نگاهی داریم به ستاره های جدید سبک بزن بهادری در دهه های هشتاد و نود که البته میزان خشنونت آنها خیلی کمتر از نسل های قبلی است ولی به هر حال چند باری برچسب بازیگر اکشن را بر خودشان دیده اند

گروه فرهنگی مشرق - آرنولد، رامبو، جکی چان، بروس لی، فرانکی و...   یادش بخیر! 15 – 20 سال پیش وقتی نام اینها را می شنیدیم یکدفعه یک حسی درونمان زنده می شد و فکر می کردیم خیلی گردن کلفت و قدر قدرت هستیم.  آن وقت ها هنوز چیزی به نام جلوه های ویژه وارد سینما نشده بود و تعریف ما از فیلم اکشن همان کتک کاری و قلدر بازی هایی بود که چند بازیگر نام آشنا انجام می دادند و اتفاقا در سراسر جهان مخاطب بیشماری داشتند. 



اوایل دهه شصت بزن بهادری به ایران هم رسید. در آن سال ها عمده فیلم ها یا کاملا اکشن بودند یا در کنار ژانر خاص خودشان صحنه های نفس گیر هم داشتند. عنایت بخشی، جمشید هاشم پور، فرامز قریبیان و یکی دو هنرپیشه دیگر سینما را قرق کرده بودند و با تعقیب و گریز و کتک کاری مردم را به سینما می کشاندند. 

این اوضاع تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشت و همیشه  عکس های جدی و خشک چند بازیگر مرد را به صورت نقاشی شده روی سر در سینماها می دیدیم اما از اواسط دهه هفتاد به بعد ساخت فیلم و سریال به سبک اکشن ایرانی رو افول رفت و تمایل مردم به فیلم های کمدی و خانوادگی بیشتر شد.  سوپر استارهای خوش چهره و اتوکشیده به تدریج جای مردان سیبیل از بناگوش در رفته را گرفتند و لوکیشن فیلم ها از جاده های خاکی و مناطق خوفناک به خانه های ویلایی بالای شهر رسید. 

فیلم و سریال های پر تنش و گر زد و خورد  دیگر به ندرت دیده می شدند و به جز در مواردی خاص بقیه آثار تولیدی، خانوادگی یا طنز بودند. به جرات می توان گفت در دهه هشتاد  هیچ فیلم شاخصی در این زمینه تولید نشد و در صداوسیما نیز  تنها کسی که اجازه نداد نام سبک اکشن از یاد مردم فراموش بشود، مهدی فخیم زاده بود که چند سریال جذاب با موضوع تعقیب و گریز های نفس‌گیر تولید کرد. خواب و بیدار، حس سوم، بی صدا فریاد کن و قتل در ساختمان 85 سریال هایی بودند که کاملا با سبک اکشن ساخته شدند.

اما با ورود به دهه 90 این سبک جان تازه ای گرفت و گویا چهره های فرهنگی سینما و تلویزیون احساس کردند باید یک بازگشت به عقب داشته باشند. در همین چند سال اخیر چند سریال اکشن روانه آنتن شدند و اتفاقا مخاطب هم داشتند. دیوار، هوش سیاه، سقوط آزاد و ماتادور آثاری هستند که طی دوسال اخیر ساخته شده و موضوع آنها کاملا اکشن و پلیسی است. 

در سینما به غیر از قلاده های طلا و گناهکاران فیلم شاخص دیگری در این سالها نداشتیم. راستی ملاک ما فقط فیلم های اکشن اجتماعی است و با فیلم های تاریخی و سینمای دفاع مقدس کاری نداریم. 

اما می رسیم به بازیگران! اجازه بدهید نگاهی داشته باشیم به ستاره های جدید سبک بزن بهادری سینما و تلویزیون در دهه های هشتاد و نود که البته میزان خشنونتشان خیلی کمتر از نسل های قبلی است ولی به هر حال چند باری برچسب بازیگر اکشن را بر خودشان دیده اند:

مهدی فخیم زاده: 



در سطور بالا اشاره کردیم که زنده ماندن سبک اکشن در دهه هشتاد مدیون سریال هایی بود که این بازیگر/کارگردان جلوی دوربین برد. فخیم زاده معمولا در تمام آثار خودش حضور داشت و اغلب نقش های خاکستری را انتخاب می کرد. مثلا در خواب و بیدار یا حس سوم نقش آدم خلافکاری را بازی کردکه ناخواسته پایش به ماجراهای خطرناکی باز شد که انتظارش را نداشت. 

مهدی فخیم زاده تیم ثابت خودش را داشت و برخی چهره ها در تمام آثار او حضور پیدا می کردند. مثلا لیلا برخورداری، عمار تفتی،  انوشیروان فاطمی و رویا نونهالی اعضای تیم اکشن او بودند و اتفاقا می توان گفت همگی آنها با سریال های فخیم زاده به شهرت رسیدند.

فرهاد قائمیان:



یک نقش منفی لج درآر که همیشه در همه فیلم ها دمار از روزگار آدم خوب ها در می آورد. البته او در هیچ فیلم کاملا اکشنی حضور نداشته و تردید داشتیم که نامش را اینجا بنویسیم یا خیر. ولی به هر حال قائمیان در همه فیلمها حداقل یک کلت کمری برای کشتن آدم های بی گناه در دست دارد. 

وفا، قارچ سمی، احظار شدگان، استرداد و شکرانه از فیلمهایی است که قائمیان در آنها ایفای نقش کرده است.

