به گزارش مشرق، انتخابات ریاست جمهوری 92 با پیروزی روحانی به سرانجام رسید. در این انتخابات گروههای زیادی به حمایت از روحانی پرداختند و نوعی ائتلاف ایجاد شد که افراد و گروههای زیادی از جناحهای مختلف در آن شرکت داشتند. اطراف این ائتلاف را میتوان در دو دسته اصلی قرار داد. کارگزاران، اطرافیان آقای هاشمی و اصلاحطلبان. این اضلاع که در انتخابات 92 حول حمایت روحانی جمع شدند به نظر میرسد نه قبل از انتخابات و نه بعد از آن دارای وحدت هدف و روش نبودهاند بلکه صرفاً به دلیل پیروزی سیاسی و وجود دشمن مشترک به یک ائتلاف حداقلی رسیدند و اکنون این اختلافات در حال آشکارشدن است. در این مطلب به بررسی اصلیترین حامیان روحانی و رابطه این گروهها با یکدیگر در گذشته و آینده میپردازیم.
الف) حامیان اصلی روحانی
1- کارگزاران و اطرافیان آقای هاشمی
قطعاً کارگزاران سازندگی و دیگر اطرافیان آقای هاشمی مهم ترین حامیان روحانی در انتخابات گذشته بودند. این افراد که قرابت فکری و سابقهای زیادی با روحانی دارند، پس از رد صلاحیت هاشمی به صورت کامل به حمایت از روحانی پرداختند و ستادهایشان در حمایت از روحانی سنگ تمام گذاشتند و البته مزد زحمات خود را نیر در دولت دیدند و تعداد زیادی از افراد مرتبط با این جریان در دولت به سمتهای بالا دست یافتند.
2- اصلاح طلبان
یکی دیگر از گروههای که گزینه نهایی آنها در انتخابات روحانی شد، اصلاحطلبان بودند. برخی از گروه های اصلاح طلب در ابتدا از عارف حمایت کردند، اما با کنارهگیری عارف به اصرار خاتمی اغلب این گروهها به حمایت از روحانی پرداختند. مجمع روحانیون در بیانیهای ضمن تقدیر از عارف برای کناره گیری از انتخابات از روحانی حمایت کرد. این مجمع در بیانیه خود اظهار داشت: «با دعوت آحاد جامعه به مشارکت پرشور و با نشاط در انتخابات و دادن رای آگاهانه به برادر متعهد جناب آقای دکتر حسن روحانی نشان دهیم که تنگ نظریها و سختی و دشواریها نمیتواند ما را از رسیدن به آمال اصلاحطلبانه باز دارد.»[1]
جبهه مشارکت نیز از تصمیم خاتمی و هاشمی حمایت کرد و طی بیانیهای اعلام کرد که از کاندیدای مورد حمایت این دو نفر حمایت میکند. آنها در قسمت پایانی بیانیه خود ضمن وارد کردن اتهامات بیاساس به نظام اسلامی با کراهت شدید به حمایت از روحانی پرداختند، بهگونهای که حتی حاضر نشدند نام روحانی را در بیانیه خود ذکر کنند. در قسمت پایانی این بیانیه آمده است: «اینک و در این شرایط حساس، جبهه مشارکت ایران اسلامی با حفظ اعتراض و انتقاد خود به روند و ساز و کارهای انتخابات، به خصوص انتخابات مهندسیشده و پر از ابهام سال 1388، به تبعیت از مصلحتاندیشی و تدبیر آقایان خاتمی و هاشمی و همراهی با شورای مشاوران آقای خاتمی، با امید به تلاش ثمربخش در جهت نجات کشور، حمایت خود را از تصمیم اتخاذ شده اعلام میدارد.»[2]
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و دیگر افراد و گروههای اصلاحطلب نیز به حمایت از روحانی در انتخابات پرداختند.
ب) اختلافات حامیان روحانی در گذشته و حال
1- تخریب شدید هاشمی از سوی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ششم
تقریباً اواخر آذرماه سال 78 بود که هاشمی تصمیمش را برای حضور در انتخابات مجلس ششم قطعی کرد. بعد از اعلام حضور هاشمی بسیاری از افراد اصلاحطلب به موضعگیری علیه او پرداختند و شخصیت و دولت هاشمی را مورد تخریب جدی قرار دادند.
