این بالا مردمان خیلی گرم استقبال می کنند از تازگی و طروات...
شوق دارند و شور، روی پوست صورتشان اثری از چین و چروک غصه دیده نمیشود!
یک لحظه هم چشم از پاساژ میلاد نور برنمی دارند!
آخر جیب ها همیشه پر از پول هستند و آماده برای خرج شدن، ان ها خیلی حساب شده دغدغه فردا را دارند.
معتقد هستند اگر می خواهی یک انسان موفق و آرام باشی باید به امروز همان دیروز فکر کرده باشی!
تا نشان دهد هیچ چیز کم تر از عروسشان ندارد بل که یک سر و گردن بالاتر از اوست.
همیشه دغدغه دارد! می خواهد مو لا درز هل من مبارز هایش نرود!
پز لپ تاپ که تمام شد اساسی در تفکر خرید جدیدترین ال ای دی سه بعدی بازار است
تا مهلت نفس کشیدن به عروس خانوم را ندهد!اصلا میخواهد نفس خاندان را قطع کند!
با این همه دغدغه و دل نگرانی فقیر دوره گرد، خانواده بی بضاعت آبرومندِ یاخچی آباد
قطعا در اولویت های آخرش هم نیستند. خب قطار پیشرفت به تندی میرود،
حق هم دارد یک طرف بحث به روز بودن و جهان سومی نشدن
مبلمان خانه هر شش ماه "حتما" تعویض شوند،آخر افت دارد که عروس دایی در یک سال چند بار
روی همان مبلمان بنشیند! شان و منزلت خانواده زیر سوال نمی رود؟ حق دارد بگذارید راحت باشند!
کمی منطقی باشید! او که مسئول سقف فرسوده خانه رحیم آقا اینا نیست!
کمی منطقی باشیم؟ مگر او مسئول شکم گرسنه خانواده چهار نفره اصغر آقای از کار افتاده است؟
مگر او تعهدی داده است برای تهیه جهیزیه نرگس خانوم دم بخت که به علت نداری باید گوشه خانه بنشیند
و وعده های غذایی را هر از گاهی با ته مانده غذای صاحبخانه سپری کند؟
به آن ها ایراد نگیرید، به SLK 2013 شازده که هر روز صندلی شاگردش اختصاص به یک ترگل خیابانی دارد
با تعجب نگاه نکنید! ایراد از شازده نیست، ایراد از دخترک تر گل اغواگر هم نیست،
میدانید ایراد از دولت جمهوری اسلامی است که با این همه ادعا نمی تواند عدالت را در تمام شئون برقرار کند!
ایراد از دغدغه ها ی چینی هم هم هست، آخر میدانید شازده هم قربانی دغدغه های چینی امروز است!
منتهی جنس عدلشان با عدل مردم فرق ها بسیار دارد!
همانگونه که جنس عقد کنانشان با عقد کنان مردم اشرق و اغرب است.
وقت آن رسیده است که با دنیا باشیم، به روز تر باشیم، با فخری خانوم اینا همگام باشیم
اصلا بیایید کمی منصفانه تر برخورد کنیم! خلاص کن و سرازیر شو به سمت این پایین مایین ها
فرهنگ مردم زیر خط فقر هم مزید بر فقرشان است بی شک!
اگر از هر پنج نفر سه نفر کتانی پاره بر پا دارند، علت دارد! شازده می گوید:
"ایراد از من نیست، ایراد از دغدغه ها و برنامه های هر روز من هم نیست،
ایراد از عقب افتادگی فرهنگی ملت جهان سومی است!"
خب حق می گوید! به صف میوه فروشی اکبر آقا نگاه نکنید!
هجوم مردم را برای جدا کردن میوه های از دور خارج شده را خوب ببینید!!!
همین جا اگر به حق خود قانع باشند نوبت را رعایت کنند این فرهنگ این نظم در تمام شئون
زندگی شان هم نهادینه میشود و وقتی نهادینه شد دیگر کسی به آن ها لقب گره گوری نمی دهد!
اینجا الهیه، میوه فروشی محلی الهیه نظم و فرهنگِ روز در رگ های مردم جاری است!مدرنیته موج میزند
اصلا نیازی به صف هم نیست انگار! هر کس بخواهد آناناسش را کاملا مودبانه گلچین می کند و درون سبد قرار میدهد، قلاده پانی اش را میگیرد و به سمت صندوق رهسپار میشود! بی آنکه حقی را ضایع کند!
از ادب، فرهنگ و شعور به دور نیست که در میان جمع آمار گوجه های پلاسیده را بگیری
و همچون قحطی زده های صحرای آفریقا، در اوج بی کلاسی آن ها را جدا کنی و به درون کیسه بریزی
و خوش و خوشحال راهی خانه شوی؟! تا وقتی مردم این گونه هستند
وضعشان هم همین گونه خواهد ماند. پس خرده نگیرید که اگر گرفتید لقب "امل" برازنده تان است.
خرده نگیرید که:
آقای مرفه بی درد! اگر تو هر شب کباب بی عدالتی سیخ میزنی،
آن پایین یک "مرد" به اتفاق خانواده دارد سیب زمینی پلاسیده ی فقر را به نیش می کشد.
خرده نگیرید که:
خانم مرفه بی درد! اگر تو هر هفته یک مانتوی اریکای اصل و یا یک جفت کفش چرم اصل مشهد می خری
آن پایین دخترک دارد میان لباس های از کار افتاده همسایه لباس عید جدا می کند!