کد خبر 26726
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۱

ابا عبدالله(عليه السلام) اهل بيت خودش را حرکت مي دهد، براي اين که در تاريخ رسالتي عظيم را انجام دهند. براي اين که نقش مستقيمي در ساختن اين تاريخ عظيم داشته باشند، اما با قافله سالاري زينب، بدون آن که از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زينب(عليهاالسلا

مشـرق - پس از واقعه تلخ عاشورا، رسالت سنگين بانوان کاروان حسيني آغاز گرديد. آنان با وجود شرايط سخت جسمي و روحي، مي بايست از انديشه و کلام و احساس ياري گرفته و با خطبه هاي پرشور خويش، مردمي که در عمق ناداني به سر مي بردند را از حقانيت راه امام حسين(عليه السلام) و مظلوميت ايشان آگاه سازند و به رهبري زينب(عليهاالسلام)، به نشر معارف اسلام و رساندن پيام شهيدان بپردازند تا اسلام را از هدم و زوال نجات بخشند. اين جاست که به هدف والاي امام حسين(عليه السلام) از همراه نمودن زنان و کودکان، با خويش پي مي بريم.
شهيد مطهري مي فرمايند: «... ابا عبدالله(عليه السلام) اهل بيت خودش را حرکت مي دهد، براي اين که در تاريخ رسالتي عظيم را انجام دهند. براي اين که نقش مستقيمي در ساختن اين تاريخ عظيم داشته باشند، اما با قافله سالاري زينب، بدون آن که از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زينب(عليهاالسلام) تجلي مي کند و از آن به بعد به او واگذار شده بود.»
فعاليت ها و حماسه زن عاشورايي را پس از قيام، مي توان به دو بخش تقسيم نمود:
1- حماسه آفريني زينب(عليهاالسلام)، در نهضت عاشورا
2- نقش و فعاليت ساير بانوان، در اين نهضت

 

حماسه آفريني زينب(عليهاالسلام) در نهضت عاشورا
همان گونه که مي دانيم، حفظ و نگهداري يک نهضت و انقلاب، از انجام آن مهمتر است. حضرت زينب (عليهاالسلام) بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجري، پيام رساي خويش را از دشت خونين کربلا براي مسلمانان ابلاغ نمود و آن را براي هميشه در تاريخ، زنده نگاه داشت.
البته، حضور و نقش عظيم آن حضرت در نهضت کربلا، منحصر به بعد از قيام نيست، بلکه ايشان از ابتداي راه، حضوري فعال و تعيين کننده در انقلاب حسيني داشتند. همياري حضرت زينب (عليهاالسلام) با امام حسين (عليه السلام) در انجام مسووليت ها را مي توان بزرگترين نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشورا دانست. آن حضرت به عنوان امين امام، بخش وسيعي از مسووليت ها و امور کاروان را بر عهده داشت، تا امام (عليه السلام) فرصت و فراغ بيشتري براي آماده سازي قيام داشته باشد.
اما اصلي ترين وظيفه حضرت زينب (عليهاالسلام)، بعد از ظهر عاشورا، متجلي مي شود. اگر نبود آن عالمه غير معلمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسين(عليه السلام) دستخوش تحريف مي گرديد، بلکه اسلام نيز در معرض خطري جدي قرار مي گرفت.
تبليغ پيام شهادت، سرپرستي قافله اسرا، پرستاري از امام سجاد(عليه السلام)، حفظ و حراست زنان و کودکان، و... مسووليت هاي سنگيني بود که آن حضرت پس از قيام عهده دار بود.
سخنراني حضرت زينب (عليهاالسلام)، در بارگاه ابن زياد و يزيد، آن چنان شورانگيز بود که ارکان حکومت اموي را به لرزه انداخت. سخنان پرشور او در تشريح اهداف انقلاب حسيني و بيان اوضاع اندوهبار روز عاشورا، دسيسه ها و جنايات رژيم را برملا نمود. روشنگري هاي آن حضرت، توانست جامعه چشم و گوش بسته آن زمان را بيدار کند. پيامد تلاش هاي حضرت زينب(عليهاالسلام) انقراض حکومت اموي و جلوگيري از اتلاف خون پاک شهداي کربلا، و در نتيجه، احياي مجدد اسلام بود.
آن حضرت در کوفه، شام  و مدينه ، به افشاگري بني اميه اقدام نمود و چهره کريه شان را به مردم نشان داد؛ و اين خود قيامي ديگر شد، براي براندازي دستگاه فاسد خلافت.
خطابه هاي پرشور حضرت زينب (عليهاالسلام) هراسي عظيم در دل بني اميه پديد آورد و به همين جهت، ايشان را به مصر تبعيد نمودند؛ اما غافل از اين که اين زن فصيحه بليغه پيام شهادت را به مصر نيز خواهد برد، و سرانجام، اين اسطوره صبر و ايثار در 15 رجب سال 62 هجري، در تبعيد، به ملکوت اعلي پيوست.
گر چه زينب(عليهاالسلام) اندکي بيش، پس از واقعه جانسوز کربلا زندگي نکرد، ولي در همين مدت اندک، کنگره هاي کاخ ستم را فرو پاشيد، و پيام عاشوراي امام حسين(عليه السلام) را تا ابد ماندگار کرد.