عباس عبدی یکی از از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت بود که تا سال 81 خط مشی سیاسی این حزب را تدوین میکرد. او در آستانه انتخابات مجلس ششم و در روزنامه بیان اینگونه انتقادات تند و تیز خود را به هاشمی مطرح میکند.: «هاشمی باید نسبت به شرایط فرهنگی، آموزش عالی، فساد اداری فسادهای مالی شدید و خصوصاً وضعیت فراوان اطلاعات و دیگر مسائل در دوره ریاست جمهوری خویش پاسخ گوید. از همه مهمتر وضعیت اقتصادی است که ایشان مدعی سازندگی در این عرصه است. در حالی که ما شاهد منابع هدر رفته، طرحهای موازی و بدون اعتبار کافی، طرحهایی که همه راکد ماندهاند، طرحهای بدون توجیه اقتصادی هستیم. هاشمی رفسنجانی باید پاسخگوی سیاستهای پولی و استقراضهایی باشد، که در زمان وی انجام شده، بدون این که به توسعه کشور کمک کرده باشد.» (روزنامه بیان 20/9/78)
... کار دیگری که در حوزه سیاست ایشان (هاشمی) انجام دادند از بین بردن مشارکت بود و در اولین جلسه کابینه خود گفتند: «ما آدمهایی کاری میخواهیم و سیاسی نمیخواهیم من به تنهایی سیاست کابینه را تأمین میکنم.» بعد هم معلوم شد وزرایی که سرکار آمدند کاری هم نبودند.» (روزنامه بیان، 15/10/78)
محسن میردامادی- از مؤثرین و دبیر کل جبهه مشارکت در سال 85- درباره استفاده شخصی هاشمی از تریبون نماز جمعه برای جمع کردن رأی در انتخابات مجلس ششم میگوید: «بهتر بود آقای هاشمی نمی پذیرفت که خطبههای نماز جمعه را در هفتههای انتخابات به عهده بگیرد. در حالی که مجلس با تصویب قانون فعالیتهای تبلیغاتی کاندیداها را محدود کرده است، استفاده از صدا و سیما و نماز جمعه میتواند این برداشت را به همراه داشته باشد که میان کاندیداها برابری تبلیغات وجود ندارد.» (روزنامه آریا، 3/11/78)
مراد ویسی از نویسندگان اصلی ارگانهای حزب مشارکت درباره ترور حجاریان و سکوت هاشمی مینویسد: «با گذشت چهار روز از ترور سعید حجاریان، اکنون سکوت هاشمی رفسنجانی در برابر این واقعه برای بسیاری از مردم فهیم و آگاه ایران اسلامی که عادت دارند در تحلیل وقایع سیاسی هیچ چیزی را فراموش نکنند سؤال برانگیز شده است. مردم از خود میپرسند آیا هاشمی در محکوم کردن این ترور تردید دارد و یا نگران آن است که محکومیت ترور حجاریان موضع همفکران او را تقویت کند.» (روزنامه آفتاب امروز، 25/12/78)
علی اکبر محتشمی پور که از اعضای جناح چپ در مجلس ششم محسوب میشد درباره مواضع هاشمی میگوید: «از نظر ما هاشمی رفسنجانی با ناطق نوری تفاوتی ندارد. زیرا اتخاذ مواضع غیر شفاف در قبال اصلاحات فرقی با مخالفت ندارد.» (روزنامه آریا، 4/11/78)
محسن آرمین، از اعضای اصلی سازمان مجاهدین انقلاب است که در مجلس ششم مدتی نایب رئیس بود. او نیز در همان زمان با حمله به هاشمی میگوید: «(در مورد ورود هاشمی به صحنه انتخابات) از شاخصههای آقای هاشمی این است که خیلی خوب میتواند سوار موج شود و طبیعتاً از موج جبهه دوم خرداد هم استفاده میکند.
