کد خبر 266844
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۷
به گزارش مشرق، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

گزارش100 روزه دولت بود یا تبلیغات قبل از انتخابات؟!

مصاحبه سه‌شنبه شب رئیس‌جمهور به مناسبت صدمین روز فعالیت دولت یازدهم با ابهامات و نقدهایی مواجه شد.یکی از ابهامات مهم که با توجه به شاکله اصلی این گفت‌وگوی 2 ساعته به چشم مخاطبان آمد این موضوع بود که اگر قرار بود محور نقد و تخطئه غلیظ دولت سابق را از این گفت‌وگو بگیرند،‌ دیگر چه چیز عمده‌ای باقی می‌ماند؟ دست کم این که سه چهارم زمان مصاحبه به تخطئه یک‌طرفه و بدون اما واگر و استثنای دولت قبلی گذشت. این سوال مضمون دیگری را در خود نهفته دارد و آن اینکه اگر قرار بود درباره دولت سابق سیاه‌نمایی محض انجام شود، آیا غیر از همین مصاحبه یکطرفه چیز دیگری هم از آب در می‌آمد؟ و یا اگر تاریخ 5 آذر 92 را از زمان مصاحبه حذف کنیم و به جای آن تاریخ 3 ماه قبل از انتخابات (مثلاً فروردین 92) بگذاریم تفاوتی در محتوا می‌کند؟!

اتفاق جالب اقدام روزنامه ایران بود که در این باره تیتر «رونمایی از 8 سال نابسامانی» را برجسته کرد، حال آنکه تصور می‌رفت حال و هوای فضای انتخاباتی جایگزین گزارش کار نشود. البته منتقدان منصف پیشاپیش معتقد بودند 100 روز با توجه به کمی زمان، موعد مناسبی برای مطالبه فعالیت‌ها و توقعات مثبت از دولت نیست اما در عین حال این ابهام وجود دارد که آیا گزارش دولت با تبلیغات ما قبل انتخاباتی اشتباهگرفته نشده و خلأ گزارشی درباره اینکه ما چه کرده‌ایم با ادبیات «قبلی‌ها چه کردند یا چه نکردند» پر نشده است؟!

موضوع دیگر عدم طرح برخی چالش‌ها و تناقضات مهم در همین دوره چند ماهه است به این معنا که برخی رفتار و گفتارها در تناقض با تبلیغات و شعارهای انتخاباتی است چنان که مثلا رئیس کل جدید بانک مرکزی برخلاف تبلیغات سیاه‌نمایانه قبل از انتخابات اعلام کرد، نمی‌گذاریم قیمت دلار پایین بیاید؛ یا موضوع لزوم مهار تورم و کاهش قیمت خودرو و یا تعابیری نظیر مهار رشد تورم که با برخی واقعیت‌ها ناسازگار است. همچنین درباره اعلام رکورد‌ 40 درصدی تورم به عنوان بالاترین تورم ‌4 دهه گذشته، این حقیقت که رکورد تورم مربوط به دولت سازندگی با 49 درصد است، کتمان شد و این در حالی است که بخشی از تورم امروز حاصل فشار تحریم‌هاست و البته سهم اصلی بی‌تدبیری و سوء مدیریت و رهاشدگی برخی امور در دولت قبلی را نباید نادیده گرفت. تخطئه مطلق در حوزه‌هایی نظیر سفرهای استانی و مسکن مهر و... نیز از نکاتی بود که نقد به دور از اعتدال و آمیخته با افراط و تفریط را تداعی می‌کرد.

یکی از عجیب‌ترین اتفاقات این مصاحبه،‌ دوز بالای خود تشکری! -به سیاق اغلب دولت‌های گذشته- است تا آن‌جا که با مساعدت یکی از مصاحبه‌کنندگان، پیروزی‌های ورزشی چند هفته اخیر والیبال و فوتبال ساحلی به پای دولت جدید نوشته شد! در حالی که وزیر ورزش دولت جدید یکی دو هفته است از مجلس رای اعتماد گرفته و طبیعتا موفقیت‌های ورزشی محصول، علمکرد چند ساله برخی فدراسیون‌ها در دولت قبلی است.

