سکوت ابتدایی رژیم‌های عربی حاشيه خليج فارس در پی امضای این توافق و شکست آنها در اعمال فشار برای ممانعت از دستيابي به آن، نشان از انزوای آنها البته با اندکی ملاحظه‌کاری دارد و عمق نگرانی‌های آنها، از آن چیزی است که 'تعامل غرب با تهران' و 'افزایش نفوذ ایران در تبیین معادلات منطقه‌ای' ‌نام گذاشته‌اند.

گروه بین‌الملل مشرق - توافق هسته‌ای ژنو که بالاخره و بعد از مذاکرات سخت و فشرده،بامداد یک‌شنبه بین ایران و شش کشور صنعتی به امضا رسید، علاوه بر پیامدهای داخلی، تحولات منطقه‌ای را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است، بازخوانی مواضع مختلف و احیانا متناقض از سوی کشورهای مختلف که هرکدام از زاویه منافع راهبردی خود به این توافق نگاه می‌کنند دلیل واضحی بر این مدعاست.

یکی از ابعاد قابل بررسی در تاثیرات توافقنامه ژنو بر معادلات منطقه را می توان در محور مقاومت و بازدارندگی دید. این توافق و اذعان غرب به حق ایران در غنی سازی اورانیوم و تعدیل نسبی تحریم‌ها همانطور که یک پیروزی بر ایران به شمار می رفت، تاثیرگذاری فرآیند مقاومت را در مقابل دیپلماسی سازشو تسلیم را ثابت کرد و نشان داد که تنها این گزینه است که می‌تواند ملت‌ها را به حقوق طبیعی و تاریخی خود برساند.

دستاورد ایران در توافق ژنو نشان از به ثمر نشستن فرهنگ مقاومت و پایداری در برابر زیاده خواهی‌ها و باج خواهی‌های بین المللی بود و ثابت کرد هر قدر فشارها افزایش یابد، استقامت ملت ها و حضور دولت‌ها در کنار آنها برای تحمل سختی ها، معادلات را به نفع آنها رقم خواهد زد، توافق ژنو مهر بطلان دیگری بر ایدئولوژی "سازش برای آسایش" است که برخی رژیم های عربی آن را دستاویز ادامه حاکمیت وابسته خود بر ملت‌های منطقهقرار داده‌اند.

واکنش ناامیدانه سران صهیونیسم از جمله بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم نیز ناظر بر همین نکته است و از این روست که می‌توان اسرائیل و قدرت‌های متخاصم محور مقاومت از جله برخی رژیم های مرتجع عربی را جزو بازنده های توافق ژنو دانست، مهم‌ترین نمود اشتراک این جبهه‌ها در موضع بازنده این توافق، دیدارهای امنیتی و ائتلاف‌ شتاب زده آنها برای تغییر روند تحولات منطقه است که این روزها میان تل‌آویو با کشورهایی نظیر عربستان، قطر و اردن در دست اجراست.

 
سکوت ابتدایی و معنادار رژیم های عربی در پی امضای این توافق و شکست آنها در اعمال فشار برای ممانعت از رسیدن به این توافق نشان از انزوای رژیم‌های عربی حاشیه خلیج فارس البته با اندکی ملاحظه کاری قابل ملاحظه بود، عمق نگرانی‌های آنها نسبت به آن چیزی است که تعامل غرب با تهران و افزایش نفوذ ایران در تبیین معادلات منطقه‌ای ‌نام گذاشته‌اند.

همانطور که بر خلاف تبلیغات غربی‌ها،افزایش وزن منطقه‌ای ایران در کنار سایر مولفه‌های سیاسی و نظامی برتری محور مقاومت در عرصه تحولات منطقه، قدرت‌های بزرگ را به پای میز مذاکره و امضای توافق هسته‌ای با تهران کشاند، در آینده‌ای نزدیک نیز تاثیر خود را در برخی پرونده‌های منطقه‌ای از جمله بحران سوریه و بحرین و سرنوشت کنفرانس ژنو 2 بر جا خواهد گذاشت. دلیل این روند را می‌توان در قطعی شدن زمان برگزاری نشست ژنو تنها یک روز بعد از امضای توافق تهران دانست، این در حالی است که از ماهها پیش تردیدهای جدی نسبت به اصل برگزاری یا عدم برگزاری این نشست وجود داشت.
 

به عبارت دیگر می‌توان گفت همانطور که شرایط منطقه‌ای از جمله اختلافات آمریکا با ریاض در نحوه تعامل با سازمان‌های تروریستی در القاعده،‌این کشور را به تعامل با ایران و حتی همگرایی با دولت سوریه کشاند، به همین نسبت برگه برنده توافق ژنو در پیشبرد سیاسی و حل مسالمت آمیز بحران سوریه منطبق بر خواسته‌های محور بازدارنده در منطقه کارآیی داشته و زمینه‌های بسیج بین‌المللی علیه تروریست‌ها را در پی خواهد داشت.