آقای هاشمی در 10 سال گذشته در امتحانات متعددی وارد شده است و به نظر من نتوانسته است نمره قبولی بگیرد. او از شاگردانی است که در تمام امتحانات بخصوص دوره چهارم مجلس مردود شده است. در مجلس چهارم حمله به جناح اصلاح طلب و قلع و قمع نیروهای این جناح توسط هاشمی رفسنجانی صورت گرفته است. بزرگترین اشتباه سیاسی هاشمی رفسنجانی در دوره چهارم بود.» (روزنامه آفتاب امروز، 8/11/78)[3]
2. انتقادهای اصلاحطلبان به هاشمی در انتخابات 84
اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 84 با سه کاندیدا شرکت کردند: مهرعلیزاده، معین و کروبی، اما نتوانستند در این دوره از انتخابات پیروز شوند و هنگامی که انتخابات به دور دوم کشیده شد برای اینکه احمدی نژاد به پیروزی نرسد به حمایت از هاشمی پرداختند. در همان دور اول انتخابات 84 دشمنی ها و اختلافات آنان با هاشمی به ضوح مشاهده میشد.
علی شکوریراد از اعضای شناخته شده شورای مرکزی مشارکت و نماینده مردم تهران در مجلس ششم درباره کاندیداتوری هاشمی در انتخابات 84 میگوید: «اینکه من بحث آقای هاشمی را مطرح کردم، به این معنا نبود که ما هاشمی را به عنوان نامزد خود معرفی کنیم. ما هرگز نمیتوانستیم آقای هاشمی را به عنوان کاندیدای مشارکت معرفی کنیم. گذشته از آن خود آقای هاشمی نه آن موقع و نه حتی الان، شخصیتی نیست که کسی با او صحبت کند و به توافق برسند. آقای هاشمی از جنس حاکمیت است و نمیشود با او گفتوگو کرده و به توافق برسیم و بعد برویم آن توافق را اجرا کنیم. آقای هاشمی کار خودش را میکند و شما میتوانید او را تأیید کنید یا نکنید. جنس آقای هاشمی از جنس اصلاحطلبها نیست.»[4]
همچنین محتشمی پور، رئیس ستاد انتخابات مهدی کروبی در سال 84، گفت: «اگر آرای خاموش اصلاحطلبان در انتخابت ریاست جمهوری احیا نشود یا هاشمی رئیس جمهور میشود و یا یکی از اصولگرایان که در اصل قضیه تأثیر ندارد، چون حرکات حذفی و طالبانی رشد خواهد کرد که دیگر هیچ عرصهای برای بروز حرکات اصلاحی فراهم نخواهد شد.»[5] در این قسمت محتشمی پور به قدرت رسیدن هاشمی در ریاست جمهوری را مساوی را با وجود آمدن حرکات حذفی و طالبانی میداند.
این اختلافات بین کارگزاران و اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته نشان میدهد که آنها دارای اهداف مشترک نیستند و در بسیاری از موارد به تخریب و دشمنی با یکدیگر پرداختهاند. همچنین، به نظر میرسد ائتلافی که در این انتخابات ایجاد شد بسیار شکننده است و بسیاری از حامیان روحانی تاب و تحمل مواضع انقلابی او را ندارند. همچنان که در نه دی امسال مواضع اصولی روحانی باعث ناراحتی و دلخوری بسیاری از اصلاحطلبان شد و حتی بسیاری نیز پروژه عبور از روحانی را مطرح کردند.
