به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از سفیر افلاک، هفدهم مرداد ماه سال77؛ اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند.
خبر فوری: مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند به من بگویید که چه وظیفهای...
و ناگهان ارتباط تلفنی قطع میشود...
این آخرین پیام و مکالمه شهید محمود صارمی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) بود که به حق، وظیفه خود را تمام و کمال ادا کرد.
محمود صارمی از جمله خبرنگاران پرتلاش و آزادهای بود که از حضور در خطرناکترین میدانها ترس به دل راه نداد و به رسالت خویش تا انتها وفادار ماند.
به مناسبت روز خبرنگار، سفیر افلاک طی گفتگویی با خانواده شهید محمود صارمی گوشه هایی از زندگی نورانی این شهید اهل قلم را از زبان خانواده محترم وی بیان می کند.
به همراه همکارم عازم خانه پدر شهید محمود صارمی شدیم ، خانه ای قدیمی و بسیار ساده ،اما پر از مهر و محبت، پدر و مادری که فرزندانی همچون شهید صارمی را به جامعه تحویل داده بودند.
با همان لهجه شیرین روستایی به استقبال ما آمدند و ما را مورد لطف و محبت خود قرار دادند.
پس از اینکه حال و احوال پرسی های پر از مهر و محبت آنها ما را فرا گرفت دست به قلم شدیم و گفتگویی با خانواده این شهید عزیز انجام دادیم.
شهید صارمی کی و کجا به دنیا آمد؟
پدر شهید صارمی بیان کرد: شهید در سال 1348 در یکی از روستاهای اطراف بروجرد به نام «چهار بره» به دنیا آمد. و در سن نوجوانی جهت ادامه تحصیل به شهرستان بروجرد مهاجرت کرد.
در دوران کودکی و نوجوانی شهید،رفتار خاصی از ایشان دیده بودید که گمان کنید در آینده مرد بزرگی خواهند شد؟
برادر شهید صارمی با بیان اینکه محمود در همان دوران نوجوانی همیشه می گفت آنقدر می خواهم درس بخوانم تا به جایی برسم و معروف شوم اضافه کرد: وی از لحاظ اخلاق و رفتار به گونه ای بود که هیچ گاه نماز اول وقت را ترک نمی کرد و حتی خانواده را امر به نماز اول وقت می نمود و به خصوص به نماز صبح اهمیت می داد.
صارمی با طمأنینه خاصی خاطرنشان کرد: شهید صارمی شخصی مردم مدار و با اخلاق بود و به صله ارحام اعتقاد راسخی داشت و نسبت به فریضه امر به معروف و نهی از منکر در بین دوستان و آشنایان متعهد بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: شهید صارمی علاقه زیادی به ورزش داشتند و در سالن ورزشی آیت الله طالقانی(ره) شهرستان بروجرد به تمرین رشته رزمی کاراته می پرداختند و در سطح کشور نیز مقام هایی را کسب کرد.
رشته تحصیلی شهید صارمی چه بود و در چه دانشگاهی فارغ التحصیل شدند؟
برادر شهید صارمی گفت: شهید در رشته جغرافیا مقطع کارشناسی دانشگاه تهران قبول شدند به همین علت تهران را برای زندگی برگزید. او پس از گذراندن چند ترم، با لبیک به فرمان حضرت امام خمینی(ره) با عضویت بسیجی از طریق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران راهی جبهه شد و به مدت چهارده ماه سابقه در مناطق مختلف کردستان در جبهه های حق علیه باطل شرکت کرد و سپس به دانشگاه بازگشت و به ادامه تحصیل پرداخت.
شهید وقتی از جبهه به خانه بر می گشت اخلاق و رفتارشان چگونه بود؟
رشید صارمی بیان داشت: شهید صارمی به محض آمدن از جبهه به پایگاه مقاومت بسیج ولی عصر(عج) می رفت و شب ها را به همراه سایر برادران بسیجی مشغول انجام مأموریت های محوله بودند. وی در بخش دیگری اضافه کرد: شهید صارمی به معنای واقعی کلمه خوش اخلاق بودند و احترام بسیار زیادی به پدر و مادر خود می کرد و حتی بعد از صرف غذا خودشان سفره را جمع و ظرف ها را می شست.
