کد خبر 267178
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۷

«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصر‌الله» که پنجشنبه شب گذشته در حومه دمشق به شهادت رسید هنگام دفن لبخند زد و در کنار شهدای شیعه ای ثبت شد که پیش از این مصداق این جمله شده بودند که "شهید نظر می کند به وجه الله" ... شهدایی نظیر «علی المؤمن» جوان وارسته بحرینی٬ «حبیب لک زایی» سردار رشید سیستانی٬ «محمدرضا حقیقی»٬ «حسن تقی‎پور گلسفیدی» و «رضا قنبری» از دلاوران جنگ تحمیلی.

به گزارش مشرق به نقل از ابنا؛ 17 سال، 20 سال، پُر پُرش 25 سال، سن و سال جوان هایی بود که درس و مدرسه و دانشگاه را نیمه کاره رها می کردند و راهی جبهه ها می‎شدند. وصیت نامه هایشان را که می خوانی، گویا با چهل ساله هایی طرفی که دیگر چم و خم روزگار را یاد گرفته اند و بعد از یک راه طی شده ـ به قول آوینی ـ، نشسته اند وصیت نامه نوشته اند.

راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جان‎ها بر کف دست‎هایشان گرفتند و جنگیدند.

راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئه‎های تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادری‎مان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.

در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.

شهید اول: «حسن تقی‎پور گلسفیدی»

فرازهایی از وصیتنامه این شهید: خیلی دوست دارم در مراسم و مجالسی که به خاطرم برگزار می نمایید، نوحه ی ابی عبدالله الحسین(ع) و روضه ی آن حضرت را بخوانید تا ملت منقلب و مسلمان به خاطر آن حضرت بگریند و دیگر آن که می خواهم در کنار دیگر یارانم در بهشت تازه آباد سلمانشهر آرام گیرم و با آنان تجدید بیعت نمایم و ضمناً به مدت دوازده روز روزه بدهکار هستم. لطفاً برایم آن ها را به جا آورید. همچنین نماز قضا بسیار دارم، اگر لازم باشد برایم انجام دهید. از مال دنیا چیزی ندارم، ولی اگر احیاناً مالی است که اکنون به خاطر ندارم، از خانواده  تقاضا می کنم تا آن ها را در راه خدا انفاق کنند تا در آن دنیا با دست خالی از مادیات به دیدار پروردگارم بروم و خدای ناکرده چیزی مرا به خودش وابسته نگرداند.
پنج شنبه بیست و یکم مردادماه 1361 اهواز – پایگاه شهیدبهشتی – تیپ کربلا – گردان علی ابن ابی طالب(ع) – گروهان یکم

شهید دوم: محمدرضا حقیقی

این شهید شب 21 بهمن 1364 يعني در هفتمين سالگرد انقلاب اسلامي، در تركيب گردان كربلاي اهواز در عمليات والفجر 8  فاو شركت کرد و سرانجام درهمين عمليات در ساحل فاو به شهادت رسيد. پيكر مطهرش پس از چند روز كه در سرد خانه نگهداري شد به اهواز انتقال يافت و طي مراسمي با حضور خانواده و جمعي از مردم تشييع و در بهشت آباد اهواز در آغوش خاک آرام گرفت.

شهید سوم: شهید رضا قنبری

این شهید 19 دی ماه سال 65 در عمليات كربلاي 5 درحالی که در شلمچه تيربارچي بود، پس از اصابت تيري به قلبش در دم به شهادت رسید.

فرازهایی از وصیتنامه این شهید: اگر تكه تكه هم بشوم دست از دين اسلام بر نمي دارم. بخدا قسم از من حقير بشنويد مال اين دنيا هيچ ارزشي ندارد و هيچ بهانه و دليلي براي شركت نكردن در جنگ را نداريد. ولي حب دنيا و سستي ايمان نميگذارد شما بسوي خداي خود بشتابيد. بترسيد از اينكه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پيش امام زمان (عج) باز مي شود. نكند خداي ناكرده امام زمان (عج) از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسين (ع) و يارانش رنگين تر است و يا از آ نان معصوم تريد. در راه اسلام شهيد شدند تا اين آزادي را براي شما بدست آورند. بياييد لااقل اگر ايمان نداريد آزاد مرد باشيد. نگذاريد كه دشمن به خاك و ناموس شما تجاوز كند. قرآن مي فرمايد: هر كس خود را شناخت خداي خود را شناخته است. بياييد فكر كنيد و ببينيد كه هستيد،از كجا آمده ايد و به كجا خواهيد رفت.

شهید چهارم: علی المؤمن

مهندس شهید "علی المومن " جوان پاک باخته بحرینی که سلحشورانه در میدان دفاع از حق و حقیقت قدم نهاد و  جان پاکش را در این راه فدا کرد.

نیروهای رژیم آل‎خلیفه در حال هجوم به جمعیت تحصن کننده در میدان "لؤلؤه"  بودند که شهید علی المومن نجات جان زنان مستقر در میدان٬ خود را سپر تهاجم نمود.

شهید پنجم: حبیب لک زایی

سردار بی ادعا و گمنام زمین و نام آَشنای آسمانی‌ها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد(ع) و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجب‏علی محمدزاده ـ که به تعبیر سردار شهید لک‏زایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند ـ به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید.


از مهم‎ترین مسوولیت‎های این شهید می‎توان به "تک تیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله در دشت عباس"٬ "حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول(ص)"٬ "تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه"٬ "تک تیرانداز گردان 409 لشکر 41 ثارالله(ع) در جنوب اهواز"٬ "مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل"٬ "مسئول بسیج پایگاه زابل در سال 61"٬ "فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال 63"٬ "مسئول ستاد گردان لشکر 41 ثارالله در جنوب شلمچه در سال 66"٬ "کمک فراوان به سیل‌زدگان زابل در سال‌های 69 و 70"٬ "نقش تعیین‌کننده در عملیات نصر 3 در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال 70 از منطقه دزدیده بودند"٬ "فرمانده سپاه زابل از سال 69 تا 79
معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال 79 تا 86"٬ "جانشین فرمانده منطقه مقاومت و جانشین فرمانده سپاه سلمان از سال 87 تا هنگام شهادت" اشاره کرد.

شهید ششم: سید وسام شرف الدین

«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصر‌الله» از جمله نیروهای لبنانی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مردم مظلوم سوریه عازم این کشور شد.

این شهید سرانجام روز پنجشنبه هفتم آذرماه 92 در حومه دمشق به شهادت رسید.