جوان بلند بالای بسکتبال ایران که به راستی نقشی بزرگ در قهرمانی تیم ملی در آسیا ایفا کرد و سهمیه المپیک پکن را گرفت 39 روز قبل از جشن بیست و هفت سالگی اش رفت و نتوانست در المپیک نیز برای کشورش خودنمایی کند.

سرویس ورزشی مشرق - هفتم دی روزی است که ورزش ایران و خانواده بسکتبال کسی را از دست داد که به راستی هنوز کسی نبودش را قبول نمی کند.
امروز(شنبه) ششمین سالگرد فوت آیدین نیکخواه بهرامی، ملی پوش بسکتبال ایران در سانحه رانندگی است. روزی که برای بسکتبالی ها جز خاطره ای تلخ چیز دیگری به یادگار ندارد. شاگرد بلند بالای بسکتبال ایران که به راستی نقشی بزرگ در قهرمانی تیم ملی در آسیا ایفا کرد و سهمیه المپیک پکن را گرفت 39 روز قبل از جشن بیست و هفت سالگی اش رفت و نتوانست در المپیک نیز برای کشورش خودنمایی کند.

آیدین نیکخواه بهرامی ملی پوشی بود که در پست های سه و چهار بازی می کرد و با اینکه خیلی دیر به تیم ملی دعوت شد توانست در همان مدت زمان کوتاه شایستگی هایش را نشان دهد. او در باشگاه صبا باتری بود و زیر نظر مهران شاهین طبع کار می کرد، همان صبا باتری که در ایران و آسیا مهار نمی شد، همان صبایی که با آیدین یکه تازی می کرد.

همگان بازی‌های او در جام ملت های آسیا 2007 ژاپن و درخشش او را در این بازی‌ها و بریدن تور سبد پس از قهرمانی را به یاد دارند.

آخرين‌ بازى‌ ملى‌ آيدين‌ نيکخواه‌ بهرامى‌ در ژاپن‌ انجام‌ شد؛ آيدين‌ به‌ همراه‌ ديگر ملى‌پوشان‌ در فينال‌ جام‌ ملت‌هاى‌ آسيا لبنان‌ را شکست‌ داد تا مدال‌ طلاى‌ قاره‌ کهن‌ رابه‌ گردن‌ بياويزد و جام‌ قهرمانى‌ و تنها سهميه‌ المپيک‌ را از آن‌ خود و کشورمان‌ کند.
او در جام‌ ملت‌هاى‌ آسيا در هشت‌ بازى‌ ايران‌ حضور داشت، 215 دقيقه‌ به‌ زمين‌ رفت، 23 دوامتيازى‌ به‌ ثمر رساند، 15 سه‌ امتيازى‌ زد، 13 پرتاب‌ آزاد داشت، 25 ريباند کرد، هشت‌ پاس‌ منجربه‌ گل‌ داد، سه‌ توپ‌ربايى‌ به‌ نام‌ خود نوشت، دو بار بلاک‌شات‌ به‌ نمايش‌ گذاشت‌ و 104 امتياز به‌ ايران‌ هديه‌ نمود.
آيدين‌ بعد از صمد برادرش‌ و حامد حدادى‌ سومين‌ بازيکن‌ امتيازآور ايران‌ در جام‌ ملت‌ها شد.

به بهانه ششمین سالگرد درگذشت آیدین در گزارشی کوتاه به بیوگرافی مختصر این بازیکن فقید پرداخته ایم و با انتشار عکسهایی از وی صحبت برخی از مربیان و نیز پدر و مادر و برادرش را آورده ایم:

بیوگرافی آیدین
آيدين‌ نیکخواه بهرامی در 16 بهمن‌ سال‌ 1360 در تهران و در خانواده‌اى‌ تحصيلکرده‌ به‌ دنيا آمد. پدرش‌ محمدعلى‌ نيکخواه‌بهرامى‌ و مادرش‌ فرزانه‌ ابراهيمى‌فخار دکتراى‌ فيزيک‌ هسته‌اى‌ و اتمى‌ دارند. آيدين‌ بسکتبال‌ را باتيم‌ چکاد شروع‌ کرد و بعد از آن‌ به‌ الکترا رفت. وى‌ در ليگ‌برتر پيراهن‌ دو باشگاه‌ ايران‌ نارا و صباباترى‌ تهران‌ راپوشيد و در کل‌ زندگى‌ ورزشى‌اش‌ بيش‌ از چهار باشگاه‌ عوض‌ نکرد.
آيدين‌ جزو بازيکنان‌ اصلى‌ تيم‌ملى‌ ايران‌ محسوب‌ مى‌شد که‌ در بين‌ بسکتباليست‌ها، عضو باشگاه‌ دومترى‌ها هم‌ به‌ حساب‌ مى‌آمد؛ او دومتر و دو سانتيمتر قد داشت. او در تیم ملی بسکتبال ایران در پست‎های 3 و 4 با پیراهن شماره 9 و در باشگاه بسکتبال صباباتری پیراهن شماره 8 را در لیگ برتر بسکتبال ایران می پوشید.
آیدین نقش بزرگی در قهرمانی تیم ملی بسکتبال ایران در رقابت‌های قهرمانی آسیا و به‎دست آوردن سهمیه المپیک پکن 2008 داشت. برادر کوچکتر او صمد نیکخواه بهرامی نیز عضو و کاپیتان تیم ملی بسکتبال ایران است.
                                         
درگذشت
7 دی 1386 وی در حالی که به همراه نامزدش عازم منزل پدری‎ خود در نوشهر بود، در یک حادثه رانندگی در اثر جراحات ناشی از برخورد خودروی شخصی‎اش به گارد ریل کنار جاده به همراه نامزدش درگذشت و خانواده بزرگ بسکتبال را عزادار کرد.

دریافت پیراهن شماره 8 "یوتا جاز"
31 تیر 1387، بین دو نیمه بازی دوستانه تیم ملی بسکتبال ایران و تیم بسکتبال باشگاه یوتا جاز، رییس این باشگاه (رندی ریگبی‌) با اهدای پیراهن شماره 8 یوتا جاز - که نام آیدین نیکخواه بهرامی روی آن نوشته شده بود - به صمد نیکخواه بهرامی (برادر آیدین) و مادر وی از بسکتبالیست پیشین تیم ملی ایران تجلیل کرد. پیراهن شماره 8 یوتا جاز با نام بازیکن افسانه‌ای درون ویلیامز گره خورده است.

*پسری که جوراب‌های راه راه می‌پوشید


به گزارش مشرق، نکته ای که در مورد بازی‌های او وجود دارد اینکه او دوست داشت حرکات متفاوتی را انجام دهد. یکی از آنها پوشیدن جوراب های راه راه بلند بود که در میان بسکتبالیست ها کمتر دیده می‌شود و از این لحاظ منحصر به فرد بود.
پدرش در این خصوص می‌گوید: آیدین همیشه به دنبال کارهای متفاوت بود و این هم یک مورد از آنها بود و دلیل خاصی هم برای آن نداشت. البته در همه بازی‌ها هم استفاده نمی‌کرد.

پدر و مادر و برخی از بزرگان بسکتبال درباره مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی چه گفتند؟
در مورد خاطرات و بازی های او در تیم ملی و باشگاهی از خانواده گرفته تا هم تیمی‌ها و اهالی بسکتبال صحبت های زیادی را مطرح کرده‌اند که در زیر برخی از آنها را بازگو می کنیم:

صمد نیکخواه بهرامی: آیدین را همیشه حس می کنم
پس از درگذشت آیدین در 2، 3 ماه اول هرگز نمی خواستم به بسکتبال برگردم و درک این اتفاق برایم بسیار سخت بود، اما مربیان و بازیکنان 10 روز پس از این اتفاق آمدند و به زور مرا به تمرین بردند و کم کم با این اتفاق کنار آمدم.
بعد از 3 ماه اول تا امروز حسم هیچ تغییری نکرده و همیشه احساسش می کنم. گویا فوت نکرده و همیشه کنارم است. نمی توانم بگویم که با این موضوع کنار آمده ام یا نسبت به درگذشت او سرد شده ام، فقط می توانم بگویم که جایش همیشه خالی است.

