجایی نیستی.
فیلم «گذشته» اسباب شرمندگی کسانی خواهد شد که فیلم جدایی نادر را به وطن فروشی و توهین به ایرانیها متهم کرده بودند، چیزی که عملاً در آن فیلم وجود نداشت. به نظر ما سیمین (لیلا حاتمی) شخصیت منفی در آن فیلم بود و لذا دیالوگ او در ابتدای فیلم در خصوص مهاجرت از ایران، مورد تأیید فیلمساز نیست. لکن واقعگرایی فیلمساز و سعی در عدم قضاوت دربارۀ شخصیتهایش برخی از دوستان را به این وهم دچار کرده بود که آن فیلم پیام سیاسی میدهد. آنها حتی فیلم جدایی نادر از سیمین را با فیلم آرگو در یک طبقه قرار داده بودند. اما به نظر ما فیلم جدایی نه دربارۀ لزوم مهاجرت از ایران است و نه حتی دربارۀ دروغگویی.
بلکه این فیلم تصویری واقعنما میدهد از زنان مدرن د ایران و جهان که به دنبال آرزوهای خود، زندگی خانوادگی را ترک و عرصه را بر شوهران تنگ میکنند. ما پیشتر نقدی بر این دو فیلم نوشتیم و دلایل خود را برای اینکه سیمین در این فیلم شخصیت منفی دارد ذکر کردیم (نگا. آیا "جدایی نادر از سیمین" و "آرگو" یک حرف را میزنند؟). از یک منظر میتوان فیلم «گذشته» را ادامهای بر فیلم جدایی نادر دانست، زیرا که شرایط و وضعیت زندگی در غرب و سراب آن دنیا را تصویر میکند.
فیلمبرداری محمود کلاری چشمگیر است خصوصاً در انتهای فیلم و آن پلان ـ سکانس عالی که حسن ختام «گذشته» را سبب شده است. کلاری از بهترین فیلمبرداران ایرانی است که کار خود را با فیلمبرداری جادههای سرد (1364) آغاز کرده و در مدت 26 سال، مدیریت فیلمبرداری یا فیلمبرداری هفتاد فیلم سینمایی را بر عهده داشته است.
***فیلمهایی در حواشی خیانت زنان در ازدواج
همانطور که گفتیم خیانت زنان در ازدواج، از موضوعات ممنوعه سینما و تلویزیون ایران است. لکن بعضی فیلمسازان به نحوی به این موضوع پرداختهاند که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم. دو مورد از فیلمهای ذیل ساختۀ اصغر فرهادی هستند و یک مورد نیز از ساختههای علی مصفا.
1. نوبت عاشقی (1369) ساخته محسن مخملباف که عملاً خیانت زنان در ازدواج را به عنوان یک حق، تلقی کرده بود. این فیلم ماجرای زنی است که به دو مرد عاشق میشود. فیلم به سرعت توقیف شد و بجز در جشنواره نهم فجر نمایش دیگری نداشت.
2.شهر زیبا (1382). در طول فیلم ظن خیانت فیروزه (ترانه علیدوستی) میرود لکن در اواخر قصه میفهمیم که او از شوهرش طلاق گرفته است.
3. دربارۀ الی (1387). الی (ترانه علیدوستی) با دوستانش به شمال آمده و خود را مجرد معرفی میکند و احمد (شهاب حسینی) در حال بررسی او برای ازدواج است. در انتها میفهمیم که او نامزد داشته است.
4. من همسرش هستم/ مصطفی شایسته (1390). شهلا (نیکی کریمی) که از ازدواج مخفیانه شوهرش امیرحسین (مصطفی زمانی) با منشی مطبش مرجان (میترا حجار) خبر دارد به کارهایی دست میزند تا غیرت او را برانگیزد. مخاطب نیز همراه با شوهر فریب میخورد ولی در انتهای فیلم، برائت زن واضح میشود!