شهید صارمی چه سالی ازدواج کردند و حاصل این ازدواج چند فرزند بود؟
شهید صارمی همزمان با تحصیلات دانشگاهی بنا بر علاقه ای که به کار خبرنگاری داشت در سال 1370 مشغول به همکاری با خبرگزاری ایرنا شد و سال 1372، در حالی که به تحصیلات خود در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی ادامه میداد، ازدواج کرد و خداوند فرزندی به نام سینا به وی داد ، سینا چهار سال بیشتر نداشت که پدرش به درجه رفیع شهادت نایل شد و در حال حاضر در رشته دندان پزشکی در تهران مشغول به تحصیل هستند.
شاخص ترین رفتار شهید صارمی در زمان حیاتشان چه بود؟
برادر شهید صارمی لحظه ای در فکر غوطه ور شد و بیان داشت: شهید صارمی قبل از اینکه خبرنگار باشد یک بسیجی خط امامی بود و تنها دلیلی که باعث شد به فیض عظیم شهادت نائل گردد روحیه بسیجی ، تبعیت محض از امام امت و انعکاس اخبار واقعی از اوضاع و احوال کشور و مردم زجر کشیده افغانستان بود و به دلیل این منش و اعتقاد راسخ شهید صارمی بود که مقام معظم رهبری و هیئت دولت به احترام این شهید بزرگوار 3 روز عزای عمومی در سطح کشور اعلام کردند و مقامات عالی رتبه بیش از 180 کشور جهان با ارسال پیام های تسلیت به مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران و خانواده شهید صارمی به همدردی پرداختند.
رشید صارمی افزود : ورودی و خروجی خبرگزاریهای سراسر دنیا به مدت یک الی دو دقیقه به احترام شهید محمود صارمی بسته شدند.
وی تصریح کرد: یکی از ویژگی های بارز اخلاقی شهید صارمی پرهیز از غیبت بود ایشان با این موضوع مخالفت شدیدی داشت و سعی می کرد در جمعی که مشغول به غیبت کردن هستند حضور نداشته باشد.
همچنین مادر شهید صارمی درباره شاخصه های رفتاری وی بیان داشت: شهید صارمی در رعایت حال پدر و مادر و احترام به آنها بسیار کوشا بود و حتی یک مورد هم به یاد ندارم که خلاف رأی والدین خود عمل کرده باشد، وی به محض بازگشت از جبهه یا منزل مسکونی خود در تهران به ملاقات فامیل و آشنایان می رفت و بر انجام صله ارحام پا فشاری می کرد.
وی ادامه داد :همچنین از توصیه هایی که شهید همیشه به بچه ها می کرد این بود که درس خود را خوب بخوانند و به پدر و مادر خود احترام گذاشته و رهرو راه امام خمینی(ره) باشند تا بتوانند در آینده برای این مرز و بوم مفید واقع شوند.
همچنین آمنه صارمی تصریح کرد: شهید صارمی با اینکه از لحاظ سنی از دیگر برادران و خواهرانم کوچکتر بود ولی محرم اسرار خانواده بود و جدای از برادری همانند دوستی مهربان و صمیمی بود و با هر کسی با توجه به شرایط سنی و روحیات خاص خودش رفتار می کرد.
وقتی شهید می خواستند عازم افغانستان شوند چه حسی داشتند ، خانواده چه احساسی داشتند؟
خواهر شهید صارمی گفت: محمود چند روز قبل از اینکه برای آخرین بار به افغانستان سفر کند به دلیل گذراندن دوران نقاهت در بروجرد به سر میبرد اما در این چند روز چند بار از تهران از با او تماس گرفتند.
آمنه صارمی می گوید: هر بار که با تلفن صحبت میکرد تغییر حالت در چهرهاش نمایان میشد؛ یک روز علت تماسها را از او جویا شدم اما مثل همیشه لبخند زد و گفت چیزی نیست.
خواهر شهید ادامه داد: فردای آن روز مجدداً از تهران محمود را خواستند و این بار با قطع تلفن به فکر فرو رفت و به همسرش گفت باید به تهران برگردیم؛ با راهی شدن آنها من و خانوادهام حس عجیبی داشتیم.
