«عصر فریب» نام کتاب خاطرات محمد البرادعی است که در آن به خاطرات وی در خصوص پرونده هسته ای ایران پرداخته شده است. بررسی این کتاب می تواند قضاوت مناسبی را در خصوص روند تصمیم گیریهای مسئولین در خصوص پرونده هسته ای در اختیار گذارد که این خود می تواند راهنمای دولت جدید باشد. متن زیر به بررسی این کتاب می پردازد.

به گزارش مشرق، پرونده هسته ای ایران را می توان یکی از چالشی ترین پرونده های عرصه ی دیپلماسی در قرن معاصر دانست که سازمان ها، دولت ها و شخصیت های متعددی در سطوح مختلف درگیر این پرونده ی چند جانبه شدند. در سطح سازمان ها: سازمان ملل متحد، شورای امنیت، اتحادیه اروپا، جنبش غیرمتعهدها و آژانس انرژی انمی مهمترین سازمان های درگیر و مرتبط با این پرونده بودند. در سطح دولت ها  نیز کشورهایی چون ایران، آمریکا، روسیه، فرانسه، آلمان،‌ چین و انگلیس نیز به عنوان طرف های مذاکره و مدعی حضور داشتند. اما در بین چهره ها و شخصیت ها نیز بودند افرادی که نامشان با این پرونده گره خورده و مخصوصا ایرانی ها با شنیدن نام آنها بی اختیار پرونده ی هسته ای کشورشان به ذهنشان متبادر می شد. شخصیت هایی نظیر دکتر روحانی، دکتر لاریجانی، دکتر جلیلی در داخل و شخصیت هایی همچون خاویرسولانا و محمد البرادعی در خارج از کشور که نامشان با پرونده ی هسته ای ایران گره خورده است.  

 

اما این پرونده تنها در عرصه ی سیاست خارجی و دیپلماسی باقی نماند بلکه در خاطرات مردان سیاسی و هسته ای نیز رسوب کرده و جای پای آن را می توان کتب خاطرات شخصیت های سیاسی جستجو کرد. البته کتب خاطراتی که مربوط به پرونده ی هسته ای ایران می شوند در دو سطح قابلیت طبقه بندی دارد. دسته ای از کتب که مستقیما در خاطرات خود به پرونده ی هسته ای ایران می پردازند،‌ مانند کتاب خاطرات دکتر روحانی و دسته ی دوم کتبی هستند که نویسنده در کنار سایر مسائلی که مطرح می سازد بخشی از کتاب را نیز به    مسأله ی هسته ای ایران اختصاص می دهد. کتاب خاطرات تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلستان، خاطرات جک استراو وزیر امورخارجه انگلیس و همچنین کتاب خاطرات یوشکا فیشر وزیر امور خارجه ی آلمان نیز از این دسته اند. اما در این بین کتاب خاطرات محمد البرادعی در سطح دیگری قابلیت بررسی و دقت و توجه دارد.

محمد البرادعی سه دوره ی دبیرکل سازمان انرژی اتمی بود و در این سه دوره آژانس با بحران ها و پرونده های هسته ای فراوانی روبرو بوده است. جنگ عراق بر سر بهانه های هسته ای غرب،‌ بحران هسته ای کره ی شمالی، بحران و تنش در فعالیت های هسته ای لیبی و پرونده ی هسته ای ایران گردنه هایی بود که البرادعی می بایست جامعه ی جهانی را از آنها با کمترین خطر عبور دهد. علاوه بر این مسائل،‌ حضور شخصیت های تنش زایی چون جرج بوش،‌ تونی بلر،‌ قذافی و ... در عرصه ی سیاست خارجی و روابط بین الملل؛‌ تلاش شخصیت هایی چون البرادعی را با دشواری دوچندانی روبرو می ساخت. در این مجال به خاطرات هسته ای البرادعی و تصویر فعالیت های هسته ای ایران در خاطرات وی می پردازیم.

 

محمد البرادعی کیست؟

محمد مصطفى البرادعی در سال 1942 در قاهره پایتخت مصر به دنیا آمد. البرادعی در سال 1962 مدرک لیسانس خود را از دانشگاه قاهره در رشته حقوق دریافت و آن را در موسسه فارغ‌التحصیلی مطالعات بین‌المللی "HEI" در ژنو تکمیل کرد و مدرک دکتری را نیز در رشته حقوق بین‌الملل در دانشکده حقوق "نیویورک" در سال 1974 کسب کرد.

