کد خبر 236929
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۱

آيا لزوماً هر کس شيعه بود به بهشت مى‏رود و هر کس غیر شیعه بود به جهنم می‏رود؟ / آيا منكران آگاه ولايت على(ع) با افرادى كه از روى جهل منكر ولايت ایشان هستند برابرند؟ / آیا علت اقدام ابن ملجم در به شهادت رساندن حضرت، یک داستان عشقی بود؟! / چرا قبر مولا(ع) تا دهها سال مخفی ماند؟ / آیا على(ع) تقسيم كننده بهشت و جهنم است؟/ ذوالفقار علی بعد از شهادت حضرت چه شد؟

گروه ویژه نامه مشرق- «حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان» بیش از 50 سال است که در عرصه تبلیغ دین فعالیت می‏کند. وی در طول سالیان دراز، با استفاده از ابزار "منبر" و "قلم" معارف قرآن و اهل بیت(ع) را به مردم منتقل نموده است و اینک نیز از "فضای سایبر" بخوبی بهره می‏گیرد. همچنین سوز مناجات‏های او برای مؤمنان ایرانی آشناست.

 

استاد انصاریان با وجود اینکه در این روزها مشغله فراوان دارد و خود را برای منبر و مراسم احیاء در حسینیه همدانی‏های تهران نیز آماده می‎کند به خبرنگار ابنا پاسخ منفی نداد و بزرگوارانه وقت زیادی را برای پاسخ به سؤالات ما صرف کرد.


متن کامل مصاحبه ابنا با استاد حسین انصاریان درباره علی(ع) را بخوانید:


 با آنهمه سفارش‏های پیامبر اکرم(ص) به محبت و ولایت علی(ع)، چرا پس از وفات پیامبر(ص) دوران رنج کشیدن های ایشان فرا رسید؟ از ندادن جواب سلام ایشان گرفته تا ضرب و شتم همسر در مقابل دیدگانشان؛ از غصب فدک تا تهدیدها و تهمت‏ها؛ و از جنگ‏های سه گانه تا شهادت جانسوز.

ــ بسم الله الرحمن الرحیم. فرهنگ جاهلیت پیش از اسلام آنچنان در عمق جان، عقل و روح مردم ریشه دوانده بود که در بسیاری از آثار اسلامی آمده است که پس از وفات پیامبر بیش از 12 نفر مسلمان کامل وجود نداشت؛ امثال «سلمان»، «ابوذر»، «مقداد»، «عمار»، «ابورافع» و «ابوالهیثم بن التیهان». بنابراین مؤمنان و شیعیان حقیقی به اندازه انگشتان دست، و مخالفان، معاندان، حسودان و کینه ورزان به علی(ع) جمعیتی گسترده بودند.


ضمن اینکه بسیاری از اقوام و دوستان همین مسلمانان هم در جنگ‌های زمان پیامبر(ص) به دست علی(ع) کشته شده بودند. به این خاطر آنها از روی کینه آن حضرت را آزار می دادند. برخی نیز از روی حسد و کبر آن رفتارها را می‌کردند.


آیا به همین دلیل بود که حضرت علی(ع) نیز مانند حضرت صدیقه طاهره(س) وصیت کردند که مخفیانه تشییع و دفن شوند و محل قبر ایشان معلوم نشود؟!

ــ بله؛ امیرالمؤمنین از آن کینه ها خبر داشتند. ایشان همچنین می دانستند که حتی پس از شهادت نیز امکان جسارت به قبر و حرم مطهر ایشان در اندیشه آلوده خوارج وجود دارد. لذا فرمان مخفی کردن قبرشان را دادند.


 و چرا این مخفی ماندن تا قرن بعد و زمان هارون ادامه یافت؟ مگر خطر خوارج تا کی وجود داشت؟!

ــ خطر خوارج تا همین امروز که در سال 1434 هجری قمری قرار داریم هم وجود دارد. گروهی از خوارج همان جمعیتی بودند که قبر «حجر بن عدی» را نبش کردند و جنازه آن شهید را دزدیدند. این طایفه خبیث اگر دستشان برسد با پول وهابیت و قطر و ترکیه همان کاری که با قبر حجر کردند با قبر علی(ع) هم خواهند کرد!!


