فضاي خوبي در سينما حاكم نشد
تورج منصوري ضمن بيان اين مطلب كه اين بحث يك گفتگوي مفصل را مي طلبد، به «باني فيلم»گفت: اشاره اجمالي به بهترين و بدترين كار مديريت سينمايي طي 4 سال گذشته ممكن است مقداري بي انصافي باشد، حالا بي انصافي به نفع يا ضرر آقاي شمقدري. حتماً در اين مدت كارهاي بد و خوب زيادي انجام شده كه فكر مي كنم اگر بخواهيم بر اين مبنا راهي كه در آينده قرار است طي شود را اصلاح كنيم بايد مفصل راجع به آن بحث شود. شخصاً وقتي بي طرفانه نگاه مي كنم، فضايي كه از حدود 5-4 سال پيش ذره ذره بر سينما حاكم شده، در مجموع فضاي خوبي نيست. اينكه چه مقدار از اين هزينه به سينما را آقاي شمقدري يا تيمش تحميل كردند يا چه مقدار از اين هزينه به جهت اشتباهات ما به عنوان كسانيكه در سينما فعاليت مي كنم تحميل شده! يا تركيبي است از اين دو! و البته مسووليت چند درصد از اين هزينه به كدام طرف برمي گردد و... همگي نياز به يك گفتگوي طولاني دارد.
اين تدوينگر در ادامه افزود: شخص آقاي شمقدري در حيطه شخصيت فردي و اجتماعي اش مرد بسيار خوب و صادقي است ولي بايد توجه داشت ايشان در اين مورد با يك تيم كار كرده اند. حاصل كار اين گروه را بايد بررسي كرد و آنهم نه به اين جهت كه چون اين دوره تمام شده بخواهيم جهت گيري خاصي داشته باشيم و آنها را به اصطلاح بكوبيم يا انصاف را رعايت نكنيم و آدم هايي كه قرار است بيايند را بي جهت تأييد كنيم.
بسته شدن خانه سينما بدترين كار مديريت سينمايي طي اين دوره بود
محمد متوسلاني نيز در اين باره يادآور شد: به عنوان بدترين كاري كه طي مديريت اين دوره انجام شد قطعاً ميتوانم از بسته شدن خانه سينما نام ببرم. بهترين كاري هم كه انجام دادند به نظرم اين بود كه جشنواره سي و يكم فجر به نسبت جشنوارههاي گذشته با نظم و هماهنگي بيشتري برگزار شد.
شمقدري از انتخاب غلط همكارانش لطمه خورد
مسعود اطيابي با اشاره به اين مطلب كه از آن جهت كه نقد دو سويه كردن سخت است، به اين شكل بهترين و بدترين كار مديريت سينمايي را برشمردن خيلي مورد پسندم نيست به «باني فيلم» گفت: در كل كار چنداني به ثمر ننشست كه به عنوان بهترين كار مديريت سينمايي تلقي شود. ممكن است برنامههاي خوبي داشتند، اما موفق به عملي كردن نشدند، اما در كل ميتوانم نحوه برگزاري جشنوارهها كه در كاخ جشنواره متمركز شد را كار مثبتي بدانم كه البته اصلاحاتي نياز دارد، اما به هر حال رفتن به اين سمت خوب بود. ضمن اينكه طي اين دوره، دولت تصميم گرفت سينما را در حد سازمان ببيند و اين قابل توجه است. البته نوع عملكردش طوري بود كه بسياري آرزو دارند كه اين سازمان نباشد و به اداره كل هم رضايت دادند. من هم معتقدم كه امور سينما بايد درست اداره شود، حالا فرقي نميكند در قالب اداره كل باشد، سازمان سينمايي يا...