وی حرفه ی دیپلماتیکی خود را در سال 1964 و در وزارت امور خارجه مصر آغاز کرد. وی در آنجا در مأموریت‌های دائم مصر در سازمان ملل متحد در نیویورک و ژنو در زمینه موضوعات سیاسی، حقوقی و کنترل سلاح شرکت کرد. البرادعی از سال 1974 تا 1978 به عنوان مشاور ویژه در وزارت امور خارجه مصر مشغول به فعالیت شد. در سال 1980، وی به عنوان یکی از مقام‌های ارشد در زمینه برنامه حقوق بین‌الملل در موسسه آموزش و تحقیق سازمان ملل متحد مشغول شد و از سال 1981 تا 1987 به عنوان استادیار حقوق بین‌الملل در دانشکده حقوق دانشگاه "نیویورک " تدریس ‌می کرد. البرادعی از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ در سمت دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تبدیل به چهره ای بین المللی شد. وی در سال 1984 عضو ارشد دبیرخانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شد که در آنجا بین سال های 1984 تا 1993 به عنوان مشاور حقوقی آژانس و بین سال های 1993 تا 1997 به عنوان دستیار مدیرکل روابط خارجه فعالیت ‌کرد. البرادعی همچنین یکی از اعضای "انجمن حقوق بین‌الملل " و "جامعه آمریکایی حقوق بین‌الملل " است.  همچنین او در سال ۲۰۰۵ به همراه آژانس برنده جایزه صلح نوبل شد. البرادعی در اول دسامبر 1997 به عنوان مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برگزیده شد و جانشین "هانس بلیکس " (Hans Blix) از سوئد شد. وی برای یک دوره چهارساله دیگر بین سال های 2001 تا 2005 برای دومین بار به عنوان مدیرکل آژانس برگزیده شد و سومین و آخرین دوره ریاست وی در آژانس تا نوامبر 2009 تمدید شد.

البرداعی از چهره‌های شناخته شده اصلاح طلب و از مخالفان سرشناس دولت مصر است که در اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر شرکت داشت و از سوی احزاب اپوزیسیون به عنوان نماینده ی معترضان برای مذاکره با دولت مصر تعیین شده بود. البرادعی دارای دکترای حقوق بین الملل از دانشگاه نیویورک و همچنین دارای تألیفات و پژوهش های آکادمیک در حوزه ی روابط بین الملل و حقوق بین الملل می باشد. جالب اینکه وی از جمله شخصیت های دانشگاهی بود که دارای سابقه ی اجرایی و دیپلماتیک در حوزه ی تحصیلی و مطالعاتی خود بود.

 

درباره ی کتاب

کتاب خاطرات هسته ای محمد البرادعی با نام عصر فریب منتشر شد. این کتاب دربرگیرنده ی خاطرات مسئول اول فعالیت های هسته ای در جهان است.

نویسنده ی این کتاب یعنی البرادعی در سه دوره ی متوالی مسئولیت آژانش بین المللی انرژی اتمی را بر عهده داشته و بحران ها و پرونده های مختلفی را مدیریت کرده است. این کتاب شامل یک مقدمه و 14 بخش می باشد؛ بحران هسته ای کره ی شمالی، فعالیت های هسته ای عراق و حمله ی آمریکا به عراق، فعالیت های هسته ای پاکستان، تنش در پرونده ی هسته ای لیبی و همچنین پرونده ی هسته ای ایران را فصول این کتاب را تشکیل می دهد. چهار بخش از 14 بخش کتاب با عنوان ایران ذکر شده است.

از این رو می توان ایران را از جمله کشورهای پرحضور در خاطرات البرادعی دانست. اما مطالعه ی کتاب خاطرات البرادعی از جنبه های مختلف مهم و حائز اهمیت است که از جمله ی آن:

1. البرادعی سه دوره چهارساله مسئول مستقیم پرونده ها و بحران های هسته ای در جهان بوده و تلاش خود را برای مدیریت بحران ها و پرونده ها مصروف داشته است.

2. خاطرات البرادعی نشان می دهد که جریان ها، سازمان ها، کشورها و شخصیت های مختلف و متعدد در یک تصمیم جهانی و با یک واقعه جهانی نقش دارند.

3. از سوی دیگر نشان می دهد که طرف های مختلف درگیر در یک بحران یا یک پرونده در مورد طرف مقابل چه فکری دارند و چگونه می اندیشند. (شرایط برای هر کدام از بازیگران درگیر در این ماجرا، فوق العاده پیچیده بود و در ترکیب با هم پیچیده تر هم می شد. خواندن قطعی اهداف و مقاصد از جانب دولت های مربوطه تقریبا غیر ممکن بود.) (خاطرات البرادعی، ص 175)

4. هژمونی غرب را بیش از پیش نشان می دهد و بیان می کند که چگونه کشورهای غربی تلاش دارند تا کشورها و ملت های مختلف را از حقوق خود محروم سازند.