5. پلۀ آخر/ علی مصفّا (1390). امین عارف (علیرضا آقاخانی) از نوجوانی عاشق لیلی (لیلا حاتمی) بوده است. اما لیلی به شوهرش خسرو (علی مصفا) میگوید که آن پسر عاشقپیشه در همان ایام خودکشی کرده و مرده است. لیلی، عارف را که حالا دکتر شده جزو دوستان خانوادگی خود قرار میدهد. عشق فروخوردۀ دوران جوانی و حسادت عارف به خسرو، باعث میشود تا بیماری او را به دروغ سرطان جلوه دهد و همین باعث مرگ زودرس خسرو میشود. فیلمساز برای پرداختن به چنین موضوعی ناچار شده تا ساختاری غیرخطی و مغشوش را برگزیند.
6. به خاطر پونه/ هاتف علیمردانی (1391). درست در وقتی که شوهر (فرهاد اصلانی) از مسافرت فرد مظنون به آلمان مطمئن شده و با خاطری آسوده برای توجه به همسرش پونه (هانیه توسلی) به خانه آمده است نامۀ خداحافظی او را در خانه مییابد که در آن پونه اعلام میکند که از شک و غیرتورزی مرد به ستوه آمده، با بخشیدن مهریه قصد جدایی دارد. این سکانس انتهایی فیلم ایهام دارد. زیرا از سوی دیگر میتوان احتمال داد که پونه زندگی خانوادگی را ترک کرده تا از پی آن مرد مظنون به خارجه برود!
***موضوع مشترک فیلمهای فرهادی
اگر بخواهیم یک موضوع مشترک برای فیلمهای اصغر فرهادی عنوان کنیم حقوق مرد و تکالیف او است. در فیلم رقص در غبار (1381) او به تکلیف مرد در پرداخت مهریه پرداخته است، مهریهای که زن آن را نمیخواهد اما مرد اصرار دارد که آن را بپردازد. در نهایت نیز به قیمت از دست دادن برخی اعضای بدنش آن را فراهم میکند. فیلم شهر زیبا (1382) به حق انتخاب مرد در خواستگاری و طلاق میپرداخت. چهارشنبه سوری (1384) گرچه ظاهراً در مورد خیانت مردان در زندگی است ولی به درستی نشان میدهد که به دلیل افسردگی همسر، مرد در واقع نیاز دارد تا با زن دیگری همسخن باشد.
دربارۀ الی (1387) مسئله خیانت زنی را در دوران نامزدی مطرح میکند و اینکه کتمان نامزد داشتن او چه عواقب وخیمی میتواند داشته باشد. فیلم جدایی نادر از سیمین (1389) تصویری واقع بینانه از دو زن نشان میدهد: اولی یک زن مدرن غربزده است و دومی یک زن سنتی جامعه ما. سیمین زن متجددی است که زندگی خانوادگی را برای رسیدن به آرزوهایش ترک میکند. لذا مرد خانواده یک زن نظافتچی را میآورد تا کارهای معوّقمانده خانه را انجام دهد، زنی که علاوه بر وظایف مادری و همسری اکنون به دلیل بیکاری شوهرش از کلفتی کردن هم ابایی ندارد.
در فیلم «گذشته» نیز فرهادی به وضعیت زن در جامعه غرب میپردازد و طی یک داستان تکان دهنده ما متوجه میشویم که نسب و خانواده در جوامع غربی در حال نابود شدن است. مارین از همسر نخست خود که فرانسوی است دو بچه دارد ــ لوسی و لئا ــ احمد اما از او بچهای نخواسته ولی مارین اکنون از مرد سومی به نام سمیر که با او عقد نکرده باردار است.
با توجه به آنچه در انتهای فیلم نشان داده شد همسر سمیر از اغماء خارج گشته، به زندگی باز خواهد گشت. حالا تکلیف آن جنین چه خواهد شد؟ چندی پیش گزارشی میخواندم که ثلث موالید در غرب نامشروعند. حالا بفرمایید که چرا احمد نمیتوانست در فرانسه بماند؟
نویسنده: امیر اهوارکی