کد خبر 276375
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۴

اروپایی ها می خواهند با راه اندازی دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران، فقط در فتنه آینده نقش ایفا کنند.

به گزارش وبلاگستان مشرق، مسعود یارضوی در وبلاگ عبور نوشت: من با باز شدن دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران مخالفم. مخالفم مگر اینکه قول و ضمانت بدهند که فقط کار اقتصادی و دیپلماتیک انجام می دهند. (که نمی دهند!)

چون با تحلیل من، اینها می خواهند با راه اندازی این دفتر، فقط در فتنه آینده نقش ایفا کنند و اساساً به دلیل ماهیت کم رمق اتحادیه اروپا، کار چندانی هم در زمینه اقتصاد و دیپلماسی از دستشان برنمی آید.

ضمن اینکه دیدار نماینده هایشان در سفر اخیر با دو متهم فتنه سال 88 به نظر من گناهی نابخشودنیست و اتحادیه اروپا باید در این زمینه بازخواست شود نه اینکه برای باز شدن دفترش در تهران، عده ای به دنبال فرش قرمز باشند.

پ.ن:بد نیست اگر نگاهی به فعالیت های دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در گرماگرم اغتشاشات اوکراین بیاندازید!

_ آقای روحانی عزیز چه حرفهای دلسردکننده ای را در دیدار با استانداران و دیدار با هنرمندان بیان کردند.

فرمودند ما از سر و صدای چند درصدی ها نمی هراسیم و قصد داریم افراطیون را "منزوی" کنیم!

می دانید منظورشان از آن چند درصد و افراطیون چه کسانی هستند؟!

بگذریم فقط اگر دیدیدشان از قول من بگویید برخی از ما افراطیها و 99 درصدی ها! الآن به لطف تحلیلهای غلط بعضی از اصولگرایان و بدفهمی و دیرفهمی برخی از خواص کشور، در انزوا هستیم و نیازی به تلاشهای وافر در این زمینه نیست!

اما این را هم اضافه کنید که منهای سرنوشت ما 99 درصدیها؛ شما رئیس جمهور محترم هم تعمق و تدبری در حال دو رئیس جمهور قبلی بفرمایید، بد نیست.

ضمناً اینکه همه بدانند که حاشا که از سیدعلی خامنه ای و مکتب امام(ره) دست برداریم. حتی اگر فقط یک نفر بمانیم...

_ درباره ماجرای رخداده پیرامون حاج محمود کریمی دو نکته را مایلم بگویم.

اول اینکه نمی فهمم چرا عده ای از رسانه ایها تمام دین و دنیایشان در سایت های خبری و فیس بوک و فضای مجازی چرخ می خورد و تفسیر می شود؟!

یادتان مگر نیست که در دوره اصلاحات که عصر خشونت خشونت گفتن آقایان بود و هرکسی به جرم داشتن محاسن و هر نشانه ای از حزب اللهی گری به افراطی بودن متهم می شد(مثل همین حالا)؛ یک بنده خدایی توی تهران که اتفاقاً ظاهر غیر اصلاح طلبی! هم داشت، با اسلحه یک نفر را فرستاد آن دنیا و بعد هم دستگاه قضایی رسیدگی کرد و تمام شد؟!

و ایضاً ماجرای پسر آقای فلاحیان را؟!

الآن چه کسی اساساً به یاد می آورد این ماجراهای تلخ را...؟! و تنها مانده است تکالیف بر زمین مانده ای که عده ای از رسانه ایها و اهل فضای مجازی، برای فتنه سال 78، فتنه سال 88 و سایر رخدادهای شوم قابل پیشگیری انجام ندادند و مشغول اباطیل شدند.

خواستم بگویم دفاع هایتان از حاج محمود کریمی قبول درگاه حق ولی تحویل گرفتن زیادی پروپاگاندای دشمن هم مضارّی دارد...

و عرض دوم هم برای آنهایی که رسانه ای نیستند و درباره تیراندازی آقای کریمی در حاشیه یکی از بزرگراه های تهران!

