گروه بینالملل مشرق - «لبخند رضایت» نتیجه اولیه نشست ژنو بود؛ نشستی با محوریت برنامه هستهای ایران که برای اولین بار در پایان آن طرف ایرانی و 1+5 بیانیه مشترکی را صادر کردند. بسیاری این نشست را یک بازی مقدماتی میدانند که برخلاف بیشتر بازیها، نتیجه برد ـ برد بهترین حاصل برای فینال آن است. محمدفرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک، مختصات این بازی برد ـ برد را چنین ترسیم میکند: توازن گامها، اعتماد متقابل، رفع نگرانیها، به رسمیت شناخته شدن حقوق هستهای ایران و تبیین چگونگی همکاریها در آینده. او همچنین از چالشهای پیش روی مذاکرات و چگونگی رسیدن به پیشرفت گفته است. گفتوگوی پیش رو با محمدفرهاد کلینی واکاوی یک مناقشه دیرینه است.
در یک دهه گذشته نهتنها پیشرفت قابل توجهی در مذاکرات صورت نگرفت، بلکه غرب تحریمهای ناعادلانهای را علیه ایران تحمیل کرد، اما در این دور از مذاکرات دو طرف اعلام رضایت کردهاند. اساسا فرق این دوره از مذاکرات با دورههای پیشین چیست؟
در درجه اول باید ببینیم مختصات گذشته و اکنون چقدر فرق کرده است و میزان تغییر مختصات و تعریف شرایط را به درستی تشخیص دهیم. در گذشته به طور عمده طرف ایرانی تمام تلاشش بر این بود که بتواند مرز جدیدی از تفاهم را شکل دهد و مدیریت رویکردها را به یک موازنه جدید و مثبت برساند. با توجه به این که غرب در گذشته سیاستهای یکطرفه و تحریمهای یکجانبهای را دنبال میکرد، خود به خود این موضوع تبدیل به یک مانع اساسی شده بود و در درون 1+5 نیز سیاستهای متفاوتی دنبال میشد. از سوی دیگر در گذشته وقتی جمهوری اسلامی ایران پیشنهادهای همکاری در حوزه غنیسازی و بحث وارد نشدن به تولید غنیسازی پرشدت یا 20+ درصد را دنبال کرد طرف مقابل باور نداشت ایران واقعا توان فنی این کار را دارد. به همین دلیل مجموعه سیاستها و تاکتیکهای مذاکرات خود را معطوف به تعریف خود از سطح علمی ایران میکرد و به طور جدی از رنسانس صنعتی که در حوزه هستهای ایران شکل گرفته بود، اطلاع نداشتند یا این که زمانی که بحث تحریمها را مطرح میکردند، فکر نمیکردند دولت وقت تلاش ویژهای را دنبال کند و بتواند به عنوان مثال، اهرم بنزین را از دست آنها خارج کند و آنها نتوانند با معیشت مردم بازی کنند و فشار از درون را سامان دهند، اما در درون 1+5 تقریبا میتوان گفت دو یا سه کشور بشدت مخالف تحریمهای یکجانبه و معتقد بودند که نباید تحریمها در خارج از چارچوب شورای امنیت مطرح شود و عملا عنصر تحریم یک موضوع کاملا شکننده در درون خود 1+5 بود. اکنون اما شدت سیاستها نسبت به مختصات گذشته هم متفاوت شده است.
به نظر میرسد در شرایط جدید درک آنها از توان هستهای ایران و غیرقابل انکار بودن این توان بالا رفته و از سوی دیگر با آگاهی از ضرورت رسیدن به شرایط ثانویه وارد مذاکرات ژنو شدهاند. جمهوری اسلامی ایران نیز موفق شد طرح جامعی را مطرح کند که هماکنون طرف مقابل باید نسبت به این طرح در آینده نزدیک پاسخگو باشد. در مذاکرات ژنو، طرف ایرانی با توجه به محرمانهبودن سطح مذاکرات، تمام عناصر را به طور مشخص شفاف کرد. در اجلاس بعدی که اجلاس کارشناسی است، موضوع توازن پیشنهادها و توازن گامها از اهمیت جدی برخوردار است و باید در این خصوص تمهیدات و تدابیر مناسبی از جانب طرفین شکل بگیرد.
فکر میکنید این تدابیر و تمهیدات چه چیزهایی باید باشد؟
این موضوع به این بستگی دارد که طرفین تعریف خود را از گامهای اعتمادساز چطور میخواهند شکل دهند. آیا این براساس تخفیف سیاستهاست یا براساس مدل متوسطی از تعاملات. این موضوع برمیگردد به چگونگی جمعبندی در 1+5.