مهم كار است كه بايد درست انجام شود. در كل همانطور كه گفتم كار چندان مثبتي به ثمر ننشسته است. ضمن اينكه نه تنها در اين 4 سال بلكه اگر به 16 سال قبل هم برگرديم عملكرد مثبتي كه به ثمر نشسته باشد، نميبينيم. چون اگر كارهاي مفيدي مثلاً در 16 سال قبل انجام ميشد در حال حاضر زيرساختهاي سينما كامل بود. بنابراين طي اين سالها نميتوان گفت دانش سينمايي اهالي سينما تحليل رفته، چرا كه در بازارهاي جهاني موفق بوديم، در معرفي كشور به دنيا موفق بوديم، سالنهاي سينما را درست كرديم، مردم بيشتر علاقهمند به سينما شدند و... و همانطور كه گفتم اين موارد تنها به اين دوره برنميگردد.
اطيابي افزود: بدترين كاري هم كه طي اين دوره مديريت سينمايي انجام شد به نظرم اين بود كه آقاي شمقدري در انتخاب چند نفر از مديرانشان اشتباه فاحشي كردند و البته در اين 4 سال به پاي آنها هم ايستادند. ايشان از اين ناحيه لطمه زيادي خوردند و همچنين توليدات دولتي اشتباه بزرگي بود كه در اين 4 سال پافشاري زيادي روي آن شد. با توليدات دولتي بودجه و ثروت سينماي ايران هدر رفت كه اگر حتي خوب هم بودند فاقد ارزش حساب شدند. به اين دليل كه وقتي توليدي توسط دولت انجام ميشود و جنبه سفارش دولتي پيدا ميكند، حتي اگر درست و زيبا هم شود نميتوان آن را به عنوان فاخر برشمرد. متأسفانه در اين توليدات دولتي به نوعي سهمخواهي و درآمدخواهي وجود داشت كه عدهاي در اين عرصه توليد به نوايي رسيدند. رفتن به سمت توليدات دولتي به اعتقاد من بدترين كاري بود كه مديريت سينمايي طي اين دوره انجام داد.
تشكيل سازمان سينمايي، بهترين اتفاق اين دوران بود
عليرضا سبط احمدي در اينباره در گفتوگو با «باني فيلم» توضيح داد: به نظرم مديريت سينما طي اين سالها 2 كار ارزنده انجام داد. نخست تشكيل سازمان سينمايي، كه ميتواند يك تشكيلات منسجم با اعتبار بودجه مجزا و همچنين برنامهريزيهاي جداگانه باشد و در آينده نيز توانايي اين را دارد كه اقدامات مفيدي را در جهت اعتلاي سينماي كشور انجام دهد. ديگري تاسيس و داير كردن سازمان امور جشنوارهها، كه البته روي كاغذ باقي ماند و اتفاق مهمي براي آن نيفتاد. اين دو حركت، ميتواند منشأ تحول خوبي در امور سينما، برگزاري جشنواره، پرهيز از هزينههاي موازي و سازمان دادن به حركتهاي سينمايي كشور باشد.
تهيهكننده «شير تو شير» در ادامه يادآور شد: بدترين حركتي كه البته شايد بخشي از آن را ناخواسته سازمان سينمايي انجام داده باشد، عدم ايجاد وفاق و همدلي بين سينماگران بود. رئيس سازمان سينمايي به عنوان پدر، سرپرست و متولي كليه فعاليتهاي سينمايي و سمعي ـ بصري كشور است و اوست كه وظيفه ايجاد همدلي و صميميت را بر عهده دارد. بسته شدن خانه سينما از حركتهاي نسجيده بود ولي اين وفاق و همدلي بين سينماگران را عملا بايد سازمان سينمايي بين سينماگران برقرار ميكرد. در واقع بايد يك نوع مشاركت و همدلي براي ارتقاي سطح كمي و كيفي سينماي كشور ايجاد ميشد. وقتي اختلاف سليقهها و تفرقه حاد ميشود اين همدلي و همفكري از بين ميرود. اين به نظرم بزرگترين ضربهاي بود كه ما در اين چند سال اخير در سينما خورديم و با يك عدم همبستگي و پيشرفت مواجه شديم. واقعاً اگر تلويزيون نبود بخشي از اهالي سينما در حال حاضر ماهها و سالها در بيكاري يا كمكاري به سر ميبردند. اين خيلي مهم است كه رئيس سازمان سينمايي جديد بتواند اين همدلي را بين اهالي سينما ايجاد كند. بالاخره قرار است دولت تدبير و اميد بر سر كار بيايد و مهمترين مشخصه چنين دولتي قطعاً ايجاد همدلي براي داشتن روزهاي درخشان در آينده است. ما اين انتظار را از رئيس سازمان سينمايي جديد داريم و اميدوارم كه هر آن كس كه در جهت پيشرفت و اعتلاي فرهنگي اين كشور گام برداشته و ميدارد هميشه موفق و پيروز باشد.
