کد خبر 246252
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۶

همه مقامات آمریکایی می‌گویند که تجاوز نظامی به سوریه، حمله‌ای محدود به منظور ادب کردن سوریه است اما روند تحولات نشان می‌دهد که اهداف آمریکا به مراتب بزرگتر از آن چیزی است که تاکنون رسانه‌ای شده است.

به گزارش مشرق به نقل از ابنا، اوباما در اقدامی عجیب و تحت عنوان کهنه شده‌ای به نام "تصمیم گیری استراتژیک در سایه حاکمیت دموکراسی در آمریکا" حمله نظامی را به تاخیر انداخت تا کنگره نیز در این اراده جنگی با باراک حسین اوباما همراه شود.

اما نقل و انتقال‌های نظامی ناوگان‌های آمریکا، آرایش نظامی رژیم صهیونیستی، آماده باش و دخالت قطعی ترکیه و سعودی در حمله به سوریه، موج فراخوانی مجموعه‌های مسلح در داخل سوریه در کنار پمپاژ گسترده انواع و اقسام سلاح و ادوات نظامی از طریق ترکیه به سوریه و تجهیز ارتشی جدید از مجموعه‌های مسلح ضد نظام در اردن از سوی سعودی و فعل و انفعالات نظامی گروه‌ها و مجموعه‌های مخالف حزب‌الله در لبنان همه و همه نشان می‌دهد که بر خلاف آنچه که اوباما می‌گوید نه جنگی محدود بلکه جنگی بزرگ در راه است تا ضمن یکسره کردن تکلیف نظام سوریه تغییرات اساسی در منطقه خاورمیانه ایجاد شود که دنباله همان نظریه خاورمیانه جدید است، خاورمیانه‌ای که نیروهای مقاومت در آن جایی ندارند و دکترین آمریکا مبنی بر حفظ امنیت اسرائیل به کرسی می‌نشیند. اگرچه ممکن است واکنش‌های غیر منتظره نظامی نیروهای سوریه و نیروهای هم پیمان او در منطقه این نظریه را همچون تلاش‌های سال 2006 در جنگ سی و سه روزه بر هم بزند اما دولت آمریکا با همین هدف و دکترین برنامه نظامی خود در حمله و تجاوز نظامی به سوریه تنظیم خواهد کرد.

محمد حسنین هیکل، چهره سرشناس مصری در همین خصوص مطلبی نوشته است که بسیار قابل توجه است.

وی با اشاره به جنجال آمریکایی در‌خصوص استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه می‌نویسد: تاکنون بیش از صدهزار نفر در سوریه که بیشتر آنها از غیرنظامیان هستند کشته شده‌اند پس چرا تا پیش از آن این عاطفه شیطانی حرکتی نکرد؟ در جواب این سوال، جواب از قصد حقیقی برای تجاوزی بزرگ نهفته است که کل منطقه را هدف گرفته است.

حسنین هیکل سپس با تشریح پیروزی‌های ارتش سوریه در مناطق دیگر سوریه به عملیات نظامی سپر پایتخت که توسط ارتش سوریه به شکل کاملا مخفی طراحی و با موفقیت در دمشق آغاز شد، اشاره می‌کند و سپس به سناریوی به کارگیری سلاح شیمایی در اطراف دمشق می پردازد و می‌نویسد: نیروهای بندر بن سلطان (رئیس تشکیلات امنیتی سعودی) و عروسک‌های آمریکا در حال فروپاشی بودند، پس می‌بایستی شاهد این سناریو می‌بودیم: بمباران شیمیایی که قربانیان آن کودکان و زنان بودند و متهم اصلی نظام در موضع قدرتی است که جز با به کارگیری این سناریو هیچ چیزی او را به کنج نمی‌برد پس طبل‌های جنگ با هدف ادب کردن نظام سوریه به صدا درآمد اما حق این است که تجاوز نظامی مورد نظر برای دگرگونی موازنه‌ها برای بازگرداندن توازنی است که نتیجه آن زنده کردن ژنو 2 است، اما هدف از همه آنها حزب‌الله (مقاومت) است.

