ده‌نمکی باز هم به فیلم‌های کمدی جنگی در دهه 1360 رجوع کرده است. او و تیم همراهش قبل از نمایش فیلم به روی سن آمده و از پنج کشته انفجار این فیلم تقدیر نموده با خانواده آنها که در سالن حضور داشتند ابراز همدردی کردند خصوصاً جواد شریفی‌راد مدیر جلوه‌های ویژه این فیلم. ده‌نمکی خبر داد که ما تا دو ساعت قبل مشغول میکس صدای فیلم بودیم و این اولین نمایش معراجی‌ها در جشنواره فجر است.

گروه فرهنگ مشرق - روز پنج شنبه نیز مثل روز قبل، استثنائاً شش فیلم در سالن اصلی کاخ جشنواره به نمایش درآمد که دو عنوان از آنها در موضوع دفاع مقدس بود: پنجاه قدم آخر ساخته کیومرث پوراحمد و معراجی‌ها از مسعود ده‌نمکی. فیلم مهمان داریم از جناب عسگرپور نیز در حواشی دفاع مقدس است. ساعد سهیلی امروز دو فیلم بر پرده داشت که در توالی یکدیگر به نمایش درآمدند: همه چیز برای فروش و چند متر مکعب عشق. او در فیلم اول نقش فرعی بود و در فیلم دوم نقش اول. آقای مهدی پاکدل بازیگر اصفهانی، اولین فیلمش را با ایمان افشاریان مشترکاً ساخته است.

در روز پنج‌شنبه، شش فیلم در سالن برج میلاد با این ترتیب به نمایش درآمد:

ـ میهمان داریم/ محمدمهدی عسگرپور
ـ فردا/ ایمان افشاریان، مهدی پاکدل
ـ پنجاه قدم آخر/ کیومرث پوراحمد
ـ همه چیز برای فروش/ امیرحسین ثقفی
ـ چند متر مکعب عشق/ جمشید محمودی
ـ معراجی‌ها/ مسعود ده‌نمکی
 
 
 اشباح
فردا/ ایمان افشاریان، مهدی پاکدل 




خلاصه داستان: زنی (ستاره اسکندری) بدون اذن همسرش همراه با دختر جوان خود راهی سفر می‌شود. بی‌اطلاع از آنکه اتومبیلشان خراب است. همسر او همراه با دوستش از پی آنها می‌روند.
مهدی پاکدل بازیگر اصفهانی متولد 1359 است که به کمک ایمان افشاریان نخستین فیلم سینمایی خود را ساخته‌اند. این زوج فیلمساز، فیلمنامه را نیز در معیت یکدیگر نوشته‌اند ولی فیلم متأسفانه یک اثر کاملاً معمولی است که در انتها یک غافلگیری نه چندان موجه دارد. دومین فیلم اشباح امروز، متأسفانه اثر خوبی نشده است. بایست منتظر سومین فیلم ماند که ساخته داریوش مهرجویی است و از قضا نامش همین «اشباح» است.
 
بعد از اتوبوس شب  
پنجاه قدم آخر/ کیومرث پوراحمد 




خلاصه داستان: یوسف (بابک حمیدیان) که یک مهندس الکترونیک است برای از کار انداختن رادار رازیت عراق به منطقه می‌رود.
پوراحمد با فیلم اتوبوس شب (1385) به سینمای جنگ وارد شد و حالا این فیلم نیز داستان دیگری از دوران دفاع مقدس را حکایت می‌کند. فیلم تقریباً دو پاره است و نیم ساعت اول آن از استحکام و قوت بیشتری برخوردار است. إن شاء الله نقد این فیلم را به زمان اکران آن وامی‌گذاریم.
 
 
 یک وسترن ایرانی
همه چیز برای فروش/ امیرحسین ثقفی (1391) 



خلاصه داستان: اکبر (صابر ابر) به دلیل مجروحیت برادرش امیر (ساعد سهیلی) در مرخصی سربازی، به مبالغی پول نیاز دارد. لذا به کمک دوستش التفات (مزدک میرعابدینی) به شرخری روی می‌آورد و چک‌های نقد نشده عبدالله (محمود نظرعلیان) را نقد می‌کند.
دومین فیلم امیر ثقفی به مانند اثر اولش مرگ کسب و کار من است (1389) یک فیلم بصری است و کمتر قصه‌گو. فیلمساز گوئیا با این فیلم‌های فرم‌گرایانه خود به سینمای وسترن یا برخی فیلمسازان اروپای شرقی ادای دین می‌کند. بازی صابر ابر در این فیلم بسیار متفاوت است و مزدک نیز در نقشی عجیب با گریمی متفاوت ظاهر شده است. لوکیشن‌های فیلم بسیار تماشایی هستند و گوئیا قصه در یک ناکجاآباد غریب می‌گذرد که البته با فرهنگ ما بیگانه است. موسیقی کارن همایونفر تقریباً مدت بسیاری از فیلم را همراهی می‌کند، یک نوعی موسیقی خاص و بدون ملودی. به هر حال بنده این سبک فیلمسازی با ریتم کند را نمی‌پسندم خصوصاً که سیاه‌نمایی زیاد فیلم نیز افسرده کننده است.

