گروه ورزشی مشرق - "کمیته بینالمللی المپیک سه سال پیش از کشورها خواست تا تغییرات جزیی در اساسنامه خود در حد تغییر انشاء یا چند جمله به عمل بیاورد؛ اما در ایران این اساسنامه به صورت دلسوزانه از صفر تا صد تغییر کرد. حتی اگر آنطور که از ما خواسته بودیم عمل میکردیم، مشکلات کمیته ملی المپیک حل شده بود." این جملات از زبان یک مسئول ارشد ورزش، آغاز ابهامی بزرگ در روند حرکتی چند سال اخیر بود که به موضوع رسانه ها در هفته ها و ماه های اخیر تبدیل شد و به نتایجی منجر شد که خود آغاز ابهاماتی جدید و جدی شده است.
محمود خسروی وفا، عضو هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک، روزی که از تخلفات عجیب در کمیته گفت، بخشی را نیز به اجلاسی اختصاص داد که زمینه ساز تاخیری یک ساله در انتخابات کمیته، هزینه های فراوان برای بیت المال، منشایی برای مقابله با اقدامات وزارت ورزش و ... شده بود؛ اما واقعیت چه بوده است؟ در کپنهاگ چه گذشت که اینقدر ورزش ما را به خود مشغول کرد؟
هرگاه صحبت از دلیل تعویق انتخابات کمیته بود، به اجلاس کپنهاگ اشاره می شد که بر اساس آن بایستی اساسنامه جدید کمیته نوشته می شد و اگر چنین اتفاقی روی نمی داد، با تعلیق و محرومیت مواجه می شدیم؛ اما به یک باره همه چیز با تردید مواجه شد.
* کپنهاگ و اجلاسی در غبار
حدود سه سال قبل بود که اجلاسی در کپنهاگ دانمارک با حضور روسای کمیته های ملی برگزار شد. این نشست در حالی انجام شد که مبدا مجموعه تحولاتی در ورزش ایران شد که تا کنون ادامه داشته است. می توان اذعان داشت که "کپنهاگ" به نامی تبدیل شده بود که بیش از یک سال ورزش ایران را درگیر خود کرد؛ اما در مورد آن و مفاد آن اطلاعی در دست نبود. هرگاه صحبت از دلیل تعویق انتخابات کمیته بود، به این اجلاس اشاره می شد که بر اساس آن بایستی اساسنامه جدید کمیته نوشته می شد و اگر چنین اتفاقی روی نمی داد، با تعلیق و محرومیت مواجه می شدیم؛ اما به یک باره همه چیز با تردید مواجه شد.
می توان ابتدای این اتفاق را در صحبت های بهرام افشارزاده، دبیرکل کمیته المپیک در دی ماه سال قبل دید. وی در گفت و گو با رادیو ورزش عنوان داشت: "اساسنامه فعلی که داریم و در حال اجراست، مشکلی ندارد؛ اما یک سال و نیم قبل که در کپنهاگ جلسه بود، به همه کمیته های ملی المپیک اعلام شد که با اساسنامه به سمت نوجوانان و جوانان و برطف کردن یکسری مطالب انشایی و املایی برود. این برای همه کمیته ها بود."این سخنان بود که به یک باره تمام فعالیت ها در ماه های قبل را با تردید مواجه کرد. از تدویم مجدد اساسنامه تا برخی تغییرات املایی و انشایی، فاصله ای عجیب و البته، زیاد بود.
در حقیقت، این سخنان مهر تأییدی بر انتقاداتی بود که نسبت به ابهامات مربوط به اجلاس کپنهاگ و تاخیر در انتخابات مربوط می شد. این موضوعی است که مهدی قدمی، نایب رئیس کمیته المپیک و مسئول تدوین اساسنامه جدید نیز آن را تایید کرد: "در آن اجلاس یکسری توصیهها در خصوص مدیریت مطلوب و این که کمیته ملی المپیک در شرایط مطلوب قرار گیرد، مطرح شد. همچنین نکاتی گفتند برای این که اصلاح اساسنامه بر اساس این نکات صورت گرفت؛ اما مستقیما الزامی برای اصلاح اساسنامه نداشتند ... اجلاس کپنهاگ هیچ نکته الزام آوری نداشت و هیچ ابلاغی از سوی IOC انجام نگرفت." پس چه اتفاقی در این یک سال صوت گرفت و چرا؟ برای یک نشت توصیه ای، حدود یک سال ورزش ایران درگیر بحران های مختلف شد؟ اساسا، چه لزومی برای تشکیل کارگروه تدوین و هزینه های این چنینی بود؟
* افشاگری خسروی وفا و ابهامات بیپاسخ
در این بین که هر چه می گذشت بر تردیدها افزوده می شد، صحبت های محمود خسروی وفا درباره این اجلاس، از "یک مهندسی" در روند حرکتی یک سال اخیر پرده برداشت. البته اذعان اشت که ترجیح می دهد از این پس به جای "مهندسی" از لفظ "سؤالهای زیاد" استفاده کند؛ اما این سوال ها نه تنها بی جواب مانده که هر روز بر دامنه آن افزوده می شود.
