کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: این مذاکرات به نظر من به جایی نخواهد رسید زیرا محمود عباس جایگاهی در بین فلسطینیان ندارد و هیچ کس او را قبول ندارد و نماینده فلسطینی ها نیست. از سوی دیگر محمود عباس توانایی اجرای تعهداتی که در مذاکرات می پذیرد، را نخواهد داشت. اولین تعهدی که اسرائیل از طرف فلسطینی می خواهد، تأمین امنیت این رژیم است، آیا محمود عباس می تواند این امنیت را تأمین کند؟

گروه بین الملل مشرق - آغاز جریان بیداری اسلامی در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه، فصل جدیدی را در تاریخ حیات سیاسی این منطقه به شمار می رود. جهت گیری کلی این جریان مردمی، به گونه ای بود که موقعیت و پایگاه غرب، آمریکا و رژیم صهیونیستی را به شدت تضعیف می نمود. همین نگرانی برای آمریکا و هم پیمانانش کافی بود تا به فکر چاره ای باشند تا وضعیت منطقه را به نفع خود تغییر دهند. بحران سازی در سوریه و گسترش دامنه های این بحران به کشورهای همسایه، تحولات اخیر مصر و اوضاع نابسامان سایر کشورهای خاورمیانه، این فرصت طلایی را در اختیار آمریکا قرار داد.

طی چند روز گذشته، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا از آغاز دور جدید مذاکرات سازش میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان خبر داد. مذاکراتی که در سال 2010 و به دنبال گسترش شهرک سازی در سرزمین های اشغالی به حالت تعلیق درآمده بود. خبر آغاز مذاکرات سازش، با واکنش شدید گروه های مقاومت فلسطینی روبرو شد.
"اسماعیل هنیه"، نخست‌وزیر فلسطین در واکنش به دیدار جان کری، وزیر خارجه آمریکا با مسئولان تشکیلات خودگردان برای از سرگیری مذاکرات سازش گفت: مذاکره با اسرائیل "وقت‌کشی و بی‌فایده" و تنها سرپوشی برای تثبیت شهرک سازی و یهودی سازی اراضی فلسطینی است. در گفتگو با آقای حسین شیخ الاسلام، مشاور امور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی و از کارشناسان برجسته مسائل خاورمیانه، به بررسی تأثیر تحولات اخیر منطقه بر آغاز دور جدید مذاکرات سازش پرداخته ایم.


پس از سه سال که از به تعلیق درآمدن مذاکرات سازش می گذرد، دور جدید این مذاکرات با محوریت آمریکا در آستانه شروع شدن است. به نظر شما درگیری های داخلی در کشورهای عربی – اسلامی تا چه اندازه در آغاز این دور از مذاکرات مؤثر بوده است؟

قضیه فلسطین و پایمال کردن حقوق فلسطینی ها و مصادره اراضی آنان و ایجاد امنیت برای اسرائیل از مسائل راهبردی غرب و در رأس آنها آمریکاست. به دلیل اینکه اسرائیل سمبل قدرت نمایی غرب و تحقیر ملت های منطقه و ملت های عربی اسلامی به حساب می آید. زمین های مردم فلسطین را به زور گرفته اند و به کسانی داده اند که از جاهای دیگر مهاجرت کرده و به سرزمین فلسطین آمده اند. تثبیت این موقعیت برای صهیونیست های اشغالگر و غرب، همواره یک هدف راهبردی بوده است. اینها در هر شرایطی تلاش می کنند تا قدمی در این رابطه بردارند. در شرایطی که کشورهای اسلامی در ضعف قرار دارند، مانند شرایطی که اکنون جهان اسلام با آن روبروست، این هدف به شکل جدی تری پیگیری می شود. الآن مصر اوضاع آشفته ای دارد و دولت باثباتی در آنجا مستقر نیست، سوریه شرایط مناسبی ندارد و عراق هم با مشکلات این چنینی روبروست. لذا در این شرایط که چهان اسلام در شرایط ضعف به سر می برد، صهیونیست ها به دنبال این است که با سوء استفاده از این شرایط، یک قدم خیانت بار دیگر در قضیه فلسطین بردارند.

