"سعد الله زارعي" تحليلگر مسائل منطقه اي در گفت وگو با خبرنگار گروه بينالملل مشرق، تازه ترين تحولات و مواضع گروههاي مختلف لبنان در پي بحران سياسي و امنيتي اين کشور را مورد بررسي قرار داد.
وي در تشريح علتهاي فتنهافکني آمريکا و غرب در لبنان گفت که عموماً کشوري از تشنج و ناامني در کشور ديگر حمايت ميکند که اوضاع را در آن به نفع خود نبيند بنابراين اگر اوضاع لبنان براي آمريکا و همپيمانان آن مطلوب بود، اين کشورها، همت خود را صرف حفظ آن ميکردند و همين تغيير، نشانه اين است که اوضاع لبنان براي آمريکا مطلوب نيست.
وي با بيان اينکه آمريکا گمان ميکرد که با قرار دادن شمشير برهنه بر گردن مقاومت در لبنان ميتواند اين حزب را وادار به عقبنشيني کند، گفت: کاخ سفيد، سعي دارد با اهرم دادگاه ترور رفيق الحريري، هر گاه که منافع خود را از سوي حزبالله در خطر ديد، نسبت به امتياز گرفتن از اين حزب اقدام کند اما واکنش سنگين حزبالله به حمايت آمريکا و غرب و جريان هوادار اين کشورها در داخل لبنان از دادگاه حريري، آنها را تا حد زيادي دچار حيرت کرد.
اين کارشناس مسائل لبنان افزود: اينکه مقاومت لبنان اقدام به ساقط کردن دولتي کند که خود نيز در آن حضور دارد، براي غربيها قابل پذيرش نبود و آنها انتظار چنين اقدامي را از سوي گروه هشت مارس (مخالفان دولت حريري) نداشتند.
به عقيده وي، در پي همين غافلگيري و تأثيرپذيري بود که بر خلاف اعلام قبلي دادگاه حريري، "دانيل بلمار" دادستان دادگاه، در شرايطي بسيار منفعلانه و خنثي، حکم اوليه را صادر کرده و آن را به دانيل فرانسين، قاضي اقدامات مقدماتي تحويل داد.
اين تحليلگر مسائل منطقه ادامه داد: نقطه ضعف اردوگاه غرب در ارائه اين حکم، از دو منظر قابل توجه بود؛ نکته اول اينکه بر خلاف اعلام قبلي مسؤولان دادگاه، هيچ اشارهاي به مفاد حکم اوليه نشده و کسي در اين زمينه متهم نشده و بيانيه تصريح کرد که مفاد حکم همچنان محرمانه باقي خواهد ماند و اين در حالي بود که دادگاه پيشتر اعلام کرده بود در نشستي خبري همزمان با صدور اين حکم، مفاد آن به اطلاع عموم خواهد رسيد و از سوي ديگر، با وجود اينکه پيش از اين، زمانِ شش تا 10 هفتهاي براي بررسي حکم از سوي فرانسين مقرر شده بود اما در بيانيه بلمار، هيچ محدوديت زماني در بررسي اين موضوع از سوي فرانسين اعلام نشده است که اين موضوع ميتواند به معناي تعليق رسيدگي به پرونده دادگاه حريري باشد که در شرايط کنوني آمريکا مجبور به پذيرش آن شده است.
زارعي درباره نقش اسرائيل در تحولات اخير در لبنان گفت که اسرائيل بصورت مستقيم در اين زمينه آغاز به کار نکرده بلکه از جنبههاي حاشيهاي اين بحران به دنبال جوسازي عليه نيروهاي هشت مارس و بويژه حزبالله لبنان است تا بتواند اهداف خود را در اين کشور محقق سازد.
اين تحليلگر مسائل منطقهاي ريشه سياسي و مردمي جريان 14 مارس و سعد حريري به عنوان رهبر اين جريان در داخل لبنان را بسيار ضعيف خواند و گفت که 14 مارس از مجموعه گروههاي متناقض و متعارضي تشکيل شده است که اجراي آن همديگر را تقويت نميکنند؛ به عنوان مثال در همين روزها شاهد خروج "وليد جنبلاط" رئيس دروزيهاي لبنان و رئيس فراکسيون تجمع دموکراتيک در پارلمان اين کشور از جريان 14 مارس بوديم.