شوراي عالي سينما و سازمان سينمايي،بهترين دستاوردهاي اين سالها بودند
ابراهيم اصغري نيز ضمن بيان اين مطلب كه به طور قطع نميتوانم بهترين و بدترين كار مديريت سينمايي را مشخص كنم، به «باني فيلم» گفت: طي اين سالها در حوزه سينما كارهاي خوبي انجام شد كه بخشي از آن بر عهده مديريت سينمايي بوده. از جمله تاسيس سازمان سينمايي و شورايعالي سينما به عنوان شورايي كه بالاترين مقام رسمي و اجرايي كشور در آن حضور دارد. چه از طريق اين شورا و چه از طريق سازمان سينمايي ميشود امكانات بيشتري را جذب سينما كرد و شايد از اين راه سينماي ايران آينده بهتري را داشته باشد.
تهيهكننده «او خوب سنگ ميزند» در ادامه بيان داشت: به نظرم بدترين كارهايي هم كه سينماي ايران در اين چند ساله شاهدش بود به طور كل نشأت گرفته از مديريت سينما نبود. يكسري مسائلي كه پيش آمد در واقع حاصل تفرقهاي بود كه بين جناحهاي مختلف سينمايي بوجود آمد و نهايتا باعث انحلال خانه سينما شد. به هر حال فكر ميكنم اين تفرقه و چند دستهگي بيشترين آسيب را به سينما وارد كرد و اميدوارم تغييراتي كه پيش رو داريم مرهمي بر اين اختلافات باشد.
سينما به نابودي كشيده شده است
غلامرضا آزادي تهيه كننده و فيلمبردار سينماي ايران نيز به ذكر اين نكته بسنده كرده كه سينماي ايران دچار بحران هاي گسترده اي شده و شرايط دشواري را در اين دوران تجربه كرده است. او گفت: سينما در اين چند سال به نابودي كشيده شده است.
شمقدري تنها مانده است
محمد احمدي هم در اين خصوص به «باني فيلم» گفت: به نظرم بهترين كاري كه مديريت سينمايي طي اين چند سال انجام داد رفع توقيف بعضي فيلمها بود و بدترين كار هم بستن خانه سينما.
كارگردان «شاعر زبالهها» افزود: فكر ميكنم تيم آقاي شمقدري، تيم خوب و يكدستي نبود و همانطور كه در حال حاضر ميبينيم خودشان هم تنها ماندهاند.
شمقدري زمان كوتاهي را در اختيار داشت
حميد بهمني نيز در اين باره توضيح داد: به نظرم آقاي شمقدري تنها مسؤولي است كه حداقل زمان را در اختيار داشت. چون يك مدير سينمايي براي اينكه بتواند كارهاي مفيدي را در اين زمينه انجام دهد به زماني بالاي 6 سال نياز دارد. ضمن اينكه هيچ مديري هم نميتواند ادعا كند كه هميشه در اوج بوده يا هميشه نقاط مثبتش بيشتر از نقاط منفياش بوده. همه مديران در دوران كاري خودشان دچار ضعف و قوتهايي هستند و آقاي شمقدري هم از اين قاعده مستثني نيست.
