کد خبر 239759
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۵

مهمترین دلیل عقب ماندگی توسعه فازهای پارس جنوبی؛ مشکلات ناشی از تحریم هاست (و نه مشکلات مدیریتی و موارد مشابه).

به گزارش مشرق به نقل از عیارآنلاین، زنگنه وزیر پیشنهادی نفت که از سوی روحانی به مجلس معرفی شده، برنامه پیشنهادی خود را برای وزارت نفت منتشر کرده است. نکاتی پیرامون این برنامه و کارنامه آقای زنگنه وجود دارد که در ادامه بیان می‌شود. مهمترین دلیل عقب ماندگی توسعه فازهای پارس جنوبی؛ مشکلات ناشی از تحریم هاست و نه مشکلات مدیریتی و موارد مشابه، در این برنامه راهکارها برای حل این مشکلات مشخص نشده است. به خصوص با توجه به اینکه مسایل تحریم فراتر از اختیارات وزارت نفت است.

1- یکی از انتقاداتی که به روند توسعه فازهای پارس جنوبی مطرح بوده و با توجه به تشدید تحریم ها در سال های اخیر توجه به آن ضرورت پیدا کرده است؛ عدم اولویت و امکان پذیری توسعه تمامی فازهای باقی مانده به صورت همزمان و لزوم اولویت قائل شدن برای تسریع در راه اندازی فازهای با پیشرفت فیزیکی بالاتر است. خوشبختانه این موضوع در برنامه های کوتاه مدت زنگنه به صورت کلی و بدون اشاره به نام فازها دیده شده است.

اما موضوع اینجاست که همانطور که ایشان مطلع هستند؛ مهمترین دلیل عقب ماندگی توسعه فازهای پارس جنوبی؛ مشکلات ناشی از تحریم هاست (و نه مشکلات مدیریتی و موارد مشابه). با عنایت به این نکته؛ در این برنامه راهکارهای ایشان برای مواجهه با این مشکلات که علت بوجود آمدن آنبعید است در کوتاه مدت یا حتی میان مدت رفع شده یا کاهش یابد؛ مشخص نشده است و معلوم نیست که ابزار تحقق این برنامه ها چیست. به خصوص با توجه به اینکه مسایل تحریم فراتر از اختیارات وزارت نفت است.

2-    از سویی در سال های اخیر طرح احداث چندین پالایشگاه شروع شده است که فقط یکی از آنها (پالایشگاه ستاره خلیج فارس) پیشرفت قابل توجهی داشته است و از سوی دیگر؛ جلوگیری از ایجاد وابستگی کشور به واردات فرآورده های نفتی و بخصوص بنزین؛ از اولویت و اهمیت اقتصادی و امنیتی زیادی برخوردار است. با وجود کارنامه ناموفق زنگنه در دوران وزارتشان در زمینه پالایشگاه سازی و همچنین مدیریت مصرف و واردات این فرآورده که کشور را تا آستانه بحران پیش برد؛ خوشبختانه «تلاش برای راه اندازی مرحله به مرحله پالایشگاه عظیم میعانات گازی ستاره خلیج فارس» جزو برنامه های کوتاه مدت و «ایجاد و تکمیل ظرفیت های جدید پالایشی به ویژه برای پالایش میعانات گازی و نفت خام بسیار سنگین» جزو برنامه های دراز مدت ایشان قرار دارد.

