کد خبر 24679
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۹

حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي در ابتداي جلسه درس خارج فقه ِ بيست و ششم دي‌ماه 89 (يازدهم صفر 1432) به شرح حديثي از حضرت امام جعفرصادق عليه‌السلام پرداختند.

به گزارش مشرق به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري، تفسير اين حديث از نظر رهبر معظم انقلاب به شرح زير است: «قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ لَمْ يَکُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ قَرِينٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْکَنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِه»
شافي، صفحه‌ى 652
فى الفقيه، عن الصّادق (عليه‌السّلام) [حضرت امام جعفر صادق عليه‌السّلام فرمودند]: «من لم يکن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم يکن له قرين مرشد استمکن عدوّه من عنقه». اولين چيزى که موجب ميشود که انسان بتواند در مقابل دشمنش - که مراد، شيطان است - ايستادگى کند و مانع بشود از تصرف دشمن و تسلط دشمن، [اين است که:] «واعظ من قلبه»؛ از قلب خود واعظى براى خود داشته باشد. قلب متذکر بيدار، انسان را نصيحت ميکند، موعظه ميکند. يکى از بهترين وسائلِ اينکه انسان قلب را وادار کند به موعظه‌ى خود و فعال کند در موعظه‌ى خود، همين دعاهاست، دعاهاى مأثور - صحيفه‌ى سجاديه و ساير دعاها - و سحرخيزى؛ اينها دل انسان را به عنوان يک ناصح براى انسان قرار ميدهد. اول اين است: «واعظ من قلبه».

[دوم اينکه:] «و زاجر من نفسه»؛ از درونِ خود يک زجرکننده‌اى، منع‌کننده‌اى، هشداردهنده‌اى داشته باشد. اگر اين دو تا نبود، «و لم يکن له قرين مرشد»، يک دوستى، همراهى که او را ارشاد کند، به او کمک کند، راهنمائى کند، اين را هم نداشته باشد - که اين، سومى است - که اگر چنانچه از درون، انسان نتوانست خودش را هدايت کند و مهار نفسِ خودش را در دست بگيرد، [بايد] دوستى داشته باشد، همراهى داشته باشد، همينى که فرمودند: «من يذکّرکم اللَّه رؤيته»، که ديدار او شما را به ياد خدا بيندازد؛ اگر اين هم نبود، «استمکن عدوّه من عنقه»؛ خود را در مقابل دشمنِ خود مطيع کرده است؛ دشمنِ خود را مسلط کرده است بر خود و بر گردن خود، که سوار بشود. که [منظور از] دشمن، همان شيطان است. اينها لازم است. از درون خود، انسان، خود را نصيحت کند. بهترين نصحيت کننده‌ى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گله‌مند نميشود. هر کسى انسان را نصيحت کند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گله‌مند ميشود؛ اما خود انسان، خودش را نصيحت کند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت کند، سرزنش کند خودش را؛ اينها خيلى مؤثر است. موعظه کند، زجر کند. در کنار اينها، يا به جاى اينها اگر نبود، آن وقت دوست، رفيق، که دستگيرى کند انسان را.