غرب، بسته پیشنهادی ایران را مثبت ارزیابی کرده است. به نظر شما این طرح در چه نقطه یا مسالهای دو طرف را به هم نزدیک کرده است؟
ببینید، ما در درون مذاکرات نبودیم و بیشتر براساس واکنشسنجی رسانهای میتوان در مورد موضوع صحبت کرد. مهمترین موضوع این بود که بالاخره طرفین به این نتیجه رسیدند که برای اولین بار بیانیه مشترکی صادر کنند؛ یعنی مذاکرات ژنو گامی به جلو بود.
اما سخنگوی اشتون اعلام کرده بسته پیشنهادی 1+5، همان بسته آلماتی است این در حالی است که آقای ظریف اعلام کرده آن بسته به تاریخ پیوسته است. برخی بر این باورند تاکید دوباره بر بسته پیشنهادی آلماتی نشان میدهد رویکرد غرب تغییری نکرده است. آیا شما نیز بر این باورید؟
بحث تغییر رویکرد، تغییر فضا، ادبیات و لحن، سه موضوع جداست. در شرایط فعلی، مذاکرات ژنو جدید ثابت کرد طرفین میتوانند ادبیات مشترکی را دنبال کنند. این را که در گامهای بعدی چگونه تغییر ادبیات و تغییر فضا میتواند به یک تغییر رویکرد منجر شود باید به آینده موکول کرد و نباید قضاوت عجولانه در مورد آن داشت. باید منتظر ماند و امید داشت و با درایت حرکت کرد و دید از درون مذاکرات کارشناسی چه نتیجهای بیرون میآید.
پس فکر میکنید تغییر ادبیات 1+5 در آینده نزدیک میتواند به تغییر رویکرد این گروه منجر شود؟
ببینید، ژنو جدید بازی فینال نیست که ما بخواهیم یک قضاوت نهایی در باره آن داشته باشیم. این مذاکرات یک مقدمه است و باید دید مسیر همکاری و چانهزنی به کدام سمت و سو حرکت میکند، اما باید توجه کرد که عنصر ناراضی رژیم صهیونیستی همچنان مواضع قبلی خودش را تکرار میکند، اما مواضع تنهایی دارد.
درباره رژیم صهیونیستی صحبت کردید. بسیاری از ناظران بر این باورند رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقهای در پی شکست این مذاکرات و حل این مساله از طریق نظامی هستند. شما این سنگاندازیها را چقدر جدی میبینید؟
رژیم صهیونیستی اگر فرصتی پیدا میکرد یا در توان خود میدید کاری از پیش ببرد، تاکنون اقدام کرده بود. آنها همواره سیاست خصمانهای را دنبال و سعی کردهاند با طولانیکردن روند حل و فصل موضوع هستهای ایران، مدیریت دیگری را دنبال کنند. از این منظر، مواضع رژیم صهیونیستی تازگی ندارد. آنها از قبل از این مذاکرات سعی کردند ایران را فریبکار و پیشنهادهای ایران را مصنوعی جلوه دهند، اما تشکیل جلسه ژنو و جدی بودن طرفین در مذاکرات، آب سردی بر مواضع این رژیم پاشید. با این حال، دستاندازیها همیشه وجود داشته و باز هم وجود خواهد داشت. رژیم صهیونیستی تلاش میکند از ظرفیت احتیاط فرانسه در مذاکرات استفاده کند. حتی سعی میکند روسیه را وارد بازیهای جدیدی کند و به سراغ برخی امکانات لابیاش در مسکو برود. همچنین کم و بیش تمرکز خود را بر کنگره آمریکا حفظ و تلاش میکند با فشار از درون در آمریکا به نحوی میزان تعهد و پایبندی آمریکا را تردیدپذیر کند.
ایران بارها اعلام کرده تعلیق غنیسازی اورانیوم خط قرمز جمهوری اسلامی است، اما از آن سو طرف غربی همواره خواستار این موضوع شده است. با این حساب به نظر شما ایران چه گامی برداشته که از نظر طرف 1+5 مثبت ارزیابی شده است؟
بحث غنیسازی اصلا موضوع مذاکره نیست. موضوع، شدت غنیسازی است و این که آیا ایران همچنان میخواهد سیاستهای رو به جلوی خود را دنبال کند. تمرکز آنها بر میزان انباشت مواد غنی شده در ایران است و سعی کردهاند این موضوع را به عنوان یکی از عوامل نگرانی خود مطرح کنند. غرب بر موضوع دامنه، سرعت، شفافیت و ذخایر متمرکز است و براساس این چهار کلیدواژه سعی کرده مواضع خود را سامان دهد. اینجا موضوع دامنه غنیسازی مطرح است، نه بحث خود غنیسازی. به هرحال شاید آنها در ادبیات اولیه این موضوع را مطرح نکنند، اما هر گونه مذاکره باید به سمت پذیرش رسمی غنیسازی در خاک ایران باشد.
