کد خبر 272512
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۸

«حسن عصری» از ذاکران آذربایجانی شرقی می‌گوید: از هشت سال پیش هیئت را به «مرکز نگهداری معلولین دخترانه مکتب الرسول(ص) ملکان» تبدیل کردیم و در آن از 65 دختر معلول و بی‌سرپرست نگهداری می‌کنیم؛ جالب اینکه برخی از آن‌ها اهل سنت هستند.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، ماه محرم با سوگواری و عزا از 1400 سال پیش تاکنون عجین بوده است و بعد از واقعه عاشورا مداحان و ذاکران اهل بیت(ع) تلاش خود را به کار بسته‌اند تا پیام ثارالله را نسل به نسل منتقل کنند. برپایی یازدهمین همایش پیرغلامان حسینی در استان گلستان فرصتی را فراهم آورد که از نزدیک پای سخن این ذاکران سینه‌سوخته بنشینیم و از زبان آن‌ها علت این عشق خروشان به سید و سالار شهیدان را جویا شویم.

آنچه در ادامه می‌آید،‌ ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار فارس با «حسن عصری» مداح و ذاکر اهل بیت است. این مداح ‌آذری‌زبان از پیاده‌روی خاطره‌انگیزش در کربلای تعریف می‌کند و می‌گوید که این مسافرت و زیارت برایش تجربه و درس بزرگی بوده است.

 

 

* لطفاً ابتدا خودتان را معرفی کنید. بفرمایید از کدام استان آمده‌اید؟

-من حسن عصری هستم از استان آذربایجان شرقی شهرستان ملکان، نزدیک آذربایجان غربی و مناطق کردنشین هستیم.

*چند سالتان است؟

-58 سال.

*از کی مداحی می‌کنید؟

-من از سال 50 مداحی می‌کنم، از آن زمان امام حسین (ع) ما را طلبیده و ما هم مداحی کردیم.

سال 82 با یک تیم 35 نفره پیاده به کربلا رفتم

*مشوقتان چه کسی بوده و چطور شد به این سمت و سو رفتید؟

-من چند استاد داشتم، البته از پیش از انقلاب زمینه انجام گناه آماده بود از شرب خمر تا دیگر گناهان، ما در خانه اباعبدالله را زدیم و امام حسین (ع) نیز ما و بقیه را حفظ کرد عشق امام حسین (ع) طوری ما را زنده کرد که سال 82 من با یک تیم 35 نفره پیاده کربلا رفتم اگر چه این سفر همدوشی با مرگ بود اما به این ریسک می‌ارزید.

*از کجا پیاده رفتید؟

-از مرز مهران آن دوره که صدام فرار کرده بود، 35 نفر هیئتی شب‌هنگام تصمیم گرفتیم به کربلا برویم یک گروه مسلح هم ما را دیدند اما حرفی به ما نزدند ولی قبلی و بعدی‌های ما را از بین بردند. ما زیارت عاشورا خواندیم و راه افتادیم، این برکت کار ما بود.

خاطره‌ای‌ از پیاده‌روی کربلا

یک خاطره شیرین از این تیمی که با هم لب مرز رفتیم دارم، 35 نفری بودیم که لب مرز 400 نفر از تمام شهرستان‌ها شدند، ارتش هم آنجا جلوی ما را گرفت. گفتیم عاشق هستیم و زیارت می‌رویم ارتشی‌ها هم جلوی ما را گرفتند اما به هرحال ما از مرز گذشتیم دیگر نه آدرس و نه امکاناتی داشتیم همراهمان یک خانمی بود از یکی از شهرستان‌ها یک پایش لنگ می‌زد و قد کوتاه و حدود سی سال داشت، یک پایش را زمین می‌گذاشت می‌گفت یا حسین (ع) و یک پای دیگرش را می‌گذاشت زمین می‌گفت یا ابوالفضل (ع) عشق ایشان همه ما را دربرگرفت و همه جمعیت هم همینکار را می‌کرد حدوداً شش ـ هفت ساعت پیاده رفتیم و البته سخت بود ولی عشق امام حسین (ع) از آن زمان در دل ما بود.

*نفستان گرم. بیشتر چه سبکی می‌خوانید؟

-سنتی. بیشتر ادعیه کمیل، ندبه، روایات و احادیث، مناجات امام علی (ع)، جوشن کبیر شب‌های ماه رمضان مخصوصاً سه شب احیا ما در این مساله خبره هستیم و در شهرمان اجرایش با ماست.

اسم هیئت ما مکتب‌الرسول (ص) است از سال 84 مرثیه امام حسین (ع) آنجا خواندیم امام حسین (ع) قیامش عملی بود و مکتبش عملیاتی. تصمیم گرفتیم در هیئتمان با کمک بهزیستی یک مؤسسه خیریه هم به نام مکتب الرسول درست کنیم، اکنون 65 دختر معلول و بی‌سرپرست را آنجا نگه می‌داریم با توجه به اینکه مکانمان نزدیک کردستان است، حتی برخی از آنها اهل سنت هستند.

 هر معلول ماهانه 750 هزار تومان هزینه دارد که خیرین آن را تقبل می‌کنند علاوه بر این نذورات هیئت‌ها را جمع‌آوری می‌کنیم، مثلاً گوشت‌های نذری را می‌گیریم و به بچه‌ها می‌دهیم، این میزان هر ماه برای 4هزار نفر غذا می‌شود.

 

مرکز نگهداری معلولین دخترانه مکتب الرسول(ص) ملکان در استان آذربایجان شرقی، کیلومتر 5 جاده میاندوآب، جنب پاسگاه شهید فرشباف قرار دارد. خیرین برای کمک به این مرکز می‌توانند با شماره تلفن‌های 09141213419 و 04228453556 تماس بگیرند.