حجازی در مورد کارگردانی حاتمی کیا در فیلم «چ» اضافه کرد: کارگردانی این کار به شدت پیچیده بود و در آوردن کار برایم واقعا برایم عجیب بود.در کنار کارگردانی، جلوه های ویژه بسیار خوب و پیشرفته ای هم در این فیلم دیده می شد و ما با این فیلم امیدوار می شویم که در سینمای خودمان هم می شود فیلم های این چنینی ساخت. طراحی صحنه و لباس و همچنین تصویربرداری آقای جعفریان به لحاظ رنگ و نوری که ایجاد کرده بود هم آنقدر خوب بود که مخاطب را به همان فضای فیلم که در سال 58 و ابتدای جنگ روایت می شد می برد.
حجازی افزود: نکته جالب دیگر در مورد این فیلم این است که فیلمی را می بینم که اتفاق روایت شده در آن برای خیلی سال ها پیش است ولی حرف هایی دارد که بخشی از آن دقیقا بحث امروز ماست است. فکر می کنم این نکته درخشان کار حاتمی کیا در این فیلم بود.
حجازی در مورداحتمال استقبال مخاطبان از این فیلم هم گفت: امیدوارم شرایطی حاصل شود که مخاطب هم از این فیلم استقبال کند. به نظر من این فیلم اثری است که برای مخاطب امروزی خیلی جذاب است. فیلم قصه گوست و قهرمان پرداز است و کارگردانی بسیار خوب و سکانس های خوبی دارد و به نظرم مخاطب عام هم از این فیلم به شدت استقبال کند.
حجازی همچنین در مورد بازی بازیگران فیلم هم گفت: به نظرم بابک حمیدیان و مریلا زارعی نقطه قوت فیلم هستند.
روح الله حجازی در ادامه ابراز داشت: من شنیدم عده ای بعد از دیدن این فیلم می گفتند که ما «چ» را دیدیم ولی چمران را در آن ندیدیم. به نظرم باید واقع بین بود. ما در همه این سالها در روایت از چمران دچار یک نقطه خالی بودیم. چزی که حاتمی کیا هم در نشست خبری فیلم چ به آن اشاره کرد. خانواده شهید چمران، در همه این سالها مورد غفلت قرار گرفته است و به نظرم این مشکل در مورد شخصیت امام موسی صدر هم وجود دارد.باید قبول کنیم که دست سینمای ما برای پرداختن به شخصیت بزرگان و قهرمانانشان بسته است و وجوه و پیچیدگی های دیگر شخصیت آن بزرگان نیاز به کمی خارج شدن از محدودیت دارد.در سینمای ایران یک موقعی آنقدر تقدس برای برخی از بزرگان طراحی شد که اصلا نمی شد به سمت به تصویر کشیدن این شخصیت ها رفت و نتیجه آن ساخته شدن آثار سطحی و کلیشه ای در مورد این شخصیت ها و حتی شهیدانمان بود.
حجازی ادامه داد: اگر قرار باشد به صورت جدی به این فضا پرداخته شود، اتفاقی که باید بیفتد، این است که دست فیلمساز باز شود. اگر دست فیلمساز باز نباشد نمی توان شاهد اثری بود که بتواند به صورت عمیق به آن شخصیت بپردازد و همه ویژگی ها و پیچیدگی آن شخصیت را به تصویر بکشد. ما خیلی دیده ایم که وقتی کارگردانان ما در فیلمشان پیچیدگی های شخصیتی کاراکتری که وجود خارجی هم ندارد و زاییده فکر کارگردان است را هم به تصویر کشیده اند با نقد ها و اشکالات جدی عده ای مواجه گشته اند.حالا ببنید که اگر قرار باشد در مورد شخصیتی واقعی مثل دکتر چمران این کار انجام شود، چه ویژگی ها و سختی هایی به بار میآورد.
کارگردان فیلم تحسین شده «زندگش مشترک آقای محمودی و بانو» ادامه داد: البته به نظر من برای پرداختن به شخصیت قهرمانان همیشه نباید از مدیوم سینما استفاده کرد، چون خیلی اوقات آن بار دراماتیک لازم برای آنها وجود ندارد. گاهی می توان با مدیوم های دیگری این کار را بسیار بهتر انجام داد.به عنوان مثال مستند آخرین روزهای زمستان که به زندگی شهید حسن باقری پرداخته بود نمونه خوبی از این کار است.