به گزارش مشرق به نقل از حوزه نيوز، به بعضيها ميگفتند، شما روزانه مشغول تحصيل شو و به بعضيها ميگفتند، شما خوب هستي ولي فعلا در درسهاي شبانه شرکت کن و اگر از نظم، روش و ادب او خوششان ميآمد ميگفتند : تو ميتواني روزانه بيايي؛ و گاهي هم خودشان با شناختي که داشت بعضيها را براي حضور در حوزههاي علميه تشويق ميکرد و ميگفت؛ تو بيا حوزه علميه زيرا به درد طلبگي ميخوري بالاخره هرکس را ميخواست پذيرش کند، حتما بايد آن شخص را حضوري ميديد و اگر کسي را پذيرش ميکرد در طول چهار، پنج سال او را زير نظر داشت.
در تلبس روش خاص خود را داشت به بعضي طلبهها ميگفت: تو خوب درس خواندي ولي ملبس نشو و برو کارمند شو؛ و بعضيها را براي معمم شدن تشويق ميکرد. ايشان براي گزينش طلبه چند فيلتر داشت، يکي در انتخاب طلبه و ديگري در طول تحصيل و بعد در موقع عمامه گذاري اين دقتها را اعمال ميکرد و ميگفت: طلبهاي که من معمم ميکنم، افتخار ميکند و با جرأت ميگويد : من طلبه مدرسه آقاي مجتهدي هستم، به بعضي ميگفت تو به درد طلبگي نميخوري دنبال کار ديگر برو و اگر نميرفت خير هم نميديد.
آيتالله مجتهدي از روي تجربه و خلوصي که داشت، طلبهها را انتخاب ميکرد و گوهر شناس بود، واقعا فرد عجيبي بود، حتي به بعضيها ميگفت، شما بيا طلبه بشو و اگر پدرش راضي نبود ميرفت با پدر ايشان صحبت ميکرد تا آن شخص را تشويق کند، مرحوم آيتالله مجتهدي مثل باغباني بود که به گياهان باغ رسيدگي ميکرد و به وضع طلبههايش نظارت داشت چه درسي ميخوانند؟ استاد او کيست؟ هم مباحثه دارد يا نه؟ با چه کسي بحث ميکند و..در جريان ريز کارهاي طلبهها دقت ميکرد و با کسي هم رودربايستي نداشت و به حفظ و نظم برنامه مدرسه خيلي اهميت ميداد و حضور فعالي در مدرسه داشت.