به گزارش مشرق، روزنامه شرق نوشت: پرونده این زن سال 83 تشکیل شد. در آن زمان خانواده مرد جوانی بهنام سعید به پلیس خبر دادند فرزندشان که قرار بود برای انجام کارهای کارت پایانخدمتش به کرج برود، گم شده است. وقتی پلیس، تحقیقاتی در این خصوص انجام داد، متوجه شد سعید مدتی قبل با دختری بهنام نرگس نامزد کرده و خانه مادرهمسرش هم در کرج است.
کارآگاهان همچنین متوجه شدند جسدی نیز مقابل پارکی که در نزدیکی خانه مادرزن سعید است، پیدا شده. این جنازه داخل خودرویی که پارک شده، پیدا و موضوع توسط شهروندان به پلیس گزارش شده بود. وقتی جسد شناسایی شد و مورد تایید قرار گرفت که متعلق به سعید است، تحقیقات پلیسی وارد مرحله تازهای شد.
بررسیهای اولیه نشان داد سعید با 19ضربه چاقو که همگی به قلبش وارد شده، به قتل رسیده است. همچنین مشخص شد سعید با مادرزنش هم روابطی غیراخلاقی داشته و همسرش نیز از این ماجرا باخبر بود. همسر سعید مادرش را بهعنوان مظنون به قتل معرفی کرد و متهم که مریم نام دارد، بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت اما منکر قتل دامادش شد و ادعا کرد روز حادثه اصلا او را ندیده بود، اما پلیس مدارکی به دست آورد که نشان میداد مریم قاتل سعید است. آنها متوجه شدند مریم ساعتی از روز حادثه که درست همزمان با به قتل رسیدن سعید بود، در خانه حضور نداشت و همسایهها او را حین خروج از خانه دیدهاند.
کارآگاهان همچنین شاهدانی را پیدا کردند که ادعا کردند سعید و زنی با پالتوی صورتی را دیدهاند که در خودرو با هم جروبحث میکردند و آن زن را حین فرار هم دیدهاند. نشانههایی که شاهدان ارایه کردند، همگی حکایت از آن داشت که روز حادثه مریم با دامادش بوده. بنابراین زن جوان با توجه به این مدارک، مورد تحقیق قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد.
او گفت به خاطر مسایلی خاص که با دامادم داشتم، او را به قتل رساندم. پرونده به این ترتیب تکمیل و برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مریم در جلسه رسیدگی منکر قتل شد و دخترش نیز گفت مادرش هیچ رابطهای با شوهرش نداشته و او تحتتاثیر حرفهای دیگران چنین ادعایی را مطرح کرده بود. در نهایت دفاعیات متهم موثر واقع نشد و او به قصاص محکوم شد.
رای صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت. وکیل متهم در لایحهای نوشت: تار مویی در ماشین مقتول پیدا شده که متعلق به یک زن بوده اما متعلق به موکل من نیست و با توجه به اینکه مقتول با یکی از اقوامش هم روابطی داشته، به نظر نمیرسد موکل من قاتل باشد ضمن اینکه مقتول مردی قویهیکل و ورزشکار بود و موکل من که زنی میانسال با اندامی لاغر است، نمیتوانسته بر او غلبه کند، ضمن اینکه هیچ قطرهخونی هم در ماشین پیدا نشده است. حتی اگر موکل من در ماشین با دامادش صحبت کرده باشد، قاتل نیست چون مقتول جای دیگری به قتل رسیده و سپس جسدش به خودرو منتقل شده است.
رای صادره از سوی دیوانعالی کشور نقض شد و شعبه همعرض، متهم را دوباره محاکمه کرد. اینبار هم رای بر قصاص صادر شد. اینبار دیوانعالی کشور رای را مورد تایید قرار داد و پرونده به اجرای احکام فرستاده شد.
بعد از 9سال سرانجام حکم صادره مورد تایید رییس قوهقضاییه قرار گرفت و دوباره به اجرای احکام فرستاده شد. در صورت درخواست اولیایدم، همهچیز برای اجرای حکم آماده است و مریم اگر نتواند رضایت والدین دامادش را جلب کند، بهزودی اعدام میشود.
زنی که در قتل عمدی دامادش مجرم شناخته شده بود، با امضای حکم قصاص از سوی رییس قوهقضاییه، سایه مرگ را برسر خود احساس کرد.