مشرق--- مقام معظم رهبری طی سه سخنرانی خود در روزهای اخیر(14، 18 و 20 شهریور)، با تعابیری از دولتمردان آمریکایی و غربی یاد می کنند که در نوع خود بی سابقه و یا کم سابقه بوده است. ایشان در تحلیل تاریخی رویارویی غرب با دنیای اسلام، غربی ها و بویژه سران دولت آمریکا را با تعابیری اینگونه توصیف نموده اند:
1) ايجاد اختلاف و آتشافروزى،
2) آتش جنگ را برمىافروزند،
3) براى خاطر مقاصد سياسى، حاضرند منطقه را به آتش بكشند،
4) براى اين منافع ملّىِ ادّعايى، حاضرند همهى آتش ها را برافروزند؛
5) پنجاه نفر در اين انفجارها كشته بشوند، هيچ باكى ندارند؛
6) در افغانستان و در پاكستان، كاروان هاى عروسىِ مردمى را به رگبار بستند، افرادى را كشتند؛
7) صدها هزار را در عراق به زور و ظلم كشتند، از بين بردند، الان هم عوامل آنها هنوز دارند همين كارها را مي-كنند؛ اينها دم بر نمىآورند.
8) غربی ها از كشتار هیروشیما، از كشتار میلیون ها انسان در جنگ های جهانی اول و دوم، و از كشتار مردم بیگناه پاكستان، افغانستان و عراق، احساس ناراحتی نمی كنند.
9) برخلاف ادعاهای حقوق بشری و ظاهرسازی هایشان، كشته شدن میلیون ها انسان نیز، وجدان آنها را متأثر نخواهدكرد.
10) در آینده هم، هرجا كه منافع شان اقتضا كند، از كشتار انسان ها ابائی نخواهندداشت.
11) آنها نشان داده اند كه به هیچكس رحم نمی كنند،
12) در كشور سوريه حوادثى بهوجود بيايد كه يك كشور بتدريج تبديل بشود به ويرانه؛ يا در مصر يا در نقاط ديگر، هيچ باكى ندارند؛
13) گروههاى تكفيرى را به راه مىاندازند،
14) يك عدّه مزدور را به راه می اندازند كه براى اين آتش هيمه فراهم كنند، بنزين روى آتش بريزند؛
15) انصاف و نگاه به منافع بشريّت و انسانيّت و منافع كلان آحاد بشر، برايشان مطرح نيست؛
16) آنچه كه براى سياستمداران آمريكا بلاشك مطرح نيست، همين جنبههاى انسانى است.
17) مسئلهى انسانيّت چيزى نيست كه كسى در دنيا باور بكند كه آمريكايىها دنبال اين هستند؛
18) اهل دروغگویی و ظاهرسازی هستند،
19) حضور استكبار در اين منطقه، حضور متجاوزانه و زورگويانه و زيادهخواهانه است؛
20) دفاع از اين منافع را هم براى خودشان مشروع مي دانند، ولو منافع ده كشور ديگر و ده ملّت ديگر را هم پايمال بكنند.
بی رحم/ آتشافروز/ جنگ افروز/ آدم كش/ فاقد احساس و عاطفه/ بی وجدان/ بی انصاف/ و فاقد نگاه به منافع بشريّت/ فاقد انسانيّت/ دروغگو/ ظاهرساز/ متجاوز/ زورگو/ زيادهخواه/ پايمال كنندۀ منافع ملت-ها و ... برخی از صفاتی هستند که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، سران کشورهای غربی را با آنها وصف کرده اند. نفس تعابیر مزبور و نیز پی درپی بیان شدن این سخنان، ما را بر آن داشت که قدری در فلسفه این اقدام از سوی رهبر حکیم انقلاب، اندیشه کنیم.
- سند مؤید این کینه توزی ها علیه دنیای اسلام و مسلمانان:
در هفته گذشته سندی روی پایگاه های خبری داخلی قرار گرفت، که علیرغم اهمیت بسیار آن، مورد غفلت و بی-توجهی واقع شد. این سند و شاهد زندۀ آن، صحبت های وسلی کلارک فرمانده سابق آمریکایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) است. او در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت: آمریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی تصمیم به حمله به عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران گرفت و قرار بود طی پنج سال، این کشورها را اشغال کند!!