ج) پروژه عبور از روحانی
با مشخص شدن مواضع روحانی و اختلاف این مواضع با رویکردهای اصلاح طلبان بسیاری از گروههای
اصلاح طلب خواستار عبور از روحانی و رسیدن به یک جناح خالص اصلاحطلب شدند. این بحث بخصوص با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم هرچه بیشتر اوج گرفت و گروههای مختلف اصلاح طلب برای رسیدن به دست آوردن حداکثر تعداد نمایندگان در مجلس تلاش دارند. بحث عبور از روحانی توسط برخی از اصلاحطلبان به صورتهای مختلف مطرح شده است. به گزارش دیددبان سعید شریعتی عضو حزب منحله مشارکت درباره عدم عبور از روحانی تا اطلاع ثانوی میگوید: «تا اطلاع ثانوی بحث عبور از روحانی مطرح نخواهد بود چرا که وجدان جمعی و عقلانیت سیاسی موجود در جبهه حامیان دولت روحانی افزایش سطح مطالبات و بالا بردن توقعات در جامعه را در درون خود اصلاح خواهد کرد مگر اینکه خود دکتر روحانی از مواضع و تعهدات خود عقبتر برود که به طور خود به خودی عبور از روحانی اتفاق خواهد افتاد.»[6] این صحبت شریعتی نشان میدهد که حمایت اصلاحطلبان از روحانی مشروط است و آنها در واقع تلاش دارند که تا انتخابات مجلس دهم، که همان «اطلاع ثانوی» است، اختلافات عمیق خود با روحانی و دیگر حامیان او را مسکوت بگذارند و اگر توانستند در انتخابات مجلس به پیروزی برسند از روحانی نیز عبور کنند و به دنبال منافع گروه خود بروند.
نتیجه گیری
حامیان روحانی بیشتر از دو گروه طرفداران هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان هستند و روحانی اصالتاً و برای خود طرفداران زیادی ندارد، البته برخی از همکاران او در مرکز استراتژیک ریاست جمهوری را میتوان کسانی دانست که حامی جدی روحانی هستند. به نظر دیدبان طرفداران هاشمی و اصلاحطلبان در بسیاری از حوادث و انتخاباتهای دورههای گذشته اختلافات شدیدی با یکدیگر داشتهاند و دست به تخریب علیه یکدیگر زدهاند، اما در انتخابات 92 با ائتلافی حداقلی توانستند به پیروزی دست یابند. به نظر میرسد، در ادامه راه دولت این اختلافات هر چه بیشتر مطرح میشود و با رسیدن به مقاطع حساس، مثل انتخابات مجلس و خبرگان، این اختلافات به اوج خود برسد و بسیاری از اصلاحطلبان پروژه عبور از روحانی را کلید بزنند. در مجموع، سوال اینجاست که کسانی که در گذشته اینگونه با هم دشمنی کردهاند و هنوز هم بسیاری از مواضع یکدیگر را قبول ندارند، چگونه میتوانند در یک جبهه و در کنار هم فعالیت کنند؟
[1].
[2]. http://norooznews.org/news/2013/06/2/3093
[3]. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=47144
[4]. http://fararu.com/fa/news/129863
[5]. http://rajanews.com/detail.asp?id=93938
[6]. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=180032
دیدبان
الف) حامیان اصلی روحانی
1- کارگزاران و اطرافیان آقای هاشمی
قطعاً کارگزاران سازندگی و دیگر اطرافیان آقای هاشمی مهم ترین حامیان روحانی در انتخابات گذشته بودند. این افراد که قرابت فکری و سابقهای زیادی با روحانی دارند، پس از رد صلاحیت هاشمی به صورت کامل به حمایت از روحانی پرداختند و ستادهایشان در حمایت از روحانی سنگ تمام گذاشتند و البته مزد زحمات خود را نیر در دولت دیدند و تعداد زیادی از افراد مرتبط با این جریان در دولت به سمتهای بالا دست یافتند.