در دوران حضورم در ناجا، فقط به دلیل استماع یک مکالمه تلفنی مشکوک در نزدیکی های خانه مان، مجبور شدم دو سال را در خانه ای دیگر و دور از خانواده زندگی کنم.

تکلیف امثال حاج محمود کریمی و سایرینی که می توانند به هر رخداد سوء ولو کوچکی مشکوک باشند و حق هم دارند روشن است...

پ.ن:بعضی ها تا جسد آغشته به خون لاجوردی و لاجوردی ها را نبینند، آرام نمی شوند... حاج محمود کریمی از نظر من به هزار دلیل حق دارد که در لحظه احساس ناامنی کند و دست به هر کاری برای دفاع از خودش و خانواده اش بزند؛ با تمام این حرفهااما حرف قوه قضائیه و نهادهای ذیربط حجت است و همه باید پذیرای قانون باشیم. حتی محمودآقای کریمی عزیز که یکبار هم حتی سعادت دیدنش را نداشته ام اما دوستش دارم.

_ شک دارم برخی از چهره های دولتی ما به دو دلیل گذار راحتی از پل صراط داشته باشند.

اول به این دلیل که دائم می گویند راه حل سوریه سیاسی! است و پاسخ هم نمی دهند که ما و حاج قاسم و شهدای حزب الله و شهدای ایرانی و سایر شهدای شیعه کشورهای اسلامی داریم در سوریه چه غلطی می کنیم؟!

و ثانیاً اینکه دائم با نیش و کنایه می خواهند بحث ممیزی و فیلترینگ را عرفی سازی کنند و به جایی برسانند کار را که هرنوع لاطائلاتی تحت عنوان کالای فرهنگی! به خورد افکار عمومی داده شود و دست آخر یک جوری به وزنفتنه آیندهافزوده شود!

با دلیل اول فعلا کاری ندارم اما درباره دلیل دوم و ایضاً صحبت جدیدی که آقای روحانی عزیز در دیدار با هنرمندان فرمودند که "هنرمند قرار نیست اپوزیسیون باشد" حرفهایی هست...

اولاً اگر بحث فیلترینگ و ممیزی ندارید چرا یقه یالثارات و وطن امروز را گرفتید؟! (نمی گویم 9 دی را چون اعتقاد دارم پایداران از اصلاح طلبان بدترند. رسانه هایشان بدترتر!)

پس علی القاعده دارید!

ثانیاً از باب کنایه های طرح شده در این سو و آن سو پیرامون عرفی سازی فیلترینگ و اپوزیسیون نبودن برخی از هنرمندان هم عرض کنم که آقای روحانی عزیزم، ریشه فتنه نه در سیاست و خرابکاری منافقین و نقشه کشی های کاخ سفید که اتفاقاً در "فرهنگ"! است.

از شما که سابقه امنیتی دارید و آشنای به کار محسوب می شوید عیب است که ندانید تنها ید بیضای امثال کاخ سفید و هالیوود و ایضاً سروش و حجاریان و عبدی و خوئینی ها این است که حرفهایشان را بر محمل فرهنگ سوار کردند و گفتند.

چطوری اش را هم از آقای یونسی و آشنا و اخوی محترمتان که امنیتی هستند می توانید، بپرسید.

در باب اینکه هنرمند قرار نیست اپوزیسیون باشد حرفتان درست است اما بخواهید یا نخواهید یک عده ای با لباس هنرمند وارد جرگه اپوزیسیون برانداز نظام شده اند و دارند علیه ارکان کشور کار می کنند.

برای درک بیشتر هم اگر روزنامه های "بهار" و "قانون" و "اعتماد" را نمی خوانید!!! می توانید سری به نمایشنامه ها و نمایشگاه های روی پرده تئاتر شهر و خانه هنرمندان بزنید و ببینید که بعضی ها! چطور دارند زیرآب تولید ملی، حجاب، دفاع مقدس و هرچیز دینی و شرعی که فکرش را بکنید، می زنند و به جایش مفاهیم پورنو، جهانی سازی، فمینیسم، اغتشاش و براندازی را ترویج می کنند.

