اين روزها سکوت آيت الله هاشمي رفسنجاني در برابر موج اهانت به نظام و مقدسات، وي را در برابر اين پرسش قرار داده است که چرا حاضر نيستند حداقل از مواضعي قبلي خودشان دفاع کنند و چرا با سکوتشان همه دلسوزان و علاقه مندان به اين نظام را منتقد خود ساخته اند. آيا اين انتظار زياد و بعيدي است که آيت الله هاشمي همچون سالهاي اصلاحات در مقابل اين جريان فاسد سياسي مواضع شفاف بگيرند؟
به گزارش مشرق، الف نوشت: آيتالله هاشمي رفسنجاني در دوران اصلاحات بارها و بارها در مقابل تهاجم فرهنگي، ليبرالها، سکولارها، نهضت آزادي، بخشهايي از جبههي دوم خرداد، مطبوعات فاسد و منحرف، انقلابيون مسخ شده، مخالفان ولايت فقيه و گروههايي از اين قبيل موضع شفاف و قاطع داشت. چنانچه روزنامههاي منتشر شده (به خصوص روزنامهي جمهوري اسلامي) را در طول اين هشت سال بررسي اجمالي نماييم با موارد فراواني از اين دست مواجه خواهيم شد که در ادامه به نمونههايي از آنها اشاره ميشود.هرچند جاي اين سوال وجود دارد که سايت آيت الله هاشمي که هر از گاهي سخنان تاريخي ايشان را منتشر مي کند چرا از کنار اين مواضع آيت الله هاشمي مي گذرد و آنها را در اين برهه تاريخي و پر اهميت در معرض ديد مردم قرار نمي دهد؟
آنچه در ادامه مي آيد سخنان قاطع و روشن آيت الله هاشمي در مقابل جريان منحرف دوران اصلاحات است:
1. «از تلخى هاى اين حادثه [18 تير 78] شکست حرمت و قداست مقام معظم رهبرى و ولايت بود که چنين حرکتى حتى در پيش از انقلاب و در رژيم طاغوت هم رخ نداده بود ... در فکر و انديشه آحاد و همه مردم، قداست رهبرى به گونهاى است که هيچ کس چنين اجازه يا گستاخى را به خود نمىداد، اما به هر حال اين قضيه تلخ به عنوان لکه ننگى در تاريخ و انقلاب ما به ثبت رسيد و يک اثر تلخى در ذائقهي مردم گذاشت چون همهي ما مىدانيم که به چه مقام و شخصيتى توهين شد.» (مرداد 78)
2. «رسانهها [مطبوعات] نبايد اصل را بر افزايش تيراژ قرار دهند. آنها وظيفه دارند دوستىها را عمق بخشيده و از ايجاد اختلاف پرهيز کنند.» (مرداد 78)
3. «هدف دشمنان در ابتداى پيروزى انقلاب اين بود که با ترويج ليبراليسم، ماهيت اسلامى انقلاب را مخدوش کنند و اينک همان شيوه را با ادبياتى تازه شروع کردهاند... تفاوتى که مباحث امروز کرده است آن است که اين حرفها را ما از زبان داخلىها مىشنويم. رسانهها، گروهها و افرادى که در گذشته و از سال 60 به بعد جرأت بيان اين حرفها را نداشتند، دوباره با گفتن آنها خوراک اصلى راديوهاى بيگانه را فراهم کردهاند؛ به طورى که راديوهاى بيگانه ديگر نياز ندارند خودشان سرمايهگذارى کنند. امروز عمدهترين خوراک را اينها به راديوهاى بيگانه مىدهند.» (آذر 78)
4. «ضد انقلاب که در فکر حفظ جان خود بود، امروز همراه با کسانى که حاکميت اسلام را قبول نداشتند و صريح مىگفتند که حاکميت دينى در کشور نبايد باشد و منکر ولايت فقيه بودند و با افرادى که مدعى دلسوزى انقلاب مىباشند دست به دست هم داده و همراه با بيگانگان اينگونه القا مىکنند که اسلام کارايى ندارد، اين روح همه شيطنتهاست.»