كارگردان «گامهاي شيدايي» ادامه داد: چون شخصاً آدم مثبتنگري هستم و به نيمه پر ليوان بيشتر توجه ميكنم معتقدم ايشان چند كار اساسي انجام دادند كه براي هميشه در سينماي ما ماندگار ميماند. اين چند كار البته كارهايي است كه در دوران قبلي هم ميشد انجام شود، اما به دلايلي كه نميدانم محقق نشد. نخست راهاندازي سازمان سينمايي بود. قبلاً در حوزه تصميمگيري كلان، معاونت سينمايي در حد يك معاونت بود يعني نگاه كوچكتري روي آن بود، اما وقتي يك سازمان شكل ميگيرد ساز و كاري نزديك به يك وزارتخانه روي آن شكل ميگيرد. هم بودجهاش خيلي خوب است، هم در بخشهاي كلان تصميمگيري در حوزه سختافزاري و نرمافزاري براي سينما تاثيرگذارتر خواهد بود. مطلب دوم اينكه پا را از اين فراتر گذاشتند و يك شوراي عالي سينما طراحي كردند مثل شوراي عالي مسكن، شوراي عالي اقتصاد و...كه سينما هم جزو دغدغه دولت و مسؤول دولت شود. منتها زمانيكه براي راهاندازي اين كار گذاشتند خيلي محدود بود و كمتر به آن پرداخته شد ولي همين طراحي بنياد كار بسيار بزرگي بود و در كنار بعضي ضعفهايي كه ايشان داشتند، اين مطلب به قدري روشن است كه نميتوان آن را ناديده گرفت.
بهمني افزود: نكته حائز اهميت ديگر اين است كه مدتها بود سينما به جاي اينكه به فرهنگ سينما، راهاندازي مشكلات صنوف سينمايي و... بپردازد به مسائل ديگر ميپرداخت و خانه سينما هم قبل از اينكه به صنوف برسد، جبههگيري ميكرد. يعني تبديل به جبههاي شده بود كه خيليها به آنجا ميرفتند و ضمن دادن بيانيه، نسبت به مسائل جاري در اين حوزه موضعگيري ميكردند. آقاي شمقدري اين مسائل را سامان داد كه اتفاقاً نگاه خيلي تلخي هم به اين ماجرا شد و بعد از آن يك راهكار و رويكرد جديد براي خانه سينما طراحي شد. ظاهراً خانه سينما بسته شد ولي در خفا چندين نفر از نخبهگان سينمايي كه متشكل از مخالفان و موافقان اين قضيه هستند، روي اين موضوع طرح و برنامهريزي كردند كه در نهايت اين كار انجام شد و به تأييد رئيس شورايعالي سينما هم رسيد. بعد از اين خانه سينما هدفمند ميشود و ميداند بايد برود دنبال مشكل مسكن بازنشستگان سينمايي، دنبال مشكل دارويي و... . نبايد آنجا بنشينند، يك رانتي را بگيرند و اول براي خودشان مصادره كنند و بعد بر اساس اين رانت هر كاري كه دوست دارند انجام دهند. مطمئنا اين اتفاق ديگر نميافتد.
وي يادآور شد: به هر حال اشتباهاتي هم انجام شد. مثلاً بعضي از فيلم ها نبايد توليد ميشد و بايد مديريت دقيقتر و كاملتري روي اين جريان انجام ميشد. ضمن اينكه ما بايد سرعت عمل بيشتري در حوزه توليد فيلمهاي ارزشي به خرج ميداديم كه متأسفانه اين كار را نكرديم. مثلاً در توليد فيلمهاي ارزشي حوزه دفاع مقدس ميتوانستيم گامهاي بزرگتري را برداريم. اين چند ساله فيلمهايي مثل «راه آبي ابريشم» و... ساخته شد كه به نظرم ضرورتي نبود و ما ميتوانستيم به سمت نگاه ارزشيتري مثل دفاع مقدس رويم. به هر حال تمام مديران نقاط ضعف و قدرت را در كنار هم دارند و مطلق واقعي خداوند متعال است و بس.
