در بخش اول این گزارش به عملکرد این فرد در مدت 8 سال دوره وزارت نفت زنگنه و نقشی که در قراردادهای کلان نفتی داشته است می پردازیم.
*قرارداد صادرات گاز کرسنت
اطلاعات زیادی درباره ماجرای پرونده صادرات گاز ایران به امارات با واسطه گری شرکت کرسنت در فضای مجازی منتشر شده است.
قراردادی که بین حمید ضیا جعفر عراقی الاصل مدیر عامل شرکت نفت کرسنت به عنوان دلال و واسطه امارات و مدیران شرکت ملی نفت در دوران بیژن زنگنه و زیر نظر وی منعقد شد تا گاز ایران به مدت 25 سال و به یک چهاردهم قیمت واقعی در اختیار اماراتی ها قرار گیرد.
بر این اساس در ابتدای امر دلالان و واسطه هایی با مدیریت یک آقازاده مشهور وارد مذاکره با حمید ضیا جعفر میشوند.
در سال 2000 میلادی «م.ه» به عنوان مسئول مستقیم مذاکره و عقد قرارداد با شرکت کرسنت از سوی زنگنه معرفی می شود.
وی از طریق یک دلال نفتی به نام «عباس یزدان پناه (یزدی)» با حمید ضیا جعفر و احسان الله خان معاون وی ارتباط برقرار می کند به طوری که پیشنویس اولیه قرار داد در همان سال منعقد می شود.
این آقازاده همچنین وظیفه توسعه میدان سلمان که با کشور امارات مشترک است را برعهده می گیرد.
پس از مدتی اختلافاتی ایجاد می شود که درنهایت شرکت تحت ریاست آقازاده مشهور از پروژه خارج و شرکت پتروایران جایگزین آن می شود و در پی آن «م.ه» در یکی دیگر از زیرمجموعههای صنعت نفت منصوب و از پروژه کرسنت کنار گذاشته می شود.
قرارداد کرسنت که پیش نویس آن توسط «م.ه» نوشته شده بود در همان سال مسکوت باقی می ماند. در سال 2001 با جایگزینی «ا.ر» به جای «م.ه» همان پیشنویس سابق با کمی تغییرات جزئی برای تصویب در هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران ارسال و در نهایت به تصویب رئیس هیات مدیره و وزیر اسبق نفت می رسد.
همانطور که بارها اعلام شده است این قرارداد هم در قیمت، هم در الحاقیه ها یکی از ننگین ترین قرار دادهای تاریخ صنعت نفت ایران و شاید بدترین قرارداد گازی جهان است به طوری که بررسی ها نشان می دهد با امضای این قرارداد حاکمیت ملی کشور و امنیت سرزمینی کشور در خلیج فارس با مخاطره مواجه می شود.
اگر این قرار داد 25 ساله اجرا می شد اماراتی ها تا سال 2030 میلادی و چه بسا پس از آن نیز در آبهای سرزمینی ایران و در جزیره ابوموسی حضور مییافتند. چنانکه حمید ضیاء جعفر بر فراز سکوی مبارک در آبهای سرزمینی ایران و محل تحویل گاز ایران به کرسنت پرچم امارات را برافراشته بود.
نکاتی که در این قسمت از گزارش باید به آن تاکید کرد مباحث مربوط به الحاقیه های پنجم و ششم است.
در الحاقیه پنجم که سال 2003 میلادی منعقد شد شرکت کرسنت باید ظرف مدت 6 ماه تضامین خود را ارائه می کرد که اگر این تضامین پرداخت نمی شد حق فسخ قرارداد با ایران بود.
اما پس از گذشت 6 ماه هیچ تضمینی از کرسنت به ایران داده نشد به همین دلیل درگیری بین مسئولان شرکت ملی نفت بالا گرفت تا این قرارداد فسخ شود اما وزیر وقت نفت به هیچ عنوان به ابطال قرارداد تمایل نداشت.
از این رو حمید ضیاء جعفر در دیدار با دلالی به نام «ع.ت» چند درخواست را از طرف ایرانی مطرح می کند که از جمله این درخواست ها تدارک جلسه با وزیر نفت و امضای الحاقیه ششم است که این الحاقیه نیز ظرف 2 روز از تاریخ تشکیل جلسه توسط «ر.ج» فرستاده زنگنه به لندن و در دیدار با حمید ضیا جعفر امضا می شود که در واقع این الحاقیه به عنوان احیای قرارداد کرسنت شناخته می شود.
به همین دلیل حمید ضیا جعفر مبلغ 2 میلیون دلار را به عنوان پاداش به «ع.ت» که در واقع احیا کننده قرار داد بود می پردازد و نام برده تا سال 86 در خارج به سر برده و پس از بازگشت به ایران توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به رفتار و نحوه انعقاد قرارداد کرسنت اعتراف کرده و اعلام می کند مبلغ 7 میلیون و 150 هزار درهم امارات که معادل با 2 میلیون دلار است از مدیرعامل شرکت کرسنت در 5 مرحله دریافت کرده است.
این قرارداد دارای جزئیات بیشتری است که به منظور کوتاهی سخن از بیان آن خود داری می کنیم و تنها به این نکته اشاره می کنیم که بیژن زنگنه نه تنها در امضای این قرارداد حداقلهای منافع ملی را رعایت نکرد، بلکه بررسی های فنی این قرارداد نشان می دهد وی مصوبه شورای اقتصاد را رعایت نکرده و بنابه دلایل نامعلومی مسیر خط لوله از سلمان- عسلویه به سلمان- سیری تغییر کرده است.