5. «ناجوانمردى است کسانى که خود را وفادار به انقلاب مىدانند، گذشتهي 20 سال انقلاب اسلامى را زير سؤال مىبرند.» (آذر 78)
6. «رهبرى از امور فرهنگى کشور نگرانى جدى دارند و در زمان [رياست جمهورى] من هم ابراز مىکردند، اما الآن بيشتر است. از طرفى روشن است که جرياناتى در پشت حوادث و تهاجمات فرهنگى براى تخريب فرهنگ کشور وجود دارد.» (دى 1378)
7. «ستون پنجم دشمن در داخل فعال هستند ... امروز نيروى لازم براى مقابله با شرارتها را داريم و نبايد بگذاريم دشمنان، حاکميت و آمريت اسلام را زير سؤال ببرند و با شعار خوارجگونه اين گوهر گرانبها را از ما بگيرند.» (همان)
8. «متأسفانه امروز شاهد هستيم همان دشمنان يعنى ناکثين، قاسطين و مارقين در مقابل انقلاب اسلامى، اين ميراث امام و همهي عظمتى که ياران و امت امام (رحمه الله) به وجود آوردند، با همهي عناد، شرارت و فريبکارى، صف کشيدهاند و جاى خوارج، معاويهها و طلحهها را پرکردهاند.» (همان)
9. «حضرت امام (قدس سره) دو رکن اسلاميت و مردميت نظام را با هم مورد توجه قرار داده و قبول داشتند. معتقد بودند اگر مردم نباشند، نمىتوانيم حکومت اسلامى داشته باشيم؛ البته اين را هم نفى مىکردند که مردم جمع بشوند و اسلام را نخواهند، اسلاميت را شرط مىدانستند و تحقق آن را منوط به اقبال مردم مىديدند.» (13بهمن 78)
10. «برخى افرادى که از خط امام (رحمه الله) شروع کردند و جان گرفتند، امروز خط آتاتورک و لائيسم را بر خط امام ترجيح مىدهند! امروز که 20 سال از پيروزى انقلاب گذشته است و وارد دههي سوم انقلاب شدهايم، افرادى که در سايهي فداکارى ملت به جايى رسيدهاند، به اين فکر افتادهاند که چيز ديگرى را جاىگزين افکار امام کنند.» (همان)
11. «ما بايد هوشيار باشيم و اجازه ندهيم که تاريخ با جهل و خامى ما همانگونه که در مشروطيت اتفاق افتاد، تکرار شود.» (همان)
12. «نبايد اجازه داد، وفاق ملى که به يمن اسلام و اهل بيت (عليهم السلام) به وجود آمده است، به دست عدهاى نادان و يا داناى شرور به وضع ديگرى درآيد.» (همان)
13. «ما اين هشدار را به منافقين داديم، گفتيم شما را از دامن مردم مىگيرند و به دامن بيگانگان مىاندازند. من که اينها را کاملاً مىشناختم، بچههاى بدى نبودند، اينها حرکت خود را با مبارزه با آمريکا و کشتن آمريکايىها شروع کردند، بعد جاروکش کنگرهي آمريکا شدند و پناه به صدام و اسراييل بردند. سرنوشت همهي کسانى که بخواهند از ملت و از خاستگاه انقلاب جدا شوند، همانند منافقين است.» (همان)
14. «امروز عدهاى آنقدر گستاخ شدهاند که صريحاً در اجتماعات مىگويند و در روزنامههايشان مىنويسند که دين نه تنها کارايى ندارد بلکه حکومت دينى مضر است.» (19مرداد 79)
15. «همه ديدند که چگونه ملىگراها در دورهي مصدق شکست خوردند و تسليم طاغوت شدند؛ البته من نمىگويم نمىشود موج درست کرد، همان موجى هم که مصدق روى آن سوار شد، موجى بود که فدائيان اسلام و آيتاللَّه کاشانى ايجاد کرده بودند.» (همان)
16. «مسألهي مبارزه با فقر و فساد و تبعيض از اهداف اصلى انقلاب اسلامى و همواره از حرفهاى مؤکد حضرت امام راحل و مقام معظم رهبرى بوده است.» (همان)
17. «مهمترين هدف دشمن در ايران اين است که حاکميت اسلام و ولايت فقيه نباشد.» (16شهريور 79)
18. «افراد نادان و يا دانا و مغرض با دشمن همصدا شده و حرفهاى يکديگر را تکميل مىکنند. با شايعهسازى و تبديل آن به يک جريان مرموز و موذى و با استفاده از تمام ابزارها در کشور به ميدان آمده و با پول خرج کردن، ترتيب دادن اجتماعات و به خدمت گرفتن تروريستها قصد دارند به اهداف خود برسند ... از همهي مسئولان انتظار است که اجازه ندهند به انقلاب اسلامى، اين هديهي الهى قرن بيستم، آسيب برسد.» (همان)
19. «دانشجويان انقلابى و همهي کسانى که درد دين دارند، نبايد اجازه دهند دشمنان اسلام و ايران دانشگاه را ابزارى در خدمت منافع خود قرار دهند.» (27 مهر 79.)
20. «مىخواهند به نام آزادى و چيزهاى ديگر، حالت بسيار شکنندهاى براى مردم بوجود بياورند.» (20تير 80.)
21. «دشمنان ديرينهي اسلام با شيوهي نوين به ميدان آمدهاند.»( 28شهريور 80.)