وی افزود: محمود هنگام رفتن از اوضاع افغانستان به خوبی مطلع بود و موقع رفتن از همه حلالیت طلبید اما برای آنکه ما ناراحت نشویم به ما میگفت آنجا جای من امن است و کسی به ما کاری ندارد من زود برمیگردم.
همچنین رشید صارمی اضافه کرد: جدای از حسی که خانواده به موضوع اعزام شهید صارمی به افغانستان داشتند وظیفه ای بود که باید انجام می داد این در حالی بود که هیچ خبرنگاری بیش سه الی چهار ماه در افغانستان با آن اوضاع آب و هوایی وشرایط نامطلوب و نا امن و مردمی جنگ زده و مردمی مصیبت دیده و زجر کشیده طاقت نمی آورد، با این اوضاع شهید صارمی مأموریت های خود را در این منطقه چندین بار تمدید نمود ، این در حالی بود که بسیاری از همکاران وی مأموریت های خود را در کشور های با رفاه و امنیت بالا تمدید می کردند.
وی اظهار داشت: شهید صارمی به دلیل مشاهده مصیبت های مردم افغانستان از نزدیک با این ملت انس گرفته بود و مردم این سرزمین را دوست داشت و بیش از دو سال مأموریت در افغانستان ، فریاد مظلومیت این ملت را به گوش جهانیان رسانید تا در نهایت مرکب قلم این شهید با خونش آمیخته شد.
وقتی خبر شهادت برادرتان را شنیدید چه حسی داشتید؟
خواهر شهید گفت: زمانیکه درگیری در افغانستان به اوج خود رسیده بود نیروهای طالبان با حمله به کنسولگری، همه دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی را تیرباران کردند به طوری که در پیکر محمود و همراهانش بیش از 30 گلوله وجود داشت.
آمنه صارمی اضافه کرد: دفن کردن آنها در گور دسته جمعی موجب شد تا شناسایی آنها بعد از 40 روز به سختی صورت گیرد؛ روز 17 مرداد ماه از خبرگزاری تماس گرفتند و گفتند برای محمود مشکلی پیش آمده و ممکن است اخبار ساعت 21 در این مورد چیزی بگوید اما شما به پدر و مادر بگویید که جای محمود امن است و نگران نباشید.
وی ادامه داد: ناگهان دلم پر آشوب شد و بلافاصله موضوع را با برادرم در میان گذاشتم و آن شب سعی کردیم که با سرگرم کردن پدر و مادرم مانع از روشن کردن تلویزیون و گوش دادن به اخبار شویم اما این امر صورت نگرفت چون پدرم عادت داشت هر شب اخبار افغانستان را گوش کند.
آمنه صارمی اذعان کرد: خلاصه موضوع را به پدرم گفتیم و در همین لحظه خبر درگیری شدید و دیپلماتها و خبرنگار ایرانی را اعلام کردند شب سختی را پشت سر گذاشتیم، پدر و مادرم آرام و قرار نداشتند.
وی اضافه کرد: از 17 مرداد تا 23 شهریور روزها را با فکر اینکه محمود اسیر است و به آغوش خانواده برمیگردد، سپری کردیم؛ روزهایی که هیچکس نمیتوانست به بهانههای پی در پی سینا، تنها فرزند محمود پاسخی مثبت دهد و اشک از چشم پدر و مادر و همسرش خشک نمی شد.
خواهر شهید صارمی ادامه داد: سرانجام پس از پیگیریهای فراوان دولت ایران پیکر 9 شهید و خبرنگار ایرانی را در 23 شهریور پس از شناسایی به ایران بازگرداند و در میان حزن و اندوه مردم در تهران و بروجرد تشییع شدند.
آمنه صارمی با بیان اینکه محمود صارمی، مردم مظلوم افغانستان را همچون خانواده خود دوست داشت، اظهار کرد: او با آنها بر سر یک سفره مینشست و از درد و مشکلات آنها رنج میبرد.
وی خاطرنشان کرد: محمود به قدری با مردم آنجا مأنوس شده بود که درد آنها را درد خود میدانست و در سرمای زمستان، لباسهای گرم خود را به آنها میداد.
خواهر شهید صارمی اذعان کرد: صارمی خبرنگاری جسور و بیباک بود که به حرفه خود عشق میورزید و نقش خطیر و حساس خود را در آگاهی بخشی به جامعه به خوبی درک میکرد و ارتقای سطح آگاهی جامعه را دغدغه اصلی خود میدانست.