به گزارش پایگاه خبری Democracy Now، وسلی کلارک که در سال ۲۰۰۴ میلادی فرمانده ناتو بود؛ در برنامه ای تلویزیونی گفت: «حدود ده روز پس از حوادث یازده سپتامبر (سال ۲۰۰۱ میلادی) به پنتاگون رفتم. پس از آنکه با دونالد رامسفلد(وزیر دفاع وقت) و پل ولفوویتس معاون وی دیدار کردم به طبقه پایین آمدم، تا با برخی از کسانی که تحت امر من بودند ملاقات کنم. یکی از ژنرال ها مرا صدا کرد و گفت سرورم! تو باید بیایی و با من برای مدتی صحبت کنی. به او گفتم: اما تو کار داری؟ گفت: نه. ما تصمیم جنگ با عراق را گرفته ایم. این حرف برای حدود بیستم سپتامبر آن سال (سال ۲۰۰۱ میلادی) است. به او گفتم: ما با عراق بجنگیم!؟ برای چه؟ گفت: نمی دانم! (خنده حاضران در استودیوی تلویزیون). سپس او (ژنرال آمریکایی) به من گفت: گمان می کنم آنها (تصمیم گیران جنگ) کاری به جز این ندارند. به او (ژنرال) گفتم: هیچ دلیل و مدرکی پیدا کرده اید که نشان دهد بین او (صدام) و القاعده ارتباط وجود دارد؟ گفت: نه. هیچ مطلب جدیدی در این خصوص وجود ندارد!»
کلارک افزود: این شخص(ژنرال) گفت: «اما آنها به سادگی تصمیم حمله به عراق را گرفتهاند. این شخص سپس به من گفت: اما گمان می کنم ما نمی دانیم با تروریسم چه می کنیم؛ ولی نیروی نظامی قدرتمندی داریم و می توانیم نظام-ها را سرنگون کنیم! این شخص سپس گفت: گمان می کنم تنها ابزار ما، قدرت نظامی است که به مثابه چکش است و هر مشکلی نیز باید همانند یک میخ به نظر برسد و با این چکش حل شود!»
کلارک گفت: «پس از چند هفته، به دیدگاه این شخص فکر کردم؛ در آن زمان، ما بمباران هوایی در افغانستان را آغاز کرده بودیم. به این شخص گفتم: آیا همچنان تصمیم ما برای حمله به عراق به قوت خود باقی است؟ او گفت: حتی بدتر از این! سپس در دفترش خم شد و یادداشتی را برداشت و گفت: من همین الان این یادداشت را از دفتر وزیر دفاع در طبقه بالا دریافت کردم. سپس گفت: این یاداشت، چگونگی اشغال هفت کشور را طی پنج سال تشریح کرده است. ما با اشغال عراق، آغاز می کنیم؛ تا نوبت به سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران برسد.»
مجری پرسید: امکان دارد یک بار دیگر نام این کشورها را تکرار کنی؟ کلارک بار دیگر نام کشورها را تکرار کرد!!
ضمن اینکه، سند فوق دلیل روشن ردّ ادعای کسانی است که فریب ادعاها و تظاهرهای غربی ها- بویژه آمریکایی-ها- را خورده و توصیه می کنند که با آنها منطقی رفتار کنیم و انتظار روابط مبتنی بر احترام متقابل را دارند.
- منطقه سرشار از ثروت:
دشمنی دیرینه غربیها با اسلام و مسلمانان دلایل متعددی دارد، که از جمله آنها چشم طمع غربی ها به مناطق مسلمان نشین و نعمت ها و ثروت های سرشار و موقعیت استراتژیک این مناطق است.
اين منطقه، منطقهى سرشار از ثروت و داراى موقعيّت بسيار مهمّ جغرافيايى و طبيعى است، طبعاً به اين منطقه توجّه دارند، نظر دارند، كه اگر انسان نگاه كند به حرفهاى اينها و آنچه كه تاكنون انجام دادند، هدفشان اين است كه اين منطقه را با محوريّت رژيم صهيونيست، متعلّق به خودشان كنند و حاكميّت خودشان را در آنجا مستقر كنند؛ دنبال اين هستند. در همين قضاياى اخير سوريّه هم ملاحظه ميكنيد، اين بهانهاى كه اخيراً مطرح كردهاند، مسئلهى شيميايى است. حالا البتّه با زبانْبازى و لفّاظى سعى مي كنند كه وانمود كنند به خاطر يك مسئلهى انسانى مي خواهند وارد اين قضيّه بشوند؛ كيست در دنيا كه دروغ بودن اين ادّعا را نداند؟ آنچه كه براى سياستمداران آمريكا بلاشك مطرح نيست، همين جنبههاى انسانى است. اينها كسانى هستند كه در زندان گوانتانامو و قبل از آن در ابوغريب عراق، چند هزار زندانى را بىمحاكمه به صِرف اتّهام، چند سال نگه داشتند، هنوز هم عدّهاى از آنها هستند؛ خب، اين انسانى است؟ اينها كسانى هستند كه بمباران شيميايى وسيع صدام را در اين منطقه- چه آنچه در حلبچهى عراق اتّفاق افتاد، چه آنچه در شهرهاى ما، سردشت و غيره، اتّفاق افتاد- ديدند و دم بر نياوردند، بلكه حتّى كمك هم كردند؛ حالا ما فرض كنيم كه كمك به معناى اين نبوده است كه آمريكايىها ابزار شيميايى را به آنها داده باشند- البتّه غربىها دادند، در اين ترديدى نبود و اطّلاعاتش دست ما هست- ولى حدّاقل اين است كه آمريكايىها ديدند، مطّلع شدند و كمترين اعتراضى نكردند؛ اينها مسئلهى انسانىشان اينجورى است. در افغانستان، در پاكستان، كاروان هاى عروسىِ مردمى را به رگبار بستند، افرادى را كشتند، صدها هزار را در عراق به زور و ظلم كشتند، از بين بردند، الان هم عوامل آنها هنوز دارند همين كارها را مي كنند؛ اينها دم بر نمىآورند. مسئلهى انسانيّت چيزى نيست كه كسى در دنيا باور بكند كه آمريكايىها دنبال اين هستند؛ حالا لفّاظى ميكنند، زبانْبازى مي كنند، اين را مي گويند براى اينكه بتوانند حركت خودشان را توجيه كنند. و البتّه ما عقيدهمان اين است كه اينها اشتباه مي كنند، خطا مي كنند و ضربهى واردهى بر خودشان را در اين زمينه احساس خواهند كرد و قطعاً در اين مورد ضرر خواهند كرد؛ در اين ترديدى وجود ندارد. خب، اين وضع منطقه است. (بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری- 14/06/1392)
- ادعای داشتن منافع:
نظام سلطه و کشورهای غربی و آمریکا، برای این تجاوزگری ها و افزون خواهی ها، نام «منافع» را انتخاب کرده و مزوّرانه منافع ادعایی خود را در قلب دنیای اسلام جستجو و تعقیب می نمایند:
جبههى استكبار - كه خب فرد شاخص جبههى استكبار هم دولت ايالات متّحدهى آمريكا است - منافعى براى خودشان در منطقه تعريف كردند با نگاه استكبارى - يعنى همان نگاه استعمارى قرن نوزدهمى با شكل جديد - و به دنبال اين هستند كه همهى مسائل منطقه را با توجّه به اين منافعى كه براى خود تعريف كردند، حل بكنند؛ قضيّهى سوريّه هم از همين قبيل است، قضيّهى بحرين هم از همين قبيل است. حضور استكبار در اين منطقه، حضور متجاوزانه و زورگويانه و زيادهخواهانهاى است كه هر مقاومتى در مقابل خودش را مي خواهد از بين ببرد؛ البتّه تا به حال بحمداللَّه نتوانستند و نخواهند توانست. (بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری- 14/06/1392)
غربی ها- و در رأس آنها آمریکا، برای دستیابی به اهداف شوم خود، دست به هر اقدام ضدانسانی و جنایتکارانه می زنند و بی توجه به اصول انسانی، منطقه را به آتش کینه و جنایت خود می سوزانند. سوریه، تا امروز آخرین هدف و میدان قتل و غارت آنها است:
هفتهها است كه دارند مردم اين منطقه را تهديد مي كنند به ايجاد يك جنگ، ايجاد يك درگيرى پرخسارت، براى خاطر منافعى كه براى خودشان تعريف كردهاند، دفاع از اين منافع را هم براى خودشان مشروع مي دانند، ولو منافع ده كشور ديگر و ده ملّت ديگر را هم پايمال بكنند؛ اينجورىاند. انصاف و نگاه به منافع بشريّت و انسانيّت و منافع كلان آحاد بشر كه برايشان مطرح نيست، اسمش را مي گذارند منافع ملّى [كه] در واقع منافع ملّى خودشان هم نيست، منافع صهيونيستها است، منافع دشمنان بشريّت است، منافع سرمايهدارانى است كه در طول هفتاد هشتاد سال گذشته نشان دادند كه به هيچ اصلى از اصول انسانيّت پايبند نيستند؛ اسم اين را مي گذارند منافع ملّىِ خودشان و براى اين منافع ملّىِ ادّعايى، حاضرند همهى آتش ها را برافروزند.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران حج-20/06/1392)
لذا برازنده سیاستمداران غربی، صفاتی چون «دروغگویی و ظاهرسازی» می باشد. (دیدار ائمه جمعه سراسر كشور با رهبر انقلاب اسلامی- 18/06/1392)
- راهبرد اختلاف افکنی و آتشافروزى:
غربی ها برای دستیابی به اهداف شوم و ضدانسانی خود، از هر حیله و نیرنگی استفاده می کنند و دست به هر جنایتی می زنند. یکی از ترفندها و ابزارهای کهنه ولی همچنان کارآمد آنها، سیاست اختلاف افکنی بین مسلمانان است:
