به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس، «سید عباس صالحی» دقایقی پیش با حکم علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاونت فرهنگی انتخاب شد. در ذیل نگاهی به کارنامه اجرایی و علمی وی میاندازیم:
تخصص «صالحی» در حوزه فقه و اصول، فلسفه، علوم قرآنی است البته با تقریر 22 مقاله نشان داده که در سایر حوزهها نیز اشراف داشته و قلم متفاوتی دارد.
صالحی در حوزه مطبوعات هم دارای سابقه است و مدتی سردبیر مجله حوزه و 76 نیز مدیر مسوول نشریه پژوهشهای قرآنی و از همان سال عضو هیات تحریریه نشریات فقه اهل بیت و کاوش فقه در فقه اهل بیت هم بود. هم چنین در کارنامه خود مدیر مسوولی و سردبیری نشریه پگاه را هم دارد.
صالحی مقالات فراوانی هم نوشته است که از آن جمله میتوان به «زخم چرکین شنود و تجاوز به حریم خصوصی» اشاره کرد، او مینویسند: در دهههای پیشین، عدهای خودسرانه و به عنوان حفظ نظام، دست به ترورهای سفید میزدند. اتفاق شوم قتلهای زنجیرهای، گرچه به قتل مظلومانهی چندین انسان بیگناه انجامید، موجب شد که آن شیوهی غیراسلامی ـ انسانی منسوخ و پروندهی ترورهای سفید در دههی اخیر مسدود شود. امید میرود که تجاوز گستاخانهی اخیر در دفتر آقای مطهری، چونان پیامدی را در حوزهی حریم خصوصی داشته باشد.
از دیگر تقریرهای این محقق میتوان به؛ سیاست دو سویه در برابر حوادث سوریه، جایگاه الازهر در خیزش بزرگ مردم مصر! امام و سلوک تفسیری، بازگشت به قرآن، جنبش احیاء، مکتب و انقلاب،مکتب و مصلحت / (سلسله مقالات ) و یادداشتهایی چون: سپاس از رهبر فرزانه ایران، موضع متفاوت رهبری و بانکی مون در اجلاس تهران، توهین به مقدسات نارواست، مناظرهای که ناتمام ماند، دروغ در عرصه سیاست، توجیه اخلاقی ندارد و... اشاره کرد.
سید عباس صالحی، مدیر مسئول و سردبیر هفته نامه پگاه حوزه، در نشست جنبش عدالتخواه مواردی را پیرامون جریانات فکری فرهنگی فعال در کشور مطرح و آن را به هشت جریان تقسیم نموده و به بیان ویژگیهای هر کدام از آنها و نیز معرفی طیفهای مختلف موجود در هر جریان پرداخته است. جریان تجدد و ترقی، جریان تجدد گرای دینی و... از موارد مطرح شده است.
وی در ادامه به روح دین همان بخش معنویت و قدسیت است، اشاره و میگوید: این نحله با این دو اصل و از همین زاویه، به نقد مدرنیته میپردازند و بر این گزاره تأکید میکنند که تجدد باعث شده انسان از روح دین یعنی قدسیت فاصله گرفته است. معتقدند علم جدید و تکنولوژی جدید و توسعه جدید از قدسیت فاصله یافته.
نحله دیگر این جریان، هایدگریهای ایران یا فردیدیها هستند. سید احمد فردید بنیانگذار و مروج اصلی این نحله در ایران است. اینها ترکیبی از آرای هایدگر آلمانی (که فیلسوفی اگزیستانسیالست بوده و برخلاف اگزیستانسیالستهایی مثل آلبرکامو و سارتر خداباور است. اگزیستانسیالسم یک جریان قابل توجه فلسفی و فرهنگی و اجتماعی در قرن بیستم بود. شریعتی هم به مقدار زیادی متاثر از این اندیشه است). کسانی چون داریوش شایگان و داریوش آشوری (که بعدها به فردید وفادار نماندند) جلال آل احمد (که در ابتدای غربزدگی مطرح میکند که این تعبیر را از فردید وام گرفتهام)، دکتر داوری اردکانی، دکتر مددپور، سید عباس معارف، یوسفعلی میرشکاک، جوزی و شهریار زرشناس از شاگردان فردید و متاثر از این موج هستند.
اینکه صالحی با حوزه نشر بیگانه نبوده و اهل قلم هم هست نشان میدهد باید برنامههایی هم برای معاونت فرهنگی و اهالی نشر و کتاب داشته باشد، تا با امید روزهای بهتر برای یار مهربان این معاونت در جهت ارتقا گام بردارد.