 

نقش ساير زنان پس از قيام
غير از زينب(عليهاالسلام)، عده ديگري از زنان نيز بودند که به رهبري و مديريت حضرت(عليهاالسلام)، کارهاي تبليغي و فرهنگي بسياري پس از حماسه عاشورا انجام دادند که تأثير زيادي بر جامعه آن روز داشت و چه بسا اثرات آن تا به امروز ادامه دارد. نقش آفريني زنان را پس از قيام عاشورا، از دو بعد عمل و گفتار، مي توان مورد بررسي قرار داد:

 

1- نقش عملي زنان پس از قيام عاشورا
بعد از به پايان رسيدن جنگ، زنان در عرصه عمل، نسبت به فاجعه اي که از سوي دستگاه غاصب يزيد بر امام حسين(عليه السلام) و يارانش وارد شده بود را به شدت محکوم نمودند. و جالب اين که اکثر اين زنان، کساني بودند که شوهرانشان در سپاه کوفه، بر عليه امام به مبارزه پرداخته بودند که در ذيل به چند نمونه از آن ها مي پردازيم.

 

زني از قبيله بني بکر
بعد از ظهر عاشورا، زني از قبيله بني بکر که همسرش در لشکر عمر بن سعد بود، از وضعيت اسراء متأثر شده، شمشير به دست مي گيرد و به سوي سپاه کوفه هجوم مي برد و به قوم خود مي گويد: «اي آل بکر! دختران رسول خدا را غارت کنند، در حالي که جز خدا پناهگاهي ندارند؛ براي خون هاي رسول خدا(صلي الله عليه وآله) قيام کنيد.» همسرش او را از آن کار منع کرد و به اردوگاه باز گرداند.

 

زنان بني اسد
پس از پايان جنگ، بدن هاي مطهر شهدا بر روي زمين تفتيده کربلا مانده بود، و هيچ کسي جرأت نداشت که براي دفن و کفن اجساد قدم بردارد؛ چرا که طبق دستور عمر سعد، مأموري بر بدن ها گمارده شده بود. در اين وضعيت، زنان قبيله بني اسد که در نخلستان هاي نزديک کربلا بودند، با بيل و وسايل ديگر، به سوي ميدان هجوم بردند. مردان آن ها با ديدن حرکت شجاعانه زنان، به کمک آمدند و به کفن و دفن شهيدان پرداختند.  

ام عبدالله
او همسر «مالک بن نسير» بود. شوهر او در روز عاشورا با شمشير بر سر مبارک امام ضربتي زد و عرقچيني که بر سر امام بود، پاره شد و امام مجروح گرديد. پس از جنگ، او عرقچين را به خانه آورد و به همسرش داد تا آن را بشويد. اما ام عبدالله گفت: «به غارت رفته پسر دختر پيغمبر(صلي الله عليه وآله) را به خانه آورده اي؟ آن را از پيش من ببر. 9»و اين زن، بدين گونه اعتراض خويش را به عمل قبيح کوفيان و همسرش اعلام داشت.