در همین حال وبسایت ندای انقلاب در بررسی مصاحبه انجام گرفته، تیتر «120 دقیقه سیاه‌نمایی به جای گزارش عملکرد 100 روزه» را برگزید و رجانیوز نوشت: «سایه سنگین جو انتخابات بر گزارش 100 روزه دولت! انتخابات 100 روز پیش تمام شد، لطفا به مردم گزارش دهید». از سوی دیگر سایت مشرق به بخش دیگری از مصاحبه دکتر روحانی پرداخته و در مطلبی با عنوان «لیبرالیسم فرهنگی؛ خطری که باید نسبت به آن هوشیار بود» می‌نویسد: اگر افکار عمومی فیلتر خوبی باشد باید برای همه کالاهایی که در بازار عرضه می‌شوند با یک منطق رفتار شود و دلیل ندارد که فیلم یا کتاب یا هر اثر دیگری را دارای منطق جداگانه بدانیم. علاوه بر این در عرصه کالاهای فرهنگی نیز در مورد مستهجن نگاری‌ها و تصاویر و فیلم‌های مستهجن نیز همین منطق غلط می‌تواند مطرح باشد. حتی در مورد مواد غذایی نیز همین استدلال به خوبی خطا و ضعف خویش را به نمایش می‌گذارد.

 فرض کنید که دولتی همین نظرات مطرح شده در بیان رئیس‌جمهور را در مورد مواد غذایی نیز بیان کند و بگوید بهترین فیلتر افکار عمومی است و به صراحت بیان دارد که دولت نظرش این است که هیچ فیلتری بهتر از افکار عمومی مردم نیست و وقتی یک کالا را ساختند و مردم نرفتند بخرند، و به آن سازنده بی‌اعتنا شدند، خودش می‌داند که باید چکار کند. مشخص است که این منطق ناقص و معیوب و باطل است. با این حساب باید به همه تولیدکنندگان و فروشندگان کالاهای غیربهداشتی در عرصه مواد غذایی نیز اجازه داد تا با این فیلتری که دولت تصور می‌کند بهترین فیلتر است روبرو شوند و دولت زحمت را کم کند و در کار آنها دخالت نکند.

همچنین سایت آینده آنلاین- از حامیان دولت- نوشت: برخی ژست‌های مجریان و به‌به و چه‌چه‌های آنان به جای ورود به پرسشگری حرفه‌ای، نه بازتاب مناسبی در میان مردم داشت و نه به نظر می‌رسد به سود دولت و صداوسیماست.نویسنده معتقد است: این امر باعث شد این سوال مطرح شود که ادامه شیوه مرتضی حیدری که خودداریش از پرسشگری مقابل احمدی‌نژاد، باعث انتقاد شدید کارشناسان بود، صرف نظر از رویکرد خود او، به دولت و صداوسیما مربوط نمی‌شد.سایت حامی دولت نوشت: آقای رئیس‌جمهور خیلی خوش‌سخن و خوش‌سیما ظاهر شد و لبخندش به دل می‌نشست. فقط به نظرم استفاده مکرر از واژه سرهنگ بدون آن که محل ارجاعش مشخص باشد، کم‌کم لوث می‌شود.

جهان نیوز نیز معتقد است: اگرچه نقد دولت گذشته نه تنها امری مذموم نیست بلکه نوع سازنده آن بسیار ضروری و لازم هم است اما کنایه‌های متعدد به دولت قبل وجهه رئیس‌جمهوری که خود را اهل اعتدال می‌داند اندکی خدشه‌دار می‌کند. رئیس‌جمهور که خود نیز روحانی است بهتر از نگارنده می‌داند که همین رفتار ممکن است پس از دوره ایشان نیز علیه ایشان به کار گرفته شود. نکته مهم در اینجا این است که این رویه مسئولان و نظایر آن، به سرعت در بین مردم الگوبرداری می‌شود و تکرار آن فرهنگ کشورمان را دچار بی‌اخلاقی‌هایی از این جنس خواهد کرد.جهان نیوز درباره برخورد نچسب یکی از مصاحبه‌کنندگان می‌نویسد: برخورد دیشب شهیدی‌فر برای بسیاری از بینندگان تلویزیونی جای تعجب داشت. یادمان باشد به گونه‌ای عمل نکنیم که خدای نکرده تملق و چاپلوسی از عملکردمان برداشت شود. موردی که متاسفانه رشد آن در کشور، فرهنگ غنی ما را دچار انحراف خواهد کرد.