تيم آقاي شمقدري هيچ كار مثبت و سازندهاي در حوزه سينما نكرد
محمدعلي طالبي ضمن اشاره به اين مطلب كه طي اين سالها مديريت سينمايي بيشتر سينماگران را بيكار كرد،بيان داشت: مديريت سينمايي تقريباً همه ما را خانهنشين كرده است. يعني تقريباً اغلب فيلمسازان نتوانستند كاري انجام دهند. طي اين سالها هر چه فيلمنامه ارائه داديم را بيدليل رد كردند. نحوه برخوردشان به نوعي بود كه انگار تصميم داشتند كه فيلمسازان را بيكار كنند. البته اين صحبتها را قبلاً هم كرديم. حتي من 3 سال پيش يك نامه سرگشاده به سجادپور نوشتم كه در مطبوعات هم چاپ شد. در آن نامه به ايشان گفتم كه بالاخره يك روزي شماها كنار ميرويد و با اين كارها تنها جلوي آثار هنري را ميگيريد و بعدها خودتان از عملكردتان پشيمان خواهيد شد و...
كارگردان «چكمه» افزود: واقعيت اين است كه تيم آقاي شمقدري و سجادپور هيچ كار مثبت و سازندهاي در اين حوزه نكردند.
اين مديريت پايههاي سينما را خراب كرد
جواد نوروزبيگي در اين باره گفت: به اعتقاد من بهترين کاري که مديريت سينمايي طي اين مدت انجام داد اين بود که سعي کرد راس دولت را درگير سينما کند، فضاي سينما را گسترش دهند و موقعيتي ايجاد کند که سينما بيشتر از ايني که بوده باشد. تهيه کننده «من و زيبا» افزود: بدترين کاري هم که مديريت سينمايي انجام داده و پيرو آن نتوانست درست مثل اول نتيجه بگيرد اين بود که خودشان را از اصل سينما جدا کردند و سينما را يک مديريت دولتي کردند. به عبارتي فکر کردند که با مديريت دولتي مي توانند مشکل سينما را حل کنند و نياز نيست که هيچ تعاملي با سينماگران ديگر داشته باشند. اين درست همان جايي بود که به سينما ضربه زد و اختلافات عميقي در سينما ايجاد کرد. از طرفي ديگر همين نگاه دولتي باعث شد که پاي خيلي ها به عرصه سينما باز شود و درباره سينما نظر دهند و در واقع همين ها شرايط مميزي سينما را سخت تر از قبل کردند. البته طي اين فرآيند خودشان هم حتي در فيلم هايي که کاملا به سفارش خودشان ساخته شده بود آسيب ديدند. به اين دليل که قشري را وارد اين عرصه کردند که اين قشر که نشانه گذار بودند و يک استراتژي براي سينما مشخص کردند که انگار سينما از يک معيارهايي عبور کرده. در واقع سينما را به عنوان يک پتانسيل خطري براي نظام مي ديدند. بنابراين آمدند آسيب رساندند و اعتماد به سينما را از بين بردند. وي خاطر نشان ساخت: در کل حسن مديريت سينما اين بود که راس دولت را درگير سينما کرد و توانست بودجه مستقلي را به سينما اختصاص دهد، اما از جهت ديگر پايه هاي سينما را خراب کرد.
7 چالش بزرگ شمقدري در 4 سال گذشته
سکانداري چهار ساله جواد شمقدري بر روي صندلي مديريت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با فراز و نشيبهاي زياد و بعضا عجيب و غريبي روبرو بوده است بهشکلي که در اين مدت ماهي را نميتوان يافت که حداقل در چند روز حواشي جاي متن را نگرفته باشد. به گزارش ايسنا، اگرچه سياستهاي دوره مديريت سينمايي در دولت اخير، باعث شد که توجه عامه مردم به سينما بيش از پيش جلب شود اما همين توجه گاهي باعث دردسرهايي هم شد. در حوزههاي مختلف هم دوران مديريت شمقدري بدون حاشيه نبود:
کشمکش با حوزه هنري
چالش ميان حوزه هنري و معاونت سينمايي وزارت ارشاد، چالشي دنبالهدار است که در مديريتهاي مختلف اين دو نهاد از سالها قبل وجود داشته اما اين چالش هيچوقت به بحران تبديل نشده بود. نوروز 91 و همزمان با اکران فيلمهاي جديد، اعتراض برخي از ائمه جمعه و سياسيون نسبت به اکران دو فيلم «خصوصي» و «گشت ارشاد» به اوج خود رسيد و اتفاقاتي را رقم زد که يکسال سينماي ايران را تحتالشعاع قرار داد. در اين ميان، حوزه هنري که «گشت ارشاد» و «خصوصي» را روي پرده سينماهايش داشت بهيکباره و با صدور بيانيهاي، فيلمها را از چرخه اکران خارج کرد و با تاکيد بر نظارت محتوايي بر فيلمهايي که ميخواهد اکران کند، آتش زيرخاکستر را شعلهور کرد. سازمان سينمايي هم که حوزه هنري را جانبدار خانه سينماييها ميدانست، وارد چالشي جدي با اين نهاد شده و نهايتا بيش از 10 فيلم ساخته شده در سال 90، در سال 91 نتوانستند رنگ پرده سينماهاي حوزه هنري را ببينند. حوزه هنري نظر حاکميتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را نقض کرد و اظهارنظرهاي متقابل جواد شمقدري و محسن مومني شريف تبديل بهيک دوئل دونفره شد.