 

نوار همسر خولي
پس از آن که خولي بن يزيد اصبحي سر مبارک امام را براي کسب جايزه به کوفه آورد، ابتدا آن را به خانه برد. همسرش در نهايت اعتراض، شوهرش را طرد و نسبت به او ابراز انزجار نمود. سپس به حياط رفت و نزديک سر مبارک امام تا صبح بيدار نشست. در کتب تاريخي، از مشاهدات وي در اين شب، نسبت به حضور فرشتگان براي تکريم و تقديس سر مبارک امام مطالبي آمده است.

 

زنان آل ابي سفيان
سخنراني ها و خطابه هاي پر شور حضرت زينب(عليهاالسلام)، در مجلس ابن زياد و يزيد، موجب گرديد که زنان آل ابي سفيان از اين واقعه متأثر شده، مراسم نوحه سرايي و گريه و شيون براي امام حسين(عليه السلام) و يارانش بر پا دارند. و بدين ترتيب، انزجار و اعتراض خويش را نسبت به عمل مردان ناجوانمرد خود اعلام دارند.

 

هند همسر يزيد بن معاويه
پس از افشاگري زينب کبري(عليهاالسلام)، هند که از واقعه تلخ عاشورا سخت متأثر و ناراحت شده بود، به همسرش در مورد به شهادت رساندن امام حسين(عليه السلام) اعتراض نمود و گفت: «اي يزيد! آيا تو دستور داده اي سر حسين فرزند رسول خدا را از تن جدا کنند و بالاي نيزه برند؟ آيا تو فرزند فاطمه را کشتي؟»
يزيد مضطرب شد و براي گريز از کاري که کرده بود، گفت: «... خدا بکشد ابن زياد را که او را کشت، من به کشتن او راضي نبودم.»

نکته قابل تأمل در اين مطلب، انزجار هند، همسر يزيد، از حرکت شوم همسرش مي باشد که با اين اعتراض، ضربه سختي بر حکومت شوهر خود وارد کرد.
اين ها نمونه هايي از واکنش زنان کوفه و شام به عملکرد مردانشان بود. اما بانوان ديگري هم با کردار خويش، در جبهه اي تبليغي به مبارزه عليه آل ابي سفيان پرداختند. ايشان از همراهان و پيروان امام حسين(عليه السلام) بودند، که با اقدامات هوشيارانه، اعتراض خويش را بيان نمودند.

 

رباب همسر امام حسين(عليه السلام)
رباب همسر امام حسين(عليه السلام)، دختر «امرء القيس بن عدي بن اوس» بود. او در کربلا حضور داشت و شاهد شهادت همسر و فرزند شير خواره اش علي اصغر بود. وي پس از کربلا و اسارت، در مدينه ساکن شد.
در برخي روايات آمده است که در بازگشت اسرا به مدينه، رباب دستور داد تا سقف خانه اش را بردارند و خود و دخترش سکينه، در خانه بي سقف روزگار گذراندند. چون به او گفته مي شد که از زير آفتاب سوزان برخيز. با گريه و شيون مي گفت: من با چشمان خود حسين(عليه السلام) را ديدم که گرمي آفتاب، بدن او را مي گداخت.
و اين خود نوعي مبارزه و قيام عليه ستم يزيد و عمالش بود. رباب با اين حرکت، به تحريک احساسات و عواطف مردم پرداخت، تا زمينه را براي قيام هاي ديگر مردمي فراهم سازد.