پس فکر میکنید ایران در زمینه دامنه غنیسازی، گامهای مثبتی را از دید طرف مقابل برداشته است؟
به هر حال، بسته پیشنهادی را خود مذاکرهکنندگان اگر صلاح دیدند باید توضیح دهند و مطرح کنند. مسئولیت مذاکرات به آنها سپرده شده است و جمهوری اسلامی ایران کلام واحد دارد.
چرا تا این حد بر محرمانه بودن مذاکرات تاکید میشود؟
این موضوع جدیدی نیست. در گذشته هم تیمهای مذاکرهکننده، مذاکرات محرمانه داشتند. مگر در گذشته آقایجلیلی و تیمشان یا آقای لاریجانی، مذاکرات محرمانه نداشتند؟ جنس مذاکرات دیپلماتیک به طور طبیعی محرمانه است. بههرحال هر مذاکرهای در پایان با یک بیانیه یا سند، وضع حقوقی پیدا میکند و از حالت محرمانه خارج میشود، اما تا رسیدن به نتیجه، سیاست رسانهای را باید مراکز مسئول نظام تعیین کنند.
آقای عراقچی، معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امورخارجه سخنان سخنگوی اشتون را درباره این که اولین گام باید از سوی ایران باشد، ناامیدکننده خوانده است. به نظر شما چه طرفی باید گام نخست را بردارد؟
مهم این است که طرفین به سمت حل و فصل پیش بروند. ارزش مذاکرات به نتیجهبخش بودن آن است. ممکن است زمانی عنصری را مطرح کنند که باید در پایان مذاکرات مطرح شود یا بهصورت میانمدت در برنامههای همکاری طرفین باشد. بنابراین وقتی عنصری را در ابتدای اقدامات اعتمادساز قرار میدهند یعنی میخواهند قبل از مذاکرات نتیجه بگیرند. طبیعتا طرف ایرانی هم به خودش حق میدهد ارزش عناصر مذاکراتی را به درستی در زمان خودش مطرح و استفاده کند.
آقای ظریف اظهار کرده در چارچوب طرح پیشنهادی با دیدگاه جدید مبنی بر ضرورت پیگیری هدف واحد توسط همه بازیگران برای رسیدن به راهحل تأکیدشده و حوزههایی که میتواند مورد بررسی و توافق قرار گیرد نیز مشخص شده است. به نظر شما این هدف واحد چیست و دو طرف در چه حوزههایی میتوانند به توافق برسند؟
ظرفیت و توان نرمافزاری جمهوری اسلامی ایران و همچنین 1+5 به گونهای است که میتوان به سیاست برد ـ برد نائل شد. منظور از هدف واحد، رسیدن به بازی برد ـ برد است. در این چارچوب، چگونگی استانداردسازی بازی برد ـ برد بسیار مهم و اساسی است. امروزه بحث اعتماد متقابل، رفع نگرانیها، حقوق هستهای ایران و چگونگی همکاریها در آینده عناصر اصلی تعیینکننده بازی برد ـ برد است. توجه به این نکات میتواند رویکرد سازندهای را به وجود آورد. به هر حال، ما در گذشته و پیش از مذاکرات شاهد یکسری اهداف غلط از جانب برخی اعضای 1+5 بودهایم. امروزه ما در درون مذاکرات هستیم و در چارچوب اهداف مذاکرات جدید حرکت میکنیم به همین دلیل باید طرفین سیاستهای خود را با توجه به شرایط جدید مورد بازیابی و بازبینی قرار دهند. ما شرایط دوران پسامذاکرات را هم داریم که اهداف پسامذاکرات میتواند منجر به این شود که موضوع هستهای ایران نهتنها تهدید نیست، بلکه یک فرصت است و براساس این فرصت میتوان تعامل و همکاریهای چندجانبهای را به وجود آورد و به پیش برد.
به نظر شما مختصات این بازی برد ـ برد از دید 1+5 چیست؟
ببینید نمیتوان گفت در درون 1+5 در این خصوص استاندارد کاملی وجود دارد. به هر حال، آنها ادراک متفاوتی دارند. نگاه آنها به آینده انرژی، چگونگی تعریف از ترکیب رقابت و همکاری، چگونگی ساخت مفهوم امنیت در جهان، چگونگی اصل چندجانبهگرایی جدید و چگونگی به رسمیتشناختن توان ایران در عرصه بینالمللی و منطقهای متفاوت است. به نظر میرسد باید با تعریف از هدف مشترک حرکت کرد. برخی شاید برای این که منافع آنها با وضع جدید سازگار نیست (مثل رژیم صهیونیستی) به دنبال وقتکشی در مذاکرات باشند و به همین دلیل سعی میکنند در این راه سنگاندازی و عملیات روانی و اطلاعاتی و تخریبی را دنبال کنند که این هم موضوع جدیدی نیست. در شرایط موجود برای رسیدن به سیاست برد ـ برد، بحث توازن گامها بسیار مهم است.