حسنین هیکل سپس تاکید می کند که وقوع جنگ حتمی است گرچه زمان دقیق آن معلوم نیست که آن را امری طبیعی می‌داند و در همین رابطه ادامه می‌دهد: (از سوی آمریکا) به محور مقاومت نمی‌توان اعلام کرد که چه زمانی جنگ آغاز می‌شود زیرا محور مقاومت قوی است، بسیار هم قوی است، به گونه‌ای که جنگ علیه مقاومت نیازمند پیش دستی، نیرنگ، بسیج همه ارتش‌ها، ریختن آتش سنگین و از همه آنها مهمتر پیش روی مجموعه‌های مسلح (داخل سوریه) به شکل زمینی است که به نیابت از ارتش‌های آمریکا و غرب می‌جنگند چه آن که آنها (آمریکا و غرب) به خوبی معنای سخن (قاسم) سلیمانی را فهمیده‌اند که هر سرباز آمریکایی را دعوت کرده که به همراه خود تابوتشان را نیز بیاورند.

از نظر حسنین هیکل نیروهای متجاوز نیاز به وقت دارند تا آرایش نظامی و تهاجمی خود را شکل دهند؛ از سویی دیگر اداره کنندگان جنگ نیاز به تغییر افکار عمومی دارند که از قضا در تصمیمات آنها هیچگونه نقشی هم ندارد بلکه نقطه استراتژیک برای آنها تمرکز نیروها به شکل دقیق و صحیح است.

هیکل می‌نویسد: در این هنگام ساعت صفر آغاز می‌شود، حمله بزرگ با شلیک و سقوط صدها موشک دوربرد بر فرودگاه‌ها، پایگاه‌ها و پادگان‌ها، زاغه مهمات و انبارهای سلاح‌های استراتژیک ارتش سوریه آغاز می‌شود و بعید نیست شخص رئیس جمهور سوریه بشار الاسد نیز هدف قرار بگیرد. این هجوم هماهنگ با پیش روی چهل هزار نیروی مسلح از اردن است که به خوبی توسط نیروهای آمریکایی آموزش دیده‌اند تا از راه درعا به سوی دمشق پیشروی کنند و همین وضعیت از ترکیه به سوی حلب، ادلب و چه بسا لاذقیه تا کوه‌های علویون صورت می‌گیرد.

حسنین هیکل سپس نگاه خود را متوجه تحولات داخلی لبنان می‌کند و می‌نویسد: در لبنان حدود هزار جنگجو در عرسال (شرق لبنان در مرزهای مشترک با سوریه) و پنح هزار نفر در اردوگاه عین الحلوه و دیگر اردوگاه‌های فلسطینی تدارک دیده شده‌اند(تا هم زمان وارد معرکه شوند) و البته نباید در این قدکشی نظامی آمریکایی فرزند نامشروع یعنی اسرائیل را از یاد ببریم که بار دیگر با تجربه زخم‌های جنگ (سی و سه روزه) 2006 وارد می‌شود اما این بار با امید به اجرای آرزوی تاریخی در کنار کمک و حمایت همه جانبه غرب و مجموعه‌های مسلح تکفیری وارد کارزار می‌شود و از همین رو است که می‌توانیم نبرد در پیش رو را معرکه احزاب (جنگ احزاب) بنامیم؛ اگر درست باشد که بگوییم دولت‌ها امروز همان احزاب هستند.

حسنین هیکل در پایان می‌نویسد: من هرگز از احتمالات و سناریوها سخن نمی‌گویم بلکه همچنان که گفتم فقط یک سناریو(در تجاوز نظامی آمریکا به سوریه) وجود دارد و هرگز نه جنگ محدود است و نه گسترده بلکه جنگی است که با یک موشک آغاز و به کمتر از تغییر خاورمیانه پایان نمی‌یابد؛ اگر نگوییم که کل نظام جهانی را دگرگون می‌کند.