سخنان خسروی وفا درباره این اجلاس، از "یک مهندسی" در روند حرکتی یک سال اخیر پرده برداشت؛ اگرچه وی گفت ترجیح میدهد از لفظ "سؤالهای زیاد" استفاده کند.
"دیروز متوجه شدم که بحث کپنهاگ اصلا ارزش حقوق نداشته است. پس چرا ما آن را چماقی بر سر وزارت ورزش و جوانان کردیم؟ ... باید اسناد و مدارک روی سایت کمیته ملی المپیک قرار داده شود. باید توضیح داده میشد که کپنهاگ چه بوده. تمام این تضادها به خاطر عدم شفافسازی است ..." اینها را محمود خسروی وفا عنوان می دارد که این روزها پرده از اتفاقاتی عجیب در ساختمان خیابان سئول هم برداشته است.
* چه می گذرد؟
بهراستی، چرا تا چند هفته اخیر، اجلاس کپنهاگ ابزاری برای مقابله با وزارت ورزش بود؟ چرا اسناد در اختیار رسانه ها قرار نگرفت؟ چرا اساسنامه اخیر بدون کارشناسی در منظر عمومی و روند تصویبی مبهم و دارای ایراد اساسی به تصویب رسید؟ چه هزینه هایی برای تدوین این اساسنامه صورت گرفته است؟ چرا به یک باره عنوان شد که کپنهاگ فاقد ارزش بوده و اجلاسش الزام آور نبوده است؟ چرا مجلس در جریان اتفاقات اخیر نیست و اساسنامه برای تصویب به پارلمان ارسال نشد؟ و ...
سه سال از برگزاری اجلاس کپنهاگ میگذرد و اکنون پردهها در حال کنار رفتن است.
محمود خسروی وفا، عضو هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک، روزی که از تخلفات عجیب در کمیته گفت، بخشی را نیز به اجلاسی اختصاص داد که زمینه ساز تاخیری یک ساله در انتخابات کمیته، هزینه های فراوان برای بیت المال، منشایی برای مقابله با اقدامات وزارت ورزش و ... شده بود؛ اما واقعیت چه بوده است؟ در کپنهاگ چه گذشت که اینقدر ورزش ما را به خود مشغول کرد؟
هرگاه صحبت از دلیل تعویق انتخابات کمیته بود، به اجلاس کپنهاگ اشاره می شد که بر اساس آن بایستی اساسنامه جدید کمیته نوشته می شد و اگر چنین اتفاقی روی نمی داد، با تعلیق و محرومیت مواجه می شدیم؛ اما به یک باره همه چیز با تردید مواجه شد.
* کپنهاگ و اجلاسی در غبار
حدود سه سال قبل بود که اجلاسی در کپنهاگ دانمارک با حضور روسای کمیته های ملی برگزار شد. این نشست در حالی انجام شد که مبدا مجموعه تحولاتی در ورزش ایران شد که تا کنون ادامه داشته است. می توان اذعان داشت که "کپنهاگ" به نامی تبدیل شده بود که بیش از یک سال ورزش ایران را درگیر خود کرد؛ اما در مورد آن و مفاد آن اطلاعی در دست نبود. هرگاه صحبت از دلیل تعویق انتخابات کمیته بود، به این اجلاس اشاره می شد که بر اساس آن بایستی اساسنامه جدید کمیته نوشته می شد و اگر چنین اتفاقی روی نمی داد، با تعلیق و محرومیت مواجه می شدیم؛ اما به یک باره همه چیز با تردید مواجه شد.
