کد خبر 2613
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۶:۱۴

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با انتقاد از عدم انتصاب رئيس جهاد دانشگاهي در 9 ماه گذشته تاکيد کرد: موازي‌کاري‌ها و تداخل برنامه‌هاي جهاد دانشگاهي ‏با انجمن‌هاي اسلامي و بعدها بسيج دانشجويي باعث کند ‏شدن حرکت توسعه‌اي آن شده است.

به گزارش مشرق، خبرگزاري مهر متني را به نقل از هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به مناسبت 16 مرداد روز تشکيل جهاد دانشگاهي منتشر کرد که در ان آمده است:
در کوران انواع و اقسام توطئه‌ها عليه انقلاب اسلامي ‏در سالهاي 57 تا 60 يکي از دغدغه‌هاي اصلي مسئولان در ‏جلسات، نفوذ اختاپوس‌گونه دشمنان در ميان دانشجويان ‏بود که با سوءاستفاده از روح جستجوگر دانشجويي تا ‏حدودي نيز موفق شده بودند.‏
دانشگاه تهران که نماد هر حرکت دانشجويي در کشور بود ‏در آن روزها به جاي تحصيل و تدريس، ميدان نزاع ‏گروهک‌ها بود، به‌گونه‌اي که هر يک از آنان اتاق جنگي ‏مملو از سلاح‌هاي مختلف براي خود داشتند.‏
در آن شرايط، تعطيلي دانشگاه‌ها علي‌رغم ميل باطني ما ‏اتفاق افتاد اما در قبل و بعد از آن و حتي پس از ‏بازگشايي مجدد دانشگاهها که از آن تعبير به انقلاب ‏فرهنگي مي‌شد، گروهي از مسئولان مبارزه و بعدها ‏مسئولان انقلاب، انديشه‌اي را در جلسات خويش پيگيري ‏مي‌کرديم که در نهايت منجر به تأسيس جهاد دانشگاهي شد.‏
شايد نقطه آغاز اين حرکت سفر من به آذربايجان شرقي و ‏حضور در جمع دانشجويان تبريز بود، سفري که مخالفان ‏همراهي دانشگاهها با انقلاب در کنار همه برنامه‌هاي شوم ‏خويش، طرح يکپارچه دامن زدن به شايعات اقتصادي عليه ‏مرا عملياتي کرده بودند، وقتي وارد فضاي دانشگاه ‏شدم، در و ديوار دانشگاه را سرشار از انواع و اقسام ‏پارچه نوشته‌ها و اعلاميه‌ها ديديم که هاشمي با فلان ‏مقدار پول، فلان مقدار هکتار زمين، فلان تعداد حلقه ‏چاه عميق و... آمده است.‏
همزمان با تشکيل حزب جمهوري اسلامي نيز يکي از بحث‌هاي ‏اصلي شوراي مرکزي در چندين جلسه، چگونگي حضور ‏دانشجويان در مناطق محروم بود که شايد اعزام جوانان ‏دانشجو عضو حزب جمهوري براي کمک به کشاورزان در جهت ‏برداشت محصولات نقطه شروع آن باشد.‏
آن حرکت انقلابي در گذر زمان و رشد تدريجي ‏برنامه‌ها منجر به تشکيل جهاد سازندگي و سپس جهاد ‏دانشگاهي شد که به اعتراف دوست و دشمن يکي از نهادهاي ‏بسيار تأثيرگذار در همراهي جوانان با انقلاب و همچنين ‏يکي از عوامل اصلي جذب ساکنان مناطق محروم به محتواي ‏انقلاب بود. حرکتي که مدعيان جذب طبقات کارگر و محروم ‏را با انديشه‌هاي مارکسيستي مأيوس کرد.‏
از زاويه ديگر تشکيل اين نهاد در دانشگاه تا حدود ‏بسيار زيادي فاصله دانشگاه و صنعت را پر کرد و ‏نگذاشت خلأ همکاري صف و ستاد با مباحث نظري و عملي ‏بيشتر شود، هر چند هنوز هم متأسفانه شاهد فاصله عميق ‏دانشگاهها و مراکز صنعتي و مسکوت ماندن و بايگاني ‏شدن بسياري از طرح‌ها در مرحله پايلوت هستيم که در ‏يکي از بازديدهاي دوران سازندگي در يکي از ‏نمايشگاه‌هاي دانشگاهي با تمام وجودم اين درد اجتماعي ‏را در بدنه دانشگاه و صنعت احساس کردم.‏
البته جهاد دانشگاهي در طول اين سالها و بدون توجه ‏به چوب‌هايي که خواسته و ناخواسته لاي چرخ آن گذاشته ‏مي‌شد به حرکت خويش ادامه داد که اقدامات مؤسسه ‏رويان و خبرگزاري قرآني دو نمونه از موفقيت‌هاي مراکز ‏زيرمجموعه اين نهاد مقدس است.‏
شايد موازي‌کاري‌ها و تداخل برنامه‌هاي جهاد دانشگاهي ‏با انجمن‌هاي اسلامي و بعدها بسيج دانشجويي باعث کند ‏شدن حرکت توسعه‌اي آن شده است که متأسفانه اين روزها ‏در خبرهاي نگران‌کننده مي‌شنويم بيش از نه ماه است که ‏مسئولان مربوطه با تمام ادعاهايي که مي‌کنند نمي‌توانند ‏در انتخاب فرد موردنظر خود در رأس هرم، اين سازمان ‏دانشجويي را در جهت اهداف جناحي خود قرار دهند، ‏بديهي‌ترين نتيجه اين اقدامات تأمل‌برانگيز توقف ‏پيشرفت‌هاست.‏
در صورتي که با اصلاح سياست‌هاي صدر و ذيل اصل 44 که ‏به تعبير رهبري نظام انتظار يک انقلاب اقتصادي از آن ‏مي‌رفت و تأسيس پارک‌هاي علمي و فناوري و از طرف ديگر ‏روحيه استقلال اقتصادي در ميان قشر جوان و دانشجو و ‏همچنين وجود سرمايه‌هاي سرگردان فراوان مي‌توانستيم با ‏برنامه‌ريزي‌هاي دقيق و پرهيز از دامن زدن به اختلافات ‏سليقه‌اي و تبديل منتقدان به دشمنان، راه را براي ‏شروع يک برنامه ميداني براي نزديک کردن دانشگاه‌ها ‏با طرح‌هاي اقتصادي، فرهنگي، کشاورزي و صنعتي هموار ‏نماييم.‏
اينجانب با علم کامل به توانايي‌هاي جهاد دانشگاهي ‏که نمونه‌هايي از دستاورهاي آنان را در يکي از ‏نمايشگاه‌هاي وسايل ارتباطي و مخابراتي در کرج ديده‌ام ‏با اطمينان کامل اعلام مي‌نمايم که اگر به جاي مانع ‏تراشي، فقط راهکارهاي قانوني را مشخص نماييم، عرضه و ‏تقاضا به عنوان دو عامل مهم در هر رونق اقتصادي و ‏اجتماعي خيلي زود دانشگاه و صنعت را به هم پيوند ‏مي‌دهد که ماحصل آن چيزي جز حرکت به سوي اهداف ‏چشم‌انداز 20 ساله نظام نخواهد بود که دانايي، ‏محوري‌ترين پايه و اساس آن مي‌باشد.