نمی‌دانم چرا ارتش برای کسی که در دوران خدمت سربازی مجروح شود هزینه‌ای نمی‌کند و بیمارستان‌هایش را در اختیار نمی‌گذارد. چه لزومی دارد که امیر حتماً سرباز باشد؟ فیلمساز می‌توانست به دلایل متفاوت امیر را مجروح نشان دهد. اما ظاهراً این فیلم، یک نوع نقد دولت قبلی است که هم به وضعیت رعایا رسیدگی نمی‌کند و هم مشکلات اقتصادی فراوانی برای مردم پیش آورده است. تمام این آدم‌های حاشیه‌نشین به نوعی درگیر مشکلات اقتصادی هستند. خود اکبر در ابتدای فیلم گندم‌کار بود ولی مدتی بعد به کارخانه بازیافت زباله می‌رود. قصه دیر راه می‌افتد و در این فاصله ممکن است تماشاگران خود را از دست بدهد چنانکه امروز هم افراد چندی از سالن بیرون رفتند.

فیلم همه چیز برای فروش، در سال گذشته ساخته شد ولی به دلایلی به جشنواره فیلم فجر راه نیافت. در میان فیلم‌هایی که در این شش روز در کاخ جشنواره به نمایش درآمده‌اند، این پنجمین فیلمی است که از سال گذشته برای جشنواره امسال ذخیره شده است. فیلم‌های قبلی عبارتند از: زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، قصه‌ها، رستاخیز و دلتنگی‌های عاشقانه.
 
یک عاشقانه ساده  
چند متر مکعب عشق/ جمشید محمودی 



خلاصه داستان: عشق صابر (ساعد سهیلی) به یک دخترک افغانی به نام مرونا (حسیبا ابراهیمی) و مخالفت‌هایی که پدرش عبدالسلام (نادر فلاح)با این ازدواج می‌کند.
لوکیشن اصلی فیلم یک گاراژ بزرگ است که کارگران افغانی در آن کار و سکونت دارند. فیلمبرداری مرتضی غفوری به خوبی توانسته این فضای سرد و خشن را به فیلمی بصری تبدیل کند. کارگران جوان فیلم متولد 1361 است و برادرش نوید محمودی تهیه کننده آن است. آنطور که کارگردان در نشست خبری فیلم گفت، ماجرای کانتینر در انتهای فیلم، در افغانستان اتفاق افتاده است. او این قصه را با تغییرات بسیار به ایران آورده است.

به هر حال موضوع ازدواج خودسرانه دختر مورد پسند اینجانب نیست. قانون شرع می‌گوید بدون رضایت پدر، عقد صحیح نیست. چندی قبل در نقد فیلم نیلوفر به تهیه‌کنندگی فرشته طائرپور از منظر عقل و نقل به این موضوع پرداختم و لذا در اینجا تفصیل نمی‌دهم. در تیتراژ انتهایی نام منوچهر شاهسواری همسر خانم طائرپور در بخش تشکرات آمده بود. نفهمیدم چه نسبتی میان آنها با این فیلم هست.
 
یک کمدی جنگی
معراجی‌ها/ مسعود ده‌نمکی



خلاصه داستان: محمد (پندار اکبری) بدون رضایت پدرش مشهدی قرباتعلی (مهران رجبی) به جبهه می‌رود و پدرش از پی او.
فیلم 117 دقیقه‌ای معراجی‌ها آخرین فیلم پنج‌شنبه بود که با تأخیر 75 دقیقه‌ای در ساعت 24:45 دقیقه به نمایش درآمد. این فیلم که خلاصه‌ای از سریال نوروز 93 شبکه اول سیما است مقرر است از 23 بهمن اکران عمومی شود. ده‌نمکی باز هم به فیلم‌های کمدی جنگی در دهه 1360 رجوع کرده است. او و تیم همراهش قبل از نمایش فیلم به روی سن آمده و از پنج کشته انفجار این فیلم تقدیر نموده با خانواده آنها که در سالن حضور داشتند ابراز همدردی کردند خصوصاً جواد شریفی‌راد مدیر جلوه‌های ویژه این فیلم. ده‌نمکی خبر داد که ما تا دو ساعت قبل مشغول میکس صدای فیلم بودیم و این اولین نمایش معراجی‌ها در جشنواره فجر است.

به دلیل خلاصه بودن فیلم، ریتم آن زیاد است و این موضوع باعث افت شدید فیلم شده. عمده بار خنداندن مخاطب بر دوش مهران رجبی و سپس اکبر عبدی است که چندان از عهده برنمی‌آیند. دیالوگ‌های زیاد و لوکیشن‌ها محدود، فیلم را تئاتری کرده است. این فیلم در اکران به موفقیت فیلم‌های قبلی ده‌نمکی نخواهد رسید.


 دیگران
میهمان داریم/ محمدمهدی عسگرپور 




خلاصه داستان:  پدر و مادری (پرویز پرستویی و آهو خردمند) که سه فرزندشان شهید شده‌اند تصمیم می‌گیرند تا تنها پسر باقیمانده‌شان را که جانباز است از آسایشگاه به خانه منتقل کنند. خبر آمدن یک میهمان گرانقدر، کارهای برزمین مانده و دلشوره پذیرایی، دغدغه‌های پیش روی آنها است.
میهمان داریم، پنجمین فیلم جناب عسگرپور است که بعد از پنج سال دوری از سینما ساخته شده است. او در سال‌های اخیر دو سریال جراحت (1389) و شیدایی (1390) را برای تلویزیون کارگردانی کرده است. بنده مدت‌ها منتظر آمدن این فیلم بودم اما به دلیل مشغولیت به نگارش نقدهای روز قبل، متأسفانه تماشای آن را از دست دادم. دوستانی که آن را دیده بودند از آن تمجید می‌کردند.


* امیر اهوارکی