گرهکور خانه سينما
بهنظر ميرسد ديگر کمتر علاقمندي به سينما وجود دارد که داستان آنچه بر خانه سينما گذشت را نداند. در هر صورت داستان «لقمه پيچيده شده پشتِ سر» خانه سينما يکسال و نيم ادامه داشت تا رييسجمهور دستور حل و فصل فوري آن را صادر کرد؛ اتفاقي تا همين روزها نيفتاد و شمقدري و يارانش همچنان بر روال گذشته، معتقدند کارها آنطور که آنها قانوني ميدانند بايد انجام شود. سهشنبه ظهر (چهارم تيرماه) پاراف احمدينژاد زير نامه نمايندگان خانه سينما در کميته اصلاح اساسنامه اين نهاد صنفي نشان داد که او همچنان پيگير حل مشکل خانه سينماست و برخلاف ادعاي مديران سازمان سينمايي، روش در پيش گرفته شده را «تنگنظري» ميداند. در متن اين نامه که از سوي رييسجمهور در پاسخ به گزارشي که در يازدهم فروردين ماه تحويل ايشان شده، خطاب به جواد شمقدري - معاون وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و رييس سازمان سينمايي - نوشته شده، آمده است: جناب آقاي شمقدري چرا اينقدر بسته و با تنگنظري برخورد ميشود. بايد اجازه داد يک نهاد صنفي کار خودش را بکند. اکثريت قاطع اعضاي خانه سينما متعهد به کشور و ارزشهاي الهي و انساني هستند. کاري نشود که گرايشات و اغراض شخصي و گروهي به نام انقلاب معرفي و يا خداي ناکرده با استفاده از قدرت سازماني تحميل گردد. فوري مشکل را حل کنيد و اعلام نتيجه شود.» پس از انتشار اين نامه، رييس سازمان سينمايي تاريخ آن را مربوط به فروردين دانست و گفت که در ارديبهشتماه موضوع تشکيل هيات بازگشايي خانه سينما را با رييسجمهور در جريان گذاشته و او هم آن را تاييد کرده است؛ اين درحالي است که محمد شيخان (معاون اطلاع رساني دفتر رييسجمهور) اين سخنان شمقدري را تکذيب و تاکيد کرد پاراف عتابگونه نامه پس از توضيحات شمقدري توسط احمدينژاد انجام شده و نظر رييسجمهور «همچنان» بر اين است که خانه سينما بايد بازگشايي شود و نبايد با تنگنظري مانع فعاليت يک نهاد صنفي شد.
اتحاديه تهيهکنندگان
اختلاف ميان تهيهکنندگان سينماي ايران سابقهاي چندين ساله دارد که حتي تشکلي مانند خانه سينما هم نتوانست آنها را کاملا کنار هم جمع کند و شاهد دو سه و گاها چهار تشکل تهيهکنندگي در طول اين سالها بود. پس از آنکه خانه سينما توسط وزارت ارشاد تعطيل اعلام شد، با کمک سازمان سينمايي صنف تهيهکنندگي جديدي وارد ميدان شد و برخي از منتقدان هيات مديره خانه سينما و برخي از آنهايي که گرايشي به طرف خاصي نداشتند را جذب کرد. ترکيب اوليه هيات مديره اين صنف، ترکيبي نسبتا قوي بود اما رفته رفته بخشي از تهيهکنندگان قدرتمند سينما ترجيح دادند از «اتحاديه تهيهکنندگان» کنار بکشند.