شرط همیشگی حمایت رهبر انقلاب از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای

تشکر رهبر معظم انقلاب از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای مانند همیشه و از جمله ده سال پیش مشروط به حراست از حقوق ملت ایران در برابر زیاده‌خواهی‌های دشمن است.سایت رجانیوز نوشت: مهر ماه 1382 وقتی مذاکرات سعدآباد انجام شد، جمع کثیری از نیروهای انقلابی به نتیجه آن مذاکرات اعتراض داشتند، در همین حال در آن برهه رهبر معظم انقلاب در 11 آبان 1382 با تایید اقدام صورت گرفته در سعدآباد فرمودند «کاری که مسئولان کردند، کار درستی بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه‌ای که از طرف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها علیه جمهوری اسلامی طراحی شده بود، شکسته شود. البته این آغاز قضیه است و کار تمام نشده است. اگر ادامه این کار به همین روالی که تاکنون طراحی شده، ادامه پیدا کند، هیچ ایرادی ندارد؛ اما اگر قرار باشد دشمنان یا مراکز قدرت، فزون‌خواهی کنند و سنگر به سنگر جلو بیایند و ما هم عقب‌نشینی کنیم، این می‌شود تسلیم، که به هیچ‌وجه درست نیست و اجازه چنین کاری هم داده نخواهد شد.»

رجانیوز با اشاره به اینکه روحانی خود نیز آن زمان در میانه‌ راه معترض روند مذاکرات شد، می‌نویسد: حسن روحانی در نامه سال 84 به البرادعی نوشت «با گذشت یک سال دیگر و با انجام بیش از یک هزار نفر روز از سخت‌ترین بازرسی‌ها، مدیر کل در بند 112 گزارش نوامبر سال 2004 خود، مجدداً تاکید کرد که «تمامی مواد هسته‌ای اعلام شده در ایران مورد حسابرسی قرار گرفته و بنابراین، چنین موادی به سوی فعالیت‌های ممنوعه منحرف نشده‌اند.» متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابه‌ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام نشده و درخواست‌های بیشتر رو به‌رو شد.» (صفحه 582 کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای، خاطرات دکتر حسن روحانی)

سایت مذکور می‌افزاید: این روند منجر شد تا رهبر انقلاب در 13 دی 1386 و در جمع دانشجویان استان یزد تاکید کنند، «من همان وقت هم در جلسه مسئولین- که از تلویزیون پخش شد- گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه پی‌درپی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان می‌شوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقب‌نشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد.»ایشان در 3 مرداد 1391 نیز با اشاره به این مسئله فرمودند: «عقب‌نشینی‌ها آنها را گستاخ‌تر کرد، طلبکارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما 25 سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمی‌شود! اینها قانع‌ شدند که 5 تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمی‌شود! مسئولین ما قانع شدند که 3 تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمی‌شود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقب‌نشینی‌ها را، آن انعطاف‌ها را ادامه می‌دادیم، امروز از پیشرفت هسته‌ای که هیچ خبری نبود.»