آیدین خوابش نبرده بود
روز فوت آیدین من هم مسابقه داشتم و پس از آن بلافاصله به شمال آمدم. به آیدین هم گفتم که زود راه بیفتد، اما او مدتی تهران ماند و دیر حرکت کرد. آیدین خیلی خسته بود و زانویش درد می کرد. به همین دلیل در آخرین مسابقه هم بسیار کم بازی کرد، اما هرگز خوابش نبرده بود؛ چرا که 5 دقیقه قبل از این حادثه آنها ایستاده  و خرید کردند. با این حال اتفاقی است که افتاده و هیچگاه از ذهنمان پاک نمی شود.

ساخت فیلم زندگی آیدین منتفی شد
پس از فوت برادرم قرار بود یک فیلمی از زندگی او بسازم اما نمی توانم تمامی زندگی آیدین را در قالب فیلم در آورم و اینکه بخواهیم یک ورزشکار را فقط در حین تمرین و مسابقه نشان دهیم اصلا زیبا نیست و بهتر دیدم که این کار را نکنم.

هنوز هم مثل او در بسکتبال نیامده است
پس از قهرمانی در مسابقات قهرمانی آسیا و کسب جواز المپیک، آیدین صحبت های بسیاری می کرد و خیلی دوست داشت که در المپیک بازی کند، اما مرگ به او مهلت نداد تا جای خالیش در این مسابقات حس شود.
پس از آیدین هیچ بازیکنی نتوانست جای او را پر کند و در حال حاضر هم بازیکنی همچون او نیست. آیدین هم در پست 3 بازی می کرد و هم در پست 4 و شوت های عالی اش کار ما را راحت می کرد. در مسابقات، آیدین فضا را برای بازیکنان باز می کرد و قطعا ما می توانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم و نبودش در مسابقات المپیک خیلی احساس می شد. حضور آیدین در کنار تیم خیلی می توانست به تیم ملی کمک کند و به جرات می گویم که مثل آیدین نداریم.
نبود آیدین در مسابقات جهانی بیشتر حس می شد چرا که بازیکنان حریف در سطح بالاتری بودند و ما هم فردی را نداشتیم که جایگزین او باشد.


دکتر محمدعلی نیکخواه‌ بهرامی پدر آیدین: آیدین همیشه هست

«از نظر من او نرفته است. آیدین همیشه هست. همیشه فکر می‌کنم به یک مسافرت ورزشی رفته است. به همین دلیل، تفاوتی احساس نمی‌کنم. جایش همیشه خالی است ولی احساسش می‌کنم. آیدین حجب و حیای زیادی داشت. حقش نبود که این قدر دیر انتخاب شود. به نظرم از همان سال‌هایی که صمد وارد تیم ملی شد، او هم باید دعوت می‌شد. همیشه نفر سیزدهم بود و خط می‌خورد. ولی هیچ وقت ناراحت نبود. به یاد دارم یک دفعه به جای فرد دیگری دعوت شد ولی به مسئولان گفت که فلانی را ببرند.»

