وی میافزاید: اسیرانی که برای روزه گرفتن در ماههای رجب و شعبان، غذای خود را پنهان میکردند اگر عراقیها غذا مخفی شده را پیدا میکردند، فردی را که صاحب غذا بود بر روی آب غلط داده و بعد او را مورد شکنجه قرار میدادند.
این آزاده دوران دفاع مقدس میگوید: غذاهایی که برای صرف افطار بین اسراء تقسیم میشد را داخل ظروفی قرار میدادند که به صورت 10 نفری بخوریم که سهمیه هر نفر فقط 7 قاشق بود و آب پیاز و آب بادنجان هم خورشت غذای ما بود.
کاظمخانی با اشاره به اینکه افق شرعی عراق با غروب خورشید مشخص میشد، اظهار میدارد: هر زمان که خورشید غروب میکرد، عراقیها اقدام به شلیک گلوله توپ میکردند و ما متوجه میشدیم که اکنون اذان مغرب و وقت افطار است و بعضی وقتها هم از طریق تلویزیون عراق وقت نماز و افطار را میفهمیدیم.
وی با بیان اینکه اسرای ایرانی هر روز یک جزء قرآن را در ماه مبارک رمضان میخواندند، خاطر نشان میکند: هر 100 اسیر ایرانی با یک قرآن ماه رمضان را پشت سر میگذاشتند، به طوری که هر سه روز یکبار 15 دقیقه فرصت خواندن قرآن برای هر اسیر فراهم میشد.
این آزاده دفاع مقدس تصریح میکند: افرادی که با تجوید و روخوانی قرآن آشنا بودند، با استفاده از سنگ بر روی زمین قرآن را یاد میگرفتند و این آموزشها بیشتر به صورت مخفی و تک نفره برگزار میشد.
وی ادامه میدهد: در زندانهای عراق هر اسیر ایرانی دارای 1.5 دینار سهمیه بود که بیشتر به صورت شیره خرما، خمیر دندان، مسواک و برخی وسایل ضروری به ما میدادند و ما با جمع کردن این وسایل در پایان ماه رمضان با برگزاری مسابقات قرآن آنها را به نفرات برتر هدیه میدادیم.
کاظمخانی میگوید: هنگام اجرای مسابقات قرآنی در اردوگاه 4 نفر مأموریت داشتند، پتویی را در جلوی پنجره بگیرند تا صدای قاری قرآن بیرون نرود و هنگامی که نگهبان متوجه میشد، سریع پراکنده میشدیم.
نویسنده کتاب «حدیث صبر و ایثار» با اشاره به اقامه نماز جماعت در اردوگاه اسرا یاد آور میشود: فضایی که هر اسیر ایرانی در اسارتگاه داشت، فقط 40 سانتیمتر و اگر همه با هم نماز جماعت میخواندیم، باید بعدش منتظر شکنجه بعثیها میماندیم و نماز جماعت را بیشتر به صورت گروههای 10 نفره برگزار میکردیم تا عراقیها متوجه اقامه نماز جماعت نشوند.
وی با اشاره به مراسم شبهای قدر میگوید: مراسم قرآن بر سر گرفتن هم در دورات اسارت باید به صورت انفرادی انجام میشد و ما اجازه برگزاری مراسم شبقدر دسته جمعی نداشتیم.