خوارج تصمیم گرفته بودند که سه نفر را در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ترور کنند؛ «امیرالمؤمنین علی(ع)»، «معاویه» و «عمروعاص». چرا از این فهرست، فقط عملیات ترور مولا علی(ع) موفق شد؟ این صرفاً یک اتفاق بود یا یک اراده ماورایی؟

ــ ضارب معاویه مانند بسیاری از ضاربان، ضربتش به خطا رفت و معاویه به درک واصل نشد. عمروعاص هم به عذری به مسجد نیامد و نایب فرستاد. اما ضربت «ابن ملجم» بشدت به فرق علی(ع) نشست و سبب شهادت آن حضرت شد. عمل آن سه مهاجم، ارتباطی به اراده ماورایی نداشت. اراده ماورایی فقط خیر محض را اداره میکند؛ و اگر کار ابن ملجم فقط به اراده ماورایی بود گناهی مرتبت نشده بود زیرا کار به اجبار ـ و نه اراده ـ انجام گرفته بود. اما کار به اراده و اختیار قاتل انجام گرفت و کارش بزرگ‏ترین گناه دوره تاریخ بود و ابن ملجم با این عمل تبدیل به "اشقی الاشقیاء" شد.


 برخی علت اقدام ابن ملجم در به شهادت رساندن حضرت را ، عشق وی به زنی به نام «قطام» یا «قطامه» عنوان می‏کنند. به این حکایت در سریال معروف امام علی(ع) نیز دامن زده شد؛ ولي واقعيت بايد غير از اين باشد. علي(ع) به كدامين گناه كشته شد؟

ــ روایت قطامه ملعونه و عشق ابن ملجم ملعون به وی، و اینکه این عشق سبب تحریک ابن ملجم از طرف قطامه برای قتل امیرمؤمنان(ع) شد سند چندان معتبر و قابل قبولی ندارد. اولین کسی که این مسئله را بشدت داستان سرایی کرده و از ناحیه او مشهور گشت «جرجی زیدان» نویسنده مسیحی بود که خواست شهادت این انسان بی نظیر را به "یک افسانهای پر و بال داده" نسبت دهد. در پس پرده این افسانه سرایی، جریانات سقیفه‏ای و اجتماعی حاکم بر آن زمان که محصول فرهنگ بنی امیه بود مخفی شد.


 چه جریاناتی؟

ــ جریاناتی که از انحرافات اعتقادی، سیاسی و اجتماعی روز 28 صفر سال 11 هجری ـ یعنی روز وفات پیامبر(ص) ـ آغاز شد و محصول بسیار تلخ آن در سال 40 هجری با کشته شدن مولا علی بن ابی طالب(ع) به بار نشست.


آنچه در واقع سبب محروم کردن جهانیان از وجود پر برکت علی علیه السلام شد، آلودگی‏های اجتماعی، اعتقادی، سیاسی و انحرافی پس از پیامبر بود، نه یک مسئله کثیف عشقی. قاتل علی(ع)، 30 سال انحراف در همه امور بود که به وسیله "سقیفه بنی ساعده" ایجاد شد.


 نویسنده معروفی نوشته است: "قُتِل علی في المحراب لشدة عدله ؛ علی(ع) به خاطر شدت در عدالت در محراب کشته شد". مگر عدالت خواسته اصلی بشر نیست؟ پس چرا فردی را به خاطر رعایت و اجرای آن به شهادت می رسانند؟

ــ در جامعه زمان پیامبران و امامان(ع) زمینه قبول عدالت به صورت فراگیر و همگانی وجود نداشت؛ ولی انبیاء و ائمه(ع) مکلف به گسترش عدالت و پا برجا کردن آن بودند گرچه در این راه متحمل زحمت سنگین با شهادت شوند. اینکه احتمال به زحمت افتادن یا در معرض شهادت قرار گرفتن داشتند ابداً مانع از انجام تکلیف آنان نمی توانست باشد.


بنابراین جامعه زمان امام علی(ع) نیز با جنگ‏های جمل، صفین، نهروان و با سرپیچی از ولایت او، در مقابل عدالت وی موضع گرفتند. همین کارها سبب کینه و خشم بخشی از جامعه گشت و زمینه شهادت آن حضرت را فراهم آورد.