صارمی اضافه کرد: او از جمله خبرنگارانی بود که خوب میدانست پاکی و قداست حرفه خبرنگاری نباید تحت تأثیر افکار خاص جناحی قرار گیرد چراکه یک خبر میتواند جامعهای را آشفته کند و یا گامی مهم در جهت سازندگی و پیشرفت بردارد.
وی ادامه داد: تلاش صادقانه و اقدام به موقع شهید صارمی در افغانستان موجب شد تا دنیا، از ظلم و جوری که سالها بر ملت مظلوم و در بند افغان میگذشت آگاه شود.
همچنین برادر شهید بیان داشت: چون از قبل خبر اسارت شهید و 9 نفر از دیپلمات های کشورمان را به ما داده بودند نگران بودیم اما امیدوار بودیم که هر چه سریعتر آزاد شوند تا اینکه بعد از 35 روز اسارت خبر شهادت وی را به همراه دیپلمات های کشورمان را از خبر سراسری آقای حیاتی اعلام کردند.
وی ادامه داد: در این واقعه ما راضی به رضای خداوند متعال شدیم و بسیجیان ، پاسداران و مسئولان شهرستان بلافاصله بعد از انتشار خبر شهادت برادرم در خانه پدری وی حاضر شدند و با دلداری به خانواده شهید باعث دلگرمی و صبر بر این مصیبت شدند و افتخاری بود که نصیب خانواده ما شد.
رشید صارمی با لبخند آرامی اضافه کرد: خاطره ای که از شهید برایم به یادماندنی شد انس عجیبی بود که شهید با بچه ها داشت ،هنگام برگشت وی از تهران به منزل پدرم به خاطر اینکه خواهرانم دارای فرزند دختر بودند و پسر نداشتن ، شهید بزرگوار همه خواهر زاده های خودشان را جمع می کردند و با محبت و مهربانی به خیابان ،پارک و سینما می بردند و بیان می کرد چون اینها برادر ندارند من به جای برادرشان هستم.
وی خاطرنشان کرد: جوانان و اصحاب رسانه راه شهید صارمی و شهید آوینی و شهیدان دفاع مقدس را ادامه بدهند و پیام رسانان خوبی برای شهیدان باشند تا نام امام شهیدان و شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهید صارمی در تاریخ جاودان بماند.
خاطره ای که از شهید دارید را بفرمائید
برادر شهید صارمی اظهار داشت : خاطره ای که در ذهن من همیشه باقی است از حضور شهید صارمی در کردستان و ملاقات با وی بود به نحوی که من با خانه تماس گرفتم و سراغ محمود را گرفتم که به من گفتند محمود از طریق لشگر محمد رسول الله(ع) به جبهه اعزام شده و در مناطق کردستان مشغول خدمت شده است.
وی یادآور شد : قبل از عملیات والفجر 9 با پرس و جو وی را در قرارگاهی واقع در سقز و بانه یافتم و دلیل حضورش را در جبهه و رها نمودن دانشگاه پرسیدم که با لبخندی مهربانانه به من گفت من هم مثل شما دارم به تکلیف خودم عمل می کنم.
روز خبرنگار فرصتی مناسب برای بازخوانی کارنامه سراسر شور و شعور خبرنگاران متعهد رسانههای رسالتآشنا برای آگاهی بخشی به ملت ایران، به ویژه در صحنههای سرنوشتساز و حساس میهن اسلامی به شمار میرود.
17مرداد، نمادی از تلاش و سختکوشی کبوترانی است که عاشقانه و بیپروا در عرصه وسیع اطلاعرسانی جان خود را بر کف نهاده و با عشقی وصفناپذیر به کار و حرفه خود، پروازی بیپایان و خستگیناپذیر را دنبال میکنند.
فرازى از وصیت نامه ی شهید محمود صارمی
اى برادران و خواهران جهادگر خطاهاى من گنهکار روسیاه را که باعث رنجش شما شده ببخشید تا خداى بزرگ از من راضى شود.اى خدا مرا که در اثر غرور و خود پرستى گناه مىکنم ببخش زیرا این بدن ضعیف من توانایى تحمل آتش جهنم را ندارد و خدایا مرا جزء توبهکاران واقعى قرار بده.