می توان ابتدای این اتفاق را در صحبت های بهرام افشارزاده، دبیرکل کمیته المپیک در دی ماه سال قبل دید. وی در گفت و گو با رادیو ورزش عنوان داشت: "اساسنامه فعلی که داریم و در حال اجراست، مشکلی ندارد؛ اما یک سال و نیم قبل که در کپنهاگ جلسه بود، به همه کمیته های ملی المپیک اعلام شد که با اساسنامه به سمت نوجوانان و جوانان و برطف کردن یکسری مطالب انشایی و املایی برود. این برای همه کمیته ها بود."این سخنان بود که به یک باره تمام فعالیت ها در ماه های قبل را با تردید مواجه کرد. از تدویم مجدد اساسنامه تا برخی تغییرات املایی و انشایی، فاصله ای عجیب و البته، زیاد بود.
در حقیقت، این سخنان مهر تأییدی بر انتقاداتی بود که نسبت به ابهامات مربوط به اجلاس کپنهاگ و تاخیر در انتخابات مربوط می شد. این موضوعی است که مهدی قدمی، نایب رئیس کمیته المپیک و مسئول تدوین اساسنامه جدید نیز آن را تایید کرد: "در آن اجلاس یکسری توصیهها در خصوص مدیریت مطلوب و این که کمیته ملی المپیک در شرایط مطلوب قرار گیرد، مطرح شد. همچنین نکاتی گفتند برای این که اصلاح اساسنامه بر اساس این نکات صورت گرفت؛ اما مستقیما الزامی برای اصلاح اساسنامه نداشتند ... اجلاس کپنهاگ هیچ نکته الزام آوری نداشت و هیچ ابلاغی از سوی IOC انجام نگرفت." پس چه اتفاقی در این یک سال صوت گرفت و چرا؟ برای یک نشت توصیه ای، حدود یک سال ورزش ایران درگیر بحران های مختلف شد؟ اساسا، چه لزومی برای تشکیل کارگروه تدوین و هزینه های این چنینی بود؟
* افشاگری خسروی وفا و ابهامات بیپاسخ
در این بین که هر چه می گذشت بر تردیدها افزوده می شد، صحبت های محمود خسروی وفا درباره این اجلاس، از "یک مهندسی" در روند حرکتی یک سال اخیر پرده برداشت. البته اذعان اشت که ترجیح می دهد از این پس به جای "مهندسی" از لفظ "سؤالهای زیاد" استفاده کند؛ اما این سوال ها نه تنها بی جواب مانده که هر روز بر دامنه آن افزوده می شود.
سخنان خسروی وفا درباره این اجلاس، از "یک مهندسی" در روند حرکتی یک سال اخیر پرده برداشت؛ اگرچه وی گفت ترجیح میدهد از لفظ "سؤالهای زیاد" استفاده کند.
"دیروز متوجه شدم که بحث کپنهاگ اصلا ارزش حقوق نداشته است. پس چرا ما آن را چماقی بر سر وزارت ورزش و جوانان کردیم؟ ... باید اسناد و مدارک روی سایت کمیته ملی المپیک قرار داده شود. باید توضیح داده میشد که کپنهاگ چه بوده. تمام این تضادها به خاطر عدم شفافسازی است ..." اینها را محمود خسروی وفا عنوان می دارد که این روزها پرده از اتفاقاتی عجیب در ساختمان خیابان سئول هم برداشته است.
* چه می گذرد؟
بهراستی، چرا تا چند هفته اخیر، اجلاس کپنهاگ ابزاری برای مقابله با وزارت ورزش بود؟ چرا اسناد در اختیار رسانه ها قرار نگرفت؟ چرا اساسنامه اخیر بدون کارشناسی در منظر عمومی و روند تصویبی مبهم و دارای ایراد اساسی به تصویب رسید؟ چه هزینه هایی برای تدوین این اساسنامه صورت گرفته است؟ چرا به یک باره عنوان شد که کپنهاگ فاقد ارزش بوده و اجلاسش الزام آور نبوده است؟ چرا مجلس در جریان اتفاقات اخیر نیست و اساسنامه برای تصویب به پارلمان ارسال نشد؟ و ...
سه سال از برگزاری اجلاس کپنهاگ میگذرد و اکنون پردهها در حال کنار رفتن است.