دکتر فرزانه ابراهیمی فخار مادر آیدین: «... هروقت آیدین یا صمد بازی داشتند با آنان صحبت می‎کردم. همان شب که آن اتفاق برای آیدین افتاد ساعت 20:30 به او زنگ زدم. داخل اتوبوس بود تا با صباباتری از قزوین به تهران بیاید. بردشان را تبریک گقتم. گفت می‎خواهم بروم شمال. گفتم شب نرو خطرناک است. گفت مواظبم، نگران نباش. گفتم نرو. گفت چشم! از همان چشم‎های همیشگی. منم گفتم به خدا می‎سپارمت... همیشه دستش را می‎گذاشت روی سینه‎اش و می‎گفت فرمایش شما متین و موقر. احترام می‎گذاشت ولی کار خودش را می‎کرد... [فردا] خانه مهمان داشتیم. ساعت یک بعدازظهر بود. خیلی‎ها خبر داشتند. ولی نمی‎دانستند چگونه به من خبر بدهند. تلویزیون روشن بود، دیدم عکس‎های آیدین را پخش می‎کند. همان عکسی که تور سبد سالن بسکتبال ژاپن را در پایان فینال جام ملت‎های آسیا می‎چید. زیرنویس هم داشت. ولی صدای تلویزیون بسته بود. تندتند هم زیرنویس رد می‎شد. ولی چون چشم‎هایم ضعیف است و باید برای دیدن دور و نزدیک عینک بزنم نمی‎توانستم نوشته‎ها را بخوانم. صبح هم مصاحبه‎ای از صمد پخش کرده بودند. فکر کردم حالا هم نوبت پخش مصاحبه آیدین است. همان لحظه تلفن زنگ زد و من ناخوداگاه گفتم آیدین تصادف کرد؟!»

واقعا نمی توانم با این موضوع کنار بیایم و هنوز هم در هفتم دی ماه سال 86 مانده ام. حتی یک لحظه هم نمی توانم به آن فکر نکنم و تنها هنگام خواب فکرم مشغول نیست، چرا که پس از آن روز حتما باید قرص خواب بخورم وگرنه تا صبح بیدار می مانم.

ولادیمیر بوسنیاک سرمربی اسبق تیم ملی بسکتبال ایران: «تمام ویژگی‎های آیدین را به یاد دارم. با این که او در تیم من بازی نکرد و در آخرین اردویی که هدایت تیم ایران را برعهده داشتم به ترکیب پیوست ولی او را می‎شناسم. آیدین بسکتبالیستی بااحساس بود که در میدان مسابقه می‎خواست بهترین باشد. خواست او هیجان بازی را بیش‎تر می کرد. یکی از ویژگی‎های این قهرمان این بود که وقتی اشتباه می‎کرد تا زمان جبران عصبانی بود. دقیقا در همان زمان که کارش را درست انجام می‎داد همانند یک نوجوان می‎خندید و خوشحالی می‎کرد. آیدین بسکتبالیستی باکلاس متفاوت بود. به نظر من بزرگ‎ترین بدشانسی او این بود که در آن زمان ایران بسکتبالیست‎های زیادی داشت. آیدین زیر سایه صمد بود. البته خوشحالم که بالاخره توانست شانس حضور در تیم ملی را به‎دست بیاورد و شایستگی خود را اثبات کند. توانست جای خود را ثبت کند و از همان زمان کسی دیگر نتوانست مهارش کند.