دانیال حکیمی و محمد صادقی:



حکیمی و صادقی نقش دو  پلیس زرنگ و چست و چابک را برای همیشه در ذهن ما ماندگار کردند. خواب بیدار فخیم زاده در سال 82 با بازی دانیال حکیمی و محمد صادقی یک  اکشن درست و حسابی از شبکه یک سیما بود که آمار قابل توجهی از بینندگان آن به دست آمد. 

دلیل این که هر دو رو با هم معرفی کردیم این بود که اولین و آخرین نقش آفرینی  پلیسی که داشتند در سریال خواب بیدار بود و دیگر به این ژانر بازنگشتند.

انوشیروان فاطمی:



شاید نامش را کمتر شنیده باشید. او جزو یاران فخیم زاده و بازیگران بسیار کم کار سیما است که تقریبا ناشناخته مانده و در فیلمی هم اگر حضور داشته باشد، در نقش های فرعی بازی می کند.  
او بدن آماده ای دارد و در صحنه های تعقیب و گریز فیلم ها به خوبی از پس سناریو بر می آید. احتمالا شما هم مثل ما با نگاهی به چهره سرد و خشن او حس می کنید که حضورش در یک نقش منفی اصلی می تواند تاثیر آن کاراکتر را دو چندان کند. 

علیرام نورایی:



اگر بخواهیم یک اکشن کار درست و حسابی در میان جوانان هنرمند کشور نام ببریم  فقط می توانیم به این جوان قد بلند اشاره کنیم. در توصیف نورایی همین بس که بدانید او اولین مربی ورزش پارکور در ایران بوده و در کسری از ثانیه می تواند از بلند ترین دیوارها بپرد و از روی ساختمان های بلند پرش های شگفت انگیز داشته باشد. 

تخصص این بازیگر فیلم های اکشن و البته نقش های منفی است. در چندین تله فیلم و سریال و فیلم سینمایی ایفای نقش کرده که نشان می دهد توانایی های زیادی دارد.  در حال حاضر سریال ماتادور با بازی علیرام نواریی از سیما پخش می شود. 

امین حیایی:



حیایی 20 سال است که در سینما و تلویزیون ما حضور دارد و همه جور نقشی را تا کنون ایفا کرده است. بنابراین نمی توان دقیقا برچسب خاصی به او زد اما به دلیل بدن آماده و وریزیده ای که دارد، به خوبی در قالب نقش های پر استرس و اکشن می گیرد. آخرین نقش آفرینی چشم گیر حیایی، سینمایی قلاده های طلا بود که در کنار علیرام نورایی حسابی گرد و خاک کردند.  قلب یخی و فیلم قفس طلایی از دیگر آثاری هستند که حیایی حضور فعالی در انها دارد. 

کیکاووس یاکیده:



تا پیش از بازی در فیلم "هوش سیاه" تنها یک صدا بود. یک مرد خوش صدا که گهگداری صداپیشه بازیگران خارجی می شد و لذت دیدن فیلم های خارجی زبان را دوچندان می کرد.  یاکیده با بازی در سریال "هوش سیاه" نشان داد که اگر به او میدان بدهند برای خودش یک جمشید هاشمپور درست و حسابی است و سبک اکشن را به خوبی می فهمد.

با توجه به استقبال مخاطبان، احتمالا سری سوم"هوش سیاه" باز هم با هنرمندی کیکاووس یاکیده به قاب نقره ای بازخواهد گشت.


پوریا پورسرخ:



آوردن نام این بازیگر به عنوان یک اکشن کار شاید درست نباشد چون تصویری که ما از این بازیگر داریم در حد یک آقای جنتلمن خوشگل است که به درد خواستگاری رفتن در فیلم ها می خورد. اما چه کنیم که تا کنون در دو سریال جدی پلیسی (سقوط آزاد و ماتادور) و فیلم سینمایی حرکت اول (البته برای شبکه نمایش خانگی) حسابی کار اکشن انجام داده و فعلا کارنامه پر زد و خوردی دارد. 

حامد بهداد:



بهداد معروف است به بازیگری که نقش خودش را بازی می کند و همه فیلم هایش شبیه هم است. در میان ده ها اثر این بازیگر دو کار اکشن وجود دارد. اولی فیلم سینمایی جرم که یک اکشن کلاسیک است  و دیگری سریال سقوط آزاد که سال قبل از تلویزیون پخش شد.  
 
حسین یاری:



هم در قلب یخی و هم در سریال هوش سیاه اسلحه به دست دارد و با این که کار خاصی انجام نمی دهد اما گاهی مارا یاد بازیگران اکشن می اندازد. چهره حسین یاری برای نقش های پر تنش بسیار مناسب است و فکر می کنیم خودش به تازگی این را فهمیده چرا که فقط سراغ نقش های این شکلی می رود.

پولاد کیمیایی:



کیمیایی به واسطه شهرت پدرش (مسعود کیمیایی) وارد عرصه بازیگری شد و البته خودش هم تا حدودی استعداد دارد.  اگر از حق نگذریم چهره اش جان می دهد برای نقش های خاص.

جرم، ماتادور و بخش هایی از سریال "مرگ تدریجی یک رویا" آثاری هستند که کیمیایی در آنها قلدری کرده است.

 
سخن آخر:

وقتی صحبت از اکشن می شود، باید یادی هم از پیمان ابدی کنیم. مردی که تلاشش برای رساندن سینمای ایران به استاندارد های جهانی با مرگ نابهنگامش نیمه کاره ماند و شاید اگر زنده مانده بود امروز "اکشن" حال و روز بهتری داشت.


مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.