2- اصلاح طلبان
یکی دیگر از گروههای که گزینه نهایی آنها در انتخابات روحانی شد، اصلاحطلبان بودند. برخی از گروه های اصلاح طلب در ابتدا از عارف حمایت کردند، اما با کنارهگیری عارف به اصرار خاتمی اغلب این گروهها به حمایت از روحانی پرداختند. مجمع روحانیون در بیانیهای ضمن تقدیر از عارف برای کناره گیری از انتخابات از روحانی حمایت کرد. این مجمع در بیانیه خود اظهار داشت: «با دعوت آحاد جامعه به مشارکت پرشور و با نشاط در انتخابات و دادن رای آگاهانه به برادر متعهد جناب آقای دکتر حسن روحانی نشان دهیم که تنگ نظریها و سختی و دشواریها نمیتواند ما را از رسیدن به آمال اصلاحطلبانه باز دارد.»[1]
جبهه مشارکت نیز از تصمیم خاتمی و هاشمی حمایت کرد و طی بیانیهای اعلام کرد که از کاندیدای مورد حمایت این دو نفر حمایت میکند. آنها در قسمت پایانی بیانیه خود ضمن وارد کردن اتهامات بیاساس به نظام اسلامی با کراهت شدید به حمایت از روحانی پرداختند، بهگونهای که حتی حاضر نشدند نام روحانی را در بیانیه خود ذکر کنند. در قسمت پایانی این بیانیه آمده است: «اینک و در این شرایط حساس، جبهه مشارکت ایران اسلامی با حفظ اعتراض و انتقاد خود به روند و ساز و کارهای انتخابات، به خصوص انتخابات مهندسیشده و پر از ابهام سال 1388، به تبعیت از مصلحتاندیشی و تدبیر آقایان خاتمی و هاشمی و همراهی با شورای مشاوران آقای خاتمی، با امید به تلاش ثمربخش در جهت نجات کشور، حمایت خود را از تصمیم اتخاذ شده اعلام میدارد.»[2]
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و دیگر افراد و گروههای اصلاحطلب نیز به حمایت از روحانی در انتخابات پرداختند.
ب) اختلافات حامیان روحانی در گذشته و حال
1- تخریب شدید هاشمی از سوی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ششم
تقریباً اواخر آذرماه سال 78 بود که هاشمی تصمیمش را برای حضور در انتخابات مجلس ششم قطعی کرد. بعد از اعلام حضور هاشمی بسیاری از افراد اصلاحطلب به موضعگیری علیه او پرداختند و شخصیت و دولت هاشمی را مورد تخریب جدی قرار دادند.
عباس عبدی یکی از از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت بود که تا سال 81 خط مشی سیاسی این حزب را تدوین میکرد. او در آستانه انتخابات مجلس ششم و در روزنامه بیان اینگونه انتقادات تند و تیز خود را به هاشمی مطرح میکند.: «هاشمی باید نسبت به شرایط فرهنگی، آموزش عالی، فساد اداری فسادهای مالی شدید و خصوصاً وضعیت فراوان اطلاعات و دیگر مسائل در دوره ریاست جمهوری خویش پاسخ گوید. از همه مهمتر وضعیت اقتصادی است که ایشان مدعی سازندگی در این عرصه است. در حالی که ما شاهد منابع هدر رفته، طرحهای موازی و بدون اعتبار کافی، طرحهایی که همه راکد ماندهاند، طرحهای بدون توجیه اقتصادی هستیم. هاشمی رفسنجانی باید پاسخگوی سیاستهای پولی و استقراضهایی باشد، که در زمان وی انجام شده، بدون این که به توسعه کشور کمک کرده باشد.» (روزنامه بیان 20/9/78)
... کار دیگری که در حوزه سیاست ایشان (هاشمی) انجام دادند از بین بردن مشارکت بود و در اولین جلسه کابینه خود گفتند: «ما آدمهایی کاری میخواهیم و سیاسی نمیخواهیم من به تنهایی سیاست کابینه را تأمین میکنم.» بعد هم معلوم شد وزرایی که سرکار آمدند کاری هم نبودند.» (روزنامه بیان، 15/10/78)
محسن میردامادی- از مؤثرین و دبیر کل جبهه مشارکت در سال 85- درباره استفاده شخصی هاشمی از تریبون نماز جمعه برای جمع کردن رأی در انتخابات مجلس ششم میگوید: «بهتر بود آقای هاشمی نمی پذیرفت که خطبههای نماز جمعه را در هفتههای انتخابات به عهده بگیرد. در حالی که مجلس با تصویب قانون فعالیتهای تبلیغاتی کاندیداها را محدود کرده است، استفاده از صدا و سیما و نماز جمعه میتواند این برداشت را به همراه داشته باشد که میان کاندیداها برابری تبلیغات وجود ندارد.» (روزنامه آریا، 3/11/78)
اکبر گنجی، از اصلاح طلبان فراری و فعالان فتنه 88 که اولین نفری بود که در قالب کتاب "عالیجانب سرخپوش"، تخریب برنامه ریزی شده هاشمی را به صورت گسترده کلید زد.