خوب فهميدند كه اگر در دنياى اسلام مذاهب اسلامى گريبان يكديگر را بگيرند و كشمكش با همديگر را شروع كنند، رژيم غاصب صهيونيست نفس راحتى خواهد كشيد؛ اين را خوب فهميدند، درست فهميدند؛ لذا از يك طرف گروههاى تكفيرى را به راه مىاندازند كه نه فقط شيعه را تكفير كنند، بلكه بسيارى از فِرق اهل سنّت را هم تكفير كنند؛ از آن طرف هم يك عدّه مزدور را به راه بيندازند كه براى اين آتش هيمه فراهم كنند، بنزين روى آتش بريزند؛ كه مىبينيد، ميشنويد، يا خبر داريد. وسائل ارتباط جمعى و رسانه در اختيار اينها ميگذارند؛ در كجا؟ در آمريكا! در كجا؟ در لندن! آن تشيّعى كه از لندن و از آمريكا بخواهد براى دنيا پخش بشود، آن تشيّع به درد شيعه نميخورد. رهبران دينى تشيّع و بخصوص بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، امام بزرگوار و ديگران، اين همه تأكيد ميكنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامى و برادرى مسلمانان با يكديگر، آنوقت يك عدّهاى- كاسهى داغتر از آش - دنبال آتشافروزى، دنبال ايجاد درگيرى و اختلاف ]هستند]. اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد؛ اين همان چيزى است كه دشمنان دنياى اسلام كه نه شيعهاند، نه سنّىاند، نه اين را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اينها را بايد بفهميم، اينها را بايد توجّه كنيم. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران حج-20/06/1392)
اما اگر این راهبرد، نتیجه مورد نظر آنها را به دنبال نداشت، پس از ضعیف کردن توان ایستادگی کشور هدف، به بهانه های پوچ و ادعاهای غیرقابل قبول، به مداخله نظامی اقدام کرده، جنایت و آدم کشی را به نهایت می رسانند. در این مورد نیز، سوریه سند زنده و شاهد مدعا است:
امروز ملاحظه مي كنيد در دنياى اسلام غير از كارهايى كه دشمنان در زمينهى ايجاد اختلاف فكرى و روحى و عقيدتى مي كنند، آتشافروزى هم مي كنند؛ ببينيد در كشورهاى همسايهى ما - در پاكستان يك جور، در عراق يكجور، در سوريه يكجور، در بحرين يكجور- چطور آتش جنگ را برمىافروزند بين مردم به بهانهى شيعه و سنّى؛ آنجايى هم كه مسئلهى شيعه و سنّى نيست، اسم شيعه و سنّى رويش مي گذارند، كه من مكرّر اشاره كردهام به مواردى از اينها؛ حاضرند منطقه را به آتش بكشند، براى خاطر مقاصد سياسى؛ ابرقدرتها اينجورىاند. ابرقدرتها از اينكه يك انفجارى در فلان محلّهى فلان شهر عراق رخ بدهد، پنجاه نفر در اين انفجار كشته بشوند، هيچ باكى ندارند؛ از اينكه در كشور سوريه حوادثى بهوجود بيايد كه يك كشور بتدريج تبديل بشود به ويرانه؛ يا در مصر يا در نقاط ديگر، هيچ باكى ندارند. براى منافع نامشروع خودشان، ابرقدرتها- آمريكا و امثال آمريكا- از اين قبيل كارها انجام مي دهند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران حج-20/06/1392)
در برابر اقدامات تفرقه انگیز و تهدیدهای دشمن عنود، هوشیاری و بصیرت دنیای اسلام و پرهیز از ریختن آب به آسیاب دشمن و حفظ و تقویت انسجام و اتحاد ملی، تنها گزینۀ کارآمد است:
يكى از راهبردهاى اساسى دشمنان اسلام و بخصوص دشمنان نظام اسلامى در منطقه، راهبرد ايجاد اختلاف فرقهاى و مذهبى و مسئلهى شيعه و سنّى است؛ اين را توجّه داشته باشيد. و دو دسته عامل و مزدور دشمن در اين زمينه شدند: يك دسته از سنّىها، يك دسته از شيعهها؛ يك دسته آن تكفيري هاى منحرفِ از حقيقت دين، يك دسته هم از كسانى كه براى دشمن كار مي كنند، زير اسم شيعه و به نام شيعه، تحريكِ احساسات ديگران را مي كنند، و دشمنىها را توجيه مي كنند و آتش فتنه را برافروخته مي كنند. هر مجموعهاى، هر دستگاهى، هر دولتى كه فريب اين توطئهى بزرگ را بخورد و غرق بشود در اين قضيّه، و هر مجموعهاى كه اشتباه بكند، قطعاً ضربه خواهد زد به حركت اسلامى و به نظام اسلامى، بخصوص به كشور ما ضربه خواهد خورد.(بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری- 14/06/1392)