در ادامه این تحلیل آمده است: از این رو بدیهی است در شرایط کنونی رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نامه رئيس جمهور، با تاکید بر «آنچه رئيس جمهور مرقوم داشته»، از فعالیت‌های تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای تشکر کرده‌اند و در بخش دوم «ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌ها همواره باید شاخص خط مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد» مورد مطالبه قرار گرفته است.نویسنده همچنان به بیانات چند روز قبل رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان استناد کرد و نوشت: ایشان ضمن تاکید بر اینکه در جزئیات مذاکرات دخالتی نمی‌کنند، بر مشی عمومی خود در حمایت از دولت‌های مختلف تاکید و فرمودند: ‌«بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانی که اجرای کار بر عهده‌شان است، از همه دولتها بنده حمایت می‌کنم، از مسئولان- مسئولان داخلی، مسئولان خارجی- حمایت می‌کنم و وظیفه ما است... لذا اینها به کمک احتیاج دارند، من هم کمکشان می‌کنم، حمایتشان می‌کنم؛ این یک طرف قضیه است که قطعی است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران، از جمله مسئله حقوق هسته‌ای؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملت ایران یک قدم عقب‌نشینی نباید بشود. ما البته در جزئیات این مذاکرات مداخله نمی‌کنیم.»

 نقیض‌گویی فتنه‌گران درباره بیانیه تهران و توافق ژنو

مشاور فراری کروبی از اصلاح‌طلبان و سبزها خواست اخلاق‌مدار باشند و اگر توافق 3 سال پیش تهران را زیر سوال می‌بردند اکنون به طریق اولی توافق ژنو را زیر سوال ببرند.مجتبی واحدی با اشاره به بیانیه سه جانبه تهران میان ایران و ترکیه و برزیل که به مبادله سوخت 5/3 درصد با سوخت 20 درصد مورد نیاز راکتور تهران اختصاص داشت و با کارشکنی آمریکا نافرجام ماند، نوشت: صدور آن بیانیه اعتراض گروهی از اصلاح‌طلبان و حامیان جنبش سبز را به دنبال داشت. آنان معتقد بودند که این نوع برخورد با یک کشور مستقل، تحقیر‌آمیز است. شدیدترین اعتراض در این مورد توسط زهرا رهنورد مطرح شد. او که به همراه موسوی بود اظهار داشت «بر تارک تمامیت ارضی ما فتح خرمشهر و آبادان می‌درخشد وقتی بیشتر درخشش این پیروزی‌ها درک خواهد شد که آن را با برخی از توافقنامه‌های امروزی مقایسه کنیم توافقنامه‌هایی که از قراردادهای ننگین ترکمنچای و گلستان بدتر است و آخرین نمونه‌اش همین معاهده هسته‌ای هفته گذشته است».

وی می‌افزاید: میرحسین موسوی نیز با عباراتی مشابه نگاه همسر خویش در خصوص بدتر دانستن بیانیه تهران از قراردادهای ننگین ترکمانچای و گلستان صحه گذاشت. دقیقا سه و نیم سال بعد از آن اظهارنظر، قراردادی در ژنو امضا شد که بی‌تردید دهها بار بدتر از بیانیه اردیبهشت 89 است.وی در گویانیوز می‌نویسد؛ بسیاری از کسانی که آن روز با استناد به دیدگاه موسوی و رهنورد، مقاله نوشتند و از رفتار دولت احمدی‌نژاد در آن بیانیه گله کردند آزاد هستند و از این آزادی تنها برای هورا کشیدن به خاطر قرارداد فعلی، بهره می‌گیرند. مردم و دولت بنفش حق دارند هورا بکشند اما سبزها چه؟ آیا آنها در برابر وجدان، اخلاق و تاریخ می‌توانند ثابت کنند محتوای توافق اخیر بهتر از بیانیه‌ای است که آن را ننگین‌تر از ترکمانچای دانستند؟

مجتبی واحدی این را هم نوشته که «حامیان موسوی اگر مانند همراهان روحانی توافق‌نامه اخیر را یک موفقیت بزرگ می‌دانند باید دیدگاه خود نسبت به بیانیه تهران که به مراتب عزتمدارانه‌تر از توافق اخیر بود را بیان نمایند. چگونه می‌توان معاوضه اورانیوم غنی شده با سوخت مورد نیاز مراکز پزشکی هسته‌ای را ترکمانچای نامید و پذیرش ده‌ها درخواست منطقی و غیرمنطقی همان قدرت‌ها را یک پیروزی بزرگ دانست؟ آیا شرط اخلاق‌مداری آنست که هر چه توسط رقیب انجام می‌شود را به باد ناسزا بگیریم و خود، کاری را صورت دهیم که قبیح‌تر از آنست؟».  