مراد ویسی از نویسندگان اصلی ارگانهای حزب مشارکت درباره ترور حجاریان و سکوت هاشمی مینویسد: «با گذشت چهار روز از ترور سعید حجاریان، اکنون سکوت هاشمی رفسنجانی در برابر این واقعه برای بسیاری از مردم فهیم و آگاه ایران اسلامی که عادت دارند در تحلیل وقایع سیاسی هیچ چیزی را فراموش نکنند سؤال برانگیز شده است. مردم از خود میپرسند آیا هاشمی در محکوم کردن این ترور تردید دارد و یا نگران آن است که محکومیت ترور حجاریان موضع همفکران او را تقویت کند.» (روزنامه آفتاب امروز، 25/12/78)
علی اکبر محتشمی پور که از اعضای جناح چپ در مجلس ششم محسوب میشد درباره مواضع هاشمی میگوید: «از نظر ما هاشمی رفسنجانی با ناطق نوری تفاوتی ندارد. زیرا اتخاذ مواضع غیر شفاف در قبال اصلاحات فرقی با مخالفت ندارد.» (روزنامه آریا، 4/11/78)
محسن آرمین، از اعضای اصلی سازمان مجاهدین انقلاب است که در مجلس ششم مدتی نایب رئیس بود. او نیز در همان زمان با حمله به هاشمی میگوید: «(در مورد ورود هاشمی به صحنه انتخابات) از شاخصههای آقای هاشمی این است که خیلی خوب میتواند سوار موج شود و طبیعتاً از موج جبهه دوم خرداد هم استفاده میکند.
آقای هاشمی در 10 سال گذشته در امتحانات متعددی وارد شده است و به نظر من نتوانسته است نمره قبولی بگیرد. او از شاگردانی است که در تمام امتحانات بخصوص دوره چهارم مجلس مردود شده است. در مجلس چهارم حمله به جناح اصلاح طلب و قلع و قمع نیروهای این جناح توسط هاشمی رفسنجانی صورت گرفته است. بزرگترین اشتباه سیاسی هاشمی رفسنجانی در دوره چهارم بود.» (روزنامه آفتاب امروز، 8/11/78)[3]
2. انتقادهای اصلاحطلبان به هاشمی در انتخابات 84
اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 84 با سه کاندیدا شرکت کردند: مهرعلیزاده، معین و کروبی، اما نتوانستند در این دوره از انتخابات پیروز شوند و هنگامی که انتخابات به دور دوم کشیده شد برای اینکه احمدی نژاد به پیروزی نرسد به حمایت از هاشمی پرداختند. در همان دور اول انتخابات 84 دشمنی ها و اختلافات آنان با هاشمی به ضوح مشاهده میشد.
علی شکوریراد از اعضای شناخته شده شورای مرکزی مشارکت و نماینده مردم تهران در مجلس ششم درباره کاندیداتوری هاشمی در انتخابات 84 میگوید: «اینکه من بحث آقای هاشمی را مطرح کردم، به این معنا نبود که ما هاشمی را به عنوان نامزد خود معرفی کنیم. ما هرگز نمیتوانستیم آقای هاشمی را به عنوان کاندیدای مشارکت معرفی کنیم. گذشته از آن خود آقای هاشمی نه آن موقع و نه حتی الان، شخصیتی نیست که کسی با او صحبت کند و به توافق برسند. آقای هاشمی از جنس حاکمیت است و نمیشود با او گفتوگو کرده و به توافق برسیم و بعد برویم آن توافق را اجرا کنیم. آقای هاشمی کار خودش را میکند و شما میتوانید او را تأیید کنید یا نکنید. جنس آقای هاشمی از جنس اصلاحطلبها نیست.»[4]
همچنین محتشمی پور، رئیس ستاد انتخابات مهدی کروبی در سال 84، گفت: «اگر آرای خاموش اصلاحطلبان در انتخابت ریاست جمهوری احیا نشود یا هاشمی رئیس جمهور میشود و یا یکی از اصولگرایان که در اصل قضیه تأثیر ندارد، چون حرکات حذفی و طالبانی رشد خواهد کرد که دیگر هیچ عرصهای برای بروز حرکات اصلاحی فراهم نخواهد شد.»[5] در این قسمت محتشمی پور به قدرت رسیدن هاشمی در ریاست جمهوری را مساوی را با وجود آمدن حرکات حذفی و طالبانی میداند.