البرادعی در مقدمه ی کتاب خود صراحتا هدف و مقصود خود را از انتشارات خاطراتش بیان می کند و به روشنی بیان می دارد که در مسأله ی هسته ای بازیگران مختلف و متعدد نقش داشته اند: (دیپلماسی اتمی یک مسئولیت پیچیده و بلند مدت است. با این حال کار شدید و تعهد پایدار افراد در سراسر جامعه اتمی بین الملل، دنیا هنوز جای بهتری است؛ دیپلمات ها، بازرسان، دانشمندان، وکلاء، کارکنان آزمایشگاه،‌ روزنامه نگاران، عمل گرایان و دانشگاهیان، رهبران از هر بخش دنیا و در هر سطحی و بویژه همکارانم، زنان و مردان متخصص آژانس بین المللی انرژی. بسیاری افراد منبع الهام و مشوق من برای نوشتن این کتاب بودند؛ بسیاری از نظرات،‌مشاهدات و حکایاتشان به این صفحات جان بخشیده و آن را غنی کرده است. ...) (خاطرات البرادعی، ص 7)

 

ایران در خاطرات البرادعی

ایران و مدیریت پرونده ی هسته ای ایران در خاطرات البرادعی نقشی متفاوت و برجسته دارد. البرداعی به صراحت از تفاوت ایران با سایر کشورهایی که مسأله ی هسته ای دارند مشخص است. او به صراحت این نکته اشاره می کند و بیان می کند: (در این میان،‌ وقتی همه تلاش ها برای رسیدن به یک توافق مذاکره شده بر سر برنامه اتمی تهران با مشکل مواجهه شد، ایران به تحکیم جایگاه خود به عنوان قدرتمندترین بازیگر اسلامی در منطقه ادامه داد. جنگ های ادامه دار در عراق و افغانستان، تعهد پیوسته فلسطینی ها و مقاومت غرب در برابر آتش بس طی جنگ سال 2006 لبنان، در میان سایر پیشرفت ها، مفهوم تعصب غرب علیه مسملمانان را تقویت کرد. با توجه به اینکه ایران از جمله کشورهای مسلمانی بود که در این دوران در مقابل غرب ایستاد و مقاومت نشان داد، بسیاری از مسلمانان ملل مختلف، ایران را به عنوان تنها ندافع حقوق پایمال شده ی خود می دانند). (خاطرات البرادعی، ص 250).

با این حال البرادعی فصل خاطرات خود در مورد ایران را با عنوان معمای تقیه آغاز می کند. در خاطرات البرادعی این خط سیر دنبال می شود که ایران هر چند به دنبال سلاح های هسته ای نبوده اما مایل هم نبوده که تمام فعالیت های خود را بیان و علنی سازد. از طرف دیگر این نکته را نیز بیان می کند که ممکن است ایران در ابتدا تقیه می کرده است. این مفهوم تقیه صراحتا در کتاب خاطرات البرادعی بیان شده است: (عده ای از جمله مبارک، ‌رئیس جمهور مصر به من گفته بودند. که طبق حکمت شیعه، گاه فریب دادن به انگیزه ی حق، قابل قبول است. این مفهوم تقیه نامیده می شود و به این معناست که از خود یا افراد تحت مراقبت خود در مقابل آسیب محافظت کنند. برای همکاران ایرانی روشن کردم که جدای از منشاء این رفتار،‌ تکذیب ها و پنهان سازی های مداوم آنها آسیب عمیقی به اعتبارشان در جامعه بین المللی رسانده است. از ابتدا خود را در چاله ای انداخته بودند که تلاش های دیپلماتیک آنها را از بین می برد و این همان چیزی است که من آن را به عنوان اقدام با کمبود اعتماد می شناسیم. (خاطرات البرادعی،ص 163)

خاطرات البرداعی پرده از واقعیتی مهم در صحنه ی بین الملل و جامعه ی جهانی بر می دارد و آن اینکه کشورهای غرب و در رأس آن آمریکا و انگلیس تنها به دنبال رسیدن به اهداف خود هستند و تمامی معیارها و قواعد بین المللی را بازیچه ی اهداف خود قرار می دهند. این مطلب در پرونده ی هسته ای ایران شدت بیشتری به خود گرفت. البرداعی در جای جای کتاب خاطرات خود صراحتا از کارشکنی های آمریکا و طرف های غربی شکایت می کند و می گوید که آنان تنها به دنبال اهداف خود هستند نه اهداف جامعه جهانی نظیر صلح، و خلع سلاح و بی طرفی ... ( در بازگشت به وین در محافل دیپلکاتیک،‌آمریکایی ها با وجود اینکه سکندار تلاش برای منزوی کردن ایران به مدت بیش از دو دهه بودند، نمی خواستند به استدلال های ایران توجه کنند، ...) (خاطرات البرادعی، ص 144)