از طرفی باید گفت سوختن گاز میدان سلمان که این روزها از سوی زنگنه و حامیانش مطرح می شود یک ادعای واهی است زیرا این میدان دارای 10 حلقه چاه گازی به ظرفیت 500 میلیون فوت مکعب است که قرار بود گاز آن از طریق خط لوله سلمان به عسلویه منتقل شود اما همانطور که اشاره شد خط لوله دیگری توسط شرکت تاسیسات دریایی علیرغم مصوبه شورای اقتصاد از میدان سلمان به سیری به بدترین وجه ممکن احداث شد که هم اکنون استفاه از این خط به دلایل فنی مقدور نیست و از این رو هیچ گازی از میدان سلمان تولید نمی شود و تنها گازی که در این میدان می سوزد گاز همراه نفت است که در همه میادین نفتی خلیج فارس و اغلب میادین خشکی در مناطق نفتخیز جنوب در حال سوختن است و کسی برای جمعآوری آن اقدامی انجام نمیدهد.
* قرار داد استات اویل
قرارداد وزارت نفت زنگنه با شرکت نروژی استات اویل به منظور توسعه فازهای 6،7،8 پارس جنوبی منعقد شد. ماجرای فساد مالی این شرکت توسط روزنامه های نروژ کشف و پس از آن همه اعضای هیئت مدیره و معاون بین الملل این شرکت به صورت دسته جمعی استعفا دادند.
اولین بار مذاکره با این شرکت نروژی توسط آقازاده معروف که در قراردادکرسنت نقش تاثیرگذاری داشت به نام«م.ه» صورت گرفت که در آن موقع این فرد مشغول به فعالیت در بخش دیگری بود و هیچ مسئولیتی در شرکت ملی نفت ایران و مذاکرات استات اویل نداشت.
پس از مذاکرات اولیه مدیرعامل اسبق بانک مرکزی و معاون سابقش با ریچارد هوبارد معاون بین الملل شرکت استات اویل، در نهایت یک قرارداد خدمات مشابه قرارداد "ع.ت" با کرسنت در ژانویه سال 2002 میان عباس یزدی در لندن و با حضور «م.ه» در شرکت استات اویل امضا شد.
همانطور که بارها از سوی روزنامه های نروژی اعلام شد رقم رشوه این قرارداد که عباس یزدان پناه معروف به عباس یزدی از آن اطلاع داشته است حدود 15.2 میلیون دلاربوده است که حدود 5.2 میلیون دلار از این مبلغ بین 5 گروه در داخل و خارج از کشور تقسیم شده است.
*قرارداد توتال
شرکت توتال به منظور توسعه فازهای 2 و 3 پارس جنوبی و میدان A ,B سیری با پرداخت رشوه 60 میلیون دلاری وارد ایران شد.
براساس تحقیقات به عمل آمده این قرار داد برای بسته شدن 2 سرپل داشت که اولی «ب.د» و دیگری عباس یزدان پناه معروف به عباس یزدی است که به نمایندگی «م.ه» وارد مذاکره شدند و قرارداد توتال در نهایت با نظارت بیژن زنگنه وزیر وقت نفت منعقد شد.
این رقم از زمان انعقاد قرار داد تا سال 2004 میلادی به ایران کاملا پرداخت می شود و تنها مبلغ 10 میلیون دلار از آن در حساب های «ب.د» و در بانک های سوئیس بلوکه شده است.
* قرارداد شرکت sintef
این شرکت مسئول تهیه MDP میادین پایدار غرب (طرح توسعه جامع) ، دهلران،دالان، کبود و سرکان را برعهده داشت.
این شرکت پس از مذاکراتی که با نماینده «م.ه» داشت، مقرر شد تا مبلغ 80 میلیون تومان را به حساب یکی از شرکت های فرعی این بهینه سازی مصرف سوخت واریز کند که در این پرونده اگر چه رقم رشوه در مقابل دیگر پرونده ها اندک بود ولی رد پای عباس یزدی نیز در آن دیده می شود.
* قرارداد اورینتال کیش
این قرارداد نیز به منظور توسعه فازهای 9 و 10 پارس جنوبی منعقد می شود که این شرکت نیز مبلغ 30 میلیون دلار به فردی به نام «س.ن» پرداخت می کند «ک.ا.ت» و بعضی مقامات وقت نفت از این پرونده آگاه بودهاند.
این ماجراها در قراردادهای شل، رپسل و آجیپ هم تکرار میشود و نقش آفرینی یزدان پناه در آنها نیز قابل مشاهده است.
* مخزن الاسرار فسادهای نفتی
همانطور که در بالا اشاره شد عباس یزدان پناه معروف به عباس یزدی در جریان پرداخت رشوه در تمام این قراردادها به طرف های ایرانی قرار داشته و در این موارد نقشآفرینی کرده و اطلاعات بسیار زیادی در این خصوص در اختیار دارد.
نهاد SFO انگلستان که نهادی مهم در شناسایی مفاسد بزرگ اقتصادی دنیا است و یک موسسه تحقیقاتی به شمار می رود همه اطلاعات رایانه عباس یزدی را تخلیه کرد که اسناد محرمانه بسیار زیادی درباره مسائل نفتی ایران در رایانه این فرد وجود داشت.
3 یا 4 روز پیش اعلام شد که جسدی در فجیره امارات پیدا شده است که برخی منابع انگلیسی ادعا میکنند که این جسد متعلق به یزدان پناه است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران شب گذشته اعلام کرد اخبار ضد و نقیضی در مورد سرنوشت یزدان پناه منتشر می شود ولی هنوز هیچ اطلاع دقیقی از وی وجود ندارد.
مقامات و مسئولان ایرانی به شدت علاقه دارند درباره جزئیات مفاسد نفتی با وی سخن بگویند و به همین دلیل برای کمک به روشن شدن سرنوشت وی از سوی ایران اعلام آمادگی شده است.