با این نبوغ شما را ندزدند!

آقای زیباکلام که آرزو دارد آلفرد و جانسون نامیده شود و در دانشگاه‌های آمریکا تدریس کند! می‌گوید محتوای توافق ژنو برایش مهم نیست بلکه مهم این است که نگاه خصمانه ایران به آمریکا و غرب ترک برداشته است.وی در گفت‌وگو با دویچه‌وله بی‌آن که صادقانه و دست کم بیطرفانه اذعان کند اصل خصومت مربوط به عداوت‌های کور آمریکا در 60 سال گذشته علیه ملت ایران است، گفت: اصلا جزئیات توافق ژنو مهم نیست. این که آنها گفته‌اند چه کار می‌کنند و ما گفته‌ایم چه کار می‌کنیم، آنها گفته‌اند که غنی‌سازی سه درصد را به رسمیت می‌شناسیم یا ما اعلام پیروزی ‌کنیم و بگوییم که در نتیجه مقاومت ما آنها مجبور شده‌اند و... هیچ کدام اینها مهم نیست، مهم این است که برای اولین بار، بعد از 35 سال، آن نگاه خصمانه، آن نگاه غیظ و غضب‌آلود ایران به غرب و به آمریکا، ترک برداشته است و این اتفاق مهمی است که در ژنو افتاده است.

وی می‌افزاید: بعد از توافق ژنو اصولگرایان تندرو خواهند گفت مقاومت ما باعث پیروزی شد، مقاومت ما باعث شد که غرب عقب‌نشینی کند، مقاومت ما باعث شد که آمریکایی‌ها مجبور شوند غنی‌سازی را بپذیرند و... در حالی که اصلاً دعوا بر سر غنی‌سازی نبود. اصلاً دعوا بر سر این نبود که ما چه کار داریم می‌کنیم، غربی‌ها چه می‌گویند، غربی‌ها چه می‌خواهند و... نه، بحث بر سر بی‌اعتمادی بوده است. مشکل اساسی و بنیادی غربی‌ها با فعالیت‌های هسته‌ای ما این بود که اعتماد نداشتند که ما داریم چه کار می‌کنیم. آنچه اتفاق افتاده، این است که برای اولین بار، بعد از 35 سال، غربی‌ها خیلی محتاطانه حاضر شده‌اند که به ما اعتماد کنند... حال اینکه روزنامه کیهان بگوید توی دهن زدیم، گرفتیم، مقاومت ما پاسخ داد و... به نظر من، طبیعی است که آنها این چیزها را خواهند گفت.

آقای زیباکلام اینجا نیز روشن نمی‌کند که آیا یک ملت قربانی تسلیحات کشتار جمعی (ایران) باید به دولت زورگویی مانند آمریکا که سازنده و اولین و آخرین کاربرد بمب اتمی در دنیاست اعتماد کند یا این آمریکاست که حق دارد بگوید به ملت ایران اعتماد ندارد؟!به شوخی هم که شده باید به آقای زیباکلام گفت با این همه نبوغ که از خودتان سراغ دارید مراقب باشید شما را ندزدند و به آمریکا نبرند.وی پیش از این ضمن یادداشتی در روزنامه شرق مدعی شد که اگر نامش به جای صادق زیباکلام، آلفرد و دیوید و جانسون و اسمیت بود و به جای ایران در دانشگاه‌های آمریکا تدریس می‌کرد آن گاه برای نظریاتش در دنیا مدال می‌دادند اما چه کند که بچه آب منگل است و در ایران تدریس می‌کند(!)زیباکلام می‌گوید دوستان اصلاح‌طلبش به خاطر همین نظریات عجیب و غریبش به او می‌گویند باید درِ دانشکده‌ای را که در آن تدریس می‌کنی گِل گرفت.