این اختلافات بین کارگزاران و اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته نشان میدهد که آنها دارای اهداف مشترک نیستند و در بسیاری از موارد به تخریب و دشمنی با یکدیگر پرداختهاند. همچنین، به نظر میرسد ائتلافی که در این انتخابات ایجاد شد بسیار شکننده است و بسیاری از حامیان روحانی تاب و تحمل مواضع انقلابی او را ندارند. همچنان که در نه دی امسال مواضع اصولی روحانی باعث ناراحتی و دلخوری بسیاری از اصلاحطلبان شد و حتی بسیاری نیز پروژه عبور از روحانی را مطرح کردند.
ج) پروژه عبور از روحانی
با مشخص شدن مواضع روحانی و اختلاف این مواضع با رویکردهای اصلاح طلبان بسیاری از گروههای
اصلاح طلب خواستار عبور از روحانی و رسیدن به یک جناح خالص اصلاحطلب شدند. این بحث بخصوص با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم هرچه بیشتر اوج گرفت و گروههای مختلف اصلاح طلب برای رسیدن به دست آوردن حداکثر تعداد نمایندگان در مجلس تلاش دارند. بحث عبور از روحانی توسط برخی از اصلاحطلبان به صورتهای مختلف مطرح شده است. به گزارش دیددبان سعید شریعتی عضو حزب منحله مشارکت درباره عدم عبور از روحانی تا اطلاع ثانوی میگوید: «تا اطلاع ثانوی بحث عبور از روحانی مطرح نخواهد بود چرا که وجدان جمعی و عقلانیت سیاسی موجود در جبهه حامیان دولت روحانی افزایش سطح مطالبات و بالا بردن توقعات در جامعه را در درون خود اصلاح خواهد کرد مگر اینکه خود دکتر روحانی از مواضع و تعهدات خود عقبتر برود که به طور خود به خودی عبور از روحانی اتفاق خواهد افتاد.»[6] این صحبت شریعتی نشان میدهد که حمایت اصلاحطلبان از روحانی مشروط است و آنها در واقع تلاش دارند که تا انتخابات مجلس دهم، که همان «اطلاع ثانوی» است، اختلافات عمیق خود با روحانی و دیگر حامیان او را مسکوت بگذارند و اگر توانستند در انتخابات مجلس به پیروزی برسند از روحانی نیز عبور کنند و به دنبال منافع گروه خود بروند.
نتیجه گیری
حامیان روحانی بیشتر از دو گروه طرفداران هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان هستند و روحانی اصالتاً و برای خود طرفداران زیادی ندارد، البته برخی از همکاران او در مرکز استراتژیک ریاست جمهوری را میتوان کسانی دانست که حامی جدی روحانی هستند. به نظر دیدبان طرفداران هاشمی و اصلاحطلبان در بسیاری از حوادث و انتخاباتهای دورههای گذشته اختلافات شدیدی با یکدیگر داشتهاند و دست به تخریب علیه یکدیگر زدهاند، اما در انتخابات 92 با ائتلافی حداقلی توانستند به پیروزی دست یابند. به نظر میرسد، در ادامه راه دولت این اختلافات هر چه بیشتر مطرح میشود و با رسیدن به مقاطع حساس، مثل انتخابات مجلس و خبرگان، این اختلافات به اوج خود برسد و بسیاری از اصلاحطلبان پروژه عبور از روحانی را کلید بزنند. در مجموع، سوال اینجاست که کسانی که در گذشته اینگونه با هم دشمنی کردهاند و هنوز هم بسیاری از مواضع یکدیگر را قبول ندارند، چگونه میتوانند در یک جبهه و در کنار هم فعالیت کنند؟
[1].
[2]. http://norooznews.org/news/2013/06/2/3093
[3]. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=47144
[4]. http://fararu.com/fa/news/129863
[5]. http://rajanews.com/detail.asp?id=93938
[6]. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=180032
دیدبان