کد خبر 250556
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۶

طبق یک تعریف عجیب جهانی محصلان، دانشجویان، زنان خانه دار، افراد ترک کار کرده موقت، سربازان و کارآموزان شاغل شناخته می شوند و مرکز آمار هم می گوید نمی تواند در این باره از خود تعریف دیگری اختراع کند اما مردم می گویند شاغل یعنی کسی که بتواند معیشت خود را تامین کند. نکته جالب اینکه 5 گروه یادشده در واکنش به شاغل بودنشان تنها لبخند می زنند!

به گزارش مشرق به نقل از مهر، شاغل و بیکار؛ دو واژه ای که تعاریف متفاوتی را در بین مردم و مراکز تخصصی آمار دارد و آنچه مردم آن را شغل می دانند با دیدگاه های آمارگیری متفاوت است. این تفاوت ها تا جایی وجود دارد که اساسا مردم گزارشات مربوط به وضعیت بیکاری و اشتغال جامعه را نمی پذیرند و آنها را غیرواقعی می دانند.

مرکز آمار ایران می گوید در آمارگیری و ارائه گزارشات بیکاری از یک استاندارد جهانی پیروی می کند و از این رو باید به مراکز بین المللی پاسخگو باشد و همینگونه نمی توان تعاریف را به دلخواه تغییر داد. اما مردم معتقدند تعاریف ارائه شده درباره بیکاری و اشتغال باید در جامعه قابل لمس باشد.

تعریفی که مردم از شغل دارند

طبق تعریف سازمان جهانی کار، هر فردی که در هفته مورد بررسی یک ساعت هم کار داشته باشد حتی اگر برای آن کار حقوقی دریافت نکند، او شاغل است و از گروه بیکاران خارج می شود. جامعه می گوید شاغل کسی است که بتواند از طریق انجام کار معیشت خود و خانواده اش را تامین کند، در غیر اینصورت فرد دارای اشتغال کامل نیست و باید در حرفه خود بازنگری کند.

این دو دیدگاه کاملا متفاوت باعث شده تا حتی مقامات دولتی و ارشد کشور نیز مباحثی را درباره نحوه گزارش دهی مرکز آمار مطرح کنند.

علی ربیعی؛ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یکی دو ماه اخیر انتقادات فراوانی را درباره گزارش دهی از وضعیت اشتغال و بیکاری جامعه داشته و معتقد است پایه های آماری برای غیرواقعی نشان دادن وضعیت بیکاری جامعه، دستکاری شده است.

او تاکید کرده که در زمان مدیریت او در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به هیچ عنوان آمارسازی نخواهد شد و جلوی اینگونه اقدامات گرفته می شود. ربیعی اعلام کرده است بزودی اصلاحات جدیدی را در نحوه گزارش گیری و اعلام وضعیت اشتغال و بیکاری جامعه اعمال می کند، همچنین پایه آماری گزارشات اشتغالی و بیکاری را نیز به مخاطبان خواهد گفت.

بر پایه این گزارش، اما مرکز آمار ایران در تعریف شاغل و محسوب کردن افراد در گروه شاغلان 4 گروه عمده را مورد بررسی قرار می دهد که به نظر می رسد منعکس کننده مفهوم واقعی بیکاری در نزد مردم نیست و از اینرو در سال های اخیر مورد انتقادات فراوانی قرار گرفته است.

محصلان و سربازان شاغلند!

در واقع همانگونه که عنوان شد خانواده ها فردی را شاغل می دانند که بتواند هزینه های ماهیانه خود و یا خانواده خود را تامین کند و چشم انداز آینده شغلی وی نیز به صورت نسبی روشن باشد؛ به عبارتی فرد بتواند با تکیه بر حرفه ای که در آن فعالیت می کند معیشت خود را تامین نماید. همچنین از نظر جامعه فردی بیکار است که شرایط یادشده را نداشته باشد و آمادگی ورود به بازار کار را داشته باشد.

حال مرکز آمار ایران می گوید با استفاده از استانداردهای بین المللی در تعریف شغل آمارگیری می کند و از اینرو نتایج آمارگیری ها اغلب مورد تحلیل ها و برداشت های متفاوتی قرار می گیرد. به بیان ساده تر می توان از نحوه ارائه آمارهای بیکاری برداشت های گوناگونی را انجام داد و یکی از دلایل بروز اختلاف نظرها در اینباره از سوی کارشناسان همین علت است.

طبق تعریف مورد استفاده مرکز آمار ایران، تمام افراد 10 ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع طبق تعریف کار حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند شاغل محسوب می شوند. شاغلان به طور عمده شامل دو گروه مزد و حقوق بگیران و خوداشتغالان می شوند.

ترک موقت کار در هفته مرجع با داشتن پیوند رسمی شغلی براي مزد و حقوق بگیران و تداوم کسب و کار براي خوداشتغالان به عنوان اشتغال محسوب می شود. افراد دیگری که ذکر می شود نیز به لحاظ اهمیتی که در فعالیت اقتصادي کشور دارند شاغل محسوب می شوند.

از جمله این گروه ها افرادي هستند که بدون دریافت مزد براي یکی از اعضاي خانوار خود که با وي نسبت خویشاوندي دارند کار می کنند. همچنین زنان خانه دار (کارکنان فامیلی بدون مزد) نیز شاغل محسوب می شوند.

کارآموزی هم شغل است

کارآموزانی که در دوره کارآموزي فعالیتی در ارتباط با فعالیت مؤسسه محل کارآموزي انجام می دهند یعنی مستقیما در تولید کالا یا خدمات سهیم هستند؛ فعالیت آنها کار محسوب می شود. از سویی محصلانی که در هفته مرجع مطابق تعریف کار کرده اند.

مرکز آمار تاکید دارد طبق تعریف سازمان جهانی کار علاوه بر گروه های یاد شده، تمام افرادي که در نیروهاي مسلح به صورت کادر دائم یا موقت خدمت می کنند (نیروهاي مسلح، پرسنل کادر و سربازان، درجه داران، افسران وظیفه نیروهاي نظامی و انتظامی) نیز نه تنها بیکار نیستند؛ بلکه شاغل محسوب می شوند.

اما هیچ یک از این گروه ها در دیدگاه جامعه شاغل نیستند و افراد هرگز سربازان، زنان خانه دار، محصلان، کارآموزان، دانشجویان و افراد ترک کار کرده موقت را شاغل محسوب نمی کنند. دیدگاه جامعه این است که حتی نمی توان بسیاری از افراد فعال در برخی رشته ها را به دلایلی مانند موقتی بودن، کار فصلی، حقوق های پایین، نامشخص بودن آینده شغلی، مشاغل کاذب و اقدماتی از این دست را شاغل محسوب کرد؛ حال چگونه یک سرباز شاغل می شود؟

هدف اول کار؛ درآمد است

به بیان ساده تر مشکل عدم پذیرش این تعاریف در بین جامعه همان موضوع معیشت است چرا که یک فرد سرباز هرگز با اشتغال در مدت سربازی و یا یک محصل در زمان تحصیل امکان تامین معیشت خود را نخواهد داشت و اساسا درآمدی نیز ندارند. بنابراین فردی که درآمد ندارد شاغل نیز نخواهد بود و افراد با نگاه کسب درآمد در جامعه فعالیت می کنند و اهداف دیگر مانند حضور در اجتماع، کسب موقعیت های اجتماعی و مواردی از این قبیل در مراحل بعدی پس از کسب درآمد قرار می گیرند.

حمید حاج اسماعیلی با بیان اینکه آمارگیری مقوله ای پیچیده و فنی است گفت: نمی توان گفت که در قابل فهم کردن آمارها باید از استانداردهای جهانی دور شد اما یک موضوع مهم این است که باید آمارها برای مرمد قابل لمس باشد.

این کارشناس حوزه اشتغال اظهار داشت: در 2 سال گذشته جمعیت فعال کشور کاهش یافته در حالی که طبق جمعیت، این روند باید صعودی شده باشد اما هنوز به دلایل افت جمعیت فعال کشور پاسخ روشنی داده نشده است.

حاج اسماعیلی خاطر نشان کرد: مرکز آمار باید بگوید از آماری که درباره بیکاری ارائه داده است چه تعداد محصل، دانشجو و زن خانه دار داریم و دسترسی به ریز آماری آسان باشد. بنابراین از الزامات فعلی این است که باید پایه های آماری اصلاح شود.

اصلاح پایه های آماری

وی خاطر نشان کرد: به نظر می رسد پس از رفتن دولت قبلی کمی گزارشات مربوط به تورم و بیکاری واقعی تر و قابل قبول تر شده است، بنابراین می توان به این موضوع اذعان داشت که گزارشات آماری بعضا تحت تاثیر فشارهای سیاسی قرار می گیرند.

این فعال کارگری کشور تاکید کرد: یکی از ضعف های فعلی آمارگیری این است که نتایج گزارشات آماری اغلب بر پایه اظهارات مردمی شکل می گیرد و به دلیل اینکه ممکن است برخی اطلاعات دقیقی از وضعیت خود ندهند، آمارها از دقت کافی برخوردار نخواهد شد.

به گفته حاج اسماعیلی، نیاز است تا پایه های آماری اصلاح شود تا گزارشات برای مردم قابل باور و قبول شوند. همچنین مردم احساس کنند که گزارش بیکاری و اشتغال واقعی به آنها ارائه می شود.