البرداعی از این هم فراتر می رود و بیان می کند که آمریکا به دنبال از بین بردن استقلال آژانس انرژی اتمی و تبدیل کردن آن به مجموعه ای تحت نظارت و ابزار خود بود: ( اگر کسی به خاطر استفاده نابجا از اصطلاح مدرک، اعتبار خود را از دست داده باشد، ‌این، امریکایی ها متحدان آن بودند که با حمله مصیبت باری وارد جنگ عراق شدند، ما هر روز در عراق شاهد مدرکی بودیم که ناشی از تمایل آمریکا و انگلستان برای ارتقای اطلاعات جاسوسی و بررسی نشده به عنوان مدرک بود. حمله به آزانس بین المللی انرژی اتمی به دلیلی تبعیت از حقایق، به نحو بی شرمانه ای ریاکارانه بود) (خاطرات البرادعی،‌ ص 149)

البرادعی نمی تواند رفتار خصمانه ی امریکا و کشورهای غربی را نسبت به ایران در خاطرات خود مخفی کند. در لابه لای خاطرات او این مطلب خود را نشان می دهد. (... نیاز ایران، ‌دسترسی به فناوری غربی بود؛‌ فناوری انرژی اتمی و دیگر فناوری ها که طبق تحریم های امریکا از آنها دریغ شده بود. به دلیل مخالفت آمریکا، چنین پیشنهادی جامه عمل نپوشید و محقق نشد. نتیجه که غیرقابل اجتناب و قابل پیش بینی بود، افزایش شروط و سهم خواهی بیشتر بود؛ ایران به عملیات تبدیل اورانیوم و بعدها غنی سازی ادامه داد. هر چه زمان بیشتر می گذشت، قیمت ایران هم افزایش می یافت.) (خاطرات البرادعی، ص 175)

همچنین این مطلب که آمریکایی تنها در پرونده ی هسته ای ایرران بهانه جویی می کردند و به دنبال حل مسإله نبودند. این نکته در سخنان مقام معظم رهبری هم مطرح شده بود که ایشان بهانه جویی غرب عیله ایران را بی انتها می دانستند. (بعضی از موضوعات بازررسی اتمی بر طرف شده بودند، زیرا ایران اطلاعاتی را فراهم کرده بود که مدت ها به دنبال آن بودیم. اما این موفقیت محکوم شد. حقیقت این بود که آمریکایی ها تنها می خواستند ایران را به عنوان یک دولت منفور کارشکن نشان دهند که از وظایف بین المللی خود تخطی کرده و مستحق تنببیه های بیشتر است). (خاطرات البرادعی، ص 298)

در این رفتار خصمانه امریکا تنه نبود. به طور کلی دوره ی مدیریت البرادعی همراه با حضور شخصیت های پر تنش در عرصه ی سیاست خارجی بود. حضور شخصیت هایی نظیر بوش، بلر و سارکوزی باعث بدون چارچوب شدن و از جادررفتگی روابط و قواعد بین المللی می شد. البرادعی در سفر به فرانسه و در جواب تهدیدهای سارکوزی علیه ایران گفت: (... بالاخره متوقف شد. متوقف کردن سخنان او هیچ فایده ای نداشت. به وی گفتم: آقای سارکوزی لازم است بدانید غرب چقدر در مدیریت پرونده ایران اشتباه و ضعیف عمل کرده است. وقتی ایران در حال تعلیق برنامه غنی سازی خود بود، تنها چیزی که به دست آورد پیشنهادی پوچ و بی معنا بود. در اصل این اتفاق به خاطر فرانسوی ها بود. هم میهنان شما از مخالفت آمریکایی ها برای وعده به فناوری نیروی اتمی غربی ایران ترسیده بودند. این عامل اصلی که باعث شد ایرانی ها احساس کنند کنترل را در دست ندارند و این گونه است که این مجموعه شکست های سیاسی آغاز شد). (خاطرات البرادعی، ص 313)

جمع بندی

پرونده هسته ای ایران را می توان از جمله گردنه های مهم و پر چالش در عرصه بین الملل در دهه هایی اخیر دانست. در پرونده ی هسته ای ایران سازمان،‌ دولت ها و شخصیت های مختلف و متعددی درگیر این مسأله بودند. با انتشار کتاب خاطرات البرادعی با عنوان (عصر فریب)؛ جریان های مسلط و مستقر در عرصه ی بین الملل خود را بیش از پیش نشان داد. در لابه لای این کتاب علت بهانه جویی های غرب علیه ایران مشخص می شود و البرادعی هر چند طرفدار ایران نیست اما نمی تواند مواضع حق ایران را انکار کند. 

منبع: دیدبان