- جمهوری اسلامی؛ نقطه ثقل دشمنی های نظام سلطه:
آنچه غربیها و خصوصاً آمریکاییها بر علیه دنیای اسلام در دستور کار خود دارند، در مراتب شدیدتر و عمیقتر علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. تحریمهای گسترده، جنگ تحمیلی هشت ساله، ترورهای کور و جنایتکارانه و دهها و صدها اقدام خباثتآلود دیگر، هنوز دلهای کثیف و مملو از کینه و عداوت غربیها را در مورد ایران اسلامی ارامش نبخشیده و دنبال انتقام گیریهای بیشتر و اعمال فشارهای افزونتر بر مردم ایران هستند. دلیل اصلی اینهمه کینهورزی و عناد، عبارت است از:
اگر نظام جمهورى اسلامى در دنيا سر نكشيده بود و طلوع نكرده بود، مشكل آنها به اين زودى پيش نمىآمد و ممكن بود اين مشكل پنجاه سال ديگر براى آنها بُروز پيداكند؛ ممكن هم بود اين مشكل به اين زودىها پيش نيايد. اما حضور جمهورى اسلامى و ظهور جمهورى اسلامى كار را بر اينها مشكل كرده؛ لذا بشدت دشمنند. دشمنى هم ميكنند؛ اما دشمنى دستپاچه و سراسيمه. دشمنىها از اين قبيل است. حالا كارهائى كه ميكنند، تدابيرى كه ميكنند، جنجالهائى كه ميكنند، تبليغاتى كه دنبالش ميگذارند، يك قطعنامه در سازمان ملل، چند قلم تحريم، بعد هم بزرگنمائى تحريمها، بيش از آنچه كه واقعيت دارد اين تحريمها را اهميت دادن، بعد تهديد نظامى را هم به صورت احتياطاً نيمبند پشت سرش نگه داشتن، همه به خاطر اين است كه اينها در مواجههى با اين حركت عظيم و متين و بنيانى اسلامى در كليهى جهان اسلام، دچار انفعالند. ملت ايران هم پيشرو اين حركتند.(مقام معظم رهبری- 02/04/1389)
با همین نگاه است که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران را یك «فتح الفتوح» در عرصه رویارویی دنیای مادی با اسلام دانستند و می گویند: این فتح الفتوح همچنان با قدرت و استحكام وجود دارد و انسجام داخلی بیش از پیش و پایبندی بیشتر دستگاهها به ارزشها و اصول، قطعاً این اقتدار و فتح الفتوح را آسیب ناپذیرتر خواهد كرد.(دیدار ائمه جمعه سراسر كشور با رهبر انقلاب اسلامی- 18/06/1392)
- کلام امام انقلاب:
آنچه این روزها بر زبان فرزند خلف خمینی کبیر(ره) در مورد غربی ها و بویژه آمریکا جاری شده است، نگارش به روز شدۀ فرمایشات امام عظیم القدر امت اسلام است که هنوز کلام روح بخش آن عزیز سفرکرده، در گوش جان عاشقان اسلام و ایران اسلامی طنین انداز است:
من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولان عرض می كنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگ ترین ساده اندیشی این است كه تصور كنیم جهانخواران خصوصاً امریكا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه ای نباید از كید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریكا كینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - موج می زند. (صحیفه امام، جلد 21، ص 54، 2/9/1367)
- تقویت ساخت اقتدار درونى:
همانگونه که اقتضای جایگاه و شأنیت رفیع رهبری جهان اسلام و انقلاب جهانی اسلامی است، مقام معظم رهبری پس از اعلام خطر و هشدار به مسلمانان در مورد خطرهای بالفعل و پیش روی امت، هوشمندانه و مدبرانه، راهکارهای مقابله با کید و مکر دشمن را نیز ارائه می نمایند:
باید در مقابل دنیای غرب، مقتدر بود؛ زیرا آنها نشان داده اند كه به هیچكس رحم نمی كنند و برخلاف ادعاهای حقوق بشری و ظاهرسازی هایشان، كشته شدن میلیون ها انسان نیز، وجدان آنها را متأثر نخواهدكرد. (دیدار ائمه جمعه سراسر كشور با رهبر انقلاب اسلامی- 18/06/1392)