به همین دلیل در پاسخ سؤال قبل هم عرض کردم که حضرت علی(ع) فقط به دست ابن ملجم کشته نشد؛ بلکه ایشان به دست جریان ضدعدالت که درصد بالایی از جامعه را تشکیل می‏دادند به شهادت رسیدند. لذا در اعمال شب نوزدهم وقتی می خواهیم قاتل حضرت را لعنت کنیم، آن ذکر را به صورت جمع و نه مفرد بر زبان می‏آوریم و می‏گوییم: "اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین" یعنی: خدایا قاتلان امیرالمؤمنین را از رحمت خود دور بدار؛ و نمی‏گوییم: "اللهم العن قاتل امیرالمؤمنین".


 و یکی از مهم‏ترین بخش‏های ضد عدالت جامعه، بنی امیه و معاويه بودند...

ــ بله؛ امیر مؤمنان(ع) در زمان حکومتشان مانعی سنگین بر سر راه ظلم بودند؛ خصوصا مظالم بنی امیه و بویژه ظلم‏های معاویه.بنی امیه به وسیله خلیفه دوم و خلیفه سوم بر بخشی از جغرافیای مناطق اسلامی و امت مسلمان مسلط شده بودند؛ اما علی(ع) مانع از ادامه این جریان شدند. با شهادت این امام همام، معاویه دامنه حکومت اسلامی را به صورت سلطنت استبدادی شکل داد و به خیال خودش با نبود آن مانع بزرگ، هر کاری که دلش خواست و از آن لذت می‏برد انجام داد.


 اینکه پس از ضرب خوردن حضرت علی(ع) در مسجد کوفه و شهادت ایشان، برخی گفتند "مگر علی هم مسلمان بود و نماز می خواند؟" به همین بخش‏های ضد عدالت مرتبط است؟

ــ بله؛ آن غارت گران با هزینه کردن بیت‏المال مسلمانان که به دستشان افتاده بود تبلیغات سیار سوء و گسترده ای بر ضد امیرمؤمنان انجام می دادند تا توده عوام را از حقایق بی خبر نگه دارند و حضرت علی(ع) را نعوذ بالله فردی بیگانه از اسلام معرفی ‏کنند. این تبلیغات متأسفانه مؤثر واقع شد و آن بخش از مردم که از شخصیت الهی ایشان بی‏خبر نگاه داشته بودند، با شنیدن خبر شهادتش در مسجد شگفت زده شدند.


 اگر اجازه دهید، در بخش دوم این مصاحبه، تعدادی از سؤالات و شبهات جوانان که در رابطه با علی(ع) و شهادت ایشان وجود دارد را خدمتتان مطرح کنیم.

ــ بفرمایید.


حضرت علی(ع) بارها فرموده بودند که: "ابن ملجم مرادی قاتل من است". چرا ایشان از مرگ خود پیشگیری نکردند؟ و حتی در برخی نقل ها هست که قاتل خود را که در مسجد به خواب رفته بود برای نماز بیدار کردند!

ــ هیچکس از زمان مرگ حتمی خود خبر ندارد و نمیداند که به چه صورت اتفاق می‏افتد؛ مگر اینکه خداوند یا اولیاء او به او خبر دهند. وقتی هم که خداوند مرگ حتمی کسی را به او خبر دهد ابداً قابل پیشگیری و تقدیم و تأخیر نیست. لذا حضرت(ع) تکلیف شرعی نداشت که از شهادت خود، با کشتن ابن ملجم پیشگیری کند.


به علاوه، آنچه مهم تر است این که در فرهنگ اسلام، قصاص قبل از جنایت وجود ندارد. لذا امام معصوم(ع) احدی را به گناهی که هنوز مرتکب نشده است جریمه نمی کند.


 در برخی نقل ها آمده که در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان و هنگام خروج مولا از خانه حضرت ام کلثوم(س) به سمت مسجد، تمام عالم می خواست جلوی رفتن حضرت به مسجد را بگیرند؛ مرغابی ها صف کشیدند و مانع شدند؛ قفل در خود را به شال کمر مولا درگیر ساخت؛ آسمان رنگ به رنگ شد و ...

چرا کائنات دست به دست هم دادند که جلوی خروج حضرت از منزل را بگیرند؟ و آیا جمادات و حیوانات فهم دارند که اینگونه عمل کنند؟

ــ مطابق آیات قرآن کریم، جمادات و نباتات و حیوانات، هم شعور در حد خود دارند، هم تسبیح و حمد می‏کنند، و هم آگاه به تسبیح و حمد خود هستند. خداوند در آیه 44 سوره مبارکه اسراء می‏فرماید: "تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُم" یعنی: آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مى‏گويند و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش تسبيح او مى‏گويد ولى شما تسبيح آنها را درنمى ‏يابيد.