ضمناً آقای روحانی عزیزم، شما که می گویید هنرمندان اپوزیسیون فرهنگی نیستند (قطعاً همه شان نیستند اما آنچه از منظور شما مستفاد می شود قید "همه" را با خود دارد) و به همه آنها مژده تلاش برای منزوی کردن افراطیون (یعنی ماها!) را می دهید علی القاعده نه حرفهای حضرت آقا در سال 70 را خوانده اید که فرمودند:

"امروز در عالم فرهنگ و هنر شبکه نامرئیِ در سایه ای در داخل کشور فعال است. که هرکس این شبکه را نبیند به نظر من باید در بینایی خودش شک کند.

این شبکه در همه جا هم نفوذ دارد. یک جاهایی بیشتر، یک جاهایی کمتر.

و تصمیمش بر این است که به ارزشهای اسلام و انقلاب هجوم بیاورد.

این شبکه در جهت همان سیاست هایی که اشاره کردم در سطح جهان فعال است. در داخل کشور دارد کار می کند. انصافاً کار سازماندهی شده و خوب و دقیقی هم می کند."

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران شبکه دوم سیما- 1370/11/7

نه حرفهای تحلیلی مرا که دو سال قبل هشدارهایی پیرامون اپوزیسیون فرهنگی را در رسانه های کشور مطرح کردم!+

و نه خطبه های اخیر آیت الله خاتمی در نمازجمعه تهران را که درباره فتنه گران فرهنگی تذکر دادند.+

اگر نخوانده اید که هیچ اما امیدوارم بخوانید و تأمل کنید و بیشتر متوجه دور و اطرافتان باشید.

پ.ن:خب از همین حرفها می زنید که تکذیب دیدارتان با محمدرضای شجریان ملعون را کسی باور نمی کند!

ضمناً زیاده جسارت است ولی احمدی نژاد هم از این حرفها زیاد می زد. عاقبتش درس آموز هست؟!

_ لبخندهای تصنّعی ارکانی از دولت به روی مجلس دارد حالت اشمئزازآمیزی پیدا می کند.

آن از حرفهای آقای نوبخت، سخنگوی محترم دولت که می گویند مردم در انتخابات آینده رضایت یا عدم رضایت خود را نشان خواهند داد و این هم از آقای روحانی عزیز که در دیدار با هنرمندان عرض کردند از دریافت کارت زرد مجلس نگران نیستیم!

ببینید رفقای عزیزم، من با تمام وجود معتقد به وحدت قوای سه گانه و بویژه دولت و مجلس هستم و اعتقاد دارم این وحدت را به هر قیمتی باید حفظ کرد.

اما از طرف دیگر هم معتقدم، نمی شود این وحدت را با پانتومیم و لبخندهای تصنّعی به وجود آورد یا حفظ کرد!

وقتی باید از این وحدت حرف زد که هر دو طرف به آن پایبند باشند.

نمی شود که آقای روحانی در تعامل با مجلس شورای اسلامی کت احمدی نژاد را بپوشد و شلوار آقای هاشمی را!

به نظر من، این رفتارها و حرفهای آقای روحانی و سخنگویش کار را به جاهای باریکی خواهد کشاند که مناسب حال هیچیک از دو قوه محترم و بویژه مناسب حال مردم نیست.

امیدوارم تدبیر کنند و حواسشان باشد که اولاً مجلس عصاره فضائل ملت است و ثانیاً شأن نزول مجلس برای جلوگیری از شیوع خصلت های دیکتاتورمآبانه است.

_ حرفهای آقای روحانی را در دیدار با استاندارها و هنرمندان که خواندم، بال و پرم ریخت.

باور می کنید یا نه برایم اهمیتی ندارد اما حالم بد شد و بد مانده است هنوز.

یک جاهایی هم بغض راه گلویم را گرفت.

البته از همان روزی که ایشان در جشن پیروزی شان به احترام پگاه خانم آهنگرانیقیام کردند؛ هویدا بود که آینده چه اقتضائاتی خواهد داشت؟!

دلم گرفته است و تمام این دلگیریها را واگذار می کنم به حضرت زهرا(س)

و فکر می کنم الآن تنها کاری که شاید بهتر باشد همه ما انجام بدهیم، دعا برای غریب حسینیه امام خمینی(ره) است...