اما موضوع نگران کننده اینجاست که مهندس زنگنه همچنان معتقد است که پالایشگاه سازی در ایران صرفه اقتصادی ندارند و برای همین مشخص نیست که چگونه می خواهد دولت؛ مجلس یا سرمایه گذاران داخلی و خارجی را توصیه به سرمایه گذاری در این امر کرده و برخی از برنامه های درازمدت خود را همچون «تغییر رویکرد از صادرات نفت خام به صادرات فرآورده های با ارزش افزوده بالا» و «تلاش برای حداکثرسازی ارزش افزوده صنعت نفت و گاز کشور از طریق هم افزایی زنجیره ارزش» محقق کند. هرچند تردیدی در پایین بودن نرخ بازگشت سرمایه ساخت پالایشگاه نیست؛ اما این موضوع نباید منجر به توقف پالایشگاه سازی در کشور شود کما اینکه در دوره اصلاحات شاهد آن بودیم، زیرا هم افزایش میزان صادرات فرآورده های نفتی به جای صادرات مواد خام (نفت خام و میعانات گازی)؛ یکی از بندهای سیاست های کلی نظام در بخش نفت و گاز (ابلاغی توسط مقام معظم رهبری در سال 1379) است و هم جلوگیری از وابستگی کشور به واردات فرآورده های نفتی و صرف میلیاردها دلار برای خرید این فرآورده ها منطقی نبوده و احتمالا امکان پذیر نمی باشد.

3- زنگنه از طرفی در برنامه های خود برای تامین گاز موردنیاز برنامه های تزریق به میادین نفتی اولویت قائل شده اند و از طرف دیگر به تلاش برای افزایش صادرات گاز اشاره کرده اند. ارائه انبوهی از اهداف همیشه خوب، دردی را از کشور دوا نخواهد کرد و اشاره همزمان بر این دو موضوع بدون شفاف سازی و ارائه ارقام؛ نگران کننده است. ما شاهد بودیم که در دوره وزارت ایشان؛ با وجود اولویت بخشی به تزریق گاز در برنامه ها؛ عملا گاز بسیار کمتری به این موضوع تخصیص پیدا کرده و با این وجود؛ وزارت نفت، مشتاقانه در تلاش برای افزایش صادرات گاز بود.

4- بدون تردید یکی از مهمترین و اولویت دارترین راهکارهای جلوگیری از هدر رفت انرژی؛ کاهش میزان سوزانده شدن گازهای همراه در میادین نفتی می باشد. متاسفانه میزان این گازها تا پایان سال 1390 حدود 35 تا 40 میلیون متر مکعب در روز باقی مانده و میلیاردها دلار از سرمایه های کشور به هدر رفت. عدم اشاره زنگنه به لزوم اولویت قرار گرفتن تلاش برای تکمیل طرح های جمع آوری این گازها و بخصوص طرح عظیم NGL خارک؛ نگران کننده می باشد. مهندس زنگنه در دوران وزارت خود وعده داده بود که میزان گازهای همراه سوزانده شده تا پایان برنامه سوم توسعه به صفر خواهد رسید ولی این موضوع محقق نشد و میزان این گازها در آن دوره زمانی؛ تغییر چندانی نیافت.

5- در بخشی از این برنامه ها به درستی بر نقش ادامه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها در بهینه سازی مصرف انرژی تاکید شده و آمده است: «بهینه سازی مصرف انرژی جز با هدفمند کردن تدریجی و زمان بندی شده یارانه های پرداختی در بخش انرژی،‌ به نفع اقشار ضعیف جامعه محقق نخواهد شد»؛ اما متاسفانه در این برنامه هیچ اشاره ای به برنامه های زنگنه برای استفاده حداکثری از این فرصت در وزارت نفت نشده است. به عنوان مثال؛ برای جذب منابع مالی حاصل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها براساس آئین نامه اجرایی ماده 8 این قانون؛ لازم است که بسته حمایتی صنعت نفت به تصویب دولت برسد؛ اما با گذشت چندین سال از اجرای این قانون؛ این موضوع محقق نشده است.

6- یکی از مهمترین معضلات صنعت نفت؛ عدم وجود قانون و سندی بالا دستی برای تعیین راهبردها؛ سیاستها و اولویتهای کلان کشور هم در بخش انرژی و هم در صنعت نفت بوده است. با توجه به همین موضوع؛ عدم اشاره به تدوین و پیگیری برای تصویب «سند ملی راهبرد انرژی کشور» و «برنامه اجرائی طرح جامع انرژی کشور» براساس بند ب ماده 125 قانون برنامه پنجم توسعه کشور؛ یکی از مهمترین نقاط ضعف برنامه های ارائه شده توسط زنگنه است.