 

همچنین در آیه 41 سوره مبارکه نور می‏فرماید: "أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ" یعنی: آيا ندانسته‏اى كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مى‏گويند و پرندگان [نيز] در حالى كه در آسمان پر گشوده‏اند [تسبيح او مى‏گويند] همه ستايش و نيايش خود را مى‏دانند؟


وقتی جمادات و حیوانات خداوند را می‏شناسند، یقیناً ولی او را نیز میشناسند. آنها از جانب خداوند به شهادت علی(ع) آگاه شده بودند؛ ولی ـ چنان‏چه در پاسخ سؤال قبل هم ذکر شد ـ مرگ حضرت(ع) حتمی بود و آنها با آن‏همه حرکات و جست و خیزها نتوانستند از آن جلوگیری کنند.


امشب بسیاری از مردم به مولا علی(ع) متوسل می‏شوند. دشمنان طعنه می‏زنند که شما چرا «يا على» مى‏گویيد و «يا خدا» نمى‏گویيد؟!

ــ اولاً: انسان‏ها نیازمند به یکدیگر آفریده شدهاند و از جانب حضرت حق اجازه دارند که از یکدیگر کمک بخواهند با برای کارگشایی از یکدیگر اقدام کنند. این امر هیچ مانع عقلی و شرعی ندارد. کسانی که طعنه می‏زنند پاسخ دهند که: آیا گفتن "ای طبیب به دادم برس"، "ای نانوا به من نان بده"، "ای پسرم به من کمک کن" و ... مانعی دارد؟ خیر؛ این امری طبیعی میان تمام انسان‏هاست.


ثانیاً: ما «یا خدا» هم می‏گوییم؛ اما علاوه بر یاخدا گفتن، به عنوان کمک گرفتن از قدرت معنوی علی علیه السلام و در حقیقت شفیع قرار دادن او یا علی هم می گوییم که در متن این یا علی، یا خدا مندرج است.


ثالثاً: یا علی گفتن ما ریشه در سنت نبوی دارد؛ زیرا در روایت است که در جنگی امیر مؤمنان(ع) حضور نداشتند و کار بر پیامبر(ص) و مسلمانان سخت شد. جبرئیل امین نازل گشت و ذکر "ناد علیاً مظهر العجایب" را به پیامبر اکرم(ص) تعلیم نمود و عرض کرد: ظهور دهنده شگفتی ها علی را برای یاری خود صدا بزن.


 همچنین می پرسند چرا موقع مشكلات مي گوييم يا علي(ع) و نام امام ديگري را نمي بریم؟!

ــ ذکر نام امامان دیگر هم در شیعه مرسوم است؛ مثل «یا حسین»، «یا موسی بن جعفر»، «یا علی بن موسی الرضا» و «یا حجه الله». همه این ذکرها به همان معناست و «یا الله» در آنها مندرج است.


 در روايت آمده است كه على(ع) تقسيم كننده بهشت و جهنم است. چرا اين نسبت را به ایشان داده اند؟

ــ این نسبت مقسم بودن علی(ع) در بهشت و دوزخ، روایات زیادی دارد که در کتب شیعه و غیرشیعه از پیامبر(ع) روایت شده است که فرمود: "علی قسیم النار و الجنة". یعنی وجود علی(ع) ملاک نجات و هلاک است؛ مأموم او اهل نجات و رویگردان از او اهل هلاک است. در حقیقت وجود او به عنوان امام واجب الاطاعه، ملاک تقسیم مردم به اهل بهشت و اهل جهنم می شود.


با این حساب، کسی که در دنیا اعتقاد و اعمال و اخلاقش با علی(ع) هماهنگ بوده، در حد ظرفیت خود اهل بهشت است؛ و اگر ناهماهنگ بوده اهل دوزخ است. لذا در زیارتنامه علی علیه السلام می‏گوییم: "السلام علیک یا میزان الاعمال"، یعنی او میزان حق و محور سنجش اعمال هستند.


