کد خبر 275241
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۵

محمدعلی گودینی از نگارش رمان تازه‌ای با موضوع انقلاب اسلامی با عنوان «گل‌های کاغذی» برای مخاطبان نوجوان خبر داد که به موضوع فعالیت‌ انگلستان در شرکت نفت ایران می‌پردازد.

به گزارش مشرق، محمدعلی گودینی در گفتگو با مهر از پایان تالیف رمانی تازه‌ برای مخاطب نوجوان با عنوان «گل‌های کاغذی» خبر داد و گفت: این رمان برای نخستین بار درباره یک موضوع مستند در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی رخ می‌دهد که عبارت بود از نصب تابلویی بر سر در ورودی کلوپ مهندسان انگلیسی شرکت نفت که روی آن نوشته بود: ورود ایرانی و سگ ممنوع!

وی افزود: در این رمان، ماجرا با محوریت دو نوجوان 17 تا 18 ساله می‌گذرد که در سنین پایان دوران دبیرستان هستند و پدر یکی‌ از آنها در شرکت نفت کار می‌کند. این نوجوان از زبان پدرش می‌شنود که چنین کلوپی در آبادان تاسیس شده است و همین ماجرا وی را مجاب می‌کند تا پس از گرفتن دیپلم سعی کند به شرکت نفت وارد شود و به جای دو نفر انگلیسی کار کند تا بتواند از حضور آنها در شرکت جلوگیری کند.

گودینی ادامه داد: این ماجرا با روایت انتقال پدر یکی از این دو نوجوان به آبادان همراه می‌شود و رفتارهای این پدر و پسر که ساواک را به آنها مشکوک کرده و در نهایت از دادن امتحان برای گرفتن دیپلم توسط پسرک ممانعت به عمل آمده و وی از ورود به دانشگاه باز می‌ماند تا به نوعی به منافع انگلستان صدمه‌ای وارد نشود.

این نویسنده افزود: این رمان در حجم 95 صفحه تالیف شده و برای قضاوت در اختیار جشنواره داستان انقلاب قرار گرفته است.

گودینی تصریح کرد: من تا به حال در داستان‌های نوشته شده با موضوع انقلاب اسلامی به موضوع مشابهی برخورد نکرده‌ام و حتی ندیدم که یک نویسنده ما به سراغ بازگویی خباثت انگلیسی‌ها در ایران برود که حتی حاضر نبودند زنانشان در ایران زایمان کنند و هنگام زایمان آنها را سوار بر کشتی به آبهای آزاد در خلیج فارس می‌بردند تا مبادا فرزندانشان در ایران به دنیا بیایند.

وی در بخش دیگری از این گفتگو به تالیف رمان «موج‌ها و صخره‌های خلیج فارس» اشاره کرد و گفت: در این رمان به موضوع نبردهای دریایی در خلیج فارس توسط نیروی دریایی اشاره کرده‌ام و بیش از 350 بار نام خلیج فارس را در آن تکرار کرده‌ام، اما متاسفانه وقتی کتاب را برای بررسی به نیروی دریایی ارائه دادم به من گفتند که باید پولی به ما بدهی تا تو و کتابت را به یک ناخدا معرفی کنیم تا از نظر فنی کتابت را ویرایش کند. این سرانجام نوشتن رمانی بود که قرار بود حماسه‌های این نیرو را در خود به نمایش درآورد.

گودینی تاکید کرد: پس از این ماجرا رمانم را به حبیب‌ احمد‌زاده تحویل دادم تا به خاطر سابقه کاری‌اش در نیروی دریایی سپاه، ویرایش شود و البته یک ماهی است که از او نیز بی‌خبرم!