 

زنان مدينه و بني هاشم
بعد از واقعه کربلا، زنان مدينه، بر سر قبر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) رفتند و مراسم عزاداري برپا نمودند.
آنان بدون هيچ هراسي از دستگاه حاکمه، با شور و شعور، دست به اقدامي مهم زدند. آنان با رفتن بر سر قبر پيامبر(صلي الله عليه وآله)، با زيرکي و تيزبيني، به همه نشان دادند که اين فرزند رسول خداست که به شهادت رسيده است. و پس از آن تا يک سال، روز و شب، در مدينه نوحه سرايي مي کردند.
امام صادق (عليه السلام) نيز در اين زمينه مي فرمايند: «پس از واقعه کربلا، هيچ زن هاشمي، سرمه به چشم نکشيد و خضاب نکرد. دودي نيز از خانه بني هاشم برنخاست تا پنج سال که عبيدالله بن زياد کشته شد.»
و اين نشانگر نقش اساسي و مهم زنان در حفظ و تداوم نهضت حسيني بود. اينان با عزاداري هاي پي در پي، در حقيقت، به مبارزه عليه حکومت بيدادگر يزيد برخاستند و با حرکت هاي مثبت که در نهايت لطافت و ظرافت انجام مي شد، در اذهان تأثير به سزايي گذاشتند.
زنان انصار نيز به همراهي زنان بني هاشم، زمينه را براي شروع مبارزاتي نو بر ضد دستگاه بني اميه فراهم ساختند، و با شعور ديني و سياسي خويش، گامي بلند در احياي نهضت عاشورا برداشتند.
 

2- نقش سخنراني و خطابه هاي زنان پس از قيام
علاوه بر اقداماتي که زنان در عرصه عمل انجام دادند، خطابه ها و سخنراني هاي بانوان هاشمي را مي توان مهمترين عامل براي روشنگري مردم و براندازي حکومت يزيد دانست؛ چرا که اگر نبود اين افشاگري ها، جامعه خفته آن روز متحول نمي گرديد و نداي حق طلبي و ستيز عليه ستم، بلند نمي شد.
همان گونه که گذشت، امام سجاد (عليه السلام) و زينب کبري (عليهاالسلام) بزرگترين نقش را در اين زمينه ايفا کردند. آن ها با اخطارها، هشدارها و بيدار باش ها، ضربه سنگيني بر آل اميه وارد نمودند. اما ديگر زنان هاشمي نيز که در نهايت فصاحت و بلاغت بودند، نقش مهمي در خنثي سازي تبليغات مسموم اموي داشتند. زناني چون ام کلثوم و فاطمه صغري دختر امام حسين(عليه السلام) و... .
نکته قابل ذکر اين که طبق آمار تاريخي، زن در روز عاشورا، از سپاه و کاروان امام حسين به اسارت درآمدند، که از اين عده 6 نفر غير هاشمي و بقيه، زنان بني هاشم بودند.
اسارت اين بانوان اگر چه اجباري و ناخواسته بود، ولي آن ها را در موقعيتي قرار داد که توانستند پيام خود را به گوش مردم برسانند. آنان هر جا رسيدند، از فرصت ها سود جسته، وقايع کربلا را بازگو کردند.
خطبه هاي پرنفوذ اين بانوان بزرگوار، که مصداق نيکوي امر به معروف و نهي از منکر است، چنان تأثيري بر اذهان خفته مردم گذاشت که زمينه ساز تحولاتي عظيم و قيام هايي چون قيام توابين و قيام مختار گرديد.
علاوه بر آن، اين سخنراني ها و روشنگري ها، دستاوردهاي مهم ديگري نيز داشت که رسوا ساختن دستگاه حاکم، دادن روح مقاومت و ايستادگي به مردم، ايجاد وحدت و يکدلي در بين مردم جهت مبارزه و قيام، بيداري افکار و انديشه ها، تهيه عوامل سقوط رژيم، توسعه معارف اسلامي، ايجاد ارزش هاي اخلاقي جديد و... از جمله اين دستاوردهاست.
تأمل درباره شخصيت و موقعيت هر يک از اين زنان، مي تواند عظمت و بزرگي اقدامات شايسته آنان را جلوه گر نمايد و درسي باشد براي زنان در عصرهاي مختلف، براي وصول به اهداف عاليه اسلام.