مشابه این مثال در حلقه وجود دارد. آنها هم می‌گویند این حلقه‌ای که مولوی معرفی می‌کند همین حلقه‌ای است که ما در آن فعال هستیم و کسانی که این را درک نمی کنند نادان و فارق از ماجرای حلقه هستند. و باز شعر دیگری را دستمایه قرار می دهند که می گوید:

گروه فرهنگی مشرق- در پی انتشار گفتگویی درباره عرفان حلقه و فرقه‌های نوظهور در ایران، سوالات و شبهاتی پیرامون فرقه‌های فعال در کشور از طرف برخی مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد که ما را بر آن داشت توضیحاتی در این باره داشته باشیم.

1- در این گفتگو حمیدیان به علت مطلع بودن از جزییات پرونده عرفان حلقه و محمدعلی طاهری، مطالب خوبی را مطرح کرده است. البته هواداران به شبه‌عرفان کیهانی به هیچ‌وجه نظر مخالف خود را بر نمی‌تابند و هر فردی که در مورد عرفان کیهانی سخن بگوید او را فردی بی‌سواد و کم‌اطلاع معرفی می‌کنند که این شیوه درستی به نظر نمی‌رسد.

2- اتهام‌زنی‌ های هواداران این فرقه به مخالفان در حالی صورت می‌گیرد که آنها یک master کم‌تجربه که تنها 25 سال سن دارد را فردی مطلع و با سواد می‌دانند چون فقط نظر او موافق خودشان است. البته این یکسو نگری‌ها چیز تازه‌ای نیست ما قبل از انقلاب هم با این افراد روبرو بوده‌ایم. برای همین فرقه‌هایی همچون فرقان، منافقین، آرمان مستضعفین و ... به وجود آمدند.

3- همه طرفداران حلقه افراد کم‌اطلاع و بی‌سوادی نیستند. برخی از آنها مطالعات خوبی هم دارند و تعدادی نیز دارای تحصیلات عالیه هستند اما در عین حال یکسو نگری در آنها وجود دارد و تصور می‌کنند آنچه طاهری (مستر اصلی عرفان حلقه در ایران) آورده است، واقعا از عوالمی خارج از محدوده ماست و برای او از اینترنت کیهانی آگاهی می‌رسد. در حالی که آگاهی‌های طاهری را می‌توان در فرقه‌های گنوسیزم، تصوف، کابالایست، مسیحیت و یهودیت پیدا کرد.


4- آنهایی که فکر می‌کنند این حرفها واقعاً از روح‌القدس به طاهری رسیده، حداقل بروند واژه های مطرح در فرقه کیهانی را در اینترنت جستجو کنند تا ببینند دیگران هم اطلاعات این فرد را در اختیار دارند یا خیر؟ گروهی در یک شهرک به نام شهرک ... زندگی می‌کنند. رئیس این گروه فردی بی سواد ولی اهل عرفان است. روزی در یکی از جلساتشان شاگرد این فرد می گوید: جلسه ما جلسه‌ای  الهی است که حضرت حافظ بیش از 700 سال قبل آن را پیش بینی کرده و بعد می خواند: 

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت               به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

و سپس می‌گوید ببینید! اسم شهرک ما را حافظ در شعر خودش آورده و منظورش همین استاد ما است که ما در مقابلش ایستاده‌ایم. آن جوان این را می‌گوید و بیهوش روی زمین می‌افتد. این صاحب‌نظر عرفانهای دروغین سپس اضافه کرد: پیروان عرفان کیهان نیز با طرح شعری از سعدی همین اعتقاد را دارند:

           سلسه موی دوست حلقه دام بلاست        هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست

مشابه این مثال در حلقه وجود دارد. آنها هم می‌گویند این حلقه‌ای که سعدی معرفی می‌کند همین حلقه‌ای است که ما در آن فعال هستیم و کسانی که این را درک نمی کنند نادان و فارغ از ماجرای حلقه هستند. و باز شعر دیگری را دستمایه قرار می دهند که می گوید: 

فیض روح القدس ار بار مدد فرماید                  دگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

و می‌گویند روح القدس به رهبر ما نظر کرده است! پس او نیز مانند مسیح می تواند شفابخش و زنده کننده باشد.