نمی‎دانم جامعه بسکتبال چگونه از دست دادن این عضوش را تحمل می کند؟ آیدین توانایی زیادی در شوت داشت. با انگیره بود و تلاش می‎کرد. هیچ وقت ناراحت نمی‎شد. توانایی ویژه او در شوت‎های سه امتیازی و ریباند بود. آیدین در حمله مهارنشدنی بود و به سرعت در کار دفاعی نیز شرکت می‎کرد. او و صمد در سیستم‎های ترومن که در آن زمان در آسیا همتا نداشت هماهنگ بودند. سبک بازی تیم ملی در آن زمان در اوج خود بود و صمد و آیدین در کنار دیگر ستاره‎های تیم ملی می درخشیدند. به نظر من در آن زمان بسکتبال ایران در بالاترین سطح خود در بسکتبال مدرن بود. با این که بیرون از ایران هستم ولی از بسکتبال باخبرم. فکر نمی‎کنم دیگر ایران چنین بازیکنی به چشم ببیند که این چنین منحصر به فرد و موثر باشد. به نظر من، آیدین به خوبی خودش را نشان داد. به همه ثابت کرد که چه بازیکنی بود. او و هم‎نسلانش به یک‎باره وارد تیم شدند و به اوج رسیدند. آنان با تلاش به جایی رسیدند که همه آرزوی آن را داشتند. ولی حالا که آیدین رفته است پس از پنج سال همان هم‌نسل‌ها ناراحت هستند. با این که دیگر این بازیکن در کنار خانواده‎اش نیست ولی می‎دانیم که به جای بهتری رفته است.»
رایکو ترومن سرمربی اسبق تیم ملی بسکتبال ایران (در زمان او آیدین نیکخواه بهرامی جایش را بین ستاره‎های ایران باز کرده بود. ایران با هدایت ترومن قهرمان آسیا شد و سهمیه المپیک پکن 2008 را گرفت): خاطرات من در ایران و در تیم ملی بسکتبال همیشه در اعماق قلبم هستند. رقابت‎هایی که همه کنار هم بودیم و آیدین هم بود. او یکی از ستاره‎های تیم من بود که با درخشش او توانستیم قهرمان آسیا شویم. در کنار او توانستیم رویای کسب سهمیه المپیک را به حقیقت برسانیم. ایران توانست راهی بازی‎های المپیک شود. بازی‎هایی که آرزوی هر ورزشکاری است. ولی حیف که آیدین نبود. هم اکنون هم می‎گویم که حیف بود که آیدین در کنار ملی‎پوشان من بازی نمی‎کرد. آیدین آن قدر بزرگ بود که می‎توانست در المپیک بدرخشد. ولی فرصت تجربه آن را نداشت و از دنیا رفت. با مرگ آیدین خانواده او و کل ایران یکی از بزرگ‎ترین اعضای خود را از دست دادند. خانواده نیکخواه بهرامی پسر و برادری را از دست داد، ولی ایران یک مرد و یک ورزشکار بزرگ را از دست داد. من آیدین را دوست داشتم و همیشه احترام خاصی برایش قائل بودم. آیدین به عنوان یک بازیکن و به عنوان یک فرد فوق‎العاده بود و شخصیت بالایی داشت.


آیدین در خارج از بسکتبال با قلبی بزرگ زندگی می‎کرد و در میدان مسابقه در پست‎های سه و چهار همتا نداشت. او با توانایی‎هایش به مهره‎ای بزرگ تبدیل شد که در قهرمانی ایران در آسیا و کسب سهمیه المپیک تاثیر ویژه‎ای داشت. او در کنار صمد،‌ مهدی کامرانی،‌ حامد آفاق،‌ حامد حدادی و اوشین ساهاکیان از بهترین‎های ایران بودند که به المپیک رسیدند. آیدین یکی از بهترین شوت‎زن‎های آسیا بود که می‎توانست نتیجه یک بازی را تغییر دهد. او سبک متفاوتی نسبت به برادرش داشت که دلیل موثرتر بودنش بود. او و صمد رقابتی زیبا در بسکتبال داشتند و از مبارزه این دو ملی‎پوش لذت می‎بردم. معتقدم مبارزه این دو باعث پیشرفت‎شان شد. یاد و خاطره آیدین همیشه با من است و یاد او را در قلبم حفظ می‎کنم.»

صفا علی کمالیان مربی آیدین در تیم ملی بسکتبال ایران: «به نظر من، آیدین با وجود سنی کمی که داشت دارای شخصیتی مستقل بود. در عین جدیت، جوانی مهربان، مودب و بامعرفت بود. من نیز همانند بسیاری از اعضای خانواده بسکتبال بدون هیچ مبالغه‎ای معتقدم آیدین از جمله بسکتبالیست‎های ایرانی بود که قابلیت مطرح‎شدن در میادینی بزرگ‎تر از آسیا را داشت.

شاید بهترین جمله ای که می تواند درگذشت آیدین را توصیف کند این باشد: "آیدین اگر می دانست آن قدر طرفدار و دوستار دارد هیچوقت به آن سفر نمی رفت." این صحبت مادرش در مراسم یادبودش بود. روحش شاد و یادش گرامی