مقامات حماس مخالفت جدی خود را با این مذاکرات اعلام کرده اند. ما طی دو سال گذشته شاهد بودیم که مواضع حماس گاهاً در تضاد با محور مقاومت بود. تحلیل شما از رفتار حماس و تأثیر آن در تقویت جبهه سازش چیست؟

حماس به دلیل موضع گیری هایی که اخیراً و در جریان تحولات سوریه و مصر داشته است، پشتوانه های منطقه ای خود را تضعیف نموده است و در مقابل، جریان سازش احساس قدرت می کند و با قوت بیشتری اهداف راهبردی خود را تعقیب می کند. به نظر بنده، حماس در جریان تحولات اخیر منطقه، پس از آغاز جریان بیداری اسلامی، اشتباهاتی را مرتکب شد. اشتباهاتی از قبیل نداشتن دید استراتژیک نسبت به تحولات منطقه، اشتباه محاسباتی و ... . البته این نکته را نیز باید بگوییم که اشتباهات حماس، دلیل نمی شود که ما حمایت خودمان را از آنها کاهش دهیم. برای ما قضیه حماس، در حقیقت قضیه فلسطین است. اگرچه حماس اشتباه کرده است، ولی تعهد ما نسبت به قدس شریف تغییری نکرده است و ما باید به حمایت های خودمان از مسئله فلسطین ادامه بدهیم. اوج این حمایت ها هم در راهپیمایی روز قدس خواهد بود که انشالله همه ملت های مسلمان و آزادی خواه جهان، در این روز بار دیگر نشان خواهند داد که با جریان سازش مخالفند و تا نابودی رژیم صهیونیستی نیز از پا نخواهند نشست. اشغالگری صهیونیست ها بارزترین نمونه ظلم است و ما مسلمانان بر اساس آموزه های اسلامی، ظلم را نسبت به هیچ کس نمی پذیریم.


صهیونیست ها همواره عدم تعهد خود را نسبت به خواسته های فلسطینیان نشان داده است، مطالبات اصلی طرف فلسطینی در این دور از مذاکرات چیست و رفتار صهیونیست ها در این باره چگونه بوده است؟

تلاش جریان سازشکار به مقصود و مطلوب مورد نظر آنها منجر نخواهد شد زیرا رژیم صهیونیستی حتی به مطالباتی که از سوی طرف فلسطینی مطرح می شود، پایبند نیست و خود را متعهد به این مسائل نمی بیند. یکی از این مطالبات، مرزهای سال 1967 است، طرف صهیونیستی به صراحت اعلام کرده که این مرزها را قبول ندارد و به همین دلیل در مذاکرات دو طرف، موضوع مرزهای 1967 مطرح نشده است. آقای محمود عباس از آمریکا درخواست کرده تا در این رابطه تضمین بدهد که قطعنامه شورای امنیت، مبنی بر بازگشت به مرزهای 1967، اساس مذاکرات سازش قرار بگیرد. در رابطه با قدس نیز صهیونیست ها مدعی هستند که قدس پایتخت این رژیم است. درباره آوارگان نیز صهیونیست ها به هیچ وجه خود را متعهد به بازگشت آوارگان نمی بینند. تنها چیزی که صهیونیست ها می خواهند به عنوان امتیاز به طرف فلسطینی بدهند، آزاد کردن اسراست.

توجه داشته باشید که این اسرا می بایستی در زمان معاهده اسلو آزاد می شدند. همین آزادسازی اسرا هم به صورت یکجا نیست، بلکه به صورت مرحله به مرحله خواهد بود. برخی از حقوقی هم که فلسطینی ها در اثر مبارزات خود به دست آورده اند، در جریان این مذاکرات عملاً از بین می رود. حقوقی از قبیل حق شکایت به دادگاه لاهه و درخواست عضویت کامل در سازمان ملل متحد. یعنی مذاکرات سازش به گونه ای از سوی صهیونیست ها طراحی شده است که خودشان در نهایت قدرت و طرف فلسطینی در نهایت ضعف باشند.


با توجه به اینکه اکثر گروه های فلسطینی مخالفت خود را با این مذاکرات اعلام کرده اند، به نظر شما آینده مذاکرات میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان چگونه خواهد بود؟

این مذاکرات به نظر من به جایی نخواهد رسید زیرا محمود عباس جایگاهی در بین فلسطینیان ندارد و هیچ کس او را قبول ندارد و نماینده فلسطینی ها نیست. از سوی دیگر محمود عباس توانایی اجرای تعهداتی که در مذاکرات می پذیرد، را نخواهد داشت. اولین تعهدی که اسرائیل از طرف فلسطینی می خواهد، تأمین امنیت این رژیم است، آیا محمود عباس می تواند این امنیت را تأمین کند؟ مقاومت این توانایی را دارد که البته با کل این جریان سازش مخالف است. ضعف محمود عباس به اندازه ای بود که شیمون پرز با وی تماس گرفته و به او دلداری داده تا با قوت مذاکرات را ادامه دهد. لذا به نظر من دور جدید مذاکرات سازش به دلایلی که عرض کردم راه به جایی نخواهد برد و از پیش شکست خورده است و منافع هیچ کدام از دو طرف تأمین نخواهد شد.