باطن قضیه آن است كه غربی ها از كشتار هیروشیما، از كشتار میلیون ها انسان در جنگ های جهانی اول و دوم، و از كشتار مردم بیگناه پاكستان، افغانستان و عراق، احساس ناراحتی نمی كنند و در آینده هم هرجا كه منافعشان اقتضا كند از كشتار انسان ها ابائی نخواهند داشت، بنابراین باید اقتدار درونی خود را در عرصه های گوناگون سیاسی، حكومتی، معیشتی و مردمی افزایش دهیم. (دیدار ائمه جمعه سراسر كشور با رهبر انقلاب اسلامی- 18/06/1392)
ایشان مؤلفه ها و عناصر بومی و داخلی تشکیل دهنده و تأمین کننده اقتدار و تقویت کننده ساخت درونی نظام را نیز برشماری و به دقت ارائه نموده اند:
مشكلات همهجا هست؛ طبيعت كارِ يك ملّت اين است كه بالاخره در كار او مشكلاتى وجود دارد، مسئولينش بايد آن مشكلات را برطرف بكنند و حركتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى ميخواهند مشكلات را با كمك ديگران، با تكيهى به ديگران، با رشوه دادن به ديگران، با تذلّل در مقابل ديگران حل كنند؛ بعضىها هم نه، ميخواهند مشكلات را با نيروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل كنند- اعتقادمان اين است كه بايد به تقويت ساخت درونى نظام اهمّيّت بدهيم؛ اين اساس كار است. از درون، خودمان را بايد تقويت كنيم. تقويت درونى با انديشهى كامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چيزى است ممكن؛ چه بهوسيلهى پيشرفت علمى، چه بهوسيلهى ساخت و مديريّت درست اقتصادى؛ (بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری- 14/06/1392)
دسته دیگر این عوامل، عبارتند از:
مكرّر عرض كردهايم؛ ساخت اقتدار درونى ملّت كه در درجهى اوّل با ايمان صحيح و راسخ و با اتّحاد آحاد مردم و با عمل درست مسئولين كشور و با همراهى مسئولان و آحاد مردم و با توكّل به خداى متعال انجام خواهد گرفت؛ يعنى بهكار گرفتن عقل و معنويّت و توكّل و حركت و عمل؛ بلاشك در اوضاع منطقه هم اثر مي گذارد، كما اينكه تا حالا هم اثر گذاشته است. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران حج-20/06/1392)
- جمع بندی و نتیجه گیری:
همپای گسترش تهدیدات و اقدامات کینه توزانه دنیای غرب و نظام سلطه علیه دنیای اسلام و بویژه جمهوری اسلامی ایران، رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی نیز به روشنگری ها و راهنمایی های خود افزوده و راهکارهای مقابله با دشمنان و اهداف غیرانسانی و جنایتکارانه آنها را نیز بیان می کنند.
دشمنان امت اسلام، در طول بیش از دو قرن مقابله با اسلام و امت اسلامی، با پیروزی انقلاب اسلامی و ترس از الگوشدن این انقلاب در دنیای اسلام، بر فشارهای خود بویژه علیه جمهوری اسلامی افزوده اند. منابع سرشار و موقعیت راهبردی ایران اسلامی و منطقه اسلامی، نظام سلطه را بیش از پیش وسوسه می کند و از انجام انواع تزویر و نیرنگ تا همه گونه جرم و جنایت علیه مسلمانان کوتاهی نکرده اند.
از مهمترین راهبردهای قدرت های جائر غربی علیه دنیای اسلام، ایجاد اختلاف و تفرقه مذهبی است. اگر در گذشته، با تحریک شیعه و سنی علیه یکدیگر و ایجاد بدبینی و تفرقه افکنی، اجازه اتحاد دنیای اسلام را نمی دادند، امروز آن ابزار را توسعه داده و دامنه اختلافات را به جنگ سنی علیه سنی و شیعه علیه شیعه گسترده اند و به مزدورانی که با نام شیعه و سنی در تنور اختلافات می دمند، همه گونه کمک و حمایت مالی و تجهیزاتی و ایستگاههای رادیو و تلویزیونی ارائه می کنند.
راهکار اصولی و بنیادین رهبری برای مقابله با نیرنگ ها و ترفندهای دشمنان، تلاش برای تقویت ساختار اقتدار درونی ملت است. عوامل تشکیل دهنده این اقتدار نیز شامل: انديشهى كامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه، ايمان صحيح و راسخ و با اتّحاد آحاد مردم و با عمل درست مسئولين كشور و با همراهى مسئولان و آحاد مردم و با توكّل به خداى متعال، بهكار گرفتن عقل و معنويّت و توكّل و حركت و عمل؛ چه بهوسيلهى پيشرفت علمى، چه بهوسيلهى ساخت و مديريّت درست اقتصادى است.