مجلس، سال 2005 طرحی را مصوب کرده که براساس آن دولت را از پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی منع کرده است. با توجه به این که در این دور از مذاکرات، برخی شنیدهها حاکی از مطرح شدن بحث پیوستن به پروتکل الحاقی است و مجلس نیز به آن واکنش نشان داده، به نظر شما در صورت مطرح شدن این بحث به صورت رسمی سرانجام آن چگونه خواهد بود؟
مجلس جمهوری اسلامی مخالف منافع جمهوری اسلامی نیست. مجلس به عنوان حافظ منافع مردم ایران همیشه مختصات را با توجه به سطح مسئولیت خود ترسیم و براساس آن موضعگیری میکند. تجربه نیز نشان داده مجلس شورای اسلامی همواره به عنوان ضامن منافع جمهوری اسلامی ایران و مردم به مسئولیت خود عمل کرده است. از همین رو به نظر میرسد در صورتی که این موضوع به ضرر منافع ملی نبوده و درجهت تحکیم استقلال کشور باشد، حتما مجلس شورای اسلامی هم سیاستهای خود را نسبت به شرایط تنظیم خواهد کرد.
از دید شما چالشهای پیش روی مذاکرات چیست؟
بعد از مذاکرات ژنو اکنون توپ در زمین حریف است. خانم اشتون نیز گفت، طرح را با جزئیات فنی شنیدیم و بحث کردیم و حالا باید این طرح را مطالعه و درباره آن اعلام نظر کنیم. اکنون خانم اشتون وظیفه دارند با تیمهای همفکر خود این طرح را بررسی و طبیعتا یک نتیجه اولیه را اعلام کنند. همزمان ما جلسه هفتم و هشتم نوامبر (16 و 17 آبان) را که جلسات کارشناسی است، در پیش داریم. باید در این خصوص از دخالت عناصر ثالث یعنی کسانی که تلاش میکنند با لابی و فشارهای مصنوعی در این مسیر تاخیر ایجاد کنند، بشدت جلوگیری شود. این فضا یک مانع است و غرب باید مواضع خود را از عملیات ایذایی رژیمهایی که از این وضع متضرر شدهاند پاکسازی کند.
به نظر شما برای پیشرفت در دور جدید مذاکرات دو طرف باید چه رویکردی پیش بگیرند؟
نظم سیاسی در گروه 1+5 در مذاکرات ژنو دچار یکسری تغییرات محدود بود. بعد از مذاکرات 1+5 در اولین واکنشها خود آقای ریابکوف از این مذاکرات به عنوان یک راه طولانی یاد کرد و گفت گامهای کوچکی برداشته شده است، اما بلافاصله ما شاهد این بودیم که وزارت خارجه روسیه با اعلام بیانیه و موضعگیری سخنگوی خود سعی کرد موضوع را تصحیح کند و پس از آن هم آقای ریابکوف براساس موضع وزارت خارجه روسیه دوباره صحبت و بر رد تحریمهای یکجانبه و ارزش مذاکراتی تاکید کرد. فرانسه نیز قبل از مذاکرات با تاکید بر مواضع گذشته خود ظاهر شد، اما بعد و در درون مذاکرات ما شاهد موضع محتاطانه وزیر خارجه فرانسه بودیم، اما از سوی دیگر دیدیم آقای هیگ، وزیر خارجه دولت انگلستان از مذاکرات استقبال کرد. همچنین بیانیههایی که کاخ سفید و دیگر مسئولان دادند نیز در همین جهت بود. دولت آلمان نیز به عنوان عضو دیگری از گروه 1+5 نگاه خوشبینانهای نسبت به این مذاکرات داشت. از سوی دیگر، ما شاهد موضعگیری چین بودیم که مواضع نزدیکی با دولت آمریکا و حتی برخی کشورهای اروپایی داشت و با مواضع فوری و اولیه آقای ریابکوف از روسیه فاصله داشت. از این رو باید دید در درجه اول جمعبندی جلسه کارشناسی 1+5 در درون خود به چه سمتی میرود و روی کدام یک از عناصر در گامهای اول و همچنین عناصر مشخص در گامهای آخر به تفاهم میرسد. مذاکرات صبر و حوصله میخواهد؛ مساله خیلی آسان نیست و مقامات مسئول باید با آدرس دقیق آینده را ترسیم کنند.
www.jamejamonline.ir