گروه بینالملل مشرق - کودتای قاهره و خونریزیهای پس از آن، بیش از هر رخداد دیگری، بر روایت القاعده مهر تأیید زده است که جهاد جهانی آینده در مصر در حال شکلگیری است و نسل جدید القاعده در حال متولد شدن است.
اینها تعبیراتی است که رهبران القاعده پس از کودتای ارتش برضد دولت منتخب این کشور و در هم کوبیدن اخوانالمسلمین بکار میبرند.
به گزاش مشرق، تحولات کشورهای عربی در سال 2011 گروهک تروریستی القاعده را انگشت به دهان کرد و روایت آنها را که در جهان عرب، تغییر با صلح همخوانی ندارد، به چالش کشید. حکومت دیکتاتوری و حامی غرب حسنی مبارک را نه ترور و جهاد، بلکه توییتر و فیسبوک سرنگون کرد. دولتی اسلامگرا از دل انتخاباتی دموکرات بیرون آمد و قدرت را بدون هیچ خشونتی در دست گرفت. حتی بدتر از آن، رقیب مورد نفرت القاعده، یعنی اخوانالمسلمین، که به صراحت اعلام کرده بود اسلام کلید حل مشکلات است و نه جهاد، بر کرسی ریاست جمهوری مصر تکیه زد. و دولت محمد مرسی صلح مصر با اسرائیل و روابط با آمریکا را ادامه داد.
رهبر مصری القاعده، أیمن الظواهری، همواره براین باور بوده است که مسیر صحیح اصلاحات واقعی و پایهگذاری دولت اسلامی در جهان اسلام، انتخابات و دموکراسی نیست. او در کتابها و سخنرانیهای بیشماری اخوانالمسلمین را به سخره گرفته و کنار گذاشتن خشونت در راه سیاست را از سادهلوحی آنان دانسته است. الظواهری هشدار داده بود که «حکومت پنهان» ارتش و پلیس مخفی هرگز از قدرت چشمپوشی نخواهند کرد.
اکنون الظواهری در مخفیگاهش بین کشمیر و کراچی در پاکستان شاهد تحقق پیشبینیهایش است و با رضایت از اوضاع کنونی سخن میگوید؛ از جان تازهای که القاعده گرفته است.
الظواهری: ژنرال السیسی انور ساداتی دیگر است و باید ترور شود
از دیدگاه جانشین اسامه بن لادن، ژنرال حاکم بر مصر، عبدالفتاح السیسی، انور ساداتی دیگر است، خائنی به اسلام که دیر یا زود ترور خواهد شد- و مصریان باید پا جای پای «محمد عطا» بگذارند، تبعه مصری که عملیات هواپیماربایی 11 سپتامبر را رهبری کرد، و دربرابر دشمن نزدیک، یعنی ارتش مصر، و دشمن دور، یعنی آمریکا، که از سال 1979 ، پس از صلح سادات با اسرائیل، ارتش مصر را تجهیز کرده و آموزش داده، به خشونت متوسل شوند.
با «شهادت» بیش از هزار تن از مصریان تا این لحظه به دست ارتش، الظواهری دیگر برای متقاعد ساختن بیشتر مصریان یا دیگر مسلمانان به پیوستن به جهاد جهانی راه سختی پیش رو ندارد. همین اقلیت افراط گرایان برای انجام عملیات تروریستی کفایت میکند. القاعده خود را به چشم جنبشی پیشتاز مینگرد، و نه جنبشی مردمی. به اعتقاد رهبر القاعده، «شوالیههایی» همچون محمد عطا راه را مینمایانند؛ و آنان در پی تأیید مردمی نیستند.
کودتای ارتش مصر همانند کودتای 28 مرداد ایران بود
مبارزان القاعده پایگاهی در سینا دارند که دهها اسلامگرا که پیش از انقلاب 2011 در حبس بودند به آنجا گریختهاند. تا به این لحظه، تعدادی از آنها وفاداری خود را به الظواهری اعلام کردهاند. ارتش مصر، با تشویق اسرائیل، میکوشد تا کنترل این شبهجزیره را در دست بگیرد.
شبهجزیره سینا پایگاهی جذاب برای نیروهای القاعده است. سینا، برخلاف دره و دلتای رود نیل، دارای مخفیگاههای بسیاری است. بومیان بادیهنشین این ناحیه نیز با ارتش و حکومت قاهره خصومت دارند. سینا پایگاهی تمامعیار برای حمله به اسرائیل ، به خصوص به "ایلات" است. دو سال است که تسلیحات از لیبی به این منطقه سرازیر شده است. و از همه مهمتر، سینا در مجاورت غزه است، جایی که حماس پشتیبانی اخوانالمسلمین را در قاهره از دست داده و سالهاست با جنبش مخفیانه سلفیگری دست به گریبان است. آسیبپذیری حماس اکنون میتواند درهای بیشتری را به روی القاعده بگشاید.
ظاهراً در این نبرد واشنگتن تنها نظارهگر بوده است. حتی اگر دولت اوباما کمک خود را به ارتش مصر قطع کند، القاعده و حامیانش خواهند گفت که دیگر پس از 30 سال حمایت از مبارک برای این کارها دیر است. اما منافع آمریکا به شدت در خطر است. رخدادهای تابستان امسال در قاهره در سالهای آینده نقطه عطف تحلیلهای القاعده خواهد بود. کودتای السیسی، درست مانند کودتای 1953 علیه نخست وزیر ایران محمد مصدق، که هنوز پس از 60 سال خون مبارزان شیعه ایرانی را به جوش میآورد، میتواند تا سالها الهامبخش مبارزان سنی باشد.
با جان گرفتن دوباره القاعده در عراق و سوریه و ریشه دوانیدن آن در یمن و لیبی، اضافه شدن بحران مصر بر وخامت و استمرار خطر جهانی تروریستهای بینالمللی القاعده خواهد افزود.
Al-monitor.com