**********
اما نکته قابل ذکر در این خصوص، توجه به این مهم است که رژیم های غربی و خصوصاً آمریکا، به مردم خودشان نیز صادق نیستند و آنچه را منافع ملی می نامند و هزینه های سنگینی را برای دستیابی به آنها بر ملت های خودشان و طرف های مقابل تحمیل می کنند، حقیقتاً منافع صهیونیست های جنایتکار است. آمریکا سالهای سال است که منافع ملت خودش را فدای صهیونیستها می کند و خسارات فراوان و غیرقابل محاسبه ای را به ملت آمریکا وارد کرده و با دروغ و نیرنگ، آن اقدامات را در راستای حفظ منافع مردم آمریکا معرفی می نماید. پس از لشکرکشی آمریکا و ناتو بعد از حادثه مجعول 11 سپتامبر 2001، اعمال فشار و محدودیت ها علیه مردم کشورهای غربی افزایش یافته و به بهانه مبارزه با تروریسم، حقوق شهروندی ملت خود را نیز پایمال می کنند. امروزه در همه این کشورها- و در مقیاس های مختلف– همه تلفن ها و نامه های الکترونیکی مردم کنترل می شود، در فرودگاهها مردم را برهنه کرده و بازرسی بدنی می کنند و یا با دستگاههای اسکنر مخصوص( مشابه عریان کردن)، افراد کنترل می شوند.
دولت آمریکا حتی به مردم خودش در باره حادثه 11 سپتامبر نیز راست نگفت و سیاست پنهان کردن حقایق را بعد از جمهوری خواهان، دموکرات ها هم ادامه دادند. جریان 11 سپتامبر، در آینده نه چندان دور، قطعاً سرنوشت هولوکاست را پیدا خواهد کرد و انکار و تردید در مورد آن و یا اقدام به مطالعه و تحقیق در خصوص آن، جرم محسوب خواهد شد! علاوه بر خوی ددمنشی و حس انتقام گیری از مسلمانان، زندان گوانتانامو به این علت در خارج از سرزمین آمریکا بر پا شد که بازداشتی ها را اگر به آمریکا ببرند، طبق قوانین آمریکا باید محاکمه شوند و آنها نخواستند این کار را انجام دهند. طبق آمارهای منتشر شده، در تعقیب قاتلان فرضی 3000 کشتۀ 11 سپتامبر، تنها بیش از 6 هزار نفر از ارتش آمریکا کشته شده اند. بر اساس ادعای آمریکا و غرب، القاعده برای اعمال تروریستی 11 سپتامبر، حدود 000/500 دلار هزینه کرده است؛ لیکن هزینه های مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در جنگ های پس از 11 سپتامبر را، بالغ بر 5 هزار میلیارد دلار- یعنی 10 میلیون برابر، محاسبه کرده اند!!
امروز نه تنها ملت های مسلمان و آسیا بلکه غربی ها و آمریکایی ها نیز یقین داشته و اعتراف کرده اند که پس از حادثه 11 سپتامبر و لشکرکشی غرب به سوی دنیای اسلام و ادعای راه اندازی جنگ صلیبی دیگر، دنیا امن تر نشده و انسانهای کمتری زیر سایه تهدید و جنگ، زندگی نکرده اند. کوبیدن بر طبل اسلام هراسی، تقابل دیرینه غرب با اسلام را به شدت رادیکالیزه کرده و گروه های تروریستی و باندهای جنایتکار را گسترده تر کرده است. لیکن در ادامه بی صداقتی و دروغگویی غربی ها، القاعده ای که منبع فتنه و ناامنی و تروریسم جهانی معرفی شد و در تعقیب آنها، دو کشور اسلامی اشغال و چند کشور دیگر در نوبت اشغال شدن قرار داشتند، امروز به عنوان متحد استراتژیک غربی ها در سوریه و با پول و سلاح و هدایت آمریکایی ها و غربی ها می جنگند و خون مسلمانان را میریزند و جگر سرباز مسلمان سوری را به دندان جهالت و حماقت خود می کِشند. کیست که نداند جنایت های شرمگین تروریست ها در سوریه، نیز با چراغ سبز و همراهی همه جانبه آمریکا و اروپا است؟ سران آمریکا و برخی کشورهای غربی می خواستند این ننگ و خفت را برای سربازان آمریکایی و غربی به حدّاعلا برسانند و با حمله به سوریه، دوشادوش القاعده و تروریست ها و در یک سنگر به جنگ خانماسوز دیگری وارد کنند.