22. «روحانيت از طرف دشمنان به شدت تضعيف مىشود و شرايط زمانى نيز ايجاب مىکند که دوستان انقلاب اين شرايط و ترفند دشمنان را درک کنند و بر اساس مقتضيات زمان با انتخاب راهکارهاى مناسب با آنان به مقابله برخيزند.» (همان)
23. «غرب از طريق نفوذ سکولارها در دولتهاى اسلامى اهداف خود را دنبال مىکند.» (30 آبان 80.)
24. «طرفداران انديشهي سکولاريسم برآنند تا ايدهي جدايى و عدم دخالت مذهب در مديريت و حاکميت کشورهاى اسلامى را گسترش دهند و از اين طريق اهداف سلطهطلبانهي خود را محقق سازند.» (همان)
25. «برخى از مطبوعات، پياده نظام دشمن هستند.» (12 دى 80.)
26. «روزنامههايى که همسو با رسانههاى بيگانه مىگويند اسلام کارايى ندارد، اين مطبوعات پياده نظام دشمن هستند.» (همان)
27. «اين حرفهايى که در روزنامههاى داخلى و رسانههاى بيگانه مىبينيد و مىشنويد، شبيه همان حرفهايى است که اول انقلاب مىزدند؛ اينها مىگويند اسلام کارايى ندارد؛ بنى صدر هم همين را مىگفت. اينها باز اين نغمه شوم را آغاز کردند که اسلام قدرت ادارهي کشور را ندارد. اين مطبوعات پياده نظام هستند. ما هم تقصير داريم. يک کارهايى داريم مىکنيم و خودىها هم مىکنند و دارند اعتبارات و اسطورههاى مورد اعتماد مردم را از بين مىبرند. به اسم آقازاده به حريم آقايان وارد مىشوند. الآن به اسم اسلام و اقتصاد، با عناوين دهن پرکنى اين بزرگان و همه چيز را زير سؤال مىبرند. از لحاظ سياسى بعضى مىگويند اصلاحات نبوده و ما داريم اصلاحات مىکنيم و از نظر اقتصاد مىگويند همه جا بخور بخور بوده و ما مىخواهيم از حلقوم آنها بيرون بياوريم. در اين شرايط، مردم به چه کسى اعتماد کنند؟ ما به دست خودمان داريم کارآيى اسلام را زير سؤال مىبريم. اگر ما همينطور جلو برويم، آن انرژى که پشت سر انقلاب بود ديگر پشت سر انقلاب نخواهد بود؛ البته ما آنها را شکست داديم و باز هم مىدهيم و بايد روحيه اخلاص را حفظ کنيم.» (12دى 80.)
28. «تأسفبار است آنهايى که براى انقلاب زحمت کشيدند و زندان رفتند، حالا همينها به دست خودشان انقلاب، امام (رحمه الله) و دفاع مقدس و همه چيز را زير سؤال مىبرند.» (همان)
29. «افراد جديدى که مىخواهند درس مردمسالارى را ياد بدهند، به انقلاب ظلم مىکنند.» (26دى 80.)
30. «بدتر از رسانههاى خارجى، برخى رسانههاى داخلى هستند که با مزد يا بدون مزد با راديو اسراييل همصدا شدهاند.» (همان)
31. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با تأکيد بر مهمترين بعد انقلاب اسلامى، يعنى مسأله حکومت اسلامى خاطر نشان کرد: «پس از سرنگونى شاه، جريانهاى سياسى سعى کردند مانع از تشکيل حکومت توسط روحانيت شوند؛ اين اولين چالشى بود که در شوراى انقلاب با آن روبرو بوديم و هنوز هم اين چالش ادمه دارد. قاطعيت امام تا حدود زيادى راه ليبرالها را بست اما اثر آن به مقدار زيادى باقى مانده است.» (22مهر 81.)
32. «افکار ليبرالى، مارکسيستى و الحادى ريشهي مخالفت با حکومت اسلامى است.» (همان)
33. «عدهاى فکر مىکنند راه تأمين منافع از ملىگرايى عبور مىکند.» (11آذر 1381.)
34. «امام قاطعانه در مقابل اصلاحات آمريکايى ايستاد.» (23 دى 1381)
35. «مسخ شدههاى مدعى سوابق انقلابى، ليبرالها، مارکسيستها و سلطنتطلبها معتقدند دولتى سکولار بايد روى کار آيد.» (7 بهمن 81.)
36. «آمريکا در ايران از جريانى حمايت مىکرد که تصور مىنمود آنها ميليونها رأى در بين مردم ايران دارند، اما نتيجه انتخابات شوراها نشان داد که آراى آنها را بايد با عدد انگشتان دست محاسبه کرد.» (همان)
37. «اين سياهنمايىها تقريباً بعد از دوم خرداد 76 شروع شده است؛ به طورى که حتى افتخارات نظام، دفاع مقدس و حضرت امام راحل را هم زير سؤال مىبرند.» (همان)