به رسمیت شناخت نقش ایران در منطقه موضع بازیگران ائتلاف مقاومت را پررنگ‌تر خواهد کرد و جایگاه این محور در مناسبات بین‌المللی را تقویت خواهد کرد، تجربه تهران در رخنه به تحریم‌های بین‌المللی می‌تواند در آینده ای نزدیک و بعد از حل و فصل مسالمت آمیز بحران سوریه به کمک دمشق رفته و تحریم‌های خارجی علیه این کشور را به چالش بکشد، حضور فعال ایران در کنفرانس‌های بین‌المللی مربوط به سوریه و بحرین از جمله در کنفرانس ژنو 2 تریبونی برای انتقال گفتمان عدالتخواهانه محور مقاومت به گوش جهانیان خواهد بود و موضع قدرت‌های حامی دمشق از جمله روسیه و چین را در محافل رسمی بین‌المللی تقویت خواهد کرد.
 

توافق ژنو دو گزینه را پیش روی حاکمان ریاض قرار خواهد داد، گزینه اول که ایران نیز به دنبال آن است، همگرایی تهران با رژیم های عربی است، تصمیم‌سازان تهران بارها با بی اساس خواندن موج ایران هراسی در میان کشورهای عربی اعلام کرده‌اند که تهران موفقیت خود را موفقیت کشورهای عربی منطقه می‌داند و اولویت خود را به تعامل با این کشورها و به اشتراک گذاری دستاوردهای علمی و تکنولوژیک خود با آنها می‌داند. سعودی‌ها با همگرایی با این پیشنهاد می‌توانند علاوه بر خروج از انزوای منطقه‌ای، خود را از زیر یوغ وابستگی به قدرت‌های خارجی نجات دهند.
 
گزینه دوم ریاض انزوای هر چه بیشتر این کشور به علت واگرایی با قدرت‌های منطقه‌ای از یک سو و احساس خیانت هم‌پیمانان غربی از سوی دیگر است که به همراه افزایش نفرت عمومی حاصل از حمایت این کشور از تروریست‌های بین‌المللی زمینه‌های خطرناکی از بحران موجودیت را برای سران سعودی فراهم می‌کند، انتخاب هر کدام از این مسیرهادر آینده‌ای نزدیک به افول ستاره بخت تروریست‌های منطقه‌ای منجر خواهد شد و بسیاری از پرونده‌های امنیتی منطقهشامل بحران امنیتی در سوریه، عراق، لبنان، یمن و ... به این ترتیب حل و فصل خواهد شد.

عبدالباری عطوان با اشاره به این موضوع در تحلیلی می‌نویسد: رژیم‌های عربی حوزه خلیج فارس باید اعتراف کنند که ایران یک قدرت منطقه‌ای بزرگ است و بر این اساس با این کشور به گفتگو بنشینند، درست مانند کاری که آمریکا و غربی‌‌ها انجام دادند. وی نوشت: سران عرب‌نیاز دارند تا تمامی اشتباهات خود را به صورت ریشه‌ای بررسی کنند، آنها باید واقعیت‌ها و متغیرات جدید را بازبینی کرده و طرح بلند مدتی را برای بازگشت قدرتمند به نقشه منطقه‌ای و بین‌المللی ارائه کنند، نه اینکه مشتری دائمی سلاح‌هایی باشند که هرگز استفاده نمی‌شوند.

سوریه،پیروزی ایران در رسیدن به توافق ژنو و گرفتن مشروعیت از غرب برای فعالیت‌های غنی سازی خود را دستاوردی برای خود می‌داند، چرا که معتقد است این توافق دوره جدیدی از اراده‌های تازه را به نظام جهانی تحمیل کرده که بر اساس آن محورها و قدرت‌های جدید منطقه‌ای شکل گرفته‌اند، محورهایی کهتفاهمات منطقه‌ای بدون آنها صورت نخواهد گرفت و این مرحله قطعا با مرحله یکه تازی و استبداد انفرادی آمریکا متفاوت خواهد بود.

این همان مضمونی است که بیانیه حزب‌الله لبنان در مورد توافق ژنو نیز به آن اشاره و تاکید کرد: دستاورد این توافق، پیروزی بزرگ برای ایران و تمام ملت‌های منطقه و شکستی برای دشمنان ملت‌ها و تمامی نیروهای شرور است. این پیروزی بزرگ در دفتر پیروزی‌های امت اسلام بر طمع‌ورزان و اشغالگران و تمامی مستکبران و وابستگان آنها ثبت خواهد شد.