جنایت های آمریکا و غربی ها در افغانستان و عراق نیز از جمله سندهای گویای خوی درندگی و غیرانسانی غربی ها است. بر اساس اعلام مؤسسه هافکینز، تنها تا سال 2006، بیش از 650 هزار نفر مردم عراق به دست آمریکایی-ها و تروریست های مورد حمایت آنها کشته شده اند. مضافاً، ملت ایران، آمریکا و غرب را شریک جنایات رژیم سفاک پهلوی دانسته و جنایت های صدام در جنگ تحمیلی را به حساب آنها نیز گذاشته است. حمایت های همه جانبه غرب از منافقین کوردل و تروریست که حداقل خون 17 هزار نفر را در ایران و بیش ار 20 هزار نفر را در عراق به زمین ریخته اند، نیز در حافظه تاریخی دنیای اسلام و ملت ایران جاودانه شده است. امروز دیگر همه دنیا، معنای این حرف وزیر خارجه وقت آمریکا را به خوبی می فهمند که: ما دوست دائمی و دشمن دائمی نداریم!
محوریت اسرائیل و منافع و بقای آن رژیم جنایتکار در همه برنامه ها و اقدامات آمریکا، صدای اعتراض مردم آمریکا را نیز بلند کرده است. اگر این روزها سوریه مورد تهدید آمریکایی ها قرارگرفته و برای مردم مظلوم و مقاوم این بخش از پیکره دنیای اسلام و نقطه ثقل و محوری مقاومت ضداسرائیلی چنگ و دندان نشان می دهند، همگان می-فهمند که موضوع کاربرد سلاح شیمیایی، بهانه کودکانه ای بیش نیست و هدف اصلی، شکستن خط و محور مقاومت و تضعیف دشمنان اسرائیل و حامیان حقیقی ملت مسلمان و آواره فلسطین است. طبق آمارها، آمریکا در جنگ علیه مردم ویتنام، آنقدر سلاح شیمیایی بر سر مردم مقاوم ویتنام ریخت که سهم هر ویتنامی، به طور متوسط بیش از 4 لیتر می شود!! استفاده صدام از سلاح شیمیایی علیه مردم حلبچه عراق و علیه مردم ایران- از جمله شهر مقاوم سردشت- نیز احساسات انسان دوستانه غرب و آمریکا را جریحه دار نکرد. استفاده از بمب ها و گلوله های دارای رادیواکتیو در جنگ با مردم عراق و افغانستان- که تا دهها سال عوارض آن بر حرث و نسل این کشورها باقی خواهدماند- نیز نتوانست دلسوزی و حسّ ترحّم آنها را برانگیزاند. اما کاربرد سلاح شیمیایی در حومه دمشق- که بدون هیچ مدرکی به دولت سوریه نسبت داده شده، حسّ انساندوستی غرب را تحریک کرده و دولت سوریه به جرم عبور از خط قرمز غربی ها، باید تاوان پس بدهد!! این معادله و معامله سخیف را حتی افراد کودن نیز به آسانی درک و حل می کنند. جالب است که بدانیم بسیاری از صداهای اعتراض ضدجنگ که از غرب برخاستند و دولت های غربی را از ورود به جنگ برحذر می داشتند، نگرانی از افزایش قیمت نفت و رسیدن آن به بالای بشکه ای 130 دلار اعلام می کنند!!!
نتیجه اینکه؛ وقتی ما با دشمنانی اینچنین مواجه هستیم، چاره ای جز مقاومت و ایستادگی با تکیه بر ظرفیت-های درونی خودمان نداریم. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، باید در مقابل دنیای غرب، مقتدر بود؛ زیرا آنها نشان داده اند كه به هیچكس رحم نمی كنند و برخلاف ادعاهای حقوق بشری و ظاهرسازی هایشان، كشته شدن میلیون ها انسان نیز، وجدان آنها را متأثر نخواهدكرد. اگر قدرتمند نباشیم، آنها ما را بلعیده و هضم می کنند. اما اگر قاطعانه بایستیم و مقتدرانه موضع بگیریم و از داشته های فراوان و ارزشمند مادی و معنوی خود به خوبی و هوشمندانه بهره بگیریم، دشمن وادار به عقب نشینی خواهدشد؛ چیزی که ملت مسلمان و انقلابی ایران طی 34 سال گذشته بارها و بارها تجربه کرده و کارآمدی این راهبرد را آزموده است؛ و چیزی که همین روزها، در خصوص سوریه نیز اتفاق افتاد!
کتب الله لاغلبنّ انا و رسلی. والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا. الا انّ نصر الله قریب
والسلام
سیدرضا حسینی- 24/06/1392