 آيا لزوما هر کس شيعه بود به بهشت مى‏رود و هر کس غیر شیعه بود به جهنم می‏رود؟

ــ شیعه یعنی اقتداءکننده به اهل‏بیت(ع) در دین و اخلاق و عمل. برای بهشت رفتن، متصف بودن به لفظ شیعه کافی نیست. در میان شیعیان کسانی هستند که از هیچ گناهی رویگردان نیستند و باصطلاح گناهشان حرفه‏ای است و تا پایان عمر ادامه دارد! اینگونه افراد به نظر ائمه(ع) شیعه نیستند.


در کتاب اصول کافی آمده که شخصی خدمت امام صدق(ع) عرض کرد: جمعی در مدینه هر گناهی را مرتکب میشوند و میگویند که شیعه هستیم و دلگرم به اهل‏بیت(ع). رنگ رخسار حضرت دگرگون شد و فرمودند: "والله لیسوا بشیعتنا" یعنی: به خدا سوگند اینان شیعه ما نیستند. شیعیان ما از حرام‏های نفسانی، مالی، اخلاقی و ... پرهیز دارند.


پس طبق آیات و روایات، شیعه واقعی ـ که در حقیقت همان مؤمن حقیقی است ـ لزوماً اهل بهشت است؛ نه کسی که نامش شیعه است.


 آيا كسانى که آگاهانه منكر ولايت على(ع) هستند با افرادى كه از روى جهل منكر ولايت ایشان می باشند برابرند؟

ــ مطابق روایات، کسی که آگاهانه منکر رهبری، امامت و واجب الاطاعه بودن امیر مؤمنان(ع) است، معاند شناخته شده و اهل نجات نیست. اما آنان که حق به آنان نرسیده و علمایشان ـ مانند عالمان یهود و نصاری ـ پنهانکاری نموده و کتمان حق کرده و واقعیات به آنها نرسیده است اینگونه نیستند. این افراد اگر تصورشان این بوده که دین اسلام همان است که عالمان آنها می‏گویند و زمینه تحقیق هم نداشتند، با منکران آگاه برابر نیستند؛ بلکه هر کار مثبتی به نسبت عبودیت حق انجام دهند راهی برای نجات آنان است.

 

 چرا در برخی ادعیه، آن حضرت با عنوان "اول مظلوم عالم" مورد خطاب قرار گرفته اند؟

ــ السلام علیک یا اول مظلوم به این معنا نیست که ایشان در تاریخ بشر اولین کسی است که مظلوم واقع شده است؛ بلکه به این معناست که ایشان به صورتی بسیار بسیار گسترده مورد ظلم واقع شدند، تا جایی که ـ چنانچه در بحارالانوار نقل شده است ـ به یکی از یارانشان فرمودند: "به من به اندازه عدد پشم حیوانات پشم‏دار و به عدد ریگ بیابان‏ها ظلم شد". کنایه از اینکه در میان تمام جهانیان، به کسی مانند من ظلم نشده است.


القاب حضرت مانند "اسد الله"، "ولی الله"، "ید الله"، "خلیفة الله" و ... از کجا آمده است؟ آیا این القاب را خداوند متعال بر حضرت گذاشته اند؟

ــ این القاب ـ اسد الله، ولی الله، یدالله، اذن الله، عین الله و ... ـ در بسیاری از کتب شیعه و سنی آمده است و در حقیقت انعکاس تحقق ایمان و اخلاق و اعمال علی(ع) است.


برخی از آنها از جانب خداوند حتی در قرآن اعلام شده است؛ مانند "ولی الله" که برگرفته از آیه شریفه 55 سوره مبارکه مائده است که فرمود: "إنما وليكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون".


برخی هم از جانب پیامبر(ص) و در مواقع ظهور حقیقتی از افق وجود او اعلام شده است؛ مانند "اسد الله" که به خاطر شجاعت حضرت در جنگ‌ها به شیر ژیان تشبیه شدند. بقیه القاب هم به همین منوال است.


 از شجاعت مولا گفتید. آمده است که در جنگ احد، حضرت جبرئیل به حضرت علي(ع) و ذوالفقار ایشان افتخار کرد. این شمشیر بعد از شهادت حضرت چه شد؟

ــ مشهور است که ذوالفقار و قرآن مولا امیرالمومنین(ع) و نیز پیراهن به غارت رفته سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) نزد حضرت حجت(عج) است. این نقل به احتمال قوی دلیل روایی هم دارد.


 با تشکر از فرصتی که با وجود شلوغی اوقاتتان در این ایام، در اختیار ما قرار دادید.