کد خبر 250433
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۲ - ۰۱:۱۸

عربستان در اختصاص بیشترین تولید ناخالص داخلی برای هر فرد در سال 1980 رتبه چهارم را در جهان به خود اختصاص داده بود، در سال 1990 به رتبه 28 و سپس در سال 2000 به رتبه 53 سقوط کرد و در سال 2010 به رتبه 43 در رده بندی جهانی رسید. طی 30 سال گذشته بیش از 39 کشور در رقابت رشد و توسعه اقتصادی از عربستان پیشی گرفته است؛ این درحالی است که عربستان سعودی تا به امروز سایه هیچ‌گونه تحریمی بر سر خود ندیده است.

گروه بین‌الملل مشرق - سوالی که همیشه در محافل، شبکه های ماهواره‌ای و شبکه های اجتماعی در اینترنت مطرح می‌شود، این است که آیا سعودیان فقیرتر شده اند؟ آیا هزینه های زندگی بر دوش سرپرست خانواده ها سنگینی می کند؟ آیا قدرت خرید طبقه متوسط کاهش یافته؟ و بالطبع آن خود طبقه متوسط نیز فقیر شده است؟



حقیقت غیر قابل انکار این است که هزینه های زندگی طی دهه های گذشته به صورت چشم گیری افزایش یافته است و حقیقت دیگر این است که سطح حقوق دریافتی و درآمدها تا حد ایجاد توازن میان قیمت کالاها، خدمات و مسکن در طی سه دهه گذشته افزایش نیافته است. در دهه هشتاد یک شهروند سعودی که به عنوان کارمند دولتی مشغول به کار بود، هیچ مشکلی در تامین هزینه های ازدواج و خرید منزل و خودرو نداشت و حتی می توانست مقداری از درآمد خود را به منظور سرمایه گذاری در بازار املاک و سهام پس انداز کند.

وزیر اقتصاد سعودی: طبقه متوسط از بين نرفته بلکه مطالبات آن افزایش یافته است

"محمد الجاسر"، وزیر اقتصاد عربستان سعودی در پاسخ به سوالی در مورد کاهش سطح درآمد شهروندان گفت که طبقه متوسط تضعیف نشده است؛ بلکه مطالبات و درخواست های آن افزایش یافته است. وی در اظهارات خود تاکید کرد که نتیجه یک مطالعات صورت گرفته آن را اثبات می کند.

پیش از اینکه در مورد واقعیت آنچه که وزیر اقتصاد گفته است توضیح دهیم، باید این نکته را متذکر شویم که طبقه متوسط یک مسئله نسبی است در نتیجه ممکن است، این طبقه هرگز از بين نرود؛ حتی اگر میانگین درآمد شهروندان به میزان چشمگیری کاهش پیدا کند. چرا که درآمد این طبقه در مقایسه با درآمد سایر طبقه های جامعه محاسبه می شود؛ حتی در یک کشور کوچک نیز طبقه متوسط وجود دارد، ولی سطح زندگی آن بسیار پایین تر از سطح زندگی طبقه متوسط در یک کشور ثروتمند خواهد بود. از این رو سوال دقیق‌تری که به دنبال جواب آن از جناب وزیر هستیم این است که: آیا میانگین درآمد طبقه متوسط طی سه دهه گذشته پایین آمده است یا نه؟



شواهد موجود در مورد یک شهروند ساده به وضوح نشان می دهد که قدرت خرید در قبال میانگین درآمد کاهش چشمگیری داشته است؛ آمارهای اقتصادی نیز آن را اثبات می کنند. در مقاله های گذشته چگونگی احتساب تولید ناخالص داخلی سپس روش اصلاح این رقم بر حسب سطح تورم و برابری قیمت پول ملی با ارزهای خارجی را مورد بررسی قرار دادیم و بعد از اصلاح می توان عدد به دست آمده را بر تعداد جمعیت تقسیم کرده كه سهم هر فرد از تولید واقعی (خالص) مشخص می شود. این یکی از مهمترین روش هایی است که سطح زندگی، تولید و پیشرفت اقتصادی هر کشور را نشان می دهد.

طی سه دهه گذشته سهم هر فرد از تولید داخلی در عربستان 35 درصد کاهش یافته است.

بانک جهانی هر سال آمار مربوط به تولید خالص داخلی در تمام کشورهای جهان را منتشر می کند؛ همچنین آمارهای ده سال گذشته هر کشور توسط این بانک در دسترس است. آمارهای بانک جهانی نشان می دهد که در سال 1980 سهم هر فرد در تولید خالص داخلی در عربستان126 هزار ریال سعودی بوده است؛ ولی در سال 2011 – آخرین سالی که آمارها منتشر شد – این رقم به 82 هزار ریال کاهش یافت. یعنی اینکه سهم هر فرد از تولید خالص داخلی در عربستان حدود 35 درصد کاهش یافته است و در 20 سال گذشته هیچ گونه رشد قابل توجهي در تولید خالص داخلی به چشم نمی خورد.


 نمودار سطح رشد تولید ناخالص داخلی:: عربستان سعودی (خط قرمز)؛ امریکا (خط آبی)؛ کره جنوبی (خط بنفش)

این آمارها را با آمارهای کره جنوبی مقایسه می کنیم، در سال 1980 سهم هر فرد از تولید خالص داخلی کمتر از 21 هزار ریال سعودی بود ( یعنی کمتر یک پنجم سهم هر فرد از تولید داخلی عربستان در سال 1980) که این مسئله وجود کارگران کره ای در عربستان را در آن زمان توجیه می کند و در سال 2011 سهم هر فرد از تولید خالص داخلی در کره بالغ بر 100 هزار ریال سعودی بود ( یعنی 20 درصد بیشتر از سهم هر فرد از تولید خالص داخلی در عربستان). طی سه دهه گذشته در کره جنوبی سهم هر فرد از تولید داخلی 400 درصد افزایش یافته است در حالی که شاهد کاهش 35 درصدی این رقم در عربستان در مدت مشابه هستیم.

طی سه دهه گذشته در آمریکا و آلمان سهم هر فرد از تولید داخلی حدود 66 درصد و در ترکیه نیز بیش از 125 درصد افزایش یافته است؛ حتی طی سی سال گذشته این رقم در تمامی کشورهای جهان اعم از فقیر و ثروتمند به طور میانگین 70 درصد افزایش یافته است.



عربستان در رده بندی بالاترین میزان سهم هر فرد از تولید داخلی در جهان، 39 پله سقوط کرده است

برای روشن تر شدن مسئله این نکته را یادآور می شویم که عربستان در سال 1980 دراختصاص بیشترین تولید ناخالص داخلی برای هر فرد رتبه چهارم را در جهان به خود اختصاص داده بود، در سال 1990 به رتبه 28 و سپس در سال 2000 به رتبه 53 سقوط کرد و در سال 2010 به رتبه 43 در رده بندی جهانی رسید. طی 30 سال گذشته بیش از 39 کشور در رقابت رشد و توسعه اقتصادی از عربستان پیشی گرفته است؛ بیشتر این کشورها از درآمدهای نفتی یا منابع طبیعی که سرمایه های تضمین شده به شمار می روند، بی بهره اند؛ درآمدهای بی زحمتی که از طریق آن می توان به فراهم آوردن زیر ساخت های لازم و  بهبود شرایط آموزش و حمایت از تولید و صنعت پرداخت؛ ولی علی رغم اینکه کشورهای مذکور دارای چنین درآمدی نبودند توانستند، درآمدهای خود را هر سال افزایش دهند.

گفتنی است عربستان سعودی طی صد سال گذشته هیچ گونه تحریمی از جانب مجامع جهانی نشده است.

نفت همچنان تنها منبع درآمد اصلی عربستان به شمار می رود

تیره بودن چشم اندازآينده، منحصر در کاهش شدید سهم هر فرد از تولید داخلی نمی باشد، بسیاری از کشورها از عربستان پیشی گرفته اند؛ ولی دردناکتر این است که حتی تولید داخلی فعلی بازتاب واقعی آمارهای تولید نیست؛ بلکه تنها بازتابی از میزان صادرات نفت و مصرف داخلی است. اقتصاد اين كشور همچنان به صورت شبه کامل متکی بر درآمدهای نفتی است. در حالی تولید داخلی عربستان طی سی سال گذشته 35 درصدکاهش یافته و رتبه اين كشور در رده بندی جهانی 39 مرتبه سقوط کرده است که قیمت نفت طی سال های اخیر به اوج، تولید ما نیز به سطح تاریخی خود و مصرف داخلی آن به اعداد و ارقام بی سابقه ای رسیده است.


تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی در سال 2011

اگر قیمت نفت کاهش یابد، تولید نیز با کاهش بیشتر مواجه خواهد شد، یا اگر مصرف داخلی عربستان به سطوح بالاتر برسد مانع از صادرات مقدار کافی از نفت شده و درآمدهای حاصل از منبع درآمد اصلی اين كشور که همان صادرات نفت است، کاهش می دهد. گذشته از تمامی موارد ذکر شده نابرابری در توزیع ثروت و میزان درآمد افزایش یافته است، اکثریت شهروندان عربستان در بخش های دولتی فعالیت و درآمدهای نزدیک به هم دارند؛ ولی فرصت های شغلی در بخش های دولتی کاهش یافته و تمرکز بر روی جذب کارگران داخلي در بخش خصوصی قرار گرفته است و کارمند بخش خصوصی در مقایسه با بخش دولتی حقوق بسیار کمتری دریافت می کند ( شاید به طور میانگین به نصف حقوق کارمند دولتی برسد) و این به معنی پیدایش قشر جدید در جامعه که با سطح درآمد کمتری از سطح رایج آن زندگی می کند. مسئله دیگر این است که رشد بی وقفه جهانی – حتی در کشورهای فقیر – حتما منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات در جهان خواهد شد و با توجه به اینکه عربستان تقریبا به صورت کامل به واردات کالاهای مصرفی خود متکی است این امر منجر به تشدید فشارهای ناشی از تورم شده و همزمان با آن قدرت خرید شهروندان را کاهش خواهد داد.

عربستان اگر بخواهد، از منجلاب مذکور نجات پیدا کند گزینه ای جز تسریع چرخ های رشد اقتصادی واقعی ندارد، رشد اقتصادی موجود مبتنی بر افزایش حمایت ناپیوسته دولتی یا هزینه دولتی مرتبط با افزایش درآمدهای نفتی نیست، زمانی که مردم در رسانه ها و شبکه های اجتماعی از کاهش درآمدها شکایت کرده و آن را ناکافی دانسته اند، شکایت آنها واقعی و قابل توجیه است؛ ولی آنچه مردم اين عربستان از آن رنج می برند عارضه ای از عوارض بیماری اقتصادی اين كشور است كه با آن دست و پنجه نرم می کنند. شکایتی که قطب نمای اقتصادی باید به سمت آن بچرخد رشد اقتصادی واقعی است که میزان درآمد را افزایش داده و سطح زندگی شهروندان را بالا می برد و این موضوعی است که زندگی آبرومندانه، مرفه و غیر مرتبط با شاخص قیمت های نفت را برای اين كشور و نسل های آینده تضمین می کند.

با تمام مشکلات اقتصادی مردم عربستان که روز به روز نیز بیشتر شده، آل‌سعود همچنان به اقدامات تروریستی خود ادامه داده و با کمک به تروریست‌های سوری مردم منطقه و به ویژه مردم سوریه را با آشوب پایدار همراه ساخته است.