چندي پس از تشکيل اين اتحاديه، سازمان سينمايي براي پا گرفتن صنف جديدالتاسيس جمعي از تهيهکنندگان، تشکيل پرونده و بررسي فيلمنامهها قبل از صدور پروانه ساخت را به آنها سپرد و اينکارش باعث انتقادات شديدي شد. حتي بخشي از تهيهکنندگاني که از ابتدا اين صنف را با عنوان «اتحاديه 2» خطاب ميکردند، حاضر نشدند براي صدور پروانه ساخت در اتحاديه تهيهکنندگان تشکيل پرونده دهند. از ديگر امکاناتي که سازمان سينمايي، جواد شمقدري و سيدعليرضا سجادپور (معاون سابق و ياران نزديک رييس سازمان سينمايي) به اتحاديه تهيهکنندگان دادند، امکان تشکيل شوراي صنفي نمايش بود که پيش از اين در خانه سينما تشکيل ميشد. اعطاي امتيازات مختلف به اتحاديه تهيهکنندگان، اگرچه باعث شد که اين صنف قدرت قابل توجهي بهدست آورد اما همين قدرت چند جايي به ضرر سازمان سينمايي تمام شد و شمقدري را با چالشهاي جدي مواجه کرد.
از جمله اينکه طبق اعلام کارشناسان و صاحبنظران، شوراي صنفي نمايش با چينش غلط و تسويهحسابگونه اکران نوروز 91 باعث انتقادات شديدي در جامعه شد. همچنين بحث دخالتها و انتظارات اين صنف بههمراه شوراي صنفي نمايش در روند صدور پروانههاي ساخت و چينش اکران به جايي رسيد که مهدي عظيمي ميرآبادي (معاون فعلي فعاليتهاي سازمان سينمايي) رسما مقابل سيدضيا هاشمي (رييس اتحاديه تهيهکنندگان و رييس شوراي صنفي نمايش) ايستاد و از آن پس، هيات مديره اتحاديه تهيهکنندگان که با دوپينگ شمقدري و سجادپور پا به عرصه کارهاي صنفي گذاشته بودند، به منتقدان جدي سياستهاي سازمان سينمايي تبديل شدند. البته ناگفته نماند که در اين مدت، اتحاديه تهيهکنندگان در جهت رفاه سينماگران تلاشهاي زيادي هم انجام داد و در آخرين مرحله توانست قرارداد مهمي با بيمه ايران براي بيمه تکميلي هنرمندان سينما منعقد کند که ميتواند در بحثهاي درماني و همچنين امنيت شغلي اهميت دوچنداني داشته باشد.
فيلمهاي با تم خيانت
در سيامين جشنواره فجر، چندين و چند فيلم با تم خيانت روي پرده رفت که حواشي زيادي را براي سينماي ايران بهدنبال داشت. اين فيلمها در ايام جشنواره از سوي منتقدان و اصحاب رسانه مورد انتقاد قرار گرفت و پس از آن هم حوزه هنري وارد ماجرا شد. نتيجه آنکه متن سينماي ايران يکسال تمام جاي خود را به حواشي داد و مديران تصميمگير در سازمان سينمايي را مجبور کرد که دقت بيشتري در صدور پروانههاي ساخت انجام دهند تا در جشنواره سيويکم اتفاقي مشابه سال قبل را شاهد نباشند.
وعدههاي عملي نشده
به يقين بايد تبديل معاونت به سازمان سينمايي و همچنين تشکيل شوراي عالي سينما را از مهمترين اقدامات مثبت جواد شمقدري در دوران مديريتش در وزارت ارشاد دانست اما طبق اظهارنظرهاي اخير سينماگران،وعدههاي اين سازمان و شورا چندان عملي نشده است. اگرچه سازمان سينمايي بهمنماه 90 طي مراسمي رسما آغاز بهکار کرد اما بخشهاي مختلف اين سازمان يکماه مانده تا پايان دولت دهم همچنان فعاليت عملياتي خود را آنطور که بايد آغاز نکردهاند بهطوري که شمقدري هنوز در مصاحبههاي مختلفش از تلاش براي تثبيت وضعيت اين سازمان سخن مي گويد. شوراي عالي سينما هم وضعيتي تقريبا مشابه دارد. اين شورا با رايزنيهاي زياد و با رياست محمود احمدينژاد آغاز بهکار کرد و در ابتداي راه، مصوباتي بسيار جدي و راهبردي براي گسترش زيرساختهاي سينماي ايران داشت اما بسياري از اين مصوبات اجرا نشده باقي ماند؛ چرا که در پي تحريمهاي اقتصادي و...، دولت سال قبل با کمبود بودجه مواجه بود.
فيلمهاي فاخر و «لاله»
بحث رديف بودجه مخصوص ساخت فيلمهاي فاخر در زمان مديريت جعفري جلوه در معاونت سينمايي (در دوران وزارت محمدحسين صفارهرندي) مطرح شد و کليد خورد. از اين بودجه اختصاصي در سالهاي اول دوره شمقدري خيلي خبري نبود تا اينکه در سال 91، اين بودجه و فيلمهايي که قرار بود با آن ساخته شود، حواشي زيادي را ايجاد کرد. در سال 91، بحث توليد فيلم «لاله» به عنوان يک اثر فاخر و با بودجهاي ميلياردي مطرح شد و حتي کار را بهجايي رساند که وزير ارشاد و رييس سازمان سينمايي براي اداي توضيحات به کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي احضار شدند اما در هر صورت توليد اين فيلم آغاز شد و اکنون ادامه دارد. سازمان سينمايي همچنين از «استرداد»، «عقاب صحرا»، «فرزند چهارم»، «سواديکا»، «چ» و «برلين منفي هفت» هم به عنوان فيلمهاي فاخر ديگرش نام برد. از ميان اين فيلمها، «استرداد»، «فرزند چهارم»، «عقاب صحرا» و «برلين منفي هفت» در جشنواره سيويکم فجر (سال 91) رونمايي شد که پس از رونمايي شدن درباره کيفيت آنها بحث و گفتوگوهايي شد. از ميان فيلمهاي فاخر، «لاله» و «چ» هنوز در مرحله توليد هستند و گفته ميشود که هر دو کيفيت مناسبي دارند. همچنين بهنظر ميرسد ساخت «سواديکا» که قرار بود با بودجه سازمان سينمايي و در دفتر متعلق به برادر جواد شمقدري انجام شود، منتفي است.
تجمع روبروي وزارت ارشاد
همانطور که گفته شد حواشي که اکران دو فيلم «خصوصي» و «گشت ارشاد» در سينماها ايجاد کرد تا ماهها ادامه داشت. در بحبوحه اين ايام، انتشار فيلم سينمايي «يک خانواده محترم» که خلاف نظر وزارت ارشاد ساخته شده بود هم به حجم اين حواشي افزود و آتش زير خاکستر بالاخره با اکران «من مادر هستم» شعلهور شد. اکران «من مادر هستم» که فيلمي اجتماعي و بسيار تلخ بود، باعث شد انصار حزبا... وزير ارشاد را تهديد به تحصن روبروي ساختمان اين وزارتخانه کند تا بلکه «من مادر هستم» از روي پرده پايين بيايد و سيدمحمد حسيني از ساخت اين فيلمها عذرخواهي کند. اما وزير ارشاد چنين تهديدي را نپذيرفت و نهايتا در صبح يکي از روزهاي پاييز 91، تحصن انصار حزبا... روبروي وزارت ارشاد آغاز شد. اين تحصن با شعارهايي عليه وزير و معاونانش ادامه يافت و تا جايي پيش رفت که آنها شمقدري و معاونانش را به بيغيرتي متهم کردند! نهايتا انصار حزبا... ترجيح داد بهجاي تحصن به تجمع اکتفا کند.