وي ادامه داد: حتي بسياري از سنيها نيز حريري را حمايت نميکند که اين موضوع در مورد مفتي اعظم سنيهاي لبنان نيز صادق است، حريري حتي در بين خانواده خود از محبوبيت و جايگاه خوبي برخوردار نيست و مادر، برادرها و خواهر وي که نماينده پارلمان لبنان است، او را تأييد نميکنند. طبيعي است که هر جريان آرمانگرايي که در داخل کشور ريشهاي قوي نداشته باشد، مجبور است تا براي تحقق اهداف و برنامههاي خود به کشورهاي خارجي دل ببندد و حمايت آنها را براي ادامه حيات سياسي خود لازم و ضروري بداند.
زارعي در پاسخ به سؤالي در مورد امتيازات مورد توجه جريان 14 مارس در بحران کنوني لبنان گفت: 14 مارس و حريري ميخواهند موقعيت حزبالله لبنان و متحدانش را در اين کشور تحت تأثير قرار دهند تا بتوانند در فضاي مناسبتري اهداف و خواستههاي خود را دنبال کنند و انتخابات خرداد پارسال لبنان نشان داد که حزبالله از موقعيت بالاتري نسبت به جريان 14 مارس برخوردار است که همين موضوع باعث کندي روند فعاليت جريان حاکم شده است.
وي گفت: در اين انتخابات، جريان مقاومت بيش از 800 هزار رأي کسب کرد، اما نيروهاي 14 مارس تنها 600 هزار کسب کردند و تنها با توجه به ساختار خاص انتخاباتي لبنان بود که توانستند اکثريت را در پارلمان اين کشور به دست آورند؛ به عنوان نمونه در برخي موارد تعداد آراء نماينده حزبالله که وارد پارلمان شده بود، 10 برابر نماينده 14 مارس بود که او هم توانسته بود حداقل آراي لازم را براي ورود به پارلمان به دست آورد و اتفاقاً به عمين علت است که 14 مارس و شخص حريري در دوره بعد از انتخابات در انفعال قرار داشته و در بحران اخير نيز به دنبال اين هستند که ابتکار عمل را از حزبالله لبنان و هشت مارس بگيرند.
اين تحليلگر مسائل لبنان، با اشاره به اقدام حزبالله در تعليق دولت اين کشور گفت که حزبالله به اين ترتيب، ضربه بزرگي به 14 مارس زد و توانست توپ را به زمين حريف بيندازد، چرا که اين جريان تنها چيزي که بطور نسبي در اختيار داشت، دولت بود و از اين طريق ميتوانست اهداف خود را دنبال کند اما اين موضوع، 14 مارس را دو سال به عقب انداخت و شرايط را براي اين جريان به زمان قبل از برگزاري کنفرانس دوحه بازگرداند.
زارعي در تشريح امتيازات و برتريهاي حزبالله نسبت به 14 مارس گفت که محبوبيت داخلي و نفوذ حزبالله لبنان در ميان مردم، برخورداري از قدرت اطلاعاتي قوي، وجود بازوي نظامي قدرتمند در اين حزب و همچنين برخورداري از حمايت منطقهاي قوي امتيازاتي هستند که اين حزب نسبت به رقيب ديرينه خود در عرصه سياسي لبنان دارد.
وي گفت: همچنين جايگاه و شخصيت سياسي سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزبالله لبنان نيز با سعد حريري، به هيچ وجه قابل مقايسه نيست زيرا همه لبناني ها، نصرالله را به عنوان يک قديس مجاهد ميشناسند و اين براي حزبالله يک تکيه گاه واقعي است بنابراين حزبالله در معادله سياسي کنوني در اين کشور از تمام ابزارها و برتريهاي لازم برخوردار است و ميتواند اوضاع را به نفع خود رقم بزند.
اين تحليلگر مسائل منطقه حضور ترکيه و قطر و همچنين سوريه درمذاکرات رفع بحران و تنش در اين کشور را نقطه قوت ديگري براي هشت مارس دانسته و گفت که اين محور قطعاً دادگاه حريري را به عنوان يکي از عوامل تنشآفرين در لبنان معرفي خواهند کرد و اگر سعد حريري به دنبال نخستوزيري مجدد در اين کشور باشد، بايد به خواسته اين محور در اتخاذ موضعي عليه دادگاه حريري تن دهد و غيرقانوني بودن اين دادگاه را اعلام نمايد.
وي برگزاري نشستي منطقهاي از سوي فرانسه را نيز در اين زمينه غير قابل اجرا دانست و گفت که اين فعاليت در لبنان قابل بررسي و شناسايي نيست.
زارعي در تبيين علت اين موضوع تصريح کرد که مسيحيان لبنان سه دسته هستند که عدهاي از آنها نظير "امين جميل" رئيس حزب الکتائب لبنان و "سمير جعجع" رئيس اجرايي نيروهاي لبناني از حريري حمايت ميکنند؛ عدهاي ديگر از آنها مسيحيان متحد با حزبالله لبنان هستند که "ميشل عون" و "سليمان فرنجيه" در رأس آنها قرار دارد و برخي ديگر نيز مانند "اميل لحود" و "ميشل سليمان" رؤساي جمهور سابق و کنوني لبنان از شخصيتهاي مستقل متمايل به حزبالله هستند.
اين کارشناس مسائل منطقه با بيان اينکه فرانسه نميخواهد که يکي از اين گروه ها را به جان ديگر گروههاي مسيحي بيندازد، گفت: به همين علت فرانسه نميتواند کار آمريکاييها در لبنان را انجام دهد، از سوي ديگر کشورهاي ديگري که قرار بود براي اين نشست دعوت شوند نيز فاقد زمينه مناسب براي تأثيرگذاري در لبنان هستند که يکي از اين کشورها مصر است که محدوديت زيادي در اين زمينه دارد، بنابراين اين اجلاس نميتواند به اهداف مدنظر خود دست پيدا کند.
زارعي در تشريح افق سياسي بحران کنوني در لبنان گفت که با توجه به ساختار مردمي و قوميتي موجود در لبنان اين روند در اين کشور ادامه خواهد داشت، چرا که طوايف لبنان گروههاي بعضا متناقضي هستند که از طرف چند کشور متفاوت حمايت ميشوند اما شرايط کنوني به گونهاي است که اين وضعيت نميتواند براي آمريکا سودي داشته باشد، چون موقعيت قدرتمند حزبالله و ضعف مفرط 14 مارس و حريري اين موقعيت را از آمريکا گرفته است.
وي ادامه داد که مهمترين خواسته آمريکاييها در حال حاضر، بازگرداندن حريري به قدرت است و اين يکي ديگر از دلايلي است که شکست آمريکا در معادلات کنوني را نشان ميدهد، چرا که حريري تا يک هفته پيش در اين کشور در رأس قدرت بود اما با اقدامات آمريکا و خود حريري، اين برگه درست در زمان حضور وي در واشنگتن از دست رفت و الآن آمريکا و 14 مارس بايد با دادن امتيازات زياد وي را بار ديگر به قدرت بازگرداند و اين در حالي است که مقاومت لبنان به آساني به نخستوزيري حريري تن نميدهد و اولين هزينه آن، موضعگيري حريري در مقابل روند دادگاه حريري خواهد بود.
زارعي اولويت حمايت از حريري را براي آمريکاييها مهمتر از حمايت از دادگاه حريري دانست و تأکيد کرد که دادگاه در شرايطي ميتواند در لبنان مفيد فايده باشد که دولت همگرا با آمريکا در اين کشور روي کار باشد، بنابراين اگر آمريکا بخواهد از ميان اين دو يکي را انتخاب کند، قطعاً حريري را انتخاب خواهد کرد.
وي افزود: احتياط دادگاه حريري در صدور حکم اوليه نيز مبين همين موضوع بود در حاليکه اگر آنها احساس قدرت ميکردند هرگز بر خلاف وعدهاي که داده بودند، عمل نميکردند.
کد خبر 25182
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۲
يک کارشناس مسائل لبنان در گفت وگو با مشرق، شرايط کنوني اين کشور را به سود حزب الله و مقاومت و به ضرر آمريکا و فرانسه ارزيابي کرد و گفت: احتمال تعليق رسيدگي به